پاورپوینت کامل نبرد بصره ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل نبرد بصره ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نبرد بصره ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل نبرد بصره ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
جنگ جمل
جَمَل، جنگ، نخستین جنگ داخلی در حوزه اسلامی، میان علی علیهالسلام و پیمانشکنان ( ناکِثین ) در سال ۳۶ رخ داد.
فهرست مندرجات
۱ – پیمانشکنی طلحه و زبیر
۲ – همپیمانی با عایشه
۳ – خونخواهی عثمان
۴ – اتحاد ناکثین
۵ – حرکت مخالفین به سوی بصره
۶ – موضع همسران پیامبر
۷ – وجه تسمیه
۸ – مخالفت برخی سران و بازگشت به مکه
۹ – مکانی به نام حوءب
۱۰ – ورود عایشه به بصره
۱۱ – دو دستگی میان یاران عثمان بن حنیف
۱۲ – صلح میان عایشه و عثمان بن حنیف
۱۳ – مفاد قرارداد
۱۴ – شکستن صلحنامه توسط عایشه
۱۵ – اقدامات برای آزادی عثمان بن حنیف
۱۶ – انتقام از قبایل برای خونخواهی
۱۷ – ورود امام به ربذه
۱۸ – درخواست جهاد از کوفیان
۱۹ – حرکت سپاه از کوفه
۲۰ – سپاهیان امام
۲۱ – شناخت حق
۲۲ – شروع جنگ
۲۳ – اقدامات امام
۲۳.۱ – تلاش برای ایجاد صلح
۲۳.۲ – بیان قوانین جنگ
۲۳.۳ – نصیحت کردن سران فتنه
۲۳.۴ – دعوت برای اتحاد
۲۳.۵ – صدور فرمان جنگ
۲۴ – دفاع از عایشه در طول جنگ
۲۵ – پی شدن شتر عایشه
۲۶ – نتیجه جنگ
۲۷ – عاقبت طلحه و زبیر
۲۸ – عاقبت عایشه
۲۹ – شمار کشتهها
۳۰ – برخورد امام بازخمیها و اسیران
۳۱ – عفو بصریان
۳۲ – حکم امام به منع تصرف و غارت اموال
۳۳ – دیدگاه مذاهب اسلامی
۳۴ – عوامل جنگ
۳۴.۱ – دیدگاه سران فتنه
۳۴.۲ – دیدگاه علی ابن ابی طالب (علیه السلام) و اصحابش
۳۴.۲.۱ – قدرت طلبی طلحه و زبیر
۳۴.۲.۲ – شکستن عهد و پیمان و برپایی فتنه
۳۴.۲.۳ – کینه و کدورت دیرینه
۳۴.۲.۴ – سرپوش گذاشتنِ سران فتنه، بر عملکرد خویش
۳۵ – دیدگاه معتزله
۳۶ – مهمترین آثار در مورد جنگ جمل
۳۷ – فهرست منابع
۳۸ – پانویس
۳۹ – منابع
پیمانشکنی طلحه و زبیر
امام علی علیهالسلام در ذیحجه ۳۵، در پی اصرار و اتفاقنظر مردم مدینه از مهاجران و انصار ، و بهرغم میل باطنی خود، زمام خلافت را به دست گرفت.
همه، جز عده اندکی که گرایش عثمانی داشتند، با حضرت بیعت کردند.
عدهای از مخالفان به شام و مکه گریختند.
طلحه بن عُبَیداللّه و زُبَیر بن عوّام ، دو تن از سرشناسان صحابه، که خود از نامزدهای تصدی حکومت بودند، به حضرت علی دست بیعت دادند.
گفته شده است که طلحه نخستین بیعتکننده بود و چون دستش شَل بود، کسی آن را به فال بد گرفت و گفت که این کار به انجام نخواهد رسید.
[۱] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۴، ص۴۲۷ـ۴۳۵.
طلحه و زبیر که نخست چشم به خلافت دوخته بودند
[۲] علی بن ابیطالب (ع)، امام اول، نهجالبلاغه،خطبه۱۴۸، ترجمه جعفر شهیدی، تهران ۱۳۷۰ش.
[۳] طبری، ج۴، ص۴۵۳، تاریخ (بیروت).
[۴] طبری، ج۴، ص۴۵۵،تاریخ (بیروت).
وقتی موفق نشدند و خلافت به امام علی رسید، انتظار داشتند که با حضرت در خلافت شریک شوند یا دستکم به فرمانروایی ولایات برسند.
آن دو از علی علیهالسلام خواستند که امارت و حکومت بصره و کوفه (یا عراق و یمن ) را به آنان دهد، ولی امام آنان را شایسته این کار ندانست.
[۵] ابن قتیبه، الامامه و السیاسه، ج۱، ص۵۱ـ۵۲، المعروف بتاریخ الخلفاء، قاهره ۱۳۸۸/۱۹۶۹، چاپ افست قم ۱۳۶۳ش.
[۶] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۴، ص۴۲۹.
[۷] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۴، ص۴۳۸.
چهار ماه پس از بهخلافت رسیدن علی علیهالسلام، طلحه و زبیر که دریافتند با خلافت امام علی، مردم از ایشان رویگردان شدهاند و دیگر جایی در مدینه ندارند، از امام اجازه خواستند که برای انجام عمره به مکه روند.
امام گفت شاید قصد شام یا عراق دارید و آنان پاسخ دادند که فقط قصد عمره دارند و سوگند خوردند که فساد و فتنه ای بر نخواهند انگیخت و بیعت خود را نخواهند شکست.
امام اجازه داد و آنان با شتاب به مکه رفتند.
با این حال، امام فرمود که آنان به عمره نمیروند، بلکه قصد نیرنگ دارند.
[۸] احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۱۵۸، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰.
[۹] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۴، ص۴۲۹.
[۱۰] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۴، ص۴۴۴.
[۱۱] محمد بن محمد مفید، الجمل و النصره لسیدالعتره فی حرب البصره، ج۱، ص۱۶۶، چاپ علی میرشریفی، قم ۱۳۷۴ش.
[۱۲] محمد بن محمد مفید، الجمل و النصره لسیدالعتره فی حرب البصره، ج۱، ص۲۲۶، چاپ علی میرشریفی، قم ۱۳۷۴ش.
همپیمانی با عایشه
طلحه و زبیر، برای پیشبرد مقاصد خود، از عایشه ، که پیش از قتل عثمان برای عمره به مکه رفته بود، درخواست کردند که به خونخواهی عثمان و انتقام از کشندگان وی، که اکنون از یاران نزدیک علی و سرداران او شدهاند، با آنان همراه شود.
پس از مدتی، سرانجام، عایشه خواست آنان را پذیرفت.
[۱۳] احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۱۵۹، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰.
[۱۴] احمد بن داوود دینوری، الاخبار الطوال، ج۱، ص۱۴۴، چاپ عبدالمنعم عامر، مصر) ۱۳۷۹/ ۱۹۵۹ (، چاپ افست بغداد) بیتا (.
[۱۵] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۴، ص۴۴۸ـ۴۴۹.
[۱۶] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۴، ص۴۵۱.
[۱۷] ابن اعثم کوفی، کتاب الفتوح، ج۲، ص۴۵۲، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
اگرچه طلحه و زبیر، به ادعای خونخواهی عثمان از اطاعت امام سرباز زدند و از جمع مسلمانان بیرون رفتند، اما به گفته علی علیهالسلام
[۱۸] علی بن ابیطالب (ع)، امام اول، نهجالبلاغه،خطبه۱۷۴، ترجمه جعفر شهیدی، تهران ۱۳۷۰ش.
، آنان خود قاتلان عثمان بودند.
[۱۹] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۴، ص۴۴۰.
آنان ادعا میکردند که توبه کردهاند و برای جبران گناه خویش، میخواهند انتقام خون عثمان را، که به ستم کشته شده است، بگیرند و کار خلافت مسلمانان را به شورایی مانند شورای عمر، واگذارند و بین آنان صلح ایجاد کنند.
آن دو از عایشه نیز خواستند که این مطالب را به مردم اعلام کند.
[۲۰] ابن قتیبه، الامامه و السیاسه، ج۱، ص۶۵، المعروف بتاریخ الخلفاء، قاهره ۱۳۸۸/۱۹۶۹، چاپ افست قم ۱۳۶۳ش.
[۲۱] ابن قتیبه، الامامه و السیاسه، ج۱، ص۶۸، المعروف بتاریخ الخلفاء، قاهره ۱۳۸۸/۱۹۶۹، چاپ افست قم ۱۳۶۳ش.
[۲۲] احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۱۵۹، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰.
[۲۳] احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۱۶۳ـ۱۶۴، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰.
طلحه و زبیر، برای توجیه پیمانشکنی خویش، مدعی شدند که از ترس و با اکراه بیعت کردهاند و لذا تعهدی در فرمانبرداری از امیرمؤمنان ندارند.
[۲۴] احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۱۵۸، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰.
[۲۵] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۴، ص۴۲۹ـ۴۳۱.
[۲۶] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۴، ص۴۳۵.
[۲۷] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۴، ص۴۵۴.
[۲۸] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۴، ص۴۶۲.
امام فرمود که زبیر میپندارد با دستش بیعت کرده است، نه با دلش؛ پس به بیعت اقرار و به خروج از آن ادعا میکند و باید برای ادعای خود دلیلی درست بیاورد
[۲۹] علی بن ابیطالب (ع)، امام اول، نهجالبلاغه، خطبه۸،ترجمه جعفر شهیدی، تهران ۱۳۷۰ش.
طلحه، که از بنیتَیم و هم طایفه ابوبکر بود،
[۳۰] ابن کلبی، جمهرهالنسب، ج۱، ص۷۹ـ۸۰، ج۱، چاپ ناجی حسن، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۶.
همچون زبیر، آرزوی خلافت داشت و هر یک دیگری را به حساب نمیآورد.
[۳۱] علی بن ابیطالب (ع)، امام اول، نهجالبلاغه،خطبه۱۴۸، ترجمه جعفر شهیدی، تهران ۱۳۷۰ش.
خونخواهی عثمان
عایشه که در زمان قتل عثمان در مکه بود، گمان میکرد، یا چنین خبر یافته بود، که پس از قتل عثمان، طلحه به خلافت رسیده است، روانه مدینه گردید؛ اما، هنگامی که در میان راه شنید که مردم با علی علیهالسلام بیعت کردهاند، به مکه بازگشت و از اینکه مردم را بر ضدعثمان شورانده بود، اظهار پشیمانی کرد و ندا داد که عثمان به ستم کشته شده است و مردم را به خونخواهی او و مخالفت با امیرمؤمنان و مبارزه با آشوبگران مدینه دعوت نمود و در پاسخ این اعتراض که تو مردم را به کشتن عثمان (در تعبیر عایشه: نَعْثَل) تشویق میکردی، گفت که عثمان توبه کرد و سپس او را کشتند.
[۳۲] ابن قتیبه، الامامه و السیاسه، ج۱، ص۵۲، المعروف بتاریخ الخلفاء، قاهره ۱۳۸۸/۱۹۶۹، چاپ افست قم ۱۳۶۳ش.
[۳۳] احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۱۵۶، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰.
[۳۴] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۴، ص۴۴۸ـ۴۵۰.
[۳۵] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۴، ص۴۵۸ـ ۴۵۹.
[۳۶] محمد بن محمد مفید، الجمل و النصره لسیدالعتره فی حرب البصره، ج۱، ص۲۲۷ـ ۲۲۸، چاپ علی میرشریفی، قم ۱۳۷۴ش.
اتحاد ناکثین
زبیر پسر عمه پیامبر اکرم و امام علی و شوهر خواهر عایشه بود و پسرش، عبداللّه، نقش عمدهای در همراه ساختن عایشه با طلحه و زبیر و برافروختن آتش جنگ ایفا کرد.
[۳۷] ابن اثیر، اسدالغابه فی معرفه الصحابه، ج۲، ص۲۴۹ـ۲۵۰، چاپ محمد ابراهیم بنا و محمد احمد عاشور، قاهره ۱۹۷۰ـ۱۹۷۳.
[۳۸] ابن اثیر، اسدالغابه فی معرفه الصحابه، ج۳، ص۲۴۲ـ۲۴۳، چاپ محمد ابراهیم بنا و محمد احمد عاشور، قاهره ۱۹۷۰ـ۱۹۷۳.
عایشه خود از علی علیهالسلام کینه داشت
[۳۹] علی بن ابیطالب (ع)، امام اول، نهجالبلاغه،خطبه۱۵۶، ترجمه جعفر شهیدی، تهران ۱۳۷۰ش
[۴۰] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۴، ص۵۴۴.
[۴۱] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۵، ص۱۵۰.
[۴۲] محمد بن محمد مفید، الجمل و النصره لسیدالعتره فی حرب البصره، ج۱، ص۱۵۷ـ۱۶۰، چاپ علی میرشریفی، قم ۱۳۷۴ش.
[۴۳] محمد بن محمد مفید، الجمل و النصره لسیدالعتره فی حرب البصره، ج۱، ص۴۰۹ـ۴۱۲، چاپ علی میرشریفی، قم ۱۳۷۴ش.
[۴۴] محمد بن محمد مفید، الجمل و النصره لسیدالعتره فی حرب البصره، ج۱، ص۴۲۵ـ۴۳۴، چاپ علی میرشریفی، قم ۱۳۷۴ش.
و همین امر نیز در پیوستن او به طلحه و زبیر مؤثر افتاد.
بدین ترتیب، طلحه و زبیر و دیگر جداییطلبان ــ که میدانستند کارشان بدون عایشه، امّالمؤمنین و همسر رسول خدا، که مورد توجه مردم بود به نتیجه نمیرسدــ با کسب موافقت وی به موفقیتی بزرگ دست یافتند.
[۴۵] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۴، ص۴۵۰ـ۴۵۱.
[۴۶] محمد بن محمد مفید، الجمل و النصره لسیدالعتره فی حرب البصره، ج۱، ص۲۲۶ـ۲۲۷، چاپ علی میرشریفی، قم ۱۳۷۴ش.
عبداللّه بن عامر حَضْرَمی ، کارگزار عثمان در مکه، نخستین کسی بود که دعوت عایشه را اجابت کرد و سپس امویانی که پس از قتل عثمان به مکه گریخته بودند (همچون سعید بن عاص ، مروان بن حَکَم ، عبدالرحمان بن عَتّاب ، مُغیره بن شُعبه و ولید بن عُقبه )، با وی همراه شدند.
مغیره مردم را به خونخواهی عثمان دعوت میکرد.
عبداللّهبن عامربن کُرَیز و یعلی بن امیه نیز با اموال و شترها ی بسیار (بنابر بعضی اخبار، با ششصد شتر و ششصد هزار درهم یا دینار ) از یمن به آنان پیوستند و همه در خانه عایشه گرد آمدند.
بدینگونه، همه مخالفان امام و به ویژه کسانی که بیم داشتند امام حقوق مسلمانان را از آنان باز گیرد، به عایشه روی آوردند.
حرکت مخالفین به سوی بصره
آنان، به پیشنهاد عبداللّه بن عامر، توافق کردند که به سوی بصره حرکت کنند (برخلاف نظر عایشه که میگفت به سوی مدینه بروند)، زیرا توان رویارویی با مردم مدینه را نداشتند.
به علاوه، مردم بصره طرفدار طلحه و زبیر بودند و عبداللّه نیز در آنجا یارانی داشت.
طلحه و زبیر امیدوار بودند که عایشه بصریان را همچون اهل مکه بر امام علی بشوراند.
آنان لشکریانی مجهز ساختند و منادی اعلام کرد که امّ المؤمنین و طلحه و زبیر به بصره میروند و هرکس خواهان عزت اسلام و جنگ با گناهکاران و خونخواهی عثمان است، به راه بیفتد.
سرانجام، سپاهی سه هزار نفری آماده حرکت شد که نهصد تن از آنان از مردم مدینه و مکه بودند.
[۴۷] احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۱۵۷ـ۱۵۹، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰.
[۴۸] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۴، ص۴۴۹ـ۴۵۲.
[۴۹] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۴، ص۴۵۴.
[۵۰] ابن اعثم کوفی، کتاب الفتوح، ج۲، ص۴۵۳، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
[۵۱] مسعودی، مروج (بیروت)، ج۳، ص۱۰۲.
[۵۲] محمد بن محمد مفید، الجمل و النصره لسیدالعتره فی حرب البصره، ج۱، ص۲۲۸، چاپ علی میرشریفی، قم ۱۳۷۴ش.
معاویه نیز که حکومت شام را در اختیار داشت و مدعی خونخواهی عثمان بود، نامهای به زبیر نوشت و به دروغ از او خواست که به شام برود تا وی و مردم آنجا با او بیعت کنند.
[۵۳] احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۱۸۳، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰.
موضع همسران پیامبر
از نظر بزرگان صحابه، خروج عایشه مخالفتی آشکار با آیه ۳۳ سوره احزاب بود که به صراحت، از زنان پیامبر میخواهد که در خانههایشان قرار گیرند.
[۵۴] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۴، ص۴۷۷.
[۵۵] ابن اعثم کوفی، کتاب الفتوح، ج۲، ص۴۵۶ـ۴۵۷، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
[۵۶] ابن اعثم کوفی، کتاب الفتوح، ج۲، ص۴۶۰، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
[۵۷] ابن اعثم کوفی، کتاب الفتوح، ج۲، ص۴۶۷، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
[۵۸] ابن اعثم کوفی، کتاب الفتوح، ج۲، ص۴۸۳ـ۴۸۴، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
در میان همسران پیامبر اکرم ، حَفْصه درصدد بود از رأی عایشه پیروی و با او همراهی کند، اما برادرش، عبداللّه بن عمر ، نگذاشت.
[۵۹] طبری، ج۴، ص۴۵۱، تاریخ (بیروت).
[۶۰] طبری، ج۴، ص۴۵۴، تاریخ (بیروت).
امّ سَلَمه مردم را به تقوای الاهی و پیروی از علی علیهالسلام فراخواند
[۶۱] احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۱۵۹، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰.
و کوشید تا عایشه را از همراهی با پیمانشکنان باز دارد.
وی به عایشه یادآوری کرد که تو تندروترین افراد بر ضد عثمان بودی، و سخنان پیامبر را درباره ولایت و خلافت علی علیهالسلام به او یادآوری نمود، اما عایشه با این پاسخ که به قصد اصلاح میان مسلمانان برخواسته است و میخواهد گناه خود را در رفتارش با عثمان جبران کند، توصیه او را نپذیرفت.
[۶۲] احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۱۵۹، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰.
[۶۳] ابن اعثم کوفی، کتاب الفتوح، ج۲، ص۴۵۴ـ۴۵۵، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
[۶۴] محمد بن محمد مفید، الجمل و النصره لسیدالعتره فی حرب البصره، ج۱، ص۲۳۶ـ۲۳۸، چاپ علی میرشریفی، قم ۱۳۷۴ش.
در پی آن، امّ سلمه در نامهای به علی علیهالسلام، اقدام مخالفان را گزارش کرد و پسر خود، عمر، را نیز به یاری امام فرستاد
[۶۵] ابن اعثم کوفی، کتاب الفتوح، ج۲، ص۴۵۵ـ۴۵۶، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
[۶۶] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۴، ص۴۵۱ـ۴۵۲.
[۶۷] احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۱۵۸، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰.
[۶۸] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۴، ص۴۵۱.
(که نوشتهاند امّ فضل ، همسر عباس عموی پیغمبر ، به امام نامه نوشت)
[۶۹] ابن اعثم کوفی، کتاب الفتوح، ج۲، ص۴۵۵ـ۴۵۷، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
(هم از نامه امّ سلمه و هم از نامه امّ فضل یاد کرده است)
[۷۰] ابن قتیبه، الامامه و السیاسه، ج۱، ص۶۲، المعروف بتاریخ الخلفاء، قاهره ۱۳۸۸/۱۹۶۹، چاپ افست قم ۱۳۶۳ش.
(نامهای را به قُثَم بن عباس نسبت داده است).
وجه تسمیه
امام برای جنگ با معاویه و یارانش، آماده لشکرکشی به شام بود که خبر مخالفت مردم مکه به مدینه رسید و حضرت، ضمن سخنانی، اعلام کرد که اگر به همین اندازه (مخالفت و اعتراض) بسنده کنند با آنان برخورد نخواهد کرد و چون خبر رسید که مخالفان قصد دارند به بصره بروند، برای مقابله با آنان آماده شد و فرمود اگر چنین کنند، نظام مسلمانان از هم خواهد گسست، و افزود ماندن آنان در میان ما، به رغم مخالفت و ناسازگاری، موجب رنج و ناراحتی نبود.
[۷۱] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۴، ص۴۴۵ـ۴۴۶.
عایشه بر شتری به نام عسکر سوار شد که یعلی بن امیه آن را هشتاد دینار (و به قولی دویست دینار) خریده و در اختیار وی گذارده بود
[۷۲] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۴، ص۴۵۲.
[۷۳] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۴، ص۴۵۶ـ۴۵۷.
[۷۴] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۴، ص۵۰۷.
از اینرو، این جنگ، جمل (شتر نر) نام گرفت.
مخالفت برخی سران و بازگشت به مکه
مغیره بن شعبه ثقفی و سعید بن عاص ، که یک منزل از مکه دور شده بودند، درباره ادامه مسیر باهم مشورت کردند.
مغیره از سر فرصتطلبی تصمیم به بازگشت گرفت و به ثقفیان گفت که بازگردند.
سعید نیز به مروان بن حکم اموی ــ که از مدعیان اصلی خونخواهی و داماد عثمان بودــ گفت کسانی که خون به گردنشان دارید، بر پشت شتراناند، آنان را بکشید، به خانههای خود بازگردید و خود را به کشتن ندهید، و خود به مکه بازگشت.
[۷۵] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۴، ص۴۵۳.
از طرفی عبداللّه بن عمر با این استدلال که یکی از مردم مدینه و تابع تصمیم آنان است در مکه ماند.
از پسران زبیر فقط عبداللّه با وی رفت و طلحه نیز پسرش، محمد، را به همراه داشت.
[۷۶] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۴، ص۴۵۴.
[۷۷] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۴، ص۴۶۰.
مکانی به نام حوءب
بین راه مکه به بصره، کنار آبی به نام حَوْءَب ، سگها پارس کردند.
چون عایشه بانگ آنها را شنید و دانست که آنجا حوءب است، به یاد سخنی از پیامبر افتاد و خواست که او را بازگردانند.
رسول خدا به زنان خویش گفته بود که مبادا یکی از شما همو باشد که سگهای حوءب بر وی پارس میکنند.
در این میان، عبداللّه بن زبیر (و به روایتی، طلحه و زبیر) با انکار حوءب بودن این مکان، پنجاه تن از بنیعامر را نزد عایشه آورد و آنان به صدق گفته عبداللّه شهادت دادند و سوگند خوردند.
[۷۸] احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۱۵۹ـ۱۶۰، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰.
[۷۹] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۴، ص۴۵۷.
[۸۰] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۴، ص۴۶۹.
[۸۱] ابن اعثم کوفی، کتاب الفتوح، ج۲، ص۴۵۷ـ۴۵۸، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
[۸۲] مسعودی، مروج (بیروت)، ج۳، ص۱۰۲ـ۱۰۳.
شورشیان به بیرون بصره رسیدند.
ورود عایشه به بصره
بهخواست عایشه، عبداللّه بن عامر با نامهای از او به سران بصره، مخفیانه وارد شهر شد و عایشه با همراهانش تا حُفَیر یا حَفر ابیموسی پیش رفت.
[۸۳] احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۱۶۰، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰.
[۸۴] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۴، ص۴۶۱.
چون خبر به مردم بصره رسید، عثمان بن حُنَیف (فرماندار علی علیهالسلام در بصره )، عِمران بن حُصَین و ابوالاسود دُؤَلی را نزد عایشه فرستاد تا سبب آمدن وی و مخالفت او را بپرسند.
عایشه گفت که اوباش (غوغاء) به حرم پیامبر حمله کردند و پیشوای مسلمانان را به ستم کشتند و اموال محترم را غارت کردند و حرمت شهر حرام و ماه حرام را شکستند.
من آمدهام تا مسلمانان را از کار آنان آگاه سازم و آنچه را که برای اصلاح این وضع باید انجام داد، بگویم.
آن دو به عایشه یادآوری کردند که، به امر خدا و همچون دیگر همسران رسول، باید در خانهات بمانی.
طلحه و زبیر نیز گفتند که به خونخواهی عثمان آمدهاند و بیعت آنان از روی اکراه بوده است.
[۸۵] احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۱۶۰، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰.
[۸۶] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۴، ص۴۶۱ـ ۴۶۲.
دو دستگی میان یاران عثمان بن حنیف
به دستور امام علی ، عثمان بن حنیف موظف شد تا شورشیان را به راه حق فراخواند و اگر نپذیرفتند، تا رسیدن امام، در برابر آنان مقاومت کند.
[۸۷] محمد بن عبداللّه اسکافی، المعیار و الموازنه فی فضائل امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (صلواتاللّه علیه)، ج۱، ص۶۰، چاپ محمدباقر محمودی، بیروت ۱۴۰۲/۱۹۸۱.
عثمانبن حنیف به مردم گفت که مسلح و آماده شوید.
عایشه با شورشیان وارد مِرْبَد (از محلههای بزرگ و مشهور بصره)
[۸۸] یاقوت حموی،معجم البلدان، ذیل «مِرْبَد».
شد و عدهای از بصریان به وی پیوستند.
طلحه و زبیر مردم را به خونخواهی عثمان برانگیختند.
آنگاه عایشه، که بر شتر خویش و در هودجی نشسته بود، با صدای بلند درباره کشته شدن عثمان به ستم، و در ضدیت با علی علیهالسلام و واگذاشتن کار خلافت به شورا سخن گفت.
میان یاران عثمان بن حنیف دو دستگی افتاد و گروهی به عایشه پیوستند.
جاریه بن قدامه ، از یاران امام علی، به نصیحت عایشه پرداخت و به وی گفت که کشتن عثمان سبکتر از کار توست که از خانه خویش بیرون آمدهای و بر این شتر ملعون، خود را آماج سلاح کرده و ستر و حرمت خود را هتک کردهای.
صلح میان عایشه و عثمان بن حنیف
حُکَیم بن جَبَله ، سردار سواران عثمان بن حنیف ، با سواران خود به جنگ با یاران عایشه پرداخت و مردم که هر کدام طرفدار یکی از دو گروه بودند، از پشتبام به سوی گروه دیگر سنگ میانداختند.
روز بعد نیز، از طلوع آفتاب تا ظهر، میان یاران عثمان بن حنیف و یاران عایشه، در جایی به نام دارالرزق (مدینه الرزق/ قریه الارزاق) در زابوقه (مکانی در نزدیکی بصره)، جنگ سختی درگرفت و بسیاری از یاران عثمان
[۸۹] محمد بن محمد مفید، الجمل و النصره لسیدالعتره فی حرب البصره، چاپ علی میرشریفی، قم ۱۳۷۴ش.
کشته شدند؛ اما، سرانجام، دو گروه صلح کردند.
[۹۰] احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۱۶۰ـ۱۶۱، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰.
[۹۱] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۴، ص۴۶۳ـ۴۶۷.
[۹۲] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۴، ص۴۶۹.
[۹۳] محمد بن محمد مفید، الجمل و النصره لسیدالعتره فی حرب البصره، ج۱، ص۲۷۸ـ۲۸۰، چاپ علی میرشریفی، قم ۱۳۷۴ش.
مفاد قرارداد
طرفین قرارداد نوشتند که از جنگ دست بکشند تا علی علیهالسلام بیاید، در بازار و گذر متعرض یکدیگر نشوند، دارالاماره و بیتالمال و مسجد در اختیار عثمان بن حنیف باشد، و طلحه و زبیر و یارانشان هر جا که میخواهند اقامت کنند.
سپس مردم پراکنده شدند و سلاحهای خود را بر زمین نهادند.
[۹۴] خلیفه بن خیاط، تاریخ خلیفه بن خیاط، ج۱، ص۱۰۹، چاپ مصطفی نجیب فوّاز و حکمت کشلی فوّاز، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
[۹۵] ابن قتیبه، الامامه و السیاسه، ج۱، ص۶۹، المعروف بتاریخ الخلفاء، قاهره ۱۳۸۸/۱۹۶۹، چاپ افست قم ۱۳۶۳ش.
[۹۶] احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۱۶۱، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰.
[۹۷] ابن اعثم کوفی، کتاب الفتوح، ج۲، ص۴۵۸، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
[۹۸] محمد بن محمد مفید، الجمل و النصره لسیدالعتره فی حرب البصره، ج۱، ص۲۸۰، چاپ علی میرشریفی، قم ۱۳۷۴ش.
طبری ،
[۹۹] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۴، ص۴۶۷ـ۴۶۸.
در روایتی از سیف بن عمر ، مُفاد قرارداد را در تأیید شورشیان و به گونهای دیگر آورده است.
به روایت وی، دو گروه اتفاق کردند تا کَعب بن سُور را به نمایندگی به مدینه بفرستند تا معلوم کند که طلحه و زبیر در بیعت با علی مجبور بودهاند یا نه.
اما این مطلب بیاساس مینماید، زیرا کعب بن سور خود یکی از سران اصحاب جمل بود و عثمان بن حنیف طبعاً با چنان قرار و چنین نمایندهای موافقت نمیکرده است.
شکستن صلحنامه توسط عایشه
دو روز بعد، طلحه و زبیر ، از بیم آنکه علی علیهالسلام برسد و بر آنان چیره گردد، پیمان را شکستند و در پی آن، عثمان بن حنیف در حال خواندن نماز عشا در مسجد ، دستگیر کردند.
[۱۰۰] احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۱۶۲، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰.
[۱۰۱] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۴، ص۴۶۸ـ۴۶۹.
ابتدا عایشه دستور داد وی را بکشند، اما بعد منصرف شده و دستور داد او را حبس کنند.
به وی چهل تازیانه زدند و به دستور طلحه یا مُجاشع بن مسعود ، موی سر و صورت و ابروان و پلکهایش را کندند و او را حبس کردند.
آنگاه عبداللّه بن زبیر و گروهی به سوی دارالاماره رفتند و چهل (یا به قولی هفتاد) نگهبانِ گماشته عثمان بن حنیف را کشتند و وارد قصر شدند و طلحه و زبیر بیتالمال را تصرف کردند.
مردم نیز با شورشیان بودند و هر که با آنان نبود، گمنام و پنهان بود
[۱۰۲] علی بن ابیطالب (ع)، امام اول، نهجالبلاغه،خطبه۱۷۲، ترجمه جعفر شهیدی، تهران ۱۳۷۰ش
[۱۰۳] علی بن ابیطالب (ع)، امام اول، نهجالبلاغه،خطبه۲۱۸، ترجمه جعفر شهیدی، تهران ۱۳۷۰ش
[۱۰۴] ابن قتیبه، الامامه و السیاسه، ج۱، ص۶۹ـ۷۰، المعروف بتاریخ الخلفاء، قاهره ۱۳۸۸/۱۹۶۹، چاپ افست قم ۱۳۶۳ش.
[۱۰۵] احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۱۶۲، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰.
[۱۰۶] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۴، ص۴۶۸ـ۴۷۰.
[۱۰۷] مسعودی، مروج (بیروت)، ج۳، ص۱۰۳.
مردم با طلحه و زبیر، به عنوان امیر، و نه خلیفه، بیعت کردند.
چون میان طلحه و زبیر بر سر خواندن نماز اختلاف افتاد، مقرر گردید که هر روز یکی از آن دو (یا پسرانشان محمد و عبداللّه) به نوبت امامت نماز را برعهده بگیرند.
اقدامات برای آزادی عثمان بن حنیف
از آن سو، حُکَیم بن جبله با سیصد تن به زابوقه رفت.
او گفت کسانی را که شورشیان کشتهاند، هیچ دستی در قتل عثمان نداشتهاند.
حکیم از طلحه و زبیر خواست که عثمان بن حنیف را آزاد و دارالاماره و بیتالمال را به او تسلیم کنند و تا آمدن علی علیهالسلام به جای خود بازگردند، اما آنان نپذیرفتند.
[۱۰۸] احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۱۶۲، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰.
[۱۰۹] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۴، ص۴۷۵.
[۱۱۰] مسعودی، مروج (بیروت)، ج۳، ص۱۰۳.
حکیم و سوارانش و کسانی از قبیله او (عبدالقیس) و قبیله ربیعه به یاری عثمان بن حنیف برخاستند و پس از نبردی سخت، وی و هفتاد تن از قبایل عبدالقیس و ربیعه کشته شدند.
انتقام از قبایل برای خونخواهی
طلحه و زبیر اعلام کردند که در میان قبایل بصره باید از تمام کسانی که بر ضد خلیفه عثمان اقدام کردهاند، انتقام گرفت.
[۱۱۱] احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۱۶۲ـ۱۶۵، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰.
[۱۱۲] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۴، ص۴۷۰ـ۴۷۲.
[۱۱۳] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۴، ص۴۷۴ـ۴۷۵.
سپس نامههایی به مردم شام و کوفه و مدینه نوشتند و اعلام کردند که قاتلان عثمان را از پای درآورده و تکلیف خویش را انجام دادهاند و آنان نیز باید چنین کنند.
عایشه هم در نامهای خطاب به مردم کوفه، در توجیه اقدامات شورشیان، نوشت: اگر کسانی را به انتقام کشتهایم، معذور بودهایم.
ما ۲۶ روز ماندیم و مردم بصره را به اجرای حدود خدا و جلوگیری از خونریزی دعوت کردیم اما آنان خیانت کردند و خداوند قاتلان عثمان را یکجا گردآورد و آنان را قصاص کرد؛ پس، از قاتلان عثمان چشم نپوشید.
[۱۱۴] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۴، ص۴۷۲ـ۴۷۴.
عایشه همچنین در نامههایی به مردم مدینه و یمامه ، آنان را به حمایت از شورشیان دعوت کرد.
[۱۱۵] محمد بن محمد مفید، الجمل و النصره لسیدالعتره فی حرب البصره، ج۱، ص۲۹۹ـ۳۰۲، چاپ علی میرشریفی، قم ۱۳۷۴ش.
شورشیان قصد کشتن عثمان بن حنیف را نیز داشتند، اما از بیم انتقام برادرش ( سَهل بن حُنَیف ) و عشیره وی، به درخواست عایشه وی را رها کردند و او پیش علی علیهالسلام رفت.
ورود امام به ربذه
تاریخ این حوادث را ۲۴ و ۲۵ ربیعالآخر (یا ماه جمادی (الاولی ؟)) سال ۳۶ نوشتهاند.
[۱۱۶] احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۱۶۳ـ۱۶۴، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰.
[۱۱۷] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۴، ص۴۶۸.
[۱۱۸] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۴، ص۴۷۴ـ۴۷۵.
هنگامی که امام خبر یافت، عایشه و طلحه و زبیر به سوی بصره رفتهاند، مردم مدینه را به یاری فراخواند و مردم نیز اجابت کردند.
[۱۱۹] احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۱۶۵، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰.
[۱۲۰] ابن اعثم کوفی، کتاب الفتوح، ج۲، ص۴۵۷، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
سپس، سهل بن حنیف انصاری را جانشین خود کرد و با شتاب، با همان سپاه هفتصد نفری (از جمله چهارصد تن از مهاجران و انصار ) که آماده حرکت به شام بود، از شهر بیرون رفت (آخر ربیعالآخر ۳۶) تا شاید شورشیان را بازگرداند؛ اما، چون به رَبَذَه، در سه میلی مدینه
[۱۲۱] یاقوت حموی،معجم البلدان، ذیل «الرَّبَذَه».
رسید، معلوم شد که شورشیان دور شدهاند؛امام چند روز در ربذه ماند.
در آنجا، یارانی، از جمله از قبیله طَی ، به وی پیوستند و از مدینه برای او مرکب و سلاح رسید
[۱۲۲] احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۱۵۸، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰.
[۱۲۳] احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۱۶۵، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰.
[۱۲۴] طبری، ج۴، ص۴۵۵، تاریخ (بیروت).
[۱۲۵] طبری، ج۴، ص۴۷۷-۴۷۹، تاریخ (بیروت).
[۱۲۶] مسعودی، مروج (بیروت)، ج۳، ص۱۰۳ـ ۱۰۵.
[۱۲۷] خلیفه بن خیاط، تاریخ خلیفه بن خیاط، ج۱، ص۱۱۰، چاپ مصطفی نجیب فوّاز و حکمت کشلی فوّاز، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
(که، بنابه روایتی، انصارِ همراه امام را هشتصد تن و به قولی همراهان امام را از مردم مدینه چهار هزار تن نوشته است).
آنگاه، نامهای به مردم کوفه نوشت و از آنان یاری خواست.
[۱۲۸] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۴، ص۴۷۷.
درخواست جهاد از کوفیان
امام، هاشم بن عُتْبه معروف به مِرقال را با نامهای نزد ابوموسی اَشْعَری ، عامل کوفه، فرستاد و پیغام داد که مردم را برای پیوستن به امام بسیج کند.
ابوموسی مردم را از یاری کردن امام بازداشت و گفت وضعی که پیش آمده، فتنه است و حتی هاشم را تهدید به حبس کرد.
در پی آن، امام، عبداللّه بن عباس و محمد بن ابیبکر را به کوفه فرستاد (بنابه روایتی، بار اول محمد بن ابیبکر و محمد بن عون و بار دوم عبداللّه بن عباس و مالک اشتر را اعزام کرد) تا ابوموسی را معزول و به جای وی قَرَظه بن کَعب انصاری را والی کوفه کنند.
امام سپس حسن بن علی علیهالسلام و عمّار بن یاسر را، با نامهای خطاب به مردم کوفه، بدان شهر فرستاد تا آنان را بسیج کنند
[۱۲۹] احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۱۶۶، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰.
[۱۳۰] احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۱۶۴، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰.
[۱۳۱] احمد بن داوود دینوری، الاخبار الطوال، ج۱، ص۱۴۴ـ۱۴۵، چاپ عبدالمنعم عامر، مصر) ۱۳۷۹/ ۱۹۵۹ (، چاپ افست بغداد) بیتا (.
[۱۳۲] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۴، ص۴۷۷ـ ۴۷۸.
[۱۳۳] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۴، ص۴۸۱ـ۴۸۷.
[۱۳۴] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۴، ص۴۹۹ـ۵۰۰.
[۱۳۵] محمد بن محمد مفید، الجمل و النصره لسیدالعتره فی حرب البصره، ج۱، ص۲۴۲ـ۲۴۴، چاپ علی میرشریفی، قم ۱۳۷۴ش.
آنگاه از ربذه به ذیقار رفت.
[۱۳۶] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۴، ص۴۵۲ـ۴۵۳.
حرکت سپاه از کوفه
در آنجا، عثمان بن حنیف نزد امام آمد.
امام وقتی او را با آن وضع دید از او دلجویی کرد و فرمود: خدا به تو پاداش و نیکی دهد.
[۱۳۷] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۴، ص۴۸۱.
[۱۳۸] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۴، ص۴۸۰.
[۱۳۹] محمد بن محمد مفید، الجمل و النصره لسیدالعتره فی حرب البصره، ج۱، ص۲۸۵، چاپ علی میرشریفی، قم ۱۳۷۴ش.
در کوفه ، حسن بن علی و دیگر یاران امام، با سخنان خود، مردم کوفه را به یاری امام برانگیختند.
لشکری حدود نُه هزار تن از کوفیان با آنان همراه شد و در ذیقار به امام پیوست.
نزدیک دو هزار (و به قولی سه هزار) تن از شیعیان امام، از قبیله عبدالقیس و ربیعه که در بصره میزیستند، نیز به امام پیوستند.
آنگاه علی علیهالسلام حرکت کرد و با حدود دوازده هزار سپاهی به بصره رسید.
سپاهیان امام
سپاهیان امام هفت گروه، از قبایل گوناگون بودند که بر هر یک سالاری، فرماندهی میکرد.
برخی قبایل نیز، مانند قَیس و اَزد و حَنْظَله و عِمران و تَمیم و ضَبّه و رِباب، به اصحاب جمل ملحق شدند.
عدهای نیز از هر دو طرف کناره گرفتند، از جمله اَحْنَف بن قیس که به امام گفت اگر بخواهی به تو میپیوندم و اگر نه، با قبیله خود، بنی سعد ، کناره میگیرم و ده هزار (یا چهار هزار) شمشیر را از تو باز میدارم.
امام ترجیح داد که وی کناره گیرد.
[۱۴۰] احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۱۶۴، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰.
[۱۴۱] احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۱۶۶ـ۱۶۹، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰.
[۱۴۲] احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۱۸۶، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰.
[۱۴۳] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۴، ص۴۹۶ـ۴۹۸.
[۱۴۴] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۴، ص۵۰۰ـ۵۰۵.
[۱۴۵] احمد بن داوود دینوری، الاخبار الطوال، ج۱، ص۱۴۵ـ ۱۴۶، چاپ عبدالمنعم عامر، مصر) ۱۳۷۹/ ۱۹۵۹ (، چاپ افست بغداد) بیتا (.
[۱۴۶] ابن اعثم کوفی، کتاب الفتوح، ج۲، ص۴۵۸ـ۴۶۱، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
[۱۴۷] ابن اعثم کوفی، کتاب الفتوح، ج۲، ص۴۶۳، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
[۱۴۸] مسعودی، مروج (بیروت)، ج۳، ص۱۱۷.
در روایاتی دیگر نوشته شده است که سپاهیان امام نوزده یا بیست هزار تن و لشکریان شورشی سی هزار تن یا افزونتر بودند.
[۱۴۹] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۴، ص۵۰۵ـ۵۰۶.
[۱۵۰] ابن اعثم کوفی، کتاب الفتوح، ج۲، ص۴۶۱، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
[۱۵۱] ابن اعثم کوفی، کتاب الفتوح، ج۲، ص۴۶۳، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
<
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 