پاورپوینت کامل جستاری در باب «بنیآدم اعضا یکدیگرند…» ۷۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل جستاری در باب «بنیآدم اعضا یکدیگرند…» ۷۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جستاری در باب «بنیآدم اعضا یکدیگرند…» ۷۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل جستاری در باب «بنیآدم اعضا یکدیگرند…» ۷۹ اسلاید در PowerPoint :
یکی از معروفترین ابیات و سخنان زبان و ادب فارسی و فرهنگ ایرانی که به نوعی مثل بدل شده و کمتر ایرانی پیدا میشود که آن را نشنیده یا از بر نبوده باشد، سه بیت مشهور سعدی (۶۹۰-۶۰۶ ه.ق) در حکایت دهم از باب اول گلستان «در سیرت پادشاهان» است
«در دورانی زندگی میکنیم که برخی ایرانیان به تبع نظم جهانی و رفتار تودهی مردم دنیا، بیش از هر زمان دیگری متمایل و درگیر رویکردهای بسیار خطرناک و وحشیانهی غیر انسانیِ نژادپرستانه و دگرستیزی شدهاند چه با سکوت در برابر درد عظیم فلسطینیان و محکوم نکردن جنایتهای اسراییل و حتی تشویق و ستایش اعمال وحشیانهی این وحشیترین حکومت تمام تاریخ و چه با ابراز انواع نظرات و توهینها و اعمال شرمآور نژادپرستانه نسبت به دیگر اقوام و ملل همسایه به ویژه نسبت به مهاجران و مهمانان افغان.
در این لحظهی تاریخی که سایهی شوم فاشیزم و توهّم خطرناک خودبرتربینی که همواره یکی از علل عقبماندگی تاریخی ایرانیان بوده است، بیش از هر زمان دیگری بر سر ایران و ایرانی سایه افکنده، تکرار عبارات ارزندهی جاودان انسانیِ موجود در فرهنگ مکتوب و اما مکتوم و مغفول ماندهی ایران، یکی از راههای بیداری و تنبّه همان تودهها است تا به خود آمده فریبِ انگارههای پوچ و پوک غیر انسانیِ نژادپرستانه را نخورند و بیش از این جامعه را در منجلاب توحّش و حماقت فرو نبرند.
به این بهانه جستاری دربارهی شعرِ «بنیآدم اعضا یکدیگرند» نوشتهام تا اولا به سهم خود کاری هرچند کوچک و ناچیز کرده باشم در بیشتر و بیشتر تکرار کردن و به یادآوردن و از همه مهمتر به کار بستنِ معنای این جملاتِ درخشانِ جاودانِ انسانی و ثانیا بکوشم نظرات مناقشهبرانگیز لفظی و معنوی بر سر این ابیات را یکجا عرض کرده تا آنجا که در توان دارم و دانشم اجازه میدهد نقد و نظری مفصل دربارهی این آرا و نیز شرحی از ابیات ارائه بدهم.
یکی از معروفترین ابیات و سخنان زبان و ادب فارسی و فرهنگ ایرانی که به نوعی مثل بدل شده و کمتر ایرانی پیدا میشود که آن را نشنیده یا از بر نبوده باشد، سه بیت مشهور سعدی (۶۹۰-۶۰۶ ه.ق) در حکایت دهم از باب اول گلستان «در سیرت پادشاهان» است:
بنیآدم اعضا یکدیگرند
که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار
تو کز محنت دیگران بیغمی
نشاید که نامت نهند آدمی
تمام سعدیپژوهان و ادیبان و اساتید بنام و صاحبنظرِ زبان و ادب فارسی همگی به اتفاق بنابر دلایلی که مهمترین و محکمترینشان عبارت است از ضبط و ثبت در تمامی نسخ خطی معتبر و کهن گلستان، معتقدند که سعدی سروده است:
«بنیآدم اعضا یکدیگرند…»
نسخههای اصیل و کهنی که در آنها «یکدیگر» ضبط شده است عبارتند از:
نسخهی کتابت شده توسط یوسفبن محمدبن عیسیبن محمد شیرازی در سال ۷۱۶ هجری، نسخهی لرد گرینوی مربوط به سال ۷۲۰ هجری، نسخه کتابخانه مرکزی تهران و نسخه دستنویس کابل هر دو در سال ۷۲۸ هجری، دو نسخهی علی بن احمد بن ابی بکر بیستون در سالهای ۷۲۶ و ۷۳۴ هجری، نسخهی محمد بن عبداللطیف عقاقیری در سال ۷۶۶ هجری، نسخه عثمانی درویش کلامی در سال ۸۶۳ هجری و… بر همین مبنا در تمام نسخههای مرجع چاپی گلستان نیز «یکدیگر» ضبط شده است:
از آنجمله نسخهی محمدعلیفروغی(۱۳۱۶ خورشیدی)، از نخستین نسخههای گلستان که به روش علمی جمعآوری و در تالیف آن از پنج نسخهی خطی کهن و معتبر استفاده شده است.
نفیسترین گلستانِ تالیف شده تا به امروز یعنی گلستان به کوشش استاد غلامحسینیوسفی (سال ۱۳۶۹) که از هفده نسخهی خطی و بسیاری نسخ چاپی جمعآوری گردیده و به گواه بسیاری از اساتید و سعدیپژوهان و اهل ادبیات ، معتبرترین نسخهی گلستان و نیز از جامعترین کتابهای شرح و توضیح گلستان است.
استاد یوسفی در گلستان تالیفی خود، ذیل شرح بیت «بنیآدم» ضمن تایید صحت عبارت «یکدیگر» توضیح جامعی دربارهی نظرات مخالف و موافق عبارت نیز ارائه دادهاند.
علاوه بر این تا پیش از دههی چهل و مشخصا تا پیش از سال ۱۳۴۱ خورشیدی، (از اواخر قرن هفتم هجریقمری تا اواسط قرن چهارده هجری شمسی یعنی حدود هفتصد سال ) تمام نویسندگانِ پس از سعدی که در آثار مکتوبشان به این ابیات اشاره کردهاند همگی نوشتهاند : «بنیآدم اعضا یکدیگرند».
در میان تمام ادیبان سرشناس و صاحبنظر معاصر، فقط و فقط دو تن یعنی استاد سعید نفیسی (۱۳۴۵-۱۲۷۴) و استاد محمد خزائلی (۱۳۵۳-۱۲۹۲) بدون معرفی و ارائهی نسخهای معتبر که نخستین و مهمترین مولفهی علمی تصحیح متون کلاسیک است و بی هیچ دلیلی منطقی و ادبی و صرفا بنا بر ذوق و سلیقهی شخصی از طریق استنباط با اتکا به سه علت عمده ، معتقدند که سعدی سروده است:
«بنی آدم اعضا یک پیکرند…»
جناب سعید نفیسی در سال ۱۳۴۱ تصحیحی از گلستان ارائه میدهند و در دیباچهی کتاب به طور ضمنی اذعان میکنند که تالیف گلستان به کوشش ایشان، بیشتر تالیفی است ذوقی تا تالیفی تحقیقی و علمی. استاد نفیسی در جای جای گلستان چه آنجا که نیاز بوده و چه در سطور و ابیاتی که هیچ ضرورتی نداشته برخلاف روش علمی تصحیح متون، ذوق شاعرانه و ادبی خود را در متن دخیل کرده و اعمال نموده است، به بیان دیگر گلستان به کوشش سعید نفیسی را میتوان گلستانِ مورد نظر و ساخته و پرداخته و مطلوبِ ذائقهی استاد نفیسی دانست نه آنچه واقعا سعدی سروده است یا آنچه به سرودهها و نثر سعدی نزدیکتر است. کار استاد نفیسی دقیقا بمانند کار برخی مستنسخین پیشامدرنی است که در حال کتابت گلستان ، سلیقهی شخصی خود را با نیّتِ بلیغتر! و فصیحتر! شدنِ کلام در کتابت گلستان، دخیل میکردند.
استاد سعید نفیسی در تصحیح گلستان از چند نسخهی خطی و مشخصا از دو نسخهی چاپی بهره بردهاند ، نسخهی «گلستان چاپ مسکو به کوشش رستم موسی اوغلو علیف» (۱۹۵۹ میلادی) و «گلستان به تالیف محمدعلیفروغی» (۱۳۱۶ خورشیدی) که در هر دو نسخه نیز «یکدیگر» ضبط شده است. سعید نفیسی در یادداشتی جداگانه در رابطه با بیت معروف «بنیآدم» مینویسد (نقل به مضمون):
تمام نسخ خطی کهن معتبر این مصراع را به شکلِ «بنیآدم اعضا یکدیگرند» ضبط کردهاند اما به نظر من سعدی سروده است: «بنیآدم اعضا یک پیکرند»
چرا که هم منطقی و شدنی نیست و هم مضحک است که انسانها اعضا یکدیگر باشند، مثلا من سر شما و شما دست من باشید، این نوع سخن گفتن از استاد سخن بعید است بنابراین سعدی سروده است «یک پیکر» ضمنا گذشتگان از خطی به نام «تعلیق» استفاده میکردند که در آن، حروف به هم پیوسته نوشته میشد از همین رو رفته رفته مستنسخین و کاتبان گلستان به اشتباه «یکپیکر» را «یکدیگر» خوانده و به همین ترتیب اشتباه نوشتند.
استاد محمد خزائلی نیز در سال ۱۳۴۵ در کتاب «شرح گلستان» ِ خود، ذیل توضیح و شرح این بیت با تکرارِ دلیلِ غیرمنطقی بودنِ «اعضا یکدیگر»، مطرح میکنند که سه بیت مذبور، اشارهای دارد به حدیث نبوی «المؤمنُ أخو المؤمنِ کالجَسَدِ الواحدِ، إنِ اشتکَى شیئا مِنهُ وَجَدَ ألمَ ذلکَ فی سائرِ جسدِهِ و أرواحُهُما مِن رُوحٍ واحدهٍ» (مؤمن برادر مؤمن است و همچون یک پیکر واحدند که هرگاه عضوى از آن به درد آید دیگر اندامها آن درد را حس مىکنند [چراکه] ارواح آنها از یک روح یگانه است) ، ایشان نیز با اذعان و اعتراف به اینکه در تمام نسخ خطی «بنیآدم اعضا یکدیگرند» ضبط شده است ، مینویسند: اما به نظر من «یکپیکر» که ترجمهی «جسد» در حدیث معروف است صحیحتر میباشد.
این سه علت عمده یعنی اشتباه برآمده از رسمالخط، غیرمنطقی بودن ترکیب «اعضا یکدیگر» و تلمیح به حدیث «کالجسد الواحد»، سه علتی است که تمام قائلان به درستی «یکپیکر» به آن استناد میکنند. در نوشتهی پیشِ رو تلاش میکنم اشتباهِ این هر سه علت را نشان داده توضیح دهم که چرا «بنیآدم اعضا یکدیگرند» هم درستتر و منطقیتر و زیباتر است و هم همین ترکیبِ درست ، سرودهی سعدی است.
پیش از آن اما لازم است نکتهای مقدماتی اما بنیادین را یادآور شوم ، هرگاه در دانش زبان و ادب فارسی و مشخصا در علم تصحیح و تالیف متون کلاسیک از واژگانی مانند «درست» و «صحیح» استفاده میشود، دقیقا منظور این است که شاعر یا نویسندهی مورد تحقیق چه نوشته و چه سروده است نه اینکه آن عبارت و بیت و… به لحاظ منطقی یا ادبی و بلاغی و بیانی و… درست است یا نه. در واقع کار اصلی مصحح متون کلاسیک و رسالت مهم او این است که ابتدا بی هیچ داوری ِمبتنی بر دانش سبک شناسی و زیباییشناسی و علوم بلاغی و معانی و بیانی و… سخنِ خودِ شاعر یا نویسنده، آنگونه که از ذهن و قلم او صادر شده است را ارائه بدهد یا دستکم تمام تلاش خود را در این رابطه به کار بندد. باید توجه داشت که از منظر دانش ادبیات تمام استدلالها و استنباطهای برآمده از مباحث سبکشناسی، سبک دوره، سبک شخصی، زیباییشناسی و علوم بلاغی و… استفاده از ذوق و قریحهی شخصی برای گزینش عبارت و واژه میبایست پس از استناد به نسخ معتبر خطی قرار بگیرد نه پیش از مراجعه به نسخ و مقدم بر آن و اگر مانند شعرِ «بنیآدم»، تمام نسخ اصیل، «یکدیگر» ثبت کرده باشند دیگر کار به استدلال و استنتاج از طریق مباحث سبک شناسی و … و نیز استفاده از ذوق هنری شخصی مصحح نمیکشد.
با این مقدمه تا امروز و با وجود ضبط واحد و متفق «یکدیگر» در انبوهی از نسخ خطی که در اختیار داریم و پس از آن ، با وجود دلایل استنباطی استدلالی ادبی ، سعدی سروده است: «بنیآدم اعضا یکدیگرند». حال اگر کسی پیدا بشود که برخلاف جریان و علیرغم شواهد علم تصحیح و تالیف متون بگوید «یکپیکر» درست است و سعدی سروده است : «بنیآدم اعضا یکپیکرند» ، او قطعا در حال خیانت به ادبیات و تخریب گنجینه و اثر ملی ایران و ایرانی است همانگونه که سرقت یا تخریب آثار متعین و ملموس تاریخی فرهنگی مانند ابنیه و مجسمهها و… امری نکوهیده و قبیح است ، دستبرد در متن کلاسیک و تغییر دلبخواهی آن نیز حتی اگر نیتِ مصحح و خواننده به اصطلاح خیر بوده باشد و بخواهد متن را به خیال خود زیباتر! از آنچه هست بنمایاند ، حکم خیانت و سرقت و تخریب فرهنگی را داشته و امری است به شدت نکوهیده و مذموم.
همانطور که استاد مجتبی مینوی در همینباره گفته بودند: «تغییر دلبخواهی شعر سعدی حماقت است… کسی حق ندارد در آثار ملّی ما دست ببرد، فضولی بکند و آن را به هر شکلی دلش میخواهد دربیاورد. پس شرط امانت چه معنایی دارد؟ پس اصالت چه معنایی دارد؟
کسی که میخواهد در این رشته کار کند باید اصول تحقیق را بداند…» حال به استدلالهای استاد نفیسی و خزائلی هم که مینگریم میبینیم که به هیچ وجه از دانش تصحیح متون بهره نگرفتهاند و صرفا از راه استنباط خواستهاند سخنِ دلخواه خود را در دهان سعدی بگذارند.
وقتی هر دو استاد میگویند: «در تمام نسخ معروف و معتبر «یکدیگر» ضبط شده است»، گزاره و نتیجهی منطقیِ این جمله عبارت است از: «پس با وجود نسخ موجود، سعدی سروده است یکدیگر»، اما این دو استاد گزارهی نخست که نتیجهی منطقیاش آن چیزی است که عرض شد را میآورند ولی مینویسند : «اما به نظر من سعدی سروده یکپیکر !». منطقا این هر دو بزرگوار ، وقتی باور داشتهاند که ترکیبِ «یکدیگر» در شعر به لحاظ منطقی و بلاغی اشتباه است ، باید پس از گزارهی نخست مینوشتند: «اما به نظر من سعدی اشتباه کرده یا بدسلیقگی به خرج داده و یا … و بهتر میبود که به جای «یکدیگر» مینوشت «یکپیکر» تا شعر، شیوا و منطقی گردد»
اینکه چرا ایشان نتوانستهاند چنین مسالهی سادهای را عنوان کنند ، از آنجا نشأت میگیرد که این هر دو بزرگوار و ایضا تمام آنها که به درستیِ «یکپیکر» قائلند و باور دارند که سعدی سروده است: «بنی آدم اعضا یک پیکرند»، نتوانسته و نمیتوانند به سعدی و گلستان به عنوان یک موضوع تحقیقی بنگرند ، سعدی در نظر ایشان در واقع نوعی شخصیت اساطیری است که میبایست بلیغترین و فصیحترین باشد ، آن هم فصاحت و بلاغتی که مد نظر ایشان است و برای خود ایشان قابل فهم و هضم، نه بلاغت و فصاحت به معنای واقعی ادبی، بنابراین سعدی و آثارش و به همین ترتیب آثار باقی نویس
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 