پاورپوینت کامل ابوعبیده جراح ۴۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ابوعبیده جراح ۴۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ابوعبیده جراح ۴۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل ابوعبیده جراح ۴۷ اسلاید در PowerPoint :

محتویات

۱ زندگی‌نامه
۲ ابوعبیده در دوره خلفا
۳ ابوعبیده در شأن نزول آیات
۴ پانویس
۵ منابع

زندگی‌نامه

«ابوعبیده عامر ‌بن عبدالله ‌بن جراح ‌بن هلال»، از قبیله بنى ‌حارث‌ بن فهر است.[۳] از زندگى او پیش از اسلام اطلاعى در دست نیست. فقط گفته‌اند: یکى از معدود افرادى بود که پیش از ظهور اسلام در مکه، خواندن و نوشتن مى‌دانست.[۴] پس از بعثت پیامبر صلی الله علیه و آله او را از نخستین اسلام‌آورندگان برشمرده‌اند[۵] که گویا اسلام وى، پیش از ورود حضرت به خانه ارقم بوده است.[۶]

نظر به آن‌چه درباره سن او هنگام مرگ گفته‌اند،[۷] احتمالا هنگام اسلام آوردن، حدود ۳۰ سال داشته است. پس از اسلام بر اثر فشار مشرکان، پیش از جعفر بن ‌ابى‌طالب به حبشه هجرت کرد[۸] و در هجرت دوم نیز با او همراه ‌شد؛[۹] سپس به مکه بازگشت[۱۰] و پس از آن به مدینه هجرت کرد. پیامبر اکرم میان او و سعد بن معاذ[۱۱] یا ابوطلحه انصارى[۱۲] و یا سالم مولاى ابوحذیفه[۱۳] عقد برادرى بست. وى با محمد‌ بن مسلمه نیز براى برخوردارى از میراث یکدیگر، برادر شد.[۱۴]

گفته‌اند که ابوعبیده، در همه جنگ‌هاى زمان پیامبر صلی الله علیه و آله حضور داشت[۱۵] و در جنگ بدر یکى از ۶ فرد تیره بنى حارث ‌بن ‌فهر بود.[۱۶] برخى نوشته‌اند که پدرش عبدالله در این جنگ، در پى ستیز با او بود؛ اما او مى‌گریخت و چون به ‌طور جدى قصد او کرد، پدرش را کشت.[۱۷] اما ابن ‌حجر به نقل از واقدى، درگذشت پدرش را پیش از ظهور اسلام ذکر کرده است؛[۱۸] بنابراین مى‌توان این داستان را از ساخته‌هاى عصر فضیلت‌سازى براى صحابه به ‌شمار آورد.

ابوعبیده در جنگ اُحُد شرکت داشت و برخى او را از ثابت ‌قدمان این جنگ شمرده‌اند[۱۹] و گویا در همین جنگ، دو حلقه زره کلاه‌خود پیامبر صلی الله علیه و آله را که در گونه حضرت فرو رفته بود، با دندان بیرون کشید و بر اثر آن دو دندان پیش او کنده شد؛ از این‌رو اثرم[۲۰] نام گرفت. واقدى به نقلى دیگر مى‌گوید: آن ‌کس ‌که حلقه‌ها را از چهره پیامبر بیرون ‌آورد، شخص دیگر به نام عقبه‌ بن وهب‌ بن کلده‌ بود.[۲۱]

ابوعبیده در صلح حدیبیه (ششم هجرى)، در شمار گواهان پیمان قرار داشت[۲۲] و در همین سال، سریه‌اى را به ذى‌القصه رهبرى[۲۳] و در سال بعد، سریه خَبَط (سیف‌البحر) را بر ضد قبیله جهینه در ساحل دریا، فرماندهى کرد.[۲۴]

پیامبر در سال هشتم هجری که سپاه عمروعاص در مشارف شام به نیروى کمکى نیاز یافت، عده‌اى را به سرپرستى او به آن دیار فرستاد. در این سپاه، ابوبکر و عمر نیز تحت فرمانش بودند.[۲۵] در همین واقعه، میان او و عمروعاص بر سر امامت نماز، اختلاف افتاد که با انصراف وى، قضیه خاتمه یافت.[۲۶] او در فتح مکه فرماندهى بخشى از سپاه را بر عهده داشت.[۲۷]

ابوعبیده در واقعه تبوک حضور داشت و بر اساس برخى از روایات شیعىِ منقول از حذیفه و عمار، از کسانى بود که در بازگشت از آن جنگ در ترور ناکام پیامبر صلی الله علیه و آله شرکت کرد.[۲۸]

در این‌که آیا وى در جیش اُسامه که در واپسین روزهاى حیات پیامبر سازمان‌دهى شد، حاضر بوده یا نه، اختلاف است. واقدى او را از پیوستگان به سپاه در جُرْف مى‌داند؛[۲۹] اما ابن ‌ابى ‌الحدید، وى را از کسانى مى‌داند که فرمان رسول خدا صلی الله علیه و آله را نادیده گرفته و از جیش اُسامه تخلف کرده ‌است.[۳۰]

ابوعبیده، گذشته از فعالیت‌هاى رزمى، در چند برنامه تبلیغى نیز حضور داشت. گفته‌اند که پیامبر او را پس از درخواست مُبلّغ از سوى اهالى نجران به آن‌ها معرفى کرد[۳۱] و چون اهالى‌ نجران به شکایت از کارگزارشان نزد پیامبر آمده، از او خواستند تا کسى را براى برقرارى عدالت به دیارشان بفرستد، آن حضرت ابوعبیده را با وصف «قوى امین» به آن دیار فرستاد.[۳۲]

ابوعبیده از راویان حدیث پیامبر صلی الله علیه و آله بود و افرادى چون جابر بن ‌عبدالله، سمره بن ‌جندب و دیگران از او روایت کرده‌اند.[۳۳]

اهل‌سنت در کتاب‌هاى خود براى ابوعبیده بابى گشوده و فضایلى را بدو نسبت داده و وى را یکى از عشره مبشره و امین امت دانسته‌اند؛[۳۴] اما در نگاه شیعه، چنین فضایلى براى او ثابت نیست؛ چنان‌که در نفحات الازهار طرق روایت اخیر، از ‌نظر تاریخى و رجالى بررسى و صحت آن رد شده ‌است.[۳۵]

در حالات ابوعبیده آمده است که روزى مى‌گریست؛ سبب آن را پرسیدند، گفت: روزى پیامبر صلی الله علیه و آله براى ما از فتح‌هاى آینده مى‌گفت تا سخن به فتح شام رسید و گفت: اى ابوعبیده! چیزى تو را از خدا غافل نکند، پس بدان که سه خدمتگزار و سه مرکب کافى است…؛ حال من به خانه‌ام مى‌نگرم که از بردگان آکنده و به اصطبلم نگاه مى‌کنم که پر از چارپایان است؛ بنابراین چگونه پس از این، رسول خدا صلی الله علیه و آله را ملاقات کنم؛ در ‌حالى ‌که از ما عهد گرفته بود محبوب‌ترین و نزدیک‌ترینتان به من، کسى است که مرا به ‌گونه‌اى‌ ملاقات کند که در آن وضع از من جدا شده است؟[۳۶]

ابوعبیده در دوره خلفا

ابوعبیده در وقایع سیاسى – اجتماعىِ پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله نقشى برجسته داشت. او یکى از سه تن سازنده جریان سقیفه بنی ساعده[۳۷] و کسى بود که به احتمال بسیار، پیش از درگذشت رسول خدا صلی الله علیه و آله برنامه‌هایى را در جلسات مخفى، براى خلافت طراحى کرده بود.[۳۸]

وى پس از تجمع انصار در سقیفه، به اتفاق ابوبکر و عمر به آن‌جا رفت و براى خاموش کردن انصارِ مدعىِ امارت، به آنان گفت: شما نخستین یارى‌گر اسلام بودید؛ مبادا نخستین کسانى باشید که آن را دگرگون مى‌کنند![۳۹]

پس از فراهم شدن زمینه، وى یکى از دو نامزد خلافت از ‌طرف ابوبکر بود که درباره‌اش گفت: من به یکى از دو دوستم ابوعبیده و عمر راضى‌ام[۴۰] و براى توجیه پیشنهاد خود سخنى را به پیامبر صلی الله علیه و آله نسبت داد که: براى هر امتى امینى است و امین این امت ابوعبیده جراح است؛[۴۱] البته آن دو، پیشنهادِ ابوبکر را نپذیرفته، براى بیعت با او پیش آمدند.

بنا به نقل یعقوبى، ابوعبیده نخستین کسى است که با ابوبکر بیعت کرد[۴۲] و وقتى عده‌اى چون عباس حاضر به بیعت نشدند و به حضرت على علیه‌السلام پیوستند، در نظرخواهىِ ابوبکر، ابوعبیده تطمیع عباس را به وى پیشنهاد کرد تا بدین طریق از امیرالمؤمنین علیه‌السلام جدا شود.[۴۳]

وى در اخذ بیعت اجبارى از مردم و آرام کردن بحران پیش‌آمده نیز نقش آشکارى داشت[۴۴] و براى توجیه عمل ابوبکر که خود را بر على علیه‌السلام مقدم مى‌دانست، صحتِ روایت مجعولى از پیامبر را که اجتماعِ نبوت و خلافت در بنى‌هاشم سزا نیست، تأیید کرد[۴۵] و در پى هموارسازى زمینه خلافت ابوبکر، با امام على علیه‌السلام به گفتگو نشست و عامل اساسى در روى‌گردانى مردم را از وى، جوانى على و کینه عرب نسبت به او

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.