پاورپوینت کامل قاعده علیت ۶۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل قاعده علیت ۶۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل قاعده علیت ۶۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل قاعده علیت ۶۰ اسلاید در PowerPoint :

۱
جایگاه و اهمیت۲
معناشناسی۲.۱
علت عام و خاص۲.۲
تفاوت علت و دلیل۳
پیشنیه۴
اقسام علت و معلول۵
ملاک احتیاج معلول به علت۶
احکام علیت۶.۱
اصل سنخیت میان علت و معلول۶.۲
قاعده الواحد۶.۳
قاعده تلازم علت و معلول۶.۴
قاعده «الشّیء ما لم یجب لم یوجد»۶.۵
قاعده تقارن علت و معلول۶.۶
قاعده امتناع دور و تسلسل۶.۷
تشکیک در علیت۷
تعارض اعجاز و علیت۸
تعارض اختیار و علیت۹
تعارض فیزیک کوانتوم و علیت۱۰
انکار علیت۱۱
کتابشناسی۱۲
جستارهای وابسته۱۳
پانویس۱۴
یادداشت۱۵
منابع۱۶
پیوند به بیرون

علت و معلول اصطلاحی فلسفی است؛ که علت به هر چیزی که چیز دیگری را به‌طور مستقل یا به کمک یک امر زائد پدیدآورد، گفته می‌شود و پدیده را معلول می‌نامند.
این اصطلاح که ریشه در اندیشه‌های فلسفه هندو، بودا و یونان دارد، پایه هستی‌شناختیِ خداشناسی عقلی را در فلسفه اسلامی تشکیل داده و تأثیر مستقیمی در براهین اثبات وجود خدا، خصوصاً برهان علیت دارد.

فلاسفه، برای علت و معلول اقسام متعددی را بیان کرده‌اند که مهم‌ترین آن تقسیم علت به فاعلی، غایی، مادی و صوری است.

با قبول اصل علیت، احکامی نظیر اصل سنخیت میان علت و معلول، قاعده الواحد در علت هستی‌بخش، قاعده تلازم میان وجود علت و وجود معلول، قاعده امتناع دور و تسلسل، نیز بر آن بار می‌شود.

تعارض اصل علیت با اعجاز، اختیار، اصل عدم قطعیت در فیزیک کوانتوم و نیز انکار اندیشمندانی چون اشاعره، هیوم و هاسپِرز، از چالش‌های پیش روی این اصل تلقی می‌شود.

جایگاه و اهمیت

مرتضی مطهری متفکر و نویسنده شیعه، علت و معلول را کهن‌ترین اصطلاح فلسفی دانسته[۱] که در تمام نظامات فلسفی جایگاهی ویژه دارد.[۲] از اینرو بعضی از فیلسوفان، در تعریف فلسفه، آن را علم به علل دانسته‌اند.[۳]

به بیان برخی، مهم‌ترین مبنای هستی‌شناختی در اثبات وجود خدا، قانون علیت و فروع آن است.[۴] تا جایی که برهان علیت(The Causal Argument) از قدیمی‌ترین و مشهورترین براهین اثبات خداوند،[۵] بر همین مبنا استوار گردیده‌ است.[۶] البته برخی از محققان به همه براهینی که با به کار گرفتن اصل علیت در آنها، می‌توان به اثبات وجود خدا پرداخت، برهان علیت گفته‌اند.[۷] ملاصدرا، فیلسوف و عارف شیعه، قاعده علیت را مبنای علم توحید، ربوبیت، معاد، نبوت و امامت، معرفت نفس و علم اخلاق و سیاست دانسته و معتقد است که با انکار آن، بنیان معرفت دینی به کلّی ویران می‌شود.[۸]

از دیدگاه ناصر مکارم شیرازی، آیه ۳۵ سوره طور،[یادداشت ۱] ناظر به علت فاعلی خلقت انسان[۹] و آیه ۳۶ از همین سوره،[یادداشت ۲] ناظر به علت فاعلی خلقت جهان است.[۱۰] وی معتقد است که این فراز از سخن امام علی (ع) «وَ کُلُّ قَائِمٍ فِی سِوَاهُ مَعْلُولٌ؛ هر موجودی که قائم به غیرخودش باشد معلول است»[۱۱] نیز ناظر به اصل علیت است.[۱۲] همچنین برخی، حدیث «مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ؛ کسی که خود را شناخت، همانا خدای خود را شناخته‌ است» را در راستای اصل علیت، تفسیر کرده‌اند.[۱۳]

معناشناسی

ابن‌سینا مفهوم علت و معلول را از مفاهیم بسیط، عام و بدیهی دانسته‌[۱۴] که نه تنها نیاز به تعریف ندارند، بلکه قابل تعریف هم نیستند.[۱۵] در اصطلاح فلسفی به هر چیزی که چیز دیگری را به‌طور مستقل یا به کمک یک امر زائد پدید آورد، علت گفته و پدیده را معلول می‌نامند.[۱۶] بنابراین، موجودی که وابسته به موجود دیگری است و بدون آن تحقّق نمی‌یابد معلول، و طرف وابستگی آن علت نامیده می‌شود.[۱۷]
«اصل علیت» به نیازمندی معلول به علت اشاره دارد و غالباً به این شکل بیان می‌شود که «هر معلولی محتاج به علت است»[۱۸] مفهوم علت با مفهوم سبب مترادف است.[۱۹]

از نظر فلاسفه، می‌توان از سه طریق به مفهوم علیت رسید: یکی علم حضوری در مورد آنچه در دایره نفس و پدیده‌های روانی تحقق می‌یابد، و دیگری برهان عقلی محض در مورد علت‌های ماوراء طبیعی، و سومی برهان عقلی مبتنی بر مقدمات تجربی در مورد علت و معلول‌های مادی.[۲۰]

علت عام و خاص

مفهوم عام و خاص: حکماء به دو معنا از علت اشاره دارند که یکی عام و دیگری خاص است.[۲۱] مفهوم عام علت عبارت است از موجودی که موجود دیگر (معلول) بدون او محقق نمی‌شود هر چند ممکن است برای تحقق معلول، کافی نباشد و مفهوم خاص آن عبارت است از موجودی که با وجود آن، تحقق موجود دیگری ضرورت پیدا می‌کند.[۲۲]به اعتقاد فلاسفه علت فاعلی دو اصطلاح دارد: یکی فاعل طبیعی که در طبیعیات به‌نام «علت فاعلی» شناخته می‌شود و منظور از آن منشأ حرکت و دگرگونی‌های اجسام است، و دیگری فاعل الهی که در الهیات مورد بحث واقع می‌شود و منظور از آن موجودی است که معلول را به وجود می‌آورد و به آن هستی می‌بخشد. فاعل طبیعی همان علت عام و فاعل الهی، علت خاص است. [۲۳] فاعل الهی کسی است که اشیاء را به نفس اراده بدون سابقه‏‎ ‎‏موجود می‌کند و نفس علم و اراده‌اش علت ظهور و وجود اشیاء‏‎ ‎‏است.[۲۴]

تفاوت علت و دلیل

علت نسبت به «دلیل» معنای خاص‌تری دارد.[۱۹] به گفته مطهری فیلسوف شیعه علیت بیان‌کننده یک قضیه وجودی است و چیزی را توضیح نمی‌دهد.علیت از تجربه به دست می‌آید نه از استنتاج عقلی ولی دلیل توضیح دهنده رابطه منطقی بین دو چیز است. علت وجودی مستقل از معلول دارد ولی دلیل چیزی جز همان مدلول نیست.[۲۵]

پیشنیه

توجه نظرورزانه به مسئله علیت، به فلسفه هندو[۲۶]و بودا[۲۷] بازگشته و در فلسفه غرب، فیلسوفان یونانی چون طالس، هراکلیتوس، پارمِنیدِس، سقراط، افلاطون و بویژه ارسطو مطالبی را در این خصوص ایراد کرده‌اند.[۲۸] با انتقال علوم نظری از یونان به شرق، اندیشمندانی چون کندی، منجم و فیلسوف اسلامی،[۲۹] فارابی، فیلسوف، ریاضی دان و دانشمند اسلامی،[۳۰] به بحث در این خصوص پرداخته و ابن‌سینا، فیلسوف، پزشک و دانشمند ایرانی، بیش از هر فیلسوف دیگری آن را به نحو مفصل مورد بررسی قرار داده‌ است.[۳۱]

بعدها در حکمت صدرایی و با توجه به مبنای اصالت وجود، تقریرهای نوینی از اصل علیت بیان شد.[۳۲] در نگاه صدرا، مسئله علت و معلول ابتدا از سنخ وجود رابطی معرفی شده، سپس وجود فی‌نفسه از معلول نفی شده و در نهایت به این نتیجه دست یافته که به جای استفاده از اصطلاح «علیّت»، باید از اصطلاح «تَشَؤّن» [یادداشت ۳]استفاده کرد؛ زیرا هیچ نحوه از دوگانگی در رابطه میان واجب‌الوجود بالذات و ممکن الوجود بالذات در میان نیست. [۳۳]

اقسام علت و معلول

فلاسفه، با بررسی نحوه وابستگی معلول به علت، اقسامی را برای آن قائلند که در اینجا به برخی از آن اشاره می‌شود:

فاعلی، غایی، مادی و صوری: تقسیم علت به اقسام چهارگانه «فاعلی، غایی، مادی و صوری» از تقسیمات ارسطویی است که در طبیعیات و ما بعد الطبیعه وی مطرح شده‌ است.[۳۴] فلاسفه متاخر در بحث از علت فاعلی، تنها متعرض علت هستی بخش شده‌اند.[۳۵] فلاسفه صدرایی، در بحث از فاعل، اقسام آن را هشت قسم رسانده‌اند، که عبارت است از: ۱) فاعل بالطبع، ۲) فاعل بالقسر، ۳) فاعل بالقصد، ۴) فاعل بالجبر، ۵) فاعل بالتسخیر، ۶) فاعل بالعنایه، ۷) فاعل بالرضا و ۸) فاعل بالتجلی.[۳۶]
تامه و ناقصه: اگر علت برای وجود معلول کافی باشد آن را «علت تامه» و در غیر این صورت آن را «علت ناقصه» می‌نامند.[۳۷]
مرکب و بسیط: اگر علت دارای اجزائی باشد، «مرکب» و در غیر این صورت، «بسیط» خواهد بود.[۳۸]
بی واسطه و باواسطه: اگر علت مستقیماً در پیدایش معلول مؤثر باشد، «بی‌واسطه» (قریب) و در غیر این صورت، «باواسطه» (بعید) خواهد بود.[۳۹]
جانشین‌پذیر و انحصاری: علت‌هایی که می‌توانند علی‌البدل در پیدایش معلول مؤثر باشند، «جانشین‌پذیر» و در غیر این صورت، «انحصاری» نامیده می‌شوند.[۴۰]
داخلی و خارجی: علتی که جزء معلول باشد، «داخلی» وگرنه، «خارجی» می‌باشد.[۴۱]
حقیقی و اِعدادی: علتی که باید همواره با معلول باشد، «علت حقیقی» و علت جدایی‌پذیر، «علت اعدادی» یا «مُعِد» نامیده می‌شود.[۴۲]

ملاک احتیاج معلول به علت

در خصوص ملاک نیازمندی علت به معلول اقوالی وجود دارد: متکلمان اسلامی نظیر ابوهاشم معتزلی، ابوالحسین بصری و ابوالحسن اشعری، «حادث بودن زمانی» را ملاک دانسته[۴۳] ولی فلاسفه پیش از ملاصدرا در پاسخ به این مسئله به «امکان ماهوی» تأکید کرده‌اند.[۴۴] ملاصدرا، مبتنی بر آموزه اصالت وجود، ملاک احتیاج معلول را «امکان وجودی» می‌داند.[۴۵] فلاسفه غربی نیز ملاک نیازمندی معلول به علت را «موجود بودن» پنداشته و بر این اساس بر برهان علیت اشکال کرده‌اند.[۴۶]

احکام علیت

فلاسفه، برای بحث علت و معلول احکامی را در نظر گرفته‌اند که مشتمل بر برخی قواعد و اصول مطرح در این بحث است که در اینجا به مهم‌ترین آنها اشاره می‌شود:

اصل سنخیت میان علت و معلول

طبق این اصل، که یکی از فروع اصل علیت بوده[۴۷] و قریب به بداهت دانسته شده‌ است، [۴۸] معلول خاص فقط از علت خاص سر می‌زند و علت خاص تنها معلولی خاص را به وجود می‌آورد.[۴۹]

سنخیت در علت‌های هستی‌بخش، با برهان عقلی و با قاعده «معطی الشیء لا یکون فاقداً له» [اعطا کننده چیزی نمی‌تواند فاقد آن چیز باشد] اثبات شده[۵۰] ولی سنخیت در علل طبیعی، تنها از راه تجربه بدست می‌آید.[۵۱]

فلاسفه در پاسخ به این اشکال که لازمه سنخیت، نقص ماهوی در خداوند است، اینگونه می‌گ

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.