پاورپوینت کامل میرزا ابوالحسن جلوه زواره ای ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل میرزا ابوالحسن جلوه زواره ای ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل میرزا ابوالحسن جلوه زواره ای ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل میرزا ابوالحسن جلوه زواره ای ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
میرزاابوالحسن جلوه اصفهانی
میرزاابوالحسنجلوه، از حکمای شیعی قرن سیزدهم بود.
فهرست مندرجات
۱ – معرفی اجمالی
۲ – اجداد و انساب جلوه
۳ – دوران کودکی و نوجوانی جلوه
۴ – تحصیل در اصفهان و تهران
۵ – مسافرت جلوه به حیدر آباد
۶ – عزیمت جلوه به اصفهان
۷ – عزیمت جلوه به تهران
۸ – اساتید جلوه
۹ – شاگردان جلوه
۹.۱ – میرزا محمد طاهر تنکابنی
۹.۲ – میرزا محمدعلی شاه آبادی
۹.۳ – آقا سید حسین بادکوبهای
۹.۴ – ملا محمد آملی
۹.۵ – میرزا حسن کرمانشاهی
۹.۶ – دیگر شاگردان
۱۰ – آثار و اندیشههای جلوه
۱۱ – خصوصیات اخلاقی جلوه
۱۲ – روشهای ابتکاری در هنگام تدریس
۱۳ – معاصران جلوه
۱۴ – تدریس متون عرفان نظری
۱۵ – سرودن شعر
۱۶ – کتابخانه جلوه
۱۷ – آرا و افکار جلوه
۱۷.۱ – حرکت جوهری
۱۷.۲ – نقد حرکت جوهری
۱۷.۳ – مسئله ربط حادث به قدیم
۱۷.۴ – اتحاد عاقل و معقول
۱۷.۵ – انتزاع مفهوم واحد از حقایق متباین
۱۸ – اخلاق و رفتار جلوه
۱۹ – آثار وتألیفات
۱۹.۱ – اهم آثار
۱۹.۲ – رساله الحرکهالجوهریه
۱۹.۳ – رساله ربط الحادث بالقدیم
۱۹.۴ – رساله فی اتحادالعاقل و المعقول
۱۹.۵ – رساله کلی و اقسام آن
۱۹.۶ – حاشیه بر مبدأ و معاد ملاصدرا
۱۹.۷ – حاشیه بر شرح الهدایه الاثیریه
۱۹.۸ – حاشیه بر کتاب المشاعر ملاصدرا
۱۹.۹ – تعلیقات بر شرح فصوص قیصری
۱۹.۱۰ – حواشی بر اسفار اربعه ملاصدرا
۱۹.۱۱ – حواشی بر شفاء ابنسینا
۱۹.۱۲ – حواشی بر شرح اشارات
۱۹.۱۳ – رسالهای درباره جسم تعلیمی
۱۹.۱۴ – آثار دیگر
۲۰ – دیوان جلوه
۲۰.۱ – مقدمه دیوان مجمر
۲۱ – افول کوکب حکمت
۲۲ – آرامگاه جلوه
۲۳ – فهرست منابع
۲۴ – پانویس
۲۵ – منبع
معرفی اجمالی
نام او سیدابوالحسن طباطبائی بود
[۱] محمد حسن بن علی اعتمادالسلطنه، کتاب الما´ثر و الا´ثار، ج۱، ص۱۶۰، چاپ سنگی تهران ۱۳۰۷.
[۲] عباس قمی، هدیه الاحباب فی ذکرالمعروف بالکنی و الالقاب و الانساب، ج۱، ص۱۵، تهران ۱۳۶۳ش.
و چون در سرودههایش، جلوه تخلص میکرد به این نام مشهور شد.
[۳] محمدطاهر بن فرجاللّه تنکابنی، «مختصر شرح احوال میرزای جلوه»، ج۱، ص۶۵۶، آینده، ج۲، ش۹ (دی ۱۳۰۶).
[۴] امین، اعیان الشیعه، ج۲، ص۳۳۷.
وی در ۱۲۳۸ در احمدآباد گجرات به دنیا آمد. نَسبش با سی واسطه به امام حسن مجتبی علیهالسلام میرسد. جلوه از نوادگان حکیم بنام دوره صفوی ، میرزارفیعالدین نائینی (متوفی۱۰۸۳)، بود. پدر جلوه، سیدمحمد طباطبائی ، متخلص و معروف به مظهر، از پزشکان و ادیبان اوایل دوره قاجار بود.
[۵] محمدعلی حبیبآبادی، مکارم الا´ثار در احوال رجال دو قرن ۱۳ و ۱۴ هجری، ج۴، ص۱۰۶۰، اصفهان، ج۴، ۱۳۵۲ش، ج۵، ۱۳۵۵ش.
[۶] مصلحالدین مهدوی، تذکرهالقبور، ج۱، ص۷۶، یا، دانشمندان و بزرگان اصفهان، اصفهان ۱۳۴۸ش.
[۷] غلامرضا گلیزواره، میرزاابوالحسن جلوه: حکیم فروتن، ج۱، ص۲۰، تهران ۱۳۷۲ش.
[۸] غلامرضا گلیزواره، میرزاابوالحسن جلوه: حکیم فروتن، ج۱، ص۲۲، تهران ۱۳۷۲ش.
اجداد و انساب جلوه
حکیم الهی میرزا ابوالحسن جلوه یکی از دانشوران جهان تشیع است که در عصر قاجار چون ستارهای فروزان در آسمان حکمت درخشید و با تلاشی ارزشمند و کوششی وافر مشعل حکمت را در این عصر روشن نگاهداشت. حکیم جلوه از لحاظ نسب به سلسلهای از سادات طباطبا انتساب دارد که از طریق پدر به امام حسن مجتبی علیهالسّلام و از طریق مادر به حضرت امام حسین علیهالسّلام میرسد و یکی از اجداد او سید بهاءالدین حیدر است که در قرن هفتم در زواره میزیست و زمانی که قوم وحشی مغول به این شهر یورش آوردند این سید وارسته چون شیر شجاع رهبری دفاع مردم این شهر در مقابل مهاجمان را عهدهدار گردید و سرانجام به دست خونخواران مغول به شهادت رسید و در خانهاش دفن گردید و مرقدش اکنون زیارتگاه مردم میباشد.
[۹] خواجه نصیر و مردم زواره، محیط طباطبائی، مجله یغما، سال ۱۳۳۵.
نسب جلوه پس از شش واسطه به متکلم و حکیم مشهور میرزا رفیعای نائینی میرسد و جلوه خود در نامه دانشوران ناصری ذیل شرح زندگانی خویش به این نکته اشاره دارد.
[۱۰] نامه دانشوران ناصری، جزء سوم، ص۳۱.
رفیع الدین طباطبایی یکی از حکمای معروف شیعه است که با استفاضه از محضر علمایی چون شیخ بهائی، میرفندرسکی و شیخ شوشتری در اقیانوس اندیشه به غواصی پرداخت و ثمره تلاشهای علمی او تالیفات ارزشمندی چون حاشیه بر صحیفه سجادیه، شرح اصول کافی و ثمره شجره الهیه میباشد که از عمق تفکرش حکایت دارد. علامه مجلسی از او به عنوان سومین استاد اجازه، حدیث ذکر میکند.
[۱۱] اجازات الحدیث، علامه مجلسی، مقابس الانوار و نفائس الاسرار، قسمت اول فی احوال العلماء، ص۲۲.
[۱۲] اجازات الحدیث، علامه مجلسی، مقابس الانوار و نفائس الاسرار، فی احوال العلماء، ص۲۲.
[۱۳] ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، میرزا عبدالله افندی، ج۵، ص۱۹۳.
دوران کودکی و نوجوانی جلوه
«سید محمد مظهر» پدر جلوه از شعرا و حکمای دوره قاجاریه است که برای تکمیل دانستههای طبی و ادبی خویش راهی هندوستان گردید و مدتها در این سرزمین اقامت داشت و در سال ۱۲۳۸ ق. در احمدآباد گجرات هند صاحب فرزندی شد که او را ابوالحسن نامید، همان شخصی که بعدها به میرزا ابوالحسن جلوه مشهور گردید.
«مظهر» به تقاضای برادرش میر محمدحسین دوم که انسانی فاضل و پروا پیشه بود همراه خانواده از هند به اصفهان آمد و غالبا در مولد و موطن خود یعنی زواره اقامت داشت تا آنکه به سال ۱۲۵۲ ق. در این شهر دار فانی را وداع گفت و در جلو بقعه پدرش – فقیه نامدار میر محمدصادق طباطبایی مدفون گردید. در این هنگام جلوه دوران نوجوانی را سپری مینمود و چهارده سال داشت. او تحصیلات مقدماتی، قرائت و ادبیات فارسی و بخشی از علوم عربی و حتی خط و کتابت را در زواره فرا گرفت و با وجود آنکه در این دوران از دست دادن پدر روانش را آزرده ساخته بود از کسب دانش دست برنداشت. چنانچه خود در شعری میگوید:
با همه سختی و رنج محنت، نگذشت جز پی تحصیل این شب و سحر من.
تحصیل در اصفهان و تهران
آن عنصر سخت کوش با وجود آنکه امکاناتی نداشت به منظور پیگیری تحصیلات، موطن خود را به قصد اصفهان ترک گفت. مدرسهای که حکیم جلوه در آن اقامت گزید از بناهای امیر محمد مهدی معروف به حکیم الملک (از نوادگان سید روح الله طباطبائی اردستانی) است.
[۱۴] تاریخ اردستان، ابوالقاسم رفیعی مهر آبادی، بخش سوم، ص۵۰۴.
حجرهای که جلوه در این مدرسه انتخاب کرد و در آن بیتوته نمود همان جایی است که سید حسین طباطبائی متخلص به مجمر شاعر زوارهای در سال ۱۲۰۹ در آن اقامت داشت.
[۱۵] مجله راهنمای کتاب، مقاله سید محمدمحیط طباطبائی، بقلم سید عبدالعلی فناء توحیدی، سال ۲۱، ش ۳ و ۵.
در این حال شوق تحصیل، تفکر و تحقیق در سراپای وجود جلوه موج میزد و طبع حقیقتجویی او با اندیشههای دینی بخصوص افکار فلسفی و عرفانی آشنا گردید. چنانچه خود مینویسد: «چون فطرتها در میل به علوم مختلف است خاطر من میل به علوم عقلیه کرد و در تحصیل علوم معقول ازالهی و طبیعی و ریاضی اوقاتی صرف کردم.»
[۱۶] تاریخ حکماء و عرفای متاخرین صدرالمتالهین، منوچهر صدوقی سها، ص۱۶۰.
جلوه در اصفهان از محضر علمایی چون میرزا حسن نوری، میرزا حسن چینی و ملا عبد الجواد تونی خراسانی بهره برد و اصولا در پیمودن طریق حکمت به موازات شرکت در دروس این اساتید مطالعات شخصی داشت و در این راه آنی نیاسود و در بحثهای فلسفی و عرفانی با طلاب کاملا موفق بود.
در سال ۱۲۷۳ ق. در حالی که جلوه ۳۵ بهار را پشت سر نهاده بود اصفهان را ترک کرد و به قصد تهران عزیمت نمود. مدرسهای که در تهران جلوه به منظور اقامت در آن برگزید دارالشفا نام داشت که نخست به دستور فتحعلی شاه برای بیمارستان ساخته شد ولی بعدها به صورت مدرسه درآمد.
[۱۷] تاریخ مدارس ایران، حسین سلطانزاده، ص۳۰۹.
جلوه در این مدرسه به مدت ۴۱ سال به تدریس حکمت و فلسفه و ریاضیات مشغول بود و در عصر نامبرده آقا محمد رضا قمشهای و آقا علی مدرسی و جلوه سه استاد کامل فلسفه و حکمت به شمار میرفتند که کاروانی از دانشوران و مشتاقان معرفت از حوزه تدریس آنان استفاده میکردند و با رحلت آن دو حکیم در دوره ناصری علوم عقلی به مجلس درس جلوه انحصار یافت
[۱۸] افضل التاریخ، میرزا غلامحسین افضل الملک، ص۲۷۴.
و بعد از حاج ملا هادی سبزواری در مکتب وی فلسفه جان تازهای یافت. او در گوشه این مدرسه پارسا و بیپیرایه، فروتن و اندیشمند میزیست و میکوشید تا جانهای تاریک را به نور حکمت روش کند. فارغ از نام و نشان زندگی زاهدانهای را میگذراند و در حدود نیم قرن پرتوی از اندیشههای خود را در اختیار شاگردانی قرار داد که خود بعدها در عصر خویش دانشوران مشهوری به حساب میآمدند.
مسافرت جلوه به حیدر آباد
بنابر زندگینامه جلوه، که خودش آن را به درخواست اعتضادالسلطنه (وزیر علوم ایران در دوران قاجار) در ۱۲۹۴ نوشته،
[۱۹] نامه دانشوران ناصری، قم: دارالفکر، ج۳، ص۳۲ـ۳۵، ۱۳۳۸ش.
پدر وی در جوانی برای تکمیل مهارتهای خود در طبابت و افزایش توانمندیاش در ادبیات و تاریخ، از راه قندهار و کابل به حیدرآباد و سند رفت.
در سند، میرزاابراهیمشاه، وزیر غلام علیخان (امیرِ سند)، دختر خود را به همسری او درآورد.
پس از مدتی، غلامعلیخان او را به سفارت نزد فرمانروای هندوستان فرستاد. مظهر بعد از موفقیت در این مأموریت، به علت حسادت و سعایت اطرافیانِ غلامعلیخان، مورد بیتوجهی قرار گرفت و از اینرو سند را ترک کرد و به احمدآباد گجرات رفت و به تجارت مشغول شد.
بعدها بدخواهی اطرافیانِ غلامعلیخان و صداقتِ مظهر برای امیرسند معلوم گشت و امیرسند در نامههای مکرر، ضمن عذرخواهی از مظهر، او را به سند دعوت کرد، ولی مظهر تقاضای امیر را نپذیرفت و به بمبئی رفت و مدتی در آنجا زندگی کرد.
چندی بعد، مظهر به دلیل درخواستهای برادرش و نیز اختلال اوضاع سند، هند را به قصد اصفهان ترک کرد و چون اکثر خویشاوندانش در زواره بودند، غالباً در زادگاه خود، زواره، اقامت میکرد.
وی بین سالهای ۱۲۵۲
[۲۰] مصلحالدین مهدوی، تذکرهالقبور، ج۱، ص۷۶، یا، دانشمندان و بزرگان اصفهان، اصفهان ۱۳۴۸ش.
تا ۱۲۵۴،
[۲۱] محمدعلی حبیبآبادی، مکارم الا´ثار در احوال رجال دو قرن ۱۳ و ۱۴ هجری، ج۵، ص۱۴۸۱ـ۱۴۸۲، اصفهان، ج۴، ۱۳۵۲ش، ج۵، ۱۳۵۵ش.
بر اثر بیماری وبا ، درگذشت.
عزیمت جلوه به اصفهان
آن عنصر سخت کوش با وجود آنکه امکاناتی نداشت به منظور پیگیری تحصیلات، موطن خود را به قصد اصفهان ترک گفت. مدرسهای که حکیم جلوه در آن اقامت گزید از بناهای امیر محمد مهدی معروف به حکیم الملک (از نوادگان سید روح الله طباطبائی اردستانی) است.
[۲۲] . تاریخ اردستان، ابوالقاسم رفیعی مهرآبادی، بخش سوم، ص ۵۰۴.
حجرهای که جلوه در این مدرسه انتخاب کرد و در آن بیتوته نمود همان جایی است که سید حسین طباطبائی متخلص به مجمر شاعر زوارهای در سال ۱۲۰۹ در آن اقامت داشت.
[۲۳] مجله راهنمای کتاب، مقاله سید محمد محیط طباطبائی، بقلم سید عبدالعلی فناء توحیدی، سال ۲۱، ش ۳ و ۵.
در این حال شوق تحصیل، تفکر و تحقیق در سراپای وجود جلوه موج میزد و طبع حقیقت جویی او با اندیشههای دینی بخصوص افکار فلسفی و عرفانی آشنا گردید. چنانچه خود مینویسد: «چون فطرتها درمیل به علوم مختلف است خاطر من میل به علوم عقلیه کرد و در تحصیل علوم معقول از الهی و طبیعی و ریاضی اوقاتی صرف کردم.»
[۲۴] . تاریخ حکماء و عرفای متأخرین صدرالمتألهین، منوچهر صدوقی سها، ص ۱۶۰.
جلوه در اصفهان از محضر علمایی چون میرزا حسن نوری، میرزا حسن چینی و ملا عبدالجواد تونی خراسانی بهره برد و اصولاً در پیمودن طریق حکمت به موازات شرکت در دروس این اساتید مطالعات شخصی داشت و در این راه آنی نیاسود و در بحثهای فلسفی و عرفانی با طلاب کاملاً موفق بود.در سال ۱۲۷۳ ق.
عزیمت جلوه به تهران
در حالی که جلوه ۳۵ بهار را پشت سر نهاده بود اصفهان را ترک کرد و به قصد تهران عزیمت نمود. مدرسهای که در تهران جلوه به منظور اقامت در آن برگزید دارالشفاء نام داشت که نخست به دستور فتحعلی شاه برای بیمارستان ساخته شد ولی بعدها به صورت مدرسه درآمد.
[۲۵] . تاریخ مدارس ایران، حسین سلطانزاده، ص ۳۰۹.
جلوه در این مدرسه به مدت ۴۱ سال به تدریس حکمت و فلسفه و ریاضیات مشغول بود و در عصر نامبرده آقا محمد رضا قمشهای و آقا علی مدرسی و جلوه سه استاد کامل فلسفه و حکمت به شمار میرفتند که کاروانی از دانشوران و مشتاقان معرفت از حوزه تدریس آنان استفاده میکردند و با رحلت آن دو حکیم در دوره ناصری علوم عقلی به مجلس درس جلوه انحصار یافت
[۲۶] . افضل التاریخ، میرزا غلامحسین افضل الملک، ص ۲۷۴.
و بعد از حاج ملاهادی سبزواری در مکتب وی فلسفه جان تازهای یافت. او در گوشه این مدرسه پارسا و بیپیرایه، فروتن و اندیشمند میزیست و میکوشید تا جانهای تاریک را به نور حکمت روشن کند. فارغ از نام و نشان زندگی زاهدانهای را میگذراند و درحدود نیم قرن پرتوی از اندیشههای خود را در اختیار شاگردانی قرار داد که خود بعدها در عصر خویش دانشوران مشهوری به حساب میآمدند.
اساتید جلوه
جلوه در زندگینامه خود نام استادانش را ذکر نکرده است.
به گزارش برخی، او نزد میرزاحسن پسر آخوند ملاعلی نوری، ملامحمدجعفر لاهیجی (متوفی پیش از ۱۲۹۴)، سیدرضی لاریجانی (متوفی۱۲۷۰)، میرزاحسن چینی (متوفی ۱۲۶۴) و ملاعبدالجواد تونی خراسانی (متوفی ۱۲۸۱) تلمذ کرده است.
[۲۷] غلامحسین افضلالملک، افضلالتواریخ، ج۱، ص۱۰۷، چاپ منصوره اتحادیه و سیروس سعدوندیان، تهران ۱۳۶۱ش.
[۲۸] محمدطاهر بن فرجاللّه تنکابنی، «مختصر شرح احوال میرزای جلوه»، ج۱، ص۶۵۵، آینده، ج۲، ش۹ (دی ۱۳۰۶).
[۲۹] احمد نیکوهمت، «جلوه»، ج۱، ص۲۰، وحید، ش۲۴۴ (نیمه دوم آبان ۱۳۵۷.
[۳۰] منوچهر صدوقیسها، تحریرثانی تاریخ حکماء و عرفای متأخر، ج۱، ص۴۶۹ـ ۴۷۰، تهران ۱۳۸۱ش.
[۳۱] عباس طارمی، «آشنایی با حوزه فلسفی/ عرفانی تهران»، ج۱، ص۷۰، خردنامه صدرا، ش۱۳ (پاییز ۱۳۷۷).
شاگردان جلوه
جلوه طی سالها تدریس در اصفهان و تهران، شاگردان بسیاری تربیت کرد که به گفته خود او،
[۳۲] نامه دانشوران ناصری، قم: دارالفکر، ج۳، ص۳۴ـ۳۵، ۱۳۳۸ش.
برخی از آنان محض آموختن اصطلاحات، بعضی برای اظهار فضل و عده کمی از روی صداقت و سادگی و اعتقاد به عالم تجرد گرد او جمع میشدند.
در حوزه علوم عقلی، علما و حکمتشناسان و عرفای برجستهای نزد جلوه پرورش یافتند که از آن جملهاند: میرزاحسن کرمانشاهی (متوفی۱۳۳۶)، میرزاشهابالدین نیریزی شیرازی (متوفی۱۳۲۰)، میرزامحمدطاهر تنکابنی (متوفی۱۳۶۰)، آخوند ملامحمد هیدجی (متوفی۱۳۳۹)، آقاسیدحسین بادکوبی (متوفی۱۳۵۸)، سیدعباس موسوی شاهرودی (متوفی۱۳۴۱)، سیدموسی زرآبادی (متوفی۱۳۵۳)، حاجملامحمد آملی (متوفی۱۳۹۰)، میرزایحیی دولتآبادی (متوفی۱۳۱۸)، میرزامحمدعلی شاهآبادی (متوفی۱۳۶۹) و آخوند ملامحمدکاظم خراسانی (متوفی ۱۳۲۹).
[۳۳] محمدطاهر بن فرجاللّه تنکابنی، «مختصر شرح احوال میرزای جلوه»، ج۱، ص۶۵۶، آینده، ج۲، ش۹ (دی ۱۳۰۶).
[۳۴] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلامالشیعه: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، ج۱، ص۳۷۳، مشهد ۱۴۰۴.
[۳۵] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلامالشیعه: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، ج۱، ص۸۴۵، مشهد ۱۴۰۴.
[۳۶] یحیی دولتآبادی، حیات یحیی، ج۱، ص۱۱۲ـ۱۱۳، تهران ۱۳۶۲ش.
[۳۷] منوچهر صدوقیسها، تحریرثانی تاریخ حکماء و عرفای متأخر، ج۱، ص۳۷۳، تهران ۱۳۸۱ش.
[۳۸] منوچهر صدوقیسها، تحریرثانی تاریخ حکماء و عرفای متأخر، ج۱، ص۴۷۵ـ۴۸۳، تهران ۱۳۸۱ش.
میرزا محمد طاهر تنکابنی
وی پس از وفات آخوند محمد رضا صهبا قمشهای به درس میرزاابوالحسن جلوه رفت و کتاب تمهید القواعد ابن ترکه را نزد وی خواند. تنکابنی درباره روش درسی جلوه مینویسد: میرزا را عادت بر این بود که تا کتابی را تصحیح نمیکرد شروع به بحث در آن نمینمود. آن تمهید القواعد که نزد آقا محمد رضا قمشهای خوانده بودیم گاهی سطر به سطر افتاده داشت و او به نیروی بیان عرفانی مطالب کتاب را تقریر مینمود لیکن مرحوم جلوه ابتدا تمام کتاب را اصلاح مینمود سپس درس میگفت و از این مقایسه کوچک طرز دقت و تحقیق میرزای جلوه نسبت به نحوه تدریس مرحوم قمشهای کاملا آشکار بود. (احوال بزرگان، مرتضی مدرسی چهاردهی، مجله یادگار، سال سوم، شماره اول، شهریور ۱۳۲۵)
میرزا محمد طاهر تنکابنی از اساتید مسلم فلسفه در دوران اخیر است و احاطه نامبرده به متون و آراء فلاسفه سلف شگفتانگیر بوده است
[۳۹] خدمات متقابل ایران و اسلام، شهید مطهری، ص۶۱۹.
و در ریاضیات، هیئت، نجوم و طب نیز مهارت داشت. از سال ۱۳۱۰ ش. دوران مشقات این حکیم آغاز شد و از پی تبعیدها و زندانها (به دلیل مبارزه با رضاخان) سرانجام در سال ۱۳۲۰ از دار غرور به سرای سرور کوچ نمود
[۴۰] تاریخ حکما و عرفاء متاخرین صدرالمتالهین، ص۹۸.
و در جوار قبر استادش جلوه مدفون شد.
میرزا محمدعلی شاه آبادی
این فقیه عارف پس از فراگیری مقدمات و علوم نزد پدر و برادر بزرگ خود آیتالله شیخ احمد بید آبادی و علامه میرزا محمد هاشم چهار سوقی هنگامی که پدرش مورد غضب ناصرالدین شاه قاجار واقع شد و تبعید گردید در سال ۱۳۰۴ ق. به همراه والد بزرگوار خویش راهی تهران شد و تحصیل علوم اسلامی را پی گرفت و فلسفه، حکمت و عرفان را نزد حکیم جلوه آموخت و پس از ۱۶ سال اقامت در تهران به نجف اشرف رفت و در آنجا از محضر آخوند ملا محمد کاظم خراسانی استفاده کرد. در سامرا نزد میرزای شیرازی نیز شاگردی کرد و پس از ۸ سال اقامت در عراق به تهران آمد و در خیابان شاه آباد سابق سکونت گزید. به همین دلیل او را شاه آبادی گویند. وی در مدت ۱۷ سال اقامت در تهران به نشر معارف مذهب حقه تشیع و مبارزه با نظام جور از طریق جلسات درس و سخنرانی همت گماشت و قبل از به قدرت رسیدن رضاخان کرارا چهره مزدورانه وی را افشا مینمود. در محضر آیتالله شاه آبادی دانشورانی چند تربیت شدند که برجستهترین آنها حضرت امام خمینی رحمهاللهعلیه، حضرت آیتالله مرعشی نجفی و آیتالله میرزا هاشم آملی میباشد که در قم از محضر این عارف متشرع فیض بردند. از تالیفات گرانقدر نامبرده شذرات المعارف، رشحات البحار و مفتاح السعاده در خور ذکرند.
[۴۱] ریحانه الادب، محمد علی مدرس خیابانی تبریزی، ج۳، ص۱۶۷.
آقا سید حسین بادکوبهای
وی متولد ۱۲۹۳ ق. در یکی از روستاهای بادکوبه جمهوری آذربایجان است. پس از تحصیل مقدماتی به تهران آمد و فلسفه و ریاضیات را نزد جلوه فرا گرفت. پس از مدتی عازم نجف شد و در این شهر مقدس نزد آخوند خراسانی و شیخ حسین مامقانی فقه و اصول را آموخت. فیلسوف معاصر و مفسر کبیر علامه طباطبایی ریاضیات و الهیات شفا را نزد این حکیم در نجف تحصیل نمود.
[۴۲] نقباءالبشر فی القرن الرابع عشر، آقا بزرگ تهرانی، ج۲، ص۵۸۴ – ۹۱۸.
ملا محمد آملی
آن مرحوم از فقها و مجتهدین پرهیزکار و مشاهیر مراجع روحانی است که به منظور دفاع از مشروطه مشروعه با شیخ فضل الله نوری همکاری داشت. وی پس از نشو و نما در آمل و فراگیری علوم مقدماتی در این شهر روانه تهران گردید و از افاضل این شهر خصوصا حکیم جلوه استفاده کرد و خود به تدریس و انجام وظایف شرعی و خدمات دینی پرداخت و از مراجع عظام محسوب گردید. وی در سال ۱۳۳۶ به رحمت ایزدی پیوست و جنازهاش با تجلیل و احترام فراوان در جوار مقبره جلوه دفن گردید.
[۴۳] اختران فروزان ری و تهران، محمد شریف رازی، ص۳۶۵ – ۳۶۶.
میرزا حسن کرمانشاهی
نامبرده که از شاگردان مسلم و مبرز جلوه است یکی از ارکان مهم انتقال فلسفه به طبقات متاخر میباشد. شاگردان زیادی تربیت نموده که مشهورترین آنها فیلسوف فاضل سید موسی زرآبادی است، از تالیفات وی حواشی فراوانی است که بر شرح اشارات و اسفار و شفای ابوعلی سینا نوشته است.
[۴۴] کنزالحکمه، (ترجمه فارسی نزهت الارواح) مرحوم دری، ج۲، ص۱۵۶.
دیگر شاگردان
حکیم میرزا ابراهیم حکمی زنجانی، حکیم ملا محمدهیدجی زنجانی، عبدالرسول مازندرانی، ضیاءالحکمای زوارهای، میرزا مهدی آشتیانی، میرزا علی اکبر حکیم یزدی، میرزا محمود مدرس کهکی قمی، حاج شیخ عبدالنبی نوری، سید عباس شاهرودی، سید محمود حسینی مرعشی نجفی (پدر حضرت آیه الله مرعشی نجفی) حاج میرزاعبدالکریم سبزواری فرزند حاج ملاهادی سبزواری و…
آثار و اندیشههای جلوه
جلوه از اوان جوانی روان خود را با حکمت و فلسفه آشنایی داد و از سرچشمه «یؤتی الحکمه من یشاء» کامروا و سیراب گردید. آفتاب حکمت بر ذهنش تابید و به نور معرفت آراسته گردید. قدرت کم مانند وی در مباحثه و مناظره و تسلط عالی به آثار فلسفی، احاطه بر اندیشههای حکمای سلف به همراه فروتنی و مهربانی و کلام شیوا و شیرین، جلسه درسش را در مدرسه درالشفاء با هیجان و پر ازدحام نمود. بر اندیشههای فلسفی وقوف داشت و اقوال مخالف و موافق را در ابحاث حکمی و عرفانی بررسی میکرد. از دالان تردید سریع عبور میکرد و شوارع سالمتر را برای عبور از مباحث فلسفی برمیگزید. تخصصی ویژه در تدریس اندیشههای ابوعلی سینا داشت و در فلسفه مشا استادی نامور بود.
[۴۵] گوشهای از سیمای تاریخ تحول علوم در ایران، وزارت علوم و آموزش عالی سابق، ص۲۵.
تالیفات ابن سینا را ارزشمند دانسته، به تدریس آنها افتخار میکرد. آثار ملاصدرا را نیز تدریس مینمود و ماخذ بعضی نقل قولهای مندرج در اسفار اربعه را مشخص مینمود.
[۴۶] اعیان الشیعه، سید محسن امین، ج۲، ص۱۰۹.
تقریبا اکثر عمر بابرکت این حکیم صرف مطالعه، تحقیق و تفکر میشد و اگر به این امور اشتغال نداشت به راز و نیاز با خدای خویش و امور عبادی میپرداخت. با وجود تواناییهای فکری و اندیشههای عالی در هنگام نوشتن به ساحت مقدس اهل بیت عصمت و طهارت توسل میجست و آن روانهای پاک و مقدس را به امداد میطلبید تا مبادا از خود نوشتهای بر جای نهد که عبث باشد یا خوراکی شبههناک را متوجه اذهان نماید.
جلوه را در پارهای از تذکرهها و کتب تراجم به مدرس و مبلغ فلسفه مشا و بیتوجه و حتی مخالف حکمت اشراق معرفی نمودهاند اما با بررسی گرایشها و برخی نوشتهها و خصوصا اشعارش این واقعیت آشکار میشود که آن آرامش روحانی را که خاطرش از آغازین دوران بحث و تحقیق در آثار فلسفی جویای آن بود به دست نمیآورد و این گونه مباحث فلسفی شکلهایی را برایش پدید آورده که شناخت عرفانی و اقبال به سلوک روحانی و سیر معنوی او را از این دالان تردید میرهاند. او که با صمیمیت و جدیتی وافر در جستجوی حقیقت بود در دهههای آخر زندگی راه قلب را برای رسیدن به این مقصد بر میگزیند و از این طریق به استقبال نفخههای روحانی میرود. چنانچه در شعری به این واقعیت اذعان دارد.
عقل کالای نفیسی است به بازار جهان ما ز عشق آتش سوزنده به کالا زدهایم
ما ز کشتی بگذشتیم پی شوق وصال خویش از جان بگذشتیم و به دریا زدهایم
و در مطلع غزلی میگوید:
گرچه ندانم کجاست بارگه و کوی دوست لیک به دل میرسد از همه سو بوی دوست
و در بیتی دیگر گفته است :
مرا به دل همه شوق بهشت بود به عمر چو نور روی تو دیدم نماند شوق بهشت
یکی از آثاری که پرتوی از اندیشههای عرفانی جلوه را به ثبوت میرساند تعلیقهای است که آن حکیم بر مقدمات شرح فصوص الحکم قیصری نوشته است
[۴۷] الذریعه، شیخ آقا بزرگ تهرانی، ج۶، ص۱۲۶.
که نسخهای عکسی از آن در اختیار نگارنده است. (اصل نسخه مخطوط آن که بزبان عربی است به شماره مسلسل ۷۰۲۱ در کتابخانه حضرت آیه الله العظمی مرعشی نجفی نگهداری میشود)
خصوصیات اخلاقی جلوه
گفتهاند جلوه دارای مناعت طبع و همت عالی بود، زاهدانه میزیست و با مردم بهندرت مراوده میکرد، به حلاوت و لطافت بیان و استواری اندیشه مشهور و نزد همگان محترم بود، با بزرگان فقها و رجال دولت روابط حسنهای داشت، و به دربار و خاندان سلطنتی قاجار بیاعتنا بود و گرچه اشعاری در مدح ناصرالدینشاه سروده است، تعلق خاطری به دربار نداشت. او از هرگونه بیاحترامی مصون بود، زیرا هنگام تدریس از بیان سخنان تفرقهبرانگیز و مطالبی که خوشایند علما و فقها نبود، پرهیز میکرد و در حفظ زبان و اظهار رأی خود متانت داشت. او فلسفه را با نهایت فهم و دانایی و با مثالهایی درخور فهم شاگردان تدریس میکرد و با سعه صدر مسائل فلسفی را برای آنان تشریح مینمود و به سؤالاتشان پاسخ میگفت و در ضمن مثالهای خود، کنایات لطیفی درباره برخی معاصران، که روش آنان را نمیپسندید، میآورد.
[۴۸] غلامحسین افضلالملک، افضلالتواریخ، ج۱، ص۱۰۷، چاپ منصوره اتحادیه و سیروس سعدوندیان، تهران ۱۳۶۱ش.
[۴۹] عبداللّه مستوفی، شرح زندگانی من، ج۱، ص۵۲۱ـ۵۲۲، یا، تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه، تهران ۱۳۷۷ش.
[۵۰] مهدی بامداد، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هجری، ج۱، ص۴۱، تهران ۱۳۵۷ش.
[۵۱] حسن تقیزاده، «احترام علما»، ج۱، ص۱۸۱، یغما، سال۲، ش۵ (مرداد ۱۳۲۸).
[۵۲] احمدعلی دیوانبیگی، حدیقهالشعراء، ج۱، ص۳۷۵، چاپ عبدالحسین نوائی، تهران ۱۳۶۴ـ۱۳۶۶ش.
[۵۳] نامه دانشوران ناصری، قم: دارالفکر، ج۳، ص۳۱، ۱۳۳۸ش.
[۵۴] مصطفی محقق داماد، «نخبگان علم و عمل ایران: میرزا ابوالحسن جلوه اصفهانی»، ج۱، ص۱۰۳، نامه فرهنگستان علوم، سال۳، ش۵ (پاییز ۱۳۷۵).
[۵۵] ابوالحسن بن محمد جلوه، دیوان، ج۱، ص۳۲ـ۳۵، چاپ احمد سهیلی خوانساری، تهران.
[۵۶] ابوالحسن بن محمد جلوه، دیوان، ج۱، ص۴۴ـ۴۸، چاپ احمد سهیلی خوانساری، تهران.
[۵۷] احمد بانپور، «حکیم جلوه»، ج۱، ص۷۸، کیهان اندیشه، ش۱۰ (بهمن و اسفند ۱۳۶۵).
[۵۸] محمدرضا حکیمی، بیدارگران اقالیم قبله، ج۱، ص۴۷ـ۴۸، تهران ۱۳۷۸ش.
روشهای ابتکاری در هنگام تدریس
از روشهای جالب و ابتکاری او این بود که به هنگام تدریس، مصادر و مآخذِ اقوال و عباراتِ مندرج در آثار فلاسفه را مشخص میکرد.
[۵۹] امین، اعیان الشیعه، ج۲، ص۳۳۷.
همچنین به گفته تنکابنی ،
[۶۰] مرتضی مدرسی چهاردهی، «آقامحمدرضا صهبای قمشهای»، ج۱، ص۷۴ـ۷۵، یادگار، سال۳، ش۱ (شهریور ۱۳۲۵).
[۶۱] مرتضی مدرسی چهاردهی، «آقامحمدرضا صهبای قمشهای»، ج۱، ص۷۷، یادگار، سال۳، ش۱ (شهریور ۱۳۲۵).
جلوه برای تدریس هر کتاب، ابتدا تمام آن را تصحیح و سپس بحث درباره آن را شروع میکرد.
معاصران جلوه
جلوه معاصر آقامحمدرضا قمشهای و آقاعلی مدرس طهرانی بود و هر سه از بزرگترین حکیمان حوزه فلسفی تهران (تهران، بخش۵: حوزه فلسفی و عرفانی تهران) بودند. با درگذشت قمشهای و آقاعلی مدرس، تدریس علوم عقلی به مجلس درس جلوه منحصر شد.
[۶۲] غلامحسین افضلالملک، افضلالتواریخ، ج۱، ص۱۰۶، چاپ منصوره اتحادیه و سیروس سعدوندیان، تهران ۱۳۶۱ش.
تدریس متون عرفان نظری
جلوه علاوه بر کتابهای فلسفی، متون عرفان نظری ، از جمله تمهیدالقواعد (ترکه اصفهانی، خاندان) را هم تدریس میکرد.
سرودن شعر
او شعر نیز میسرود و از سبک ناصرخسرو قبادیانی پیروی میکرد.
[۶۳] غلامحسین افضلالملک، افضلالتواریخ، ج۱، ص۱۰۶ـ ۱۰۷، چاپ منصوره اتحادیه و سیروس سعدوندیان، تهران ۱۳۶۱ش.
[۶۴] مرتضی مدرسی چهاردهی، «آقامحمدرضا صهبای قمشهای»، ج۱، ص۷۷، یادگار، سال۳، ش۱ (شهریور ۱۳۲۵).
[۶۵] ابوالحسن بن محمد جلوه، دیوان،مقدمه سهیلی خوانساری، ص۱۰، چاپ احمد سهیلی خوانساری، تهران.
کتابخانه جلوه
جلوه کتابخانهای مشتمل بر بهترین آثار حکما، ادبا، عرفا و دانشمندان داشت که از کتابخانههای غنی روزگارش بهشمار میرفت. وی وصیت نمود که کتابهایش را بفروشند و پول آن را به افراد فقیر و محتاج بدهند. بعدها کتابهای این کتابخانه ، که بالغ بر ۲۰۵ جلد بود، به کتابخانه مجلس شورای ملی فروخته شد و هم اکنون در این کتابخانه نگهداری میشوند و بیشتر آنها در فهرست کتابخانه مجلس
[۶۶] یوسف اعتصامی، فهرست کتابخانه مجلس شورای ملی، ج۲، تهران ۱۳۱۱ش.
، تألیف یوسف اعتصامی ،
[۶۷] افضلالتواریخ، چاپ منصوره اتحادیه و سیروس سعدوندیان، تهران ۱۳۶۱ش.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 