پاورپوینت کامل وصیت نسبت به کودک ۷۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
4 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل وصیت نسبت به کودک ۷۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل وصیت نسبت به کودک ۷۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل وصیت نسبت به کودک ۷۵ اسلاید در PowerPoint :

پاورپوینت کامل وصیت نسبت به کودک ۷۵ اسلاید در PowerPoint

وصیت در لغت به معنی وصل و پیوند بین دو شیء است. در اصطلاح، بسیاری از فقیهان در تعریف آن نوشته‌اند وصیّت آنست‌که موصی، عین ملک خود یا منفعت آن‌ را به فرد یا افرادی بعد از وفات خویش تملیک نماید و یا به تصّرف در آن، مسلّط نماید.
در اینکه آیا موصی می‌تواند کودک غیربالغ را وصیّ خود قرار دهد یا نه، بین علما اخلاف‌نظر وجود دارد. دیدگاه مشهور در میان فقیهان این است که کودک به‌تنهایی نمی‌تواند وصیّ قرار گیرد. همچنین گفته شده که کودک بالغ به‌صورت مجتمع وصیّ قرار می‌گیرد. این حکم که جایز است کودک با انضمام به فردی بالغ، وصیّ قرار داده شود، مورد توافق فقها است.

فهرست مندرجات

۱ – تعریف لغوی
۲ – تعریف اصطلاحی
۳ – وصیّت در اصطلاح حقوق مدنی
۴ – شرط بلوغ در وصی
۴.۱ – عدم وصایت کودک
۴.۲ – امکان وصایت کودک
۴.۲.۱ – ادله فقهی امکان وصایت کودک
۵ – تعلیق انجام امور وصیّت بر بلوغ
۵.۱ – صحت وصایت
۵.۲ – عدم جواز وصایت
۶ – جواز تصرّف کودک با اذن ولیّ
۷ – زمان لزوم بلوغ وصیّ
۸ – جواز تصرّفات کبیر قبل از بلوغ کودک
۹ – وصی در حقوق مدنی
۱۰ – پانویس
۱۱ – منبع

تعریف لغوی

وصیت در لغت، مشتق از «وصی یصی» به معنی وصل و پیوند بین دو شیء است. به اعتبار این‌که موصی، تصرّف در اموال و دخالت در امور زمان خود را به بعد از موت متّصل می‌نماید، آن را وصیّت نامیده‌اند.

[۱] طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ج۴، ص۵۱۱.

[۲] ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۶، ص۴۵۱.

و گفته شده وصیّت از فعل رباعی «اوصی یوصی یا وصّی» گرفته شده و به معنی عهد به‌کار می‌رود.

[۳] جوهری، اسماعیل بن حماد، صحاح اللغه، ج۶، ص۲۵۲۵.

در این صورت وصیّت نامیدن عقد مزبور به‌اعتبار تعهّدی است که موصی آن را می‌پذیرد. و اسم آن وصایت (باکسر و یا فتح واو) به معنی تعیین وصیّ برای صغار و مجنون می‌باشد.

[۴] انصاری، مسعود و محمدعلی طاهری، دانشنامه حقوق خصوصی، ج۳، ص۲۱۷۲.

تعریف اصطلاحی

امّا در اصطلاح، بسیاری از فقیهان در تعریف آن نوشته‌اند: «هِیَ تَمْلِیکُ عَیْنٍ اَوْ مَنْفَعَهٍ اَوْ تَسْلِیطٍ عَلَی تَصَرُّفٍ بَعْدَ الْوَفَاه».

[۵] محقق حلّی، جعفر بن حسن، شرائع الاسلام، ج۲، ص۱۸۹.

[۶] محقق حلّی، جعفر بن حسن، مختصر النافع، ص۱۶۳.

[۷] شهید ثانی، زین‌الدین بن علی، الروضه البهیه، ج۵، ص۱۱.

[۸] فاضل مقداد، مقداد بن عبدالله، التنقیح الرائع، ج۲، ص۳۵۸.

وصیّت آنست‌که موصی، عین ملک خود یا منفعت آن‌را به فرد یا افرادی بعد از وفات خویش تملیک نماید و یا به تصّرف در آن، مسلّط نماید.

شهید ثانی در این‌باره می‌نویسد:
«در عین مندرج می‌شود، آن‌چه بالفعل و در زمان حیات موصی موجود باشد، مانند درختان و آن‌چه در آینده موجود می‌گردد، مانند ثمره درختان. هم‌چنین مندرج می‌گردد در منفعت، منفعت دائمی و منفعت موقّت».

[۹] شهید ثانی، زین‌الدین بن علی، مسالک الافهام، ج۶، ص۱۱۵.

پس موصی حق دارد به همه این امور وصیّت نماید.

بعضی دیگر از فقیهان در تعریف آن نوشته‌اند: «وصیّت، پذیرش تعهّد در حیات شخص نسبت به بعد از وفات او است و دلیل این تعریف، ملاحظه وصل امور قبل از وفات به بعد از آن نیست، بلکه پیروی از قرآن مجید است، چرا که این تعهّد را، وصیّت نامیده، و می‌فرماید: «کُتِبَ عَلَیْکُمْ اِذَا حَضَرَ اَحَدَکُمُ الْمَوْتُ اِنْ تَرَکَ خَیْرًا الْوَصِیَّهُ لِلْوَالِدَیْنِ وَ اْلاَقْرَبیِنَ بِالْمَعْرُوفِ؛

[۱۰] بقره/سوره۲، آیه۱۸۰.

دستور داده شده که چون یکی از شما را مرگ فرا رسد، اگر متاع دنیا را مالک است، وصیّت کند برای پدر و مادر و خویشان، به قدر متعارف.»

در این آیه شریفه، وصیّت در تعهد خاص به‌کار رفته و معنی اصطلاحی آن از این آیه برداشت می‌شود.

[۱۱] طباطبایی حکیم، سیدمحسن، مستمسک العروه الوثقی، ج۱۴، ص۵۳۴.

[۱۲] خوئی، سیدابوالقاسم، موسوعه الامام الخویی، ج۳۳، ص۲۹۴.

مقصود از وصایت در اصطلاح فقها وصیّت به ولایت بر اخراج حقّ، یا استیفا حق و یا ولایت بر طفل یا مجنون است و موصی ولایت بر این امور را به‌اصالت داراست (مانند پدر و جدّ پدری) یا به‌طور عرضی (مانند وصیّ آنان) در صورتی‌که در وصیّت نمودن به این امور ماذون باشد.

[۱۳] شهید اول، محمد بن جمال‌الدین، الدروس الشرعیه، ج۲، ص۳۲۱.

[۱۴] بحرانی، یوسف بن احمد، الحدائق الناضره، ج۲۲، ص۵۵۸.

[۱۵] بحرالعلوم، سیدمحمد، العبلغه الفقیه، ج۴، ص۱۵۱.

بنابراین وصیّت به ولایت بر اولاد صغار و مجانین، توسط پدر و جدّ پدری، برای حفظ و نگهداری و تصرّف در اموال آنان، به‌گونه‌ای که سود و مصلحت آن‌ها رعایت گردد، وصایت نامیده می‌شود.

[۱۶] نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۸، ص۳۸۹.

وصیّت در اصطلاح حقوق مدنی

از دیدگاه صاحب‌نظران در مسائل حقوق مدنی، وصیّت عمل حقوقی است که به موجب آن، شخص به‌طور مستقیم یا در نتیجه تسلیط دیگران در اموال یا حقوق خود برای بعد از فوت تصرّف می‌نماید.

[۱۷] کاتوزیان، ناصر، دوره مقدماتی حقوق مدنی (شفعه ـ وصیّت ـ ارث)، ص۶۰.

پدر و جدّ پدری (اولیای قهری) نه‌تنها در زمان حیات خود سرپرستی فرزندان خانواده را به‌عهده دارند، بلکه می‌توانند برای پس از مرگ نیز شخصی را مامور تربیت فرزندان و اداره دارایی آنان سازند. عمل حقوقی ناظر به‌تعیین و انتصاب چنین شخصی را «وصایت» (وصیت عهدی) و برگزیده او را «وصیّ» می‌نامند.
بخش اخیر ماده ۸۲۶ قانون مدنی در تعریف وصیّ می‌گوید: «… کسی که به موجب وصیّت عهدی ولیّ به مورد ثلث یا بر صغیر قرار داده می‌شود، وصیّ نامیده می‌شود». بنابراین وصی، نماینده عهدی ولیّ قهری است و همه اختیارات خود را از او می‌گیرد.

[۱۸] کاتوزیان، ناصر، حقوق خانواده واولاد، ج۲، ص۲۳۹.

شرط بلوغ در وصی

این پرسش مطرح است که آیا موصی می‌تواند کودک غیربالغ را وصیّ خود قرار دهد؟ در این‌باره بین فقیهان بحث و گفتگو است و دیدگاه‌هایی مطرح می‌باشد:

عدم وصایت کودک

کودک نمی‌تواند به صورت منفرد وصیّ شود.
دیدگاه مشهور در میان فقیهان این است که کودک به‌تنهایی نمی‌تواند وصیّ قرار گیرد. شیخ طوسی در مبسوط می‌نویسد: «صحیح نیست وصیّت نمودن مگر به کسی که دارای شرایط، بلوغ، عقل، اسلام، عدالت و حریّت باشد و اگر این شرایط در او جمع نباشد، وصیّت باطل است».

[۱۹] شیخ طوسی، محمد بن حسن، المبسوط، ج۵، ص۵۱.

هم‌چنین مرحوم علامه حلی در این خصوص نگاشته است: «وصیّ باید دارای شرایط شش‌گانه باشد، از جمله بلوغ. بنابراین وصیّ قرار دادن کودک، منفرداً صحیح نیست خواه ممیز باشد و یا نباشد».

[۲۰] علامه حلی، حسن بن یوسف، قواعد الاحکام، ج۲، ص۵۶۴.

بسیاری از فقها با اختلاف در تعبیر، به این مساله تصریح نموده‌اند.

[۲۱] ابن‌ ادریس حلّی، محمد بن ادریس، السرائر، ج۳، ص۱۸۸.

[۲۲] محقق حلّی، جعفر بن حسن، شرائع الاسلام، ج۲، ص۲۰۲.

[۲۳] علامه حلی، حسن بن یوسف، قواعد الاحکام، ج۲، ص۵۶۴.

[۲۴] شهید ثانی، زین‌الدین بن علی، مسالک الافهام، ج۶، ص۲۴۵.

[۲۵] فاضل لنکرانی، محمد، تفصیل الشریعه، (کتاب الوقف… و الوصیه)، ص۱۸۰.

زیرا به مقتضای حدیث رفع قلم

[۲۶] شیخ صدوق، محمد بن علی، الخصال، ص۹۴، ح۴۰.

کلامِ کودک بی‌اثر است، بنابراین نباید وصیّ قرار گیرد.

[۲۷] شیخ طوسی، محمد بن حسن، المبسوط، ج۴، ص۵۱.

به‌علاوه کودک نمی‌تواند در امور مربوط به خود دخالت نماید، حال چگونه امور دیگران را به سامان رساند؟

[۲۸] محقق کرکی، علی ‌بن حسین، جامع المقاصد، ج۱۱، ص۲۷۱.

مرحوم ابن ادریس می‌نویسد: «کودکی که دارای سرپرست است، چگونه می‌توان او را وصیّ و سرپرست قرار داد؟»

[۲۹] ابن‌ ادریس حلّی، محمد بن ادریس، السرائر، ج۳، ص۱۸۹.

امکان وصایت کودک

کودک بالغ به‌صورت مجتمع وصیّ قرار می‌گیرد. این حکم که جایز است کودک با انضمام به فردی بالغ، وصیّ قرار داده شود، مورد توافق فقها است. مرحوم شیخ مفید می‌گوید: «جایز است وصیّت کننده دو نفر را وصیّ خود قرار دهد، هر چند یکی از آن‌ها کودک باشد به‌شرط این‌که دیگری بالغ و عاقل باشد».

[۳۰] شیخ مفید، محمد بن محمد، المقنعه، ص۶۶۸.

شبیه این عبارات در کتب بسیاری از فقیهان دیده می‌شود.

[۳۱] شیخ طوسی، محمد بن حسن، النهایه، ص۶۰۵.

[۳۲] محقق حلّی، جعفر بن حسن، شرائع الاسلام، ج۲، ص۲۰۲.

[۳۳] ابن‌ ادریس حلّی، محمد بن ادریس، السرائر، ج۳، ص۱۹۰.

[۳۴] علامه حلی، حسن بن یوسف، قواعد الاحکام، ج۲، ص۵۶۴.

[۳۵] شهید ثانی، زین‌الدین بن علی، مسالک الافهام، ج۶، ص۲۴۷.

برخی از آن‌ها تصریح نموده‌اند این حکم، اتّفاقی است.

[۳۶] محقق کرکی، علی ‌بن حسین، جامع المقاصد، ج۱۱، ص۲۷۱.

امام خمینی (قدّس سرّه) در این‌باره می‌نویسد: «وصیّت نمودن به صغیر منفرداً جایز نیست، امّا با انضمام صغیر با کبیر، منعی ندارد».

[۳۷] امام خمینی، سیدروح‌الله، تحریر الوسیله، ج۲، ص۱۰۲، مساله ۳۹.

ادله فقهی امکان وصایت کودک

۱. اطلاق ادلّه وصایت شامل این مورد می‌شود.
۲. عدم خلاف و اتّفاق بین فقها در این مساله.
۳. ولایت صغیر در این صورت تابع ولایت کبیر است و دلیلی بر منع آن وجود ندارد.

[۳۸] محقق کرکی، علی ‌بن حسین، جامع المقاصد، ج۱۱، ص۲۷۱.

مرحوم آیت‌الله فاضل لنکرانی در این خصوص می‌نویسد: «در صورتی‌که صغیر با همراهی شخص کبیر، وصیّ قرار داده شود، آن‌چه مقصود موصی بوده به‌دست می‌آید و احتیاط انجام می‌شود، افزون بر این‌که صغرِ شخص صغیر در معرض زوال است و در راه رسیدن به مرحله بلوغ می‌باشد».

[۳۹] فاضل لنکرانی، محمد، تفصیل الشریعه، (کتاب الوقف والوصیّه)، ص۱۸۱.

۴. عمده دلیل در این مساله روایات است:
الف: در روایت صحیح محمد بن حسن صفّار می‌گوید: به امام حسن عسکری (علیه‌السّلام) نوشتم، مردی به فرزندان کبیر و صغیر خود وصیّت نموده است، آیا فرزندان کبیر می‌توانند دین او را که با شهادت شهود عادل ثابت گردیده است، قبل از آن‌که صغار به حدّ بلوغ برسند، بپردازند؟ آن حضرت (علیه‌السّلام) در جواب نوشتند: آری. باید فرزندان کبیر، قرض پدر خود را بپردازند و پرداخت دین او را معطّل نگذارند. «فَوَقَّعَ (علیه‌السّلام) نَعَمْ عَلَی الْاَکَابِرِ مِنَ الْوُلْدِ اَنْ یَقْضُوا دَیْنَ اَبِیهِمْ وَ لَا یَحْبِسُوهُ بِذَلِکَ».

[۴۰] شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۹، ص۳۷۵، باب ۵۰، من ابواب احکام الوصایا، ح۱.

از این عبارت معلوم می‌گردد، وصیّ قرار گرفتن کودک با انضمام به فرد بالغ در بین شیعیان تردید ناپذیر بوده است و از این‌رو راوی از جواز دخالت اولاد کبار قبل از رسیدن صغار به حدّ بلوغ، سؤال می‌نماید.

ب: در روایت دیگری که مشایخ بزرگ شیعه (شیخ کلینی

[۴۱] شیخ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۷، ص۴۶، ح۱.

، شیخ طوسی

[۴۲] شیخ طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج۹، ص۱۸۴-۱۸۵، ح۷۴۳.

و شیخ صدوق

[۴۳] شیخ صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۲۰۹، ح۵۴۸۶.

، آن‌را نقل نموده‌اند، علی بن یقطین می‌گوید: از امام کاظم (علیه‌السّلام) در مورد مردی که به زنی وصیّت نموده و کودکی را نیز با او در انجام وصیّت شریک کرده است، سؤال کردم؟ فرمودند: جایز است و زن امور مربوط به وصیّت را انجام می‌دهد و منتظر بلوغ کودک نمی‌ماند و بعد از آن‌که کودک بالغ گردید نمی‌تواند امور انجام شده را قبول نداشته باشد، مگر آن‌که برخلاف وصیّت، تبدیل یا تغییری صورت پذیرفته باشد. در این‌گونه امور می‌تواند آن‌ها را به‌گونه‌ای که موصی وصیّت کرده برگرداند و بر طبق وصیّت عمل کند. فقال: «یَجُوزُ ذَلِکَ وَ تُمْضِی الْمَرْاَهُ الْوَصِیَّهَ وَ لا تَنْتَظِرُ بُلُوغَ الصَّبِیِّ…».

[۴۴] شیخ حر عاملی، محمد بن ح

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.