پاورپوینت کامل نیاکان پیامبر(ص) ۹۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نیاکان پیامبر(ص) ۹۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نیاکان پیامبر(ص) ۹۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نیاکان پیامبر(ص) ۹۰ اسلاید در PowerPoint :

۱
سلسله نسب پیامبر(ص)۲
زندگی‌نامه۲.۱
۱. عَدْنان (جد بیستم)۲.۲
۲. مَعَد (جد نوزدهم)۲.۳
۳. نِزار (جد هجدهم)۲.۴
۴. مُضَر (جد هفدهم)۲.۵
۵. الیاس (جد شانزدهم)۲.۶
۶. مُدرِکَه (جد پانزدهم)۲.۷
۷. خُزَیمَه (جد چهاردهم)۲.۸
۸. کِنانه (جد سیزدهم)۲.۹
۹. نَضْر (جد دوازدهم)۲.۱۰
۱۰. مالک (جد یازدهم)۲.۱۱
۱۱. فِهر (جد دهم)۲.۱۲
۱۲. غالب (جد نهم)۲.۱۳
۱۳. لُؤَیّ (جد هشتم)۲.۱۴
۱۴. کعب (جد هفتم)۲.۱۵
۱۵. مُرَّه (جد ششم)۲.۱۶
۱۶. کِلاب (جد پنجم)۲.۱۷
۱۷. قُصَیّ (جد چهارم)۲.۱۸
۱۸. عبد مناف (جد سوم)۲.۱۹
۱۹. هاشم (جد دوم)۲.۲۰
۲۰. عبدالمطّلب (جد اول)۳
اقدامات در مکه۴
محل زندگی و مزار۵
اوصاف اجداد پیامبر(ص)۶
ایمان۶.۱
دیدگاه دانشوران شیعه۶.۲
دیدگاه دانشمندان اهل سنت۷
پانویس۸
منابع

از ویکی حج

(تغییرمسیر از نیاکان پیامبر(ص))

اجداد رسول الله(ص) نیاکان پیامبر(ص) به تصریح خود ایشان. نسب‌شناسان با استناد به سخن پیامبر(ص) پدران ایشان را تا عدنان، جد بیستم وی، بدین ترتیب برشمرده‌اند: محمد بن عبدالله بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف بن قُصَی بن کِلاب بن مُرّه بن کَعب بن لُؤَی بن غالب بن فِهر بن مالک بن نَضر بن کنانه بن خُزَیمه بن مُدرِکه بن اِلیاس بن مُضَر بن نزار بن مَعَدّ بن عدنان. به گزارش منابع، اجداد پیامبر(ص) همگی از برترین افراد روزگار خود بوده‌اند. سخاوت و بذل و بخشش، سیمای زیبا، پاکدامنی و طهارت مولد از ویژگی‌های ایشان بود. اجداد پیامبر(ص) اقدامات مهمی در مکه انجام دادند. حضرت ابراهیم(ع) و حضرت اسماعیل(ع) بنیان‌گذاران مکه بودند. برخی از نیاکان ایشان مانند عبدمناف، هاشم و عبدالمطلب، مناصبی مهم چون سقایت و رفادت و برخی نیز همانند عدنان، الیاس و قصی بن کلاب افزون بر ریاست مکه، تولیت و پرده‌داری کعبه را نیز بر عهده داشتند. بزرگی و سروری بر مکه از ویژگی‌های اجداد رسول خدا شمرده شده است.

ایمان پدر و مادر رسول خدا(ص) و طهارت و پاکی ولادت همه پیامبران، از ویژگی‌های اعتقادی امامیه است. شیعیان برای اثبات ایمان اجداد پیامبر(ص) به دلایل قرآنی، روایی، عقلی و تاریخی استناد کرده‌اند. برخی دانشوران اهل سنت مانند فخرالدین رازی، سیوطی و آلوسی بر ایمان و پاکی پدران پیامبر تأکید دارند. در برابر این گروه، بسیاری از اهل سنت بر این باورند که پدر و مادر و اجداد پیامبر متأثر از محیط زندگی خویش بت‌پرست بوده‌اند. تصریح قرآن بر کفر آزر، پدر ابراهیم(ع)، از ادله این گروه است. مکان زندگی اجداد پیامبر(ص) را در مکه، شِعْب (دره) ابیطالب، شعب بنی‌هاشم و شعب بنی‌عامر دانسته‌اند. برخی محققان، مدفن آخرین اجداد پیامبر پس از قصی را مکه و قبرستان ابوطالب دانسته‌اند.

سلسله نسب پیامبر(ص)

نسب‌شناسان با استناد به سخن پیامبر(ص) پدران ایشان را تا عدنان، جد بیستم وی، بدین ترتیب برشمرده‌اند: محمد بن عبدالله بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف بن قُصَی بن کِلاب بن مُرّه بن کَعب بن لُؤَی بن غالب بن فِهر بن مالک بن نَضر بن کنانه بن خُزَیمه بن مُدرِکه بن اِلیاس بن مُضَر بن نزار بن مَعَدّ بن عدنان. پیامبر(ص) از نام بردن نسب خویش از عدنان تا اسماعیل(ع) نهی کرد[۱] ؛ زیرا نسب‌شناسان در برشمردن آنان به اشتباه افتاده بودند.[۲] از این رو، شرح‌حال‌نگاران، اجداد پیامبر را همانند خود پیامبر از عدنان آغاز می‌کنند.

زندگی‌نامه

۱. عَدْنان (جد بیستم)

وی مکنّا به ابومعد، به نام فرزندش معد، بود و او را «اُدّ» یا«اُدَد»[۳] نیز می‌خواندند. وی نخستین کسی بود که بر کعبه پرده‌انداخت و انصاب (نشانه‌های حدود حرم) را برنهاد.[۴] فرزندان عدنان در گذر زمان به تیره‌های گوناگون قسمت و به عرب عدنانی (شمالی) نام‌آور شدند. قبایلی چون ربیعه، مُضَر، هوازان، بنی‌تمیم، کنانه و قریش از آن جمله‌اند.[۵]

۲. مَعَد (جد نوزدهم)

او مکنّا به ابوالدیث و نام مادرش مَهْدَد دختر لَهْم بن جِلْحَب بود.[۶] معد در زمان یورش بخت النصر به قوم یهود ۱۲ ساله بود. او به سرزمین شام رفت و تا پایان نبرد نزد بنی‌اسرائیل ماند.[۷] معد با دختری به نام معانه دختر جوشم(یا جشم)[۸] بن عدی بن جرهمی[۹] ازدواج کرد[۱۰] که ثمره آن، چهار پسر به نام قُضاعَه، قَنَص، إیاد و نزار بود.[۱۱]

۳. نِزار (جد هجدهم)

کنیه‌اش ابوحیده[۱۲] و سرور و بزرگ قوم خود و در مکه ساکن بود. مادرش معانه[۱۳] نام داشت. پدرش هنگام تولد وی با کشتن شترانی بسیار، قبایل را اطعام کرد.[۱۴] نزار چهار پسر به نام‌های مُضَر، ربیعه، اَنمار و ایاد داشت.[۱۵] او نخستین کسی بود که در زمان زندگانی‌اش وصیت نمود و اموال خود را میان فرزندانش قسمت کرد.[۱۶]

۴. مُضَر (جد هفدهم)

کنیه او ابوالیاس[۱۷] و مادرش سوده[۱۸] دختر عَک بن عدنان[۱۹] بود. هنگامی که پدرش نزار اموالش را میان فرزندانش قسمت کرد، به او یک خیمه چرمی سرخ یا شتری سرخ رسید و از آن زمان به مُضَر الحمراء ملقب شد.[۲۰] وی از زیباترین مردان عصر خود بود. صدایی زیبا داشت و خردمند و حکیم بود. مضر دو پسر به نام‌های الیاس و عَیلان داشت.[۲۱] پیامبر گرامی(ص) مردم را از بی‌احترامی به آنان از این رو که بر دین ابراهیم(ع) بوده‌اند،‌ برحذر داشته است.[۲۲]

۵. الیاس (جد شانزدهم)

کنیه او ابوعمرو[۲۳] و نام مادرش رباب دختر حیده بن معد بن عدنان بود.[۲۴] وی در خردمندی شهره زمان و مَثَل او در عرب مانند لقمان حکیم در قومش بود.[۲۵] بر پایه گزارشی، وی از دگرگون شدن سنت‌های ابراهیمی پدرانش ناخرسند بود و آن سنت‌ها را به وضع پیشین خود بازگرداند. مردم از کارهای نیکش بسیار خرسند بودند. او نخستین کسی بود که شتران فربه را به کعبه هدیه کرد و رکن را پس از وفات حضرت ابراهیم(ع) بنا نهاد.[۲۶] الیاس از همسرش خندف (لیلی) پسرانی به نام‌های مدرکه (عمرو)، طابخه و قمعه داشت.[۲۷]

۶. مُدرِکَه (جد پانزدهم)

وی بزرگ‌ترین فرزند الیاس، سرور فرزندان نزار[۲۸] و کنیه‌اش ابوهذیل[۲۹] و ابوعبدالرحمن[۳۰] بود. گفته‌اند: از این رو وی را مدرکه خوانده‌اند که هر بزرگی و شرافتی را درک کرده بود. برای او دو فرزند به نام‌های خزیمه و هذیل یاد کرده‌اند.[۳۱] برخی از دو فرزند دیگر به نام حارثه و غالب هم یاد نموده‌اند.[۳۲]

۷. خُزَیمَه (جد چهاردهم)

کنیه‌اش ابواسد[۳۳] و نام مادرش سلمی دختر اسلم ابن حاف بن قُضاعه بود.[۳۴] خزیمه از حُکام (داوران) عرب بود.[۳۵] وی فرزندانی به نام کنانه، اسد، اُسده، هون و عبدالله داشت.[۳۶] از نسل او قبایلی چون بنی‌‌اسد و قاره پدید آمدند.[۳۷]

۸. کِنانه (جد سیزدهم)

او به دوکنیه ابوقیس و ابونضر شهرت داشت.[۳۸] مادرش عوانه دختر سعد بن قیس بن عیلان یا هند دختر عمرو بن قیس بن عیلان است.[۳۹] عرب او را به بزرگی یاد می‌کرد و فضیلت‌های بسیار برای وی گزارش کرده‌اند. فرزندان فراوان برای وی برشمرده‌اند که از جمله آنان نضر، مالک و مخرمه هستند.[۴۰]

۹. نَضْر (جد دوازدهم)

نام دیگرش قیس و کنیه‌اش ابوالصلت[۴۱] بود که به سبب زیبارویی او را نضر خواندند.[۴۲] مادرش هاله، دختر سوید بن غطریف[۴۳] یا بره، دختر مر بن أد بن طابخه بود.[۴۴] به گفته یعقوبی، نضر نخستین کسی بود که به سبب بلندهمتی «قریش» نامیده شد. برخی نیز تجارت و ثروت وی را سبب این نام‌گذاری دانسته‌اند. به سخنی، مادرش او را قریش نامید. طوایف منسوب به نضر را قرشی گویند.[۴۵] مالک، یخلد و صلت فرزندان وی بودند.

۱۰. مالک (جد یازدهم)

کنیه‌اش ابوحارث و مادرش عاتکه دختر عدوان بن عمرو بن قیس بن عیلان بود. فرزندانش فِهر و حارث نام داشتند.[۴۶]

۱۱. فِهر (جد دهم)

وی ملقب به قریش بود. برخی قریش را نام و فهر را لقب وی دانسته‌اند. فرزندان وی را قرشی و نسل دیگر برادران او را کنانی گفته‌اند.[۴۷] مادر وی جندله دختر حارث بن مضاض بن عمرو جرهمی است.[۴۸] از ویژگی‌های اخلاقی او این بود که با پرس‌وجو حاجتمندان را می‌یافت و به ایشان کمک می‌کرد. فرزندان وی غالب، محارب، حارث، اَسد، عوف، جون و ذئب بودند.[۴۹] به گزارشی فهر همراه مردم خود در برابر چهار پادشاه یمن ایستاد که قصد ربودن و بردن حجرالاسود به صنعا را داشتند و می‌خواستند حج را از مکه به صنعا منتقل کنند. او با کشتن سه تن از آنان و به اسارت گرفتن دیگری، ایشان را شکست داد و در این میان، فرزندش حارثه کشته شد.[۵۰]

۱۲. غالب (جد نهم)

وی مهتر فرزندان فهر و مادرش لیلی دختر حارث بن تمیم بود.[۵۱] وی فرزندانی به نام لؤی، تیم الادرم، یعلب، وهب، کثیر و حراق داشت[۵۲] ؛ اما ابن اسحاق تنها دو پسر برای او نام برده و مادرشان را سلمی دختر عمرو خزاعی دانسته است. ابن هشام از یک پسر دیگر به نام قیس از همین زن یاد کرده است.[۵۳]

۱۳. لُؤَیّ (جد هشتم)

مادرش عاتکه دختر یخلد بن نضر بن کنانه بود. وی پس از مرگ پدرش جانشین او شد و به فضل و شرافت نام‌آور بود.[۵۴] منابع در تعیین فرزندان و همسران او اختلاف دارند.[۵۵] کعب، عامر، سامه، خزیمه از عائذه و نیز عوف، حارث و جُشَم از ماویه دختر کعب بن قین قضاعی، فرزندان او بودند. سعد، دیگر فرزند لؤی، از زنی به نام یسره دختر غالب بن هون بن خزیمه بود.[۵۶]

۱۴. کعب (جد هفتم)

وی مکنّا به ابوهصیص بود. او را شخصی بزرگوار، دانا و پناه درماندگان در قبیله‌اش دانسته‌اند. او روز جمعه را که پیش از آن عَروبه خوانده می‌شد، جمعه نامید؛ زیرا در این روز قوم خود را جمع می‌کرد و پس از احترام و اکرام ایشان ظهور پیامبری از نسل خود را نوید می‌داد و به آنان سفارش می‌کرد تا در صورتی که به دیدن او موفق شدند، از وی پیروی کنند. وی آرزو می‌کرد تا در آن روزگار زنده باشد و ایشان را درک کند.[۵۷] جایگاه والای کعب در میان قریش موجب شد تا قریش سال وفات وی را مبدأ تاریخ خود قرار دهند و این تا مبدأ شدن عام الفیل ادامه داشت.[۵۸] برای کعب سه فرزند به نام مره، عدی و هصیص یاد کرده‌اند که مادرشان وحشیه دختر شیبان بن محارب بن فهر بود.[۵۹]

۱۵. مُرَّه (جد ششم)

او فرزندانی به نام کلاب از هند دختر سریر بن ثعلبه بن حارث و تیم و یقظه از مره دختر سعد بن بارق داشت.[۶۰]

۱۶. کِلاب (جد پنجم)

وی جد سوم حضرت آمنه(س) مادر پیامبر(ص) بود و پس از پدر، شرافت او و جایگاه خاندان مادری را به‌ دست آورد که اجازه حج داشتند.[۶۱]

۱۷. قُصَیّ (جد چهارم)

نام او زید و کنیه‌اش ابومغیره بود و از آن رو که پس از وفات پدر، مادرش او را به شام برد، به قصی (دور شده از وطن) ملقب شد. وی پس از بازگشت به مکه، ازدواج کرد و مهتری یافت و صاحب چهار پسر به نام عبدمناف، عبدالعزی، عبدالقصی و عبدالدار شد. پس از درگذشت حلیل، پدر زن قصی و بزرگ مکه، او ریاست مکه را در دست گرفت و با شکست قبایل رقیب چون خزاعه و بنی‌بکر، پراکندگان قریش را گرد آورد و برای آن‌ها در مکه مکان‌هایی مشخص کرد. از این رو، او را «مُجْمِع» نیز گویند.[۶۲] تأسیس دارالندوه (مجلس مشورتی قریش) از دیگر کارهای وی بود.[۶۳]

۱۸. عبد مناف (جد سوم)

نام وی مغیره بود و مادرش او را عبدمناف نامید.[۶۴] در سخاوت و فیض‌رسانی به مردم، گوی سبقت را از برادران خویش ربوده بود. از این رو، قریش او را فیاض می‌خواند. در زیبایی نیز ضرب المثل بود تا آن‌جا که به او قمر البطحاء می‌گفتند.[۶۵] به همین‌ جهات، همگان او را برای جانشینی پدر و عهده‌داری منصب‌های او شایسته‌ترین می‌دانستند. او شش پسر و شش دختر داشت: مطّلب، هاشم، عبدشمس، تماضر، حنه، قِلابه، بره و هاله که مادرشان عاتکه دختر مره بن هلال بود و نوفل، ابوعمر و ابوعبید که مادرشان واقده دختر ابی‌عدی بود و ریطه که مادرش ثقفیه نام داشت[۶۶] .

۱۹. هاشم (جد دوم)

نام وی عمرو بود و بعدها به هاشم ملقب شد. از این رو، فرزندان او به بنی‌هاشم شهرت یافتند. هاشم پس از پدرش عهده‌دار رفادت و سقایت حاجیان شد. وی فردی مهمان‌نواز و بزرگوار بود تا آن‌جا که به عمرو العلی[۶۷] ، سید البطحاء و ابوالبطحاء شهرت یافت. در سالی که قحطی بر مکه حکمفرما شد، او با تهیه آرد از فلسطین نان ‌پخت و با گوشت شتر طعام فراهم کرد و با دست خود نان در غذا خرد نمود. از این رو، به هاشم (خُردکننده) ملقب شد.[۶۸] او نخستین کسی بود که سفرهای زمستانی و تابستانی را برای تجارت با شام و یمن، در میان قریش جاری کرد.[۶۹]

۲۰. عبدالمطّلب (جد اول)

او میان مردم به فیاض (بخشنده)[۷۰] و شیبه الحمد[۷۱] شهرت داشت. سخاوتمندی او را سبب این شهرت گفته‌اند.[۷۲] وی بخشی از کودکی خود را میان قبیله مادرش، خَزْرَج، در شهر یثرب سپری کرد و سپس همراه مطلب، عموی خود، به سفارش هاشم به مکه بازگشت.[۷۳] پس از مطلب، برادرزاده‌اش عبدالمطلب مهمانداری حاجیان کعبه و آبرسانی را بر عهده گرفت[۷۴] و به کمک پسر بزرگش حارث، چاه زمزم را بازسازی کرد و به حافر الزمزم شهرت یافت.[۷۵] داستان ابرهه و نحوه رویارویی‌اش با عبدالمطلب از رخدادهای مهم دوران اوست.[۷۶] بر پایه روایتی، ع

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.