پاورپوینت کامل میرزا محمدعلی معلم حبیب آبادی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل میرزا محمدعلی معلم حبیب آبادی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل میرزا محمدعلی معلم حبیب آبادی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل میرزا محمدعلی معلم حبیب آبادی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
محمدعلی معلم حبیبآبادی
معلم حبیب آبادی متوفای ۱۳۹۶ هـ. ق عالم و مورخ بزرگ بود
فهرست مندرجات
۱ – زادگاه
۲ – ولادت
۳ – تحصیلات ابتدایی
۴ – اقامت در اصفهان
۵ – استادان
۶ – در محضر فاضل زفرهای
۶.۱ – رسم سنتی عزاداری
۶.۲ – تالیفات
۶.۳ – فرزندان او
۷ – مراتب و مقامات علمی و ادبی
۷.۱ – جلال الدین همایی
۷.۲ – محمدباقر ساعدی
۸ – کتابدار کتابخانه شهرداری
۹ – پرتو افشانی
۱۰ – فضائل اخلاقی و مکارم ملکوتی
۱۰.۱ – ذکر و عبادت و تلاوت قرآن
۱۰.۲ – علاقه به ساحت مقدس اهل بیت
۱۰.۳ – درستی و اخلاص
۱۰.۳.۱ – آیه الله رضا استادی
۱۰.۳.۲ – استاد جلال الدین همایی
۱۰.۳.۳ – دکتر علی نقی منزوی
۱۰.۴ – زهد و وارستگی
۱۰.۵ – قدرت تتبع، دقت و اهتمام فراوان
۱۰.۵.۱ – به قول دکتر محمد خوانساری
۱۱ – اثر معروف
۱۱.۱ – تاریخ شروع تالیف مکارم الآثار
۱۱.۲ – نثر کتاب
۱۱.۳ – آثار دیگر
۱۲ – وفات
۱۳ – فرزندان
۱۴ – پانویس
۱۵ – منبع
زادگاه
بخش برخوار، در شمال اصفهان و غرب کوهپایه واقع است. این منطقه به صورت دشت مسطحی در مجاورت ناحیه بیابانی اردستان و زواره قرار دارد. برخوار دارای ۶ شهر و ۲۲ روستا است و یکی از شهرهای معروفش حبیب آباد است، این شهر در هیجده کیلومتری اصفهان و در مسیر راه اصفهان به اردستان و زواره، با آب و هوایی نیمه صحرایی، بر دشتی نسبتا هموار آرمیده است. شهرت این شهر بدان جهت است که برخی از اهل علم و ادیبان و فرزانگان از آن برخاستهاند.
[۱] جغرافیای کامل ایران، گروهی از نویسندگان، ج۱، ص۳۱۷.
[۲] اصفهان، دکتر لطف الله هنرفر، ص۵۳.
در این شهر، خاندانی زندگی میکردند، که اگر چه در دانش و اندیشه اشتهاری نداشتند اما به لحاظ درستی و راستی، کسب رزق حلال، قناعت و پرواپیشگی، زبانزد خاص و عام بودند. زین العابدین یکی از افراد این طایفه بود، که از راه کشاورزی ، روزگار میگذرانید. تلاش او در جهت رعایت موازین شرعی و پرهیزگاری، از چشم مشتاقان فضیلت پوشیده نبود.
ولادت
در اواخر محرم الحرام یا اوایل صفر سال ۱۳۰۸ هـ. ق. این مرد خوش نام و پاک دل، صاحب فرزندی گردید که محمدعلی نامیده شد.
[۳] به یاد مرحوم محمدعلی معلم حبیب آبادی، محمدحسن رجایی زفرهای، مجله وحید، سال ۱۴ (۱۳۵۵ش.) ، شماره پیاپی ۱۹۵، ص۳۸۴.
[۴] وفیات معاصران، محمد مشیری، مجله گوهر، سال چهارم، شماره هشتم، ص۷۲۴.
وی در خاندانی نیکو سرشت، دوران کودکی را سپری کرد و مادر باتقوای او، محمدعلی را به دور از هر گونه آلودگی، پرورش داد و گل وجودش را در بوستان فضیلت، شکوفا ساخت. صفای پدر و مادر و خلوص آنان در مسیر زندگی و تربیت نیکوی فرزندان، روح و روان این طفل را آن چنان طراوت بخشید که از همان سنین خردسالی نشانههای نبوغ، فراست و قدرت فوق العاده فراگیری علم در نهادش هویدا بود.
تحصیلات ابتدایی
این کودک در زمانی کوتاه تر از معمول، مقدمات علوم دینی و ادبی را آموخت و دلش را با تلاوت قرآن مانوس ساخت و بر همدرسان خود پیشی گرفت خودش میگوید:
در هفت سالگی به مکتب رفته و تا جمادی الاولی سال ۱۳۲۲ هـ. ق. برخی از علوم مقدماتی را خوانده و نوشتن را یاد گرفتم. سپس چند سالی ترک تحصیل نموده، به امور متفرقه پرداختم و پس از آن، از محرم سال ۱۳۲۸ هـ. ق. به تحصیل ادامه دادم اما نه به طور مرتب و در مدرسه بلکه از اشخاص متفرقه و در اوقات مختلف، علوم گوناگون را میآموختم و به عبارت دیگر، هیچ وقت در مدارس جدید و قدیم، در درس اساتید و بزرگان شرکت نکردم بلکه خود به مطالعه کتب پرداخته و مشکلاتی را که در حین مطالعه آنها برایم پیش میآمد، از اهلش میپرسیدم.
[۵] مکارم الآثار، محمدعلی معلم حبیب آبادی، زندگی نامه خودنوشت، ص۱۰۴۷ (در وقایع سال ۱۳۰۸ هـ. ق.) .
او در جای دیگر متذکر میگردد:
آباء و اجدادم هیچ یک از اهل علم نبودهاند، اما خودم به لطف توفیق حضرت ایزد دانا ـ جل جلاله تعالی ـ به تحصیل دانش پرداخته و اندکی در حبیب آباد درس خواندم، سپس درس را ترک کردم. پس از چند سال، در اثر معاشرت و مجالست با بعضی از علما و فضلا در اصفهان و دیگر شهرها، با برخی از رجال اهل علم مکاتبه کردم. مدتی بعد به فراگیری متون ادبی، نجوم و… نائل گردیدم. در روز پنج شنبه، دوازدهم جمادی الاولی سال ۱۳۲۴ هـ. ق. زبان به شعر گشودم و پس از تغییر کلماتی چند، که تخلص خود قرار داده بودم، تخلص خود را در شعر «معلم» قرار دادم و آن را نام خانوادگی خویش قرار داده و بدان مشهور شدم.
[۶] ماخوذ از منبع قبل و نیز یادنامه معلم حبیب آبادی، ص۱۲.
معلم حبیب آبادی، تحصیلات خویش را در حبیب آباد و شهر اصفهان به انجام رسانید. مدتی پس از آن در زادگاه خود ساکن گردید و به دلیل معلوماتی که در علوم دینی کسب کرده بود مردمان این دیار به وی مراجعه میکردند و مسایل شرعی، و امورات دینی خود را از او میپرسیدند، و او هم با نهایت فروتنی و اخلاص و سعه صدر ، پاسخگوی مشکلات مردم در این زمینهها بود.
[۷] زندگانی آیهالله چهار سوقی و رجال دیگر، آیهالله سید محمدعلی روضاتی، ص۱۴۴ مجله وحید، سال ۱۴، ص۳۸۵.
اقامت در اصفهان
معلم در سال ۱۳۵۸ هـ. ق. به اصفهان مهاجرت نمود و به منزل شیخ غلامعلی مکتب دار، مؤذن مدرسه نیمآورد ـ از مشاهیر آن زمان در حوالی همان مدرسه منزل داشت ـ وارد گردید. پس از مدتی به اصرار مرحوم استاد جلال الدین همایی و جمعی از دوستان و آشنایان، به خصوص مرحوم حاج میرزارضا کرباسی ، که معلم حبیب آبادی ارادت بسیاری به وی داشت، در مدرسه کاسه گران حکیم الملک اردستانی حجرهای گرفت و در آنجا به تحصیل، مطالعه و تدریس پرداخت و بیشتر در علومی نظیر لغت ، ادبیات ، تاریخ ، تراجم ، هیئت ، ریاضیات و شعر اوقات خود را صرف مینمود. دائم به تلاوت قرآن و تدبر در تفسیر و معانی آیات، ادعیه و اذکار میپرداخت و به مراقبت در آداب و وظایف شرعی مشغول بود. نسبت به علما پیوسته به دیده احترام مینگریست و به دلیل همین علائق درونی در معرفت احوال رجال، مهارت و تخصصی بسزا یافت و در ابعاد و جوانب این رشته از دانش بشری، دقتهایی ویژه مبذول میداشت.
[۸] مقاله خواندنی (محمدعلی حبیب آبادی)، جلالالدین همایی، مجله راهنمای کتاب، سال بیستم (۱۳۵۶)، ص۶۴۱.
[۹] مجله وحید، سال ۱۴، ص۳۸۵.
استادان
مرحوم معلم حبیب آبادی در شهر اصفهان با مدرسان، عالمان و ادیبان مشهور، ارتباط داشت و از پنج نفر از دانشمندان بزرگ اجازه روایی دریافت نمود که اسامی آنها چنین است:
۱. حاجی میرزا محمدتقی فرزند عبدالرزاق فرزند میرزا عبدالجواد موسوی یزدی آبادی اصفهانی (۱۳۴۸-۱۳۰۱ هـ. ق.)
۲. حاج شیخ محمدباقر بیرجندی (۱۳۵۲-۱۲۷۶ هـ. ق.) مؤلف کبریت احمر.
۳. آخوند ملا محمدحسین فشارکی (۱۲۶۶-۱۳۵۳ هـ. ق.) ، از شاگردان مرحوم میرزا محمدهاشم چهار سوقی در اصفهان و میرزا حبیب الله رشتی در عتبات. وی مدتی مرجعیت و ریاست امور شرعی اصفهان را عهده دار گردید و چند رساله فقهی را حاشیه نویسی نمود.
۴. حاج شیخ آقا بزرگ تهرانی ، صاحب الذریعه ، طبقات اعلام الشیعه و….
۵. آیه الله حاج میرزا محمدرضا کرباسی.
[۱۰] زندگانی آیهالله چهارسوقی، ص۵۹.
[۱۱] زندگانی آیهالله چهارسوقی، ص۱۴۸.
استاد فضل الله ضیاء نور میگوید:
در خدمت مرحوم کرباسی منطق و کلام میخواندم، خارج از درس، به مردی برخوردم که قیافهای روشن و چهرهای روحانی داشت. سیمای باز و لحن گفتارش روشنگر صفای باطنی وی بود. مرحوم کرباسی را با او عنایتی بود و با آن جامعیتی که در معارف اسلامی از فقه ، اصول ، حدیث و فلسفه داشت و از عرفان هم با آن چاشنی زده بود، مع الوصف گاه با آن مرد از در مذاکره و گفت و گو وارد میشد و سخن از تحقیقات رجالی و عرفانی به میان میآمد. بنده از آنجا با شخص مزبور، یعنی معلم حبیب آبادی آشنا شدم.
[۱۲] یادنامه معلم حبیب آبادی، مقاله فضلالله ضیاء نور، ص۷۰.
معلم حبیب آبادی نیز در این باره نوشته است:
بسیاری از علوم فقه ، اصول و غیره را از کلمات متفرقه آقای حاج میرزا محمدرضا کرباسی فراگرفتهام و از چند نفر از علما اجازه روایتی گرفته و با بسیاری دیگر از اهل علم و عرفان و فضل و ادب هم ملاقات نموده و از مقالات ایشان مستفیض گردیدهام.
[۱۳] مکارم الآثار، ذیل وقایع سال ۱۲۶۵ ش.
این ستارگان فروزان آثار قلمی معلم حبیب آبادی را مورد تایید قرار دادند و همگان را به مطالعه آنها توصیه کردند. او با در دست داشتن اجازات مزبور، از مشایخ اجازه به شمار آمد. سید مصلح الدین مهدوی دراین باره نوشته است:
آقای معلم، محققی است بی نظیر و متتبعی است خبیر، در علم رجال و شرح تراجم بزرگان زحمتها کشیده و کتب زیادی در این موضوع تالیف نموده و تا آنجا که نگارنده اطلاع دارد، از داناترین افراد در این فن میباشد و در قدرت حفظ، کم نظیر است.
[۱۴] تذکره شعرای اصفهان، سید مصلحالدین مهدوی، ص۴۵۸.
در محضر فاضل زفرهای
معلم حبیب آبادی، در زندگی نامه خود که به دست خویش نوشته است، میگوید:
بسیاری از علوم مقدماتی عرب و فنون ادبی را با شطری از حساب ریاضی قدیم و جدید، جبر و مقابله تا درجه سیم و برخی از علوم وفق اعداد و مخصوصا هیئت و نجوم قدیم و تقویم رقمی را به کمک مکاتبه، از مرحوم میرزا محمدعلی، فرزند حسن، فرزند علی، فرزند نعمت الله زفرهای یاد گرفتم.
[۱۵] مکارم الآثار، ج۷، ص۲۳۵۲.
در ذیل حوادث ۱۲۸۱ هـ. ق. نیز متذکر میگردد که توسط مکاتبه، علوم هیئت، نجوم، لغز و معما را از وی آموخته است.
[۱۶] مکارم الآثار، ج۷، ص۲۳۵۲.
محمدعلی رجایی زفرهای، در محرم الحرام سال ۱۲۸۱ هـ. ق. در آبادی زفره، از توابع کوهپایه اصفهان، دیده به جهان گشود. در کودکی به مرض آبله مبتلا گردید که عوارض این مرض موجب شد دست راستش فلج و بدون حرکت شود و دست چپش را تا آرنج نتواند به حرکت درآورد. با این وجود، وی برای کسب علوم و فضائل، رنجهای طاقت فرسایی را تحمل کرد تا آن که پس از سالها مجاهدت و اهتمام و مقاومت در برابر ناملایمات، در فنون ادب از صرف و نحو ، عروض ، قافیه و بدیع ، صاحب نظر گردید و در علوم غریبه از رمل ، جفر ، اعداد ، هیات و نجوم نیز مهارت و آگاهیهای ارزندهای به دست آورد. تمام نوشتههای خویش را به دست چپ مینگاشت. در شعر تواناییهای ذوقی و لطایف روحی خویش را به نحو احسن بروز داد. در سرودهها به «رجاء» تخلص مینمود. از دانش خود در ترویج مکارم اهل بیت – علیهمالسّلام -و نیز سوگواریهای آن خاندان به کار گرفت و پنجاه مجلس تعزیه را تکمیل، تصحیح و تدوین نمود و آنان را از تحریفات و عبارات وهن انگیز پیراست. نوحهها و مرثیههایی در مصائب خاندان رسالت سرود.
رسم سنتی عزاداری
دو رسم سنتی عزاداری را در دهکده زفره به یادگار نهاد: یکی نوحه شال به گردن نمودن مخصوص ۲۱ ماه رمضان هر سال (به مناسبت سالروز شهادت حضرت علی -علیهالسّلام- ) و دیگری واقعه سنگ زنی، ویژه شهادت امام حسن مجتبی -علیهالسّلام -در روز ۲۸ صفر هر سال. قبل از وی این مراسم بدون نوحه و بی محتوا برگزار میشد.
تالیفات
از تالیفات او به چند مورد اشاره میکنیم: دبستان الشعرا در عروض و قافیه ، رکاز الدعوات در سرائر مربعات ، عمان الحساب در نظم «خلاصه الحساب» شیخ بهائی ، قواعد الرمل ، تجوید قرآن ، دیوان اشعار، گلستان الادبا در معما ، منتخب المقدمات در صرف و نحو ، قواعد النجوم ، مختصراللغه و نیز ۱۴ کتاب و رساله دیگر.
سرانجام این فاضل شیفته خاندان عصمت و طهارت در عصر روز شنبه ۲۸ محرم الحرام سال (۱۳۶۱ هـ. ق.) در زفره رحلت یافت و در همان جا دفن گردید.
فرزندان او
۱. مرحوم میرزا عبدالجواد اختر که برخی علوم را دریافته و شعر هم میگفته و به «اختر» تخلص مینموده است او در ۲۶ سالگی وفات یافت.
۲. میرزا عبدالرزاق اخضر متولد ۱۳۳۰ هـ. ق. وی صاحب آثاری چون، حسن المنظر (اشعار ایشان در دو جلد)، فصول اربعه (در تاریخ زفره)، میزان الحساب (در نظم کتاب حساب علیخان) بوده است. او در اشعار به «اخضر» تخلص مینمود.
۳. محمدحسن رجایی زفرهای ، از محققان و نویسندگان معاصر است که مقالات متعددی در جراید و نشریات در عرصه فرهنگ عامیانه، سوگواری عاشورا، مراثی و شبیه خوانی به نگارش درآورده است. دقت ایشان در تدوین مطالب، قابل تقدیر است.
[۱۷] یادداشتهای، دست نویس جناب آقای محمدحسن رجایی زفرهای مکارم الآثار، ج۷، ص۲۳۵۳.
[۱۸] تذکره شعرای اصفهان، ص۲۷.
[۱۹] تذکره شعرای اصفهان، ص۲۰۷.
معلم حبیب آبادی، در سال ۱۳۳۴ هـ. ق. تذکره الشعرای منظوم را برای مرحوم رجاء زفرهای سرود که در آن به نام ۶۲ نفر از شاعران اشاره گردیده است. همچنین در یکی از سرودهها، رجاء زفرهای را چنین وصف کرده است:
السلامای حبر دانشمند، مولانا «رجا» • • • ای که هستی مقتدا و مجتبی و مرتجی
از کلام با نظامت، گشته روشن یکسره• • • قلب اهل حال همچون عالم از بدر دجی
بر تو بادا از «معلم» صد درود و صد سلام• • • هر صدی مضروب اندر حرفی از حرف هجا
رجاء زفرهای در ابیاتی جوابش را داده که در بیتی از آن آمده است:
تا خطت دیدم، نهادم بر دو چشم خویشتن• • • جانم از شوق و شعف چون بحر آمد در وجا
هر گاه مرحوم معلم حبیب آبادی به زفره میآمد و کتابهای کتابخانه مرحوم رجاء را میدید یا میخواند، معمولا بر این آثار چاپی مقدمه، حاشیه یا توضیحاتی مینوشت و این کار با اجازه مرحوم رجاء صورت میگرفت.
[۲۰] یادداشتهای دستنویس جناب آقای محمدحسن رجایی زفرهای.
مراتب و مقامات علمی و ادبی
معلم حبیب آبادی، دانشوری بود که قلم و بیانش در تربیت و رشد فکری و علمی افراد تاثیر بسزایی داشت. کمتر اتفاق میافتاد نکتهای بگوید یا بنویسد که خالی از تذکرات اخلاقی و ادبی باشد.
او با مدد عنایات الهی، اهتمام فراوان، تحمل شدائد و مشقات زیاد در هر رشته از فن رجال ، ادب ، نجوم و شعر که وارد میگردید، به خوبی از عهده اش بر میآمد. در فن رجال و شرح حال دانشوران عرصه عرفان ، فقه ، اصول و ادب دست توانایی داشت و در این رشته مهم، مورد وثوق دانشمندان فن مذکور قرار گرفت و به همین دلیل بزرگان و اساتید برجسته حوزه اصفهان ، تتبع او را در نگارش ابعاد علمی و فکری بزرگان معرفت و فضیلت، مورد ستایش و تحسین قرار دادهاند.
معلم در مدرسه کاسه گران حوالی مسجد جامع اصفهان ـ کتابهایی چون البهجه المرضیه و مغنی اللبیب را تدریس مینمود و به راستی در تتبع مطالب این دو منبع درسی نهایت دقت و حسن سلیقه را به کار میبرد. آنچه از شروح و حواشی در مورد این دو کتاب در دسترس داشت، مورد مطالعه و بررسی قرار میداد به عنوان مثال، شرح شواهد المغنی سیوطی را که از کتابهای ادبی و تاریخی آموزنده و ارزنده است، به طور کامل بررسی نمود و حواشی مفیدی بر آن نگاشت و آنچه را که برای خواننده این کتاب سودمند تشخیص داده، یادآور شده است.
[۲۱] زندگانی آیهالله چهارسوقی، ص۱۴۴.
[۲۲] زندگانی آیهالله چهارسوقی، ص۱۴۵.
معلم حبیب آبادی در تدریس، امتیازات قابل ملاحظهای داشت که میتوان به موارد ذیل اشاره نمود:
۱. بسیار مؤدب مینشست و هرگز مشاهده نگردید که در وضع نشستن او تغییری حاصل شود.
۲. وقت درس و نظم در کار را رعایت میکرد و در شروع و ختم، دقیقهای تاخیر نمینمود.
۳. در تدریس کتاب سیوطی روش خاصی داشت نخست با کمال صبر و متانت اشعار الفیه ابن مالک را تجزیه و ترکیب مینمود، سپس با تانی، مطالب کتاب را توضیح میداد و آنگاه با عبارات کتاب کاملا تطبیق مینمود. امکان نداشت کوچکترین و جزئیترین مطلبی را مبهم، مهمل و یا ناگفته بگذارد.
۴. به اشعار عربی و شاعران عرب آگاهی کامل داشت و از این جهت، اشعاری که در کتاب به عنوان شاهد ذکر شده بود، پس از تجزیه و ترکیب به تفصیل شرح میکرد و ریشه لغات به کار رفته در سرودهها را دقیق بررسی مینمود و شاعر را با تمامی خصوصیات معرفی میکرد.
۵. نسبت به رجال علمی و ادبی که به مناسبت، نامشان در کتاب مورد تدریس ذکر شده بود، احترام خاصی قائل بود و از آنان با طرز خاصی تجلیل مینمود و با عظمت تمام آنها را یاد میکرد و شرح حال و تواناییهای علمی این مشاهیر را کاملا بیان میکرد.
۶. تسلطی غیر قابل وصف به تفسیر قرآن داشت و هنگام تدریس، آیات مورد بحث را به گونهای ترجمه و تفسیر مینمود که طلاب را از مراجعه به منابع دیگر برای فهم آیات بی نیاز میکرد.
۷. حالات معنوی و وارستگی وی هنگام تدریس به کلاس درس، جاذبه و معنویت خاصی میبخشید.
[۲۳] با استفاده از نوشتار حاج آقا سید حسن فقیه امامی، مندرج در یادنامه معلم حبیب آبادی، ص۶۲-۶۰.
معلم حبیب آبادی از ۲۰ سالگی به تحقیق و نگارش روی آورد و بیش از ده هزار صفحه مطلب، آن هم مستند و با ارایه مرجع و مدرک نوشت، که البته چنین تلاشی، دشواریهای توان فرسایی به همراه داشت.
[۲۴] مجموعه مقالات، بدرالدین کتابی، ص۳۳۹.
او در تدوین آثار خود جدیت فوق العادهای نشان میداد و همواره میکوشید آثاری به یادگار بگذارد که درست و مستند باشد. نوشتههای خود را مدام اصلاح مینمود و این شیوه تا پایان عمرش استمرار داشت. تقید داشت چیزی بدون مدرک نگوید و ننویسد. هیچ گاه در مورد تالیف شرح حال افراد از خود تعصب به خرج نداد. و عفت کلام را کاملا رعایت مینمود.
بنا به نوشته دکتر علینقی منزوی تهرانی (فرزند شیخ آقا بزرگ تهرانی )، معلم حبیب آبادی مهمترین و صمیمیترین مددکار در تصحیح و تهیه غلط نامههای کتاب الذریعه بوده و خدمات وی در این راه هیچ گاه فراموش شدنی نیست. روش کار چنین بود که جزوات چاپ شده این کتاب را برای وی میفرستادند و او غلطهایی را که از نظر دکتر علینقی منزوی، پنهان مانده بود، مشخص میکرد. دکتر علینقی آنها را جمع آوری کرده و به صورت غلط نامه یا استدراک مجلدات گذشته چاپ مینمود.
گاه آقای منزوی در ضمن طبع الذریعه با مشکلاتی تاریخی روبرو میگردید که با مراجعه به مرحوم معلم، مرتفع میگردید.
[۲۵] نامه دکتر علینقی منزوی، مندرج در یادنامه معلم حبیب آبادی، ص۸۱.
جلال الدین همایی
مرحوم استاد جلال الدین همایی مینویسد:
در مدرسه نیمآورد حجره طلبگی داشتم و در تحصیل فلسفه ، هیات و نجوم استدلالی و سطوح عالی فقه و اصول ، شب و روز غرق درس و بحث بودم و ضمنا برای نوشتن ذیل و تکمیل کتاب تذکره القبور آخوند گزی (متوفای ۱۳۳۹هـ. ق.) زواید وقت خود را در مقابر و بقاع متروکه مخروبه و امامزادهها میگذرانیدم، خاک میخوردم و یادداشتهای تازه جمع میکردم که همه را مرحوم معلم حبیب آبادی دیده و از آنها استفاده کرده است. از همان روز اول که وی را دیدم، دریافتم که به تمام معنا عاشق فن تراجم احوال رجال مخصوصا طبقه فقها و محدثان شیعه امامی است. یادداشتهای ذیل تذکره القبور را که به مرور ایام فراهم آمده بود در اختیار او گذاشتم. بسیار خوشحال شد و با تواضع هر چه تمام تر، آنها را به امانت گرفت و به سلامت باز پس داد. بعدا خود او تحقیقات تازهای بر تعلیقات تذکره القبور افزود که قسمت عمده اش در طبع جدید آن کتاب درج و سرگذشت تعلیقات هم در مقدمه اش به قلم خود معلم قید شده است.
[۲۶] مجله راهنمای کتاب، ج۲۰، سال۲۰ (۱۳۵۶)، ص۶۴۱.
محمدباقر ساعدی
محمدباقر ساعدی گفته است:
وقتی به تدوین رساله « الغیث الساری » در احوال شیخ انصاری پرداختم، در پارهای از مطالب از معلم حبیب آبادی یاری خواستم او با همه گرفتاری که داشت، فهرستی از چگونگی زندگی شیخ به ضمیمه نام گروهی از شاگردانش بر اساس حروف تهجی و به طرز جالب موجزی که حاکی از ذوق و سلیقه و حوصله منحصر به فردش بود، ارسال نمود. فهرست مزبور که صفحات معدودی را فراگرفته، میتوان در ردیف یکی از رسالههایی قلمداد نمود که در شرح حال شیخ انصاری تدوین شده است.
[۲۷] یادنامه معلم حبیب آبادی، ص۲۸.
مهندس عبدالرزاق بغایری نوشتاری مفصل، در چند مجلد، که هر کدام حدود چهارصد صفحه بود و به شرح احوال و آثار بزرگان اسلام و ایران اختصاص داشت، فراهم آورد که متاسفانه در هنگام رحلتش این مجموعه نفیس مفقود گردید. او در ضمن صحبت، گفته بود: عالمی بزرگ به نام میرزا محمدعلی حبیب آبادی ، معلم مرا در تالیف این دوره تذکره تاریخی یاری میکند.
[۲۸] به یاد سه دانشمند بزرگ، نشریه انجمن آثار ملی، شماره ۳ و ۴، پاییز و زمستان ۱۳۵۵، ص۱۰۷.
کتابدار کتابخانه شهرداری
مرحوم معلم حبیب آبادی زمانی که به اصفهان مهاجرت نمود، با راهنمایی مرحوم محمدعلی مکرم ـ هم ولایتی خود ـ در کتابخانه و قرائت خانه شهرداری اصفهان به کار کتاب داری مشغول گردید. البته علاقه اش به کتاب و مطالعه در حدی بود که راضی شد مدتی از عمر خود را با عنوان کتابدار انجام وظیفه کند.
[۲۹] مجله وحید، شماره ۱۹۵، ص۳۸۶.
[۳۰] یادنامه معلم حبیب آبادی، ص۷۴.
گویا مرحوم محمدعلی مکرم به اشاره معزالدین مهدوی (رئیس معارف وقت) و امیر قاسم فولادوند (استاندار وقت اصفهان) موافقت کرد که معلم حبیب آبادی کتابخانه شهرداری را اداره کند. و چون مدارک رسمی و حتی تصدیق ششم ابتدایی هم نداشت، هیچ راهی برای تامین حقوق او نبود، به ناچار از محل اعتبار کارگران مسئول جمع آوری زباله، حقوق اندکی به او میدادند. او توانست با همین مزد ناچیز، از میان چندین جلد کتابی که تالیف کرده بود، دو جلد مکارم الآثار را با خرج خود چاپ کند.
[۳۱] حماسه کویر، دکتر محمدابراهیم باستانی پاریزی، ج۲، ص۹۵۲.
خودش گفته است ماهی ده تومان بنا به درخواست شهرداری اصفهان، اضافه حقوق برایش پیشنهاد شده و چند ماه است که اداره کل شهرداریها ابلاغش را صادر نکرده و اضافه حقوقش را هم خزانه نداده است. ریاست کل مطبوعات کشور که از این وضع اطلاع یافت، به اداره مربوطه مراجعه نمود و چون پرونده معلم حبیب آبادی را مورد بررسی قرار داد، ناراحت شد. وقتی همکارانش آثار نگرانی را در سیمای وی دیدند و دلیلش را پرسیدند، جواب داد:
چه چیزی تاسف بارتر از این که دانشمندی بزرگ به نام مستخدم جزء در کتابخانه شهرداری اصفهان استخدام شده و یک سال است ماهی ده تومان حقوقش بایگانی گردیده است.!
هر طور بود اداره کل شهرداری اضافه کارش را تلگرافی حواله کرد. به تقاضای سعید نفیسی ، طی نامهای از استاندار وقت خواسته شد تا دانشمند بزرگ اصفهان از ردیف مستخدمان جزء به کارمندان رتبهای تبدیل شود. با وجود این که فرماندار اصفهان شخصا به کتابخانه شهرداری رفت تا آن پیر روشن ضمیر را برای چنین ارتقایی متقاعد کند، نتیجه نبخشید. معلم سالها با همان وضع، مستخدم جزء ماند تا بازنشسته گردید و در اثناء ثلث آخر عمر، لباس خود را به عبا و عمامه تبدیل کرد.
[۳۲] به یاد سه دانشمند بزرگ، دکتر محمدابراهیم باستانی پاریزی، ص۱۰۸.
[۳۳] مجله راهنمای کتاب، ص۶۴۱.
مرحوم معلم حبیب آبادی برای تامین منابع تحقیق و استفاده از مصادر و مآخذ در تالیف آثار، با برخی دانشوران که کتاب در اختیار داشتند، ارتباط برقرار کرد. سالها با مرحوم الفت، حاج میرزا رضا کرباسی ، حاج میرزا حسین اژهای ، استاد همایی و چند نفر دیگر دوستی نزدیک داشت و از کتابخانه آنان بهره مند میشد. شغل کتابداری را به همین لحاظ انتخاب کرد و آن را دوست میداشت. پس از تاسیس کتابخانه مدرسه صدر اصفهان، مدت کوتاهی در آنجا مشغول شد.
او این کار را با همه زحمتش با کمال میل و علاقه پذیرفت و حال آن که از جنبه مادی برایش سودی نداشت. بعد از آن که از شغل اداری بازنشسته شد، فاضل گرانمایه آیه الل ه سید محمدعلی روضاتی ، مرحوم معلم و خانواده اش را به منزل خویش دعوت کرد و با کمال بزرگواری از آنان پذیرایی نمود و کتابخانه ارثی و اکتسابی خود را در اختیار مرحوم معلم قرار داد و او هم وقت مطالعه و هم وسیله آن را پیدا کرد. این زمان از بهترین ایام حیات علمی و تحقیقی وی محسوب میشود.
[۳۴] یادنامه معلم حبیب آبادی، ص۷۶.
[۳۵] یادنامه معلم حبیب آبادی، ص۷۷.
پرتو افشانی
عالمان و ادیبان ذیل از محضر معلم حبیب آبادی استفاده کردهاند:
۱. آیه الله حاج شیخ عباسعلی ادیب (۱۴۱۲-۱۳۱۵ هـ. ق.) : آیه الله ادیب دروس ابتدائی حوزه را در حبیب آباد و اصفهان از محضر معلم حبیب آبادی آموخت.
[۳۶] شرح زندگانی آیهالله ادیب، مهدی فرقانی، ص۳.
[۳۷] هفته نامه اصفهان، ۱۰ خرداد ۱۳۷۲، شماره ۱۳.
۲. آیه الله حاج سید حسن فقیه امامی (متولد ۱۳۵۴ هـ. ق.) فرزند مرحوم آیه الله حاج آقا عطاءالله فقیه امامی ، از مفاخر حوزه علمیه و جامعه روحانیت اصفهان است. ایشان در محضر پدر بزرگوارشان و جمعی از مدرسین همچون آیه الله حاج شیخ محمدحسن عالم نجف آبادی ، مرحوم شیخ محمدعلی حبیب آبادی ، آیه الله ادیب، آیه الله فیاض و آیه الله سید علی موسوی ، دوره مقدمات، سطح و درس خارج حوزه را سپری نمود.
[۳۸] یادواره آیهالله فقیه امامی، میر سید حجهالله موحد ابطحی، ص۲۶.
آیه الله فقیه امامی ، چگونگی آشنایی با معلم حبیب آبادی و استفاده از محضر وی را چنین توضیح میدهد:
به خوبی به خاطر دارم که در سال ۱۳۷۲ هـ. ق. پس از پایان یافتن مقدمات، برای تحصیل ادبیات عرب به دنبال استادی جامع و مدرسی شایسته بودم، که مرا به مدرسه کاسه گران راهنمایی کردند. ساعت سه بعد از ظهر بود که وارد آن مدرسه شدم. پیرمردی موقر را دیدم که از حجره محقری خارج گردید، فرش کوچک مخصوصی به دست داشت و روانه مدرس بزرگ مدرسه شد. نخست قبل از هر چیز سیمای جذاب و جبین نورانی وی توجه مرا جلب نمود، سپس همچون سایر شاگردان به مدرس رفتم. و آن زمان ایشان سیوطی و شرح نظام تدریس میکردند. وقتی استاد شروع به درس کرد احساس کردم گمشده خود را پیدا کردهام.
بحمدالله توفیق دست داد و سیوطی و مغنی و قسمتی از شرح نظام را از حضور استاد استفاده کردم.
[۳۹] یادنامه معلم حبیب آبادی، ص۶۰.
۳. آیه الله حاج سید احمد فقیه امامی (۱۴۱۴-۱۳۵۲ هـ. ق.) برادر آیه الله حاج سید حسن فقیه امامی . شخصیت این فقیه والامقام در طول دوران تحصیل، در حوزه علمیه اصفهان و قم زیر نظر عدهای از مفاخر علمی در این دو مرکز معرفتی و معنوی شکل گرفت. یکی از آن مفاخر ادیب نامدار، شاعر و رجالی متتبع مرحوم پاورپوینت کامل میرزا محمدعلی معلم حبیب آبادی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint است.
[۴۰] یادواره آیهالله فقیه امامی، ص۳۸.
۴. استاد سید جلال الدین همایی (۱۳۵۹-۱۲۷۸ هـ. ش.) : استاد جلال الدین همایی اگر چه در مجلس رسمی درس و بحث معلم حبیب آبادی از محضر این محقق توانا بهره نبرده اما در جلسات گوناگونی از معارف و آگاهیهای این مرد وارسته استفاده میکرده است. وی در نوشتاری یادآور میشود:
آشنایی من با معلم حبیب آبادی، که منتهی به دوستی تا پایان عمر گردید، از حوالی سال ۱۳۰۰هـ. ش. آغاز میشود. در آن تاریخ هنوز معلم حبیب آبادی دیرنشین بود و گاه گاه با همان کلاه ماهوتی و شال و قبای راستای دهاتی و گیوه کمری که مخصوص اهالی حبیب آباد و دیگر قرای برخوار است، به شهر میآمد. تا آن که به اصفهان آمد و در مدرسه کاسه گران سکونت اختیار کرد. بعد از آن، این حقیر از اصفهان مهاجرت کردم باز همچنان رشته دوستی و مکاتبه بین ما دوام و استمرار داشت. همزمان با آن اوقات که وی در کتابخانه شهرداری بود، همه ساله دو سه ماه تعطیلات تابستان را در اصفهان میگذرانیدم و تقریبا در تمام این مدت، همه روزه از حدود نیم ساعت قبل از ظهر تا حوالی شش هفت ساعت بعد از ظهر علی الدوام با هم بودیم، گفت و گوی ادبی و تاریخی داشتیم. در مبادله علمی از یادداشتهای تازه یکدیگر استفاده میکردیم و مبادله، چندین سال دوام داشت.
[۴۱] مجله راهنمای کتاب، ص۵۴۲.
[۴۲] مجله راهنمای کتاب، ص۶۴۱.
۵. شیخ محمدباقر ساعدی، نویسنده، مترجم و پژوهش گر معاصر خراسانی مینویسد:
معلم، دانشوری بود که وقتی افتخار ملاقاتش در اصفهان و مشهد دست میداد، علاوه بر بهره وری از مراتب علمی او، جز صفا و پاکی، مهر و مودت و رعایت آداب محاوره و معاشرت عملی، بر خلاف انتظار از وی دیده نمیشد.
[۴۳] یادنامه معلم حبیب آبادی، ص۲۸.
[۴۴] یادنامه معلم حبیب آبادی، ص۲۹.
[۴۵] معلم حبیب آبادی ، یادداشتهای امالی، ص۲۱۸ تا ۲۲۱ .
۶. آیه الله سید محمدعلی روضاتی ، که در تصحیح، اصلاح و رفع کاستیهای کتاب مکارم الآثار با معلم حبیب آبادی همکاری وافری داشته است، محضر علمی این دانشور را درک کرده و در تاریخ ششم ذیقعده سال ۱۳۸۵هـ. ق. به دریافت اجازه روایت از وی نائل گشته است.
[۴۶] مکارم الآثار، ذیل حوادث سال ۱۲۶۵هـ. ق.
۷. حسین عمادزاده، محقق گرانمایه که افتخار بهره مندی از فروغ اندیشه معلم حبیب آبادی را در اصفهان به دست آورده است. عمادزاده در جهت تحقیق و تالیف سیره معصومین و امامزادگان، از افق فکری این دانشور بهره میگرفت، و از معلم حبیب آبادی اجازه روایی داشت.
[۴۷] مکارم الآثار، ذیل حوادث سال ۱۲۶۵هـ. ق. .
[۴۸] ناصح صالح، از نگارنده، ص۲۸۶.
[۴۹] ناصح صالح، از نگارنده، ص۲۸۷.
۸. استاد فضل الله ضیاء نور، متولد ۱۲۹۹ش. در محضر تعدادی بزرگان علم و ادب و استوانههای دانش و فضیلت به شاگردی پرداخت که یکی از آنان، ادیب و مدرس نامدار، مرحوم معلم حبیب آبادی است. مرحوم ضیاء نور در سنین جوانی منطق و ادبیات عرب را از وی آموخت.
[۵۰] ناصح صالح، ص۲۹۲.
[۵۱] ناصح صالح، ص۲۹۱.
فضل الله ضیاء نور ، در نوشتاری کوتاه به چگونگی آشنایی با معلم حبیب آبادی این گونه اشاره دارد:
سی واند سال قبل (زمان نگارش ۱۳۵۵) که در خدمت آیه الله حاجی میرزا محمد کرباسی منطق و کلام میخواندم با معلم حبیب آبادی آشنا شدم و اجمالا فهمیدم که مردی محقق و دانشمند است. پس از این آشنایی چون به مشکلی از مطالب رجالی، ادبی و آیات قرآنی و امثال آن برخورد میکردم، به هنگام ملاقات از ایشان میپرسیدم. آن بزرگوار نیز zwnj;خواندم، خارج از درس، به مردی برخوردم که قیافهlt;/refgt;با دقت هر چه تمام تر، سؤالم را پاسخ میداد و چنان حضور ذهن داشت که گویی اکنون آن را دیده و مطالعه کرده است.
[۵۲] یادنامه معلم حبیب آبادی ص۷۰.
۹. استاد سید مصلح الدین مهدوی ، (متوفای ۱۳۷۴ش.) فرزند عالم ربانی سید شهاب الدین نحوی . او با شرکت در درس علمای بزرگ حوزه علمیه اصفهان، مراحل عالی علوم اسلامی را طی کرد و تا مرحله اجتهاد پیش رفت. او همزمان با تحصیل و تدریس، به طور جدی به تحقیق پرداخت و آثار ارزندهای در تاریخ و شرح حال نگاشت. وی در این طریق از افاضات علمی، ادبی و آگاهیهای وسیع و عمیق معلم حبیب آبادی برخوردار گشت و در تکمیل، تصحیح و حواشی فراوان بر کتاب تذکره القبور ، از مطالب تکمیلی این دانشور بهره گرفت.
[۵۳] نوید اصفهان، ۲۸ تیر ۱۳۷۴، شماره ۳۵۹، ص۵.
[۵۴] نوید اصفهان، مقاله غلامرضا نصراللهی، شماره ۳۵۷، ۱۴ تیر ۱۳۷۴.
سید مصلح الدین مهدوی در خاطراتی گفته است: تابستان سال ۱۳۱۳ یا ۱۳۱۴هـ. ش. اولین روزهای آشنایی من با مرحوم آقای معلم بود. در آن تاریخ آن چنان که باید و شاید نمیتوانستم وی را بشناسم و به مقام احاطه و تتبع وی آگاه گردم. اما همین قدر میدانستم که وی برتر از دیگران است. در آن وقت مرحوم معلم هنوز در حبیب آباد ساکن بود و مرجع شرعیات آن حدود به شمار میرفت. گاهی که به شهر میآمد به منزل ما آمده، از محضرش بهره مند میشدیم. از سال ۱۳۵۸ هـ. ق. که در اصفهان ساکن شد تقریبا مدت شش سال ، کمتر اتفاق میافتاد که هفتهای دو سه مرتبه در قرائت خانه شهرداری و یا در حجره مدرسه کاسه گران خدمتش نرسم و از فضائل او بهره مند نشوم. الحق دریایی بود بی کران! و آنچه از ادبیات، تاریخ و رجال میدانست، بی مضایقه در اختیار همه قرار میداد. در سال ۱۳۲۵ به تهران مسافرت کردم و تا سال ۱۳۳۲ در آن شهر بودم، با ایشان توسط مکاتبه ارتباط داشتم. هر سؤالی از وی میشد به طور مستوفی جواب مینوشت، به طوری که از مراجعه به مدارک بی نیاز میشدم. هر گاه به اصفهان میآمدم به خدمتش رسیده و به قدر قابلیت و استعداد خود، درک فیض مینمودم. در این برهه از زمان چه بسیار مطالب علمی و رجالی که از او فراگرفتم و چه نکتههای اخلاقی که عملا به من آموخت. حقا اسمی بود با مسمی. معلمی مهربان و دوستی صادق و مسلمانی نیک اعتقاد. دروغ نمیگفت و از دروغگویان سخت بیزار بود. اغل
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 