پاورپوینت کامل فرایند هماهنگ تکاملی مولوی و مثنوی ۲۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل فرایند هماهنگ تکاملی مولوی و مثنوی ۲۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل فرایند هماهنگ تکاملی مولوی و مثنوی ۲۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل فرایند هماهنگ تکاملی مولوی و مثنوی ۲۵ اسلاید در PowerPoint :

برخی معتقدند که جلال الدین محمد بلخی (مولوی) در سرودن مثنوی، ساختاری از پیش معین را رعایت کرده است، اما به‌نظر نگارنده مولوی از آغاز هیچ طرحی برای مثنوی نینداخته بود و تصمیم نداشته است که کتابی برای خوانندگان بسراید، لذا درپی تبویب و تنظیم مشخصی نیست و هیچ نظم ظاهری و صوری را رعایت نکرده است.

برخی معتقدند که جلال الدین محمد بلخی (مولوی) در سرودن مثنوی، ساختاری از پیش معین را رعایت کرده است، اما به‌نظر نگارنده مولوی از آغاز هیچ طرحی برای مثنوی نینداخته بود و تصمیم نداشته است که کتابی برای خوانندگان بسراید، لذا درپی تبویب و تنظیم مشخصی نیست و هیچ نظم ظاهری و صوری را رعایت نکرده است. او در چند بیت آغازین مثنوی کلیات دیدگاه‌های خود را به‌طور فشرده بیان کرده و در ادامه کار به شرح و تبیین همان اندیشه‌ها و بیان جزئیات آنها به‌طور نامنظم پرداخته است. او طبق روال و قاعده رایج واعظان، اندیشه‌های تعلیمی خود را طبق مقتضیات مجلس بیان کرده است اما به‌طور منظوم؛ و دیگران نیز املاء کرده‌اند، لذا مثنوی اگر در همان هزار بیت نخست نیز به پایان می‌رسید مشکلی رخ نمی‌نمود و اگر مولوی ده سال بیشتر می‌زیست باز مثنوی را ادامه می‌داد و هرگز به پایان نمی‌رساند.
سخنان مولوی در مثنوی هر چه پیش‌تر می‌رود، بیش‌تر تکرار می‌شود. دلیل این تکرارها، یکی ابهام مسئله نزد شنوندگان است که مولوی اقدام به ایضاح سخنان قبلی و تبیین بهتر آنها می‌کند؛ دلیل دیگر این است که اندیشه‌های مولوی نیز هماهنگ با پیشرفت مثنوی، پیشرفت می‌کند و افق‌های تازه‌ای بر وی گشوده می‌شود، لذا توضیحات بعدی در حکم اصلاح دیدگاه‌های قبلی یا بیان نگرش‌های تازه است.
علت ناتمامی مثنوی ظاهراً همین امر است؛ زیرا مولوی سخنان آغازینش را وافی و کافی می‌دانسته و در طول زندگی خود به تدریس آنها اهتمام ورزیده است، اما چون سخنانش، سخنانی نیک بود؛ فهمش برای شنوندگان مشکل می‌شد و هر بار معنای تازه‌ای به‌مناسبت و مقتضای مقام از سخن بر می‌آمد، ناگزیر تکرار می‌کرد. این ویژگی در سخنان و مجالس درس شمس تبریزی نیز بوده است. می‌گوید: «هر آینه از بهر تفهیم‌شان سخن مکرر می‌کردم. طعن زدند که از بی‌مایگی سخن مکرر می‌کند. گفتم بی‌مایگی شماست، این سخن من نیک است و مشکل، اگر صدبار بگویم هر باری دیگر فهم شود و آن معنی اصل همچنان بکر است» (شمس تبریزی، ۱۳۸۵: ۱۶۸).
سخن شمس و مخالفان وی هر دو درست است. یعنی انسان به‌دلیل این که همیشه در حال رشد و ترقی است و دانش، درک و شناختش، دم‌به‌دم در فزونی است، وقتی درباره چیزی سخنی می‌گوید، پس از اتمام سخن، هم خودش و هم مخاطبش از آن سخن عبور می‌کنند و درپی فهم تازه از موضوع هستند. نکته‌ای که شمس از گفتن آن در اینجا سر باز زده این امر است که خود شمس نیز هر بار از موضعی تازه به موضوع مورد بحث می‌نگریسته و پیرو آن به دریافت و درک تازه‌ای نیز دست می‌یافته و معانی و مفاهیم تازه‌ای را بیان می‌کرده است. فرایند دیالکتیک فهم، در گوینده و شنونده به یک روش عمل می‌کند، اما نتایج متفاوتی بیرون می‌دهد زیرا تجارب و درون‌دادهای گوینده با مخاطب ضرورتاً یکسان و کاملاً منطبق بر هم نیست تا به حکم این قول حافظ که «بر زبان بود مرا، آن‌چه تو را در دل بود» دل و زبان گوینده و مخاطب یکی شود. ثبات اندیشه و در پی آن ثبات معنی و مفهوم و لایتغیر بودن آن، غیرممکن است. حتی در فرایند اندیشه و فهم یک نفر واحد نیز ثبات و سکون نیست.
ژان برتلمی ناخودآگاه مؤلف را در فرایند تکوین اثر مؤثر می‌داند و می‌گوید: « بسا پیش می‌آید که هنرمند رفته‌رفته اثرش را می‌آفریند، این احساس را دارد که خود را کشف می‌کند. گویی اندک‌اندک پاره‌هایی از روح ناشناخته خویش را آفتابی می‌سازد. یا در مواردی دیگر، انگار که نویسنده در انشاء آثار خود پیرو اراده‌ای سوای اراده خود‌آگاه خویش است» (برتلمی، ۱۳۹۲: ۸۳).
همین اندیشه به‌نوعی دیگر در سخنان مارکس نیز دیده

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.