پاورپوینت کامل شرک (مفردات‌قرآن) ۷۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل شرک (مفردات‌قرآن) ۷۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شرک (مفردات‌قرآن) ۷۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل شرک (مفردات‌قرآن) ۷۶ اسلاید در PowerPoint :

پاورپوینت کامل شرک (مفردات‌قرآن) ۷۶ اسلاید در PowerPoint

مقالات مرتبط: شرک (مقالات مرتبط).

مقالات مرتبط: عناوین کتاب قاموس قرآن (جلد ۴).

شرک (به فتح شین و یا کسر شین)، یکی از واژگان به کار رفته در قرآن کریم است. شَرک (بفتح- ش) به معنای شریک شدن و شِرک (بکسر شین)، اسم بوده و به معنای عمل شرک است. در آیات بسیاری از قرآن موضوع شرک ذکر شده و به مبارزه و رد آن پرداخته شده است. شرک را به شرک در خلقت، شرک در تدبیر عالم و شرک در عبادت تقسیم کرده‌اند و در تقسیمی دیگر به شرک جلی و شرک خفی‌ تقسیم کرده‌اند. شرک با احترام و واسطه تفاوت‌هایی دارد که بدان اشاره خواهد شد.

فهرست مندرجات

۱ – مفهوم‌شناسی
۲ – اقسام شرک‌
۲.۱ – شرک در خلقت
۲.۲ – شرک در تدبیر عالم
۲.۳ – شرک در عبادت
۲.۴ – رد شرک اول در قرآن
۲.۵ – رد شرک دوم در قرآن
۲.۶ – رد شرک سوم در قرآن
۲.۷ – محل نزاع‌ پیامبران با مردم
۳ – واسطه و شرک‌
۴ – احترام و شرک‌
۵ – مشرکان و اهل کتاب‌
۶ – شرک جلی و خفی‌
۶.۱ – سیری در بعضی آیات‌
۷ – پانویس
۸ – منبع

۱ – مفهوم‌شناسی

شَرک (بفتح- ش) و شرکت و مشارکت به معنی شریک شدن است.

[۱] قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۴، ص۲۰-۳۰.

[۲] راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ج۱، ص۴۵۱.

اشراک به معنای شریک کردن‌ است. (اشْدُدْ بِهِ اَزْرِی.)

[۳] طه/سوره۲۰، آیه۳۱.

(وَ اَشْرِکْهُ‌ فِی اَمْرِی‌)

[۴] طه/سوره۲۰، آیه۳۱ و ۳۲.

شریک: کسی‌که در کاری یا در چیزی با دیگری سهیم است‌. (وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ‌ شَرِیکٌ‌ فِی الْمُلْکِ‌)

[۵] فرقان/سوره۲۵، آیه۲.

«در حکومت و تدبیر عالم شریکی نداشته است.» مراد از آن شریک مستقل است وگرنه خدا برای تدبیر عالم واسطه‌هائی از فرشته و غیر آن آفریده است.
شِرک (بکسر شین)، اسم و به معنای عمل شرک است، چنانکه در الصحاح

[۶] جوهری، الصحاح‌ تاج اللغه و صحاح العربیه، ج۴، ص۱۵۹۳.

و قاموس المحیط

[۷] فیروزآبادی، قاموس المحیط، ج۳، ص۳۰۸.

و اقرب الموارد آمده است و نیز به معنی شریک و نصیب آمده و آن‌را در آیه‌ (اَمْ لَهُمْ‌ شِرْکٌ‌ فِی السَّماواتِ..)

[۸] فاطر/سوره۳۵، آیه۴۰.

[۹] احقاف/سوره۴۶، آیه۴.

نصیب و بهره گفته‌اند.
(یا بُنَیَّ لا تُشْرِکْ‌ بِاللَّهِ اِنَ‌ الشِّرْکَ‌ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ‌)

[۱۰] لقمان/سوره۳۱، آیه۱۳.

یعنی «شرک ظلم بزرگی است.»
مشرک کسی است که برای خدا شریک قرار بدهد، چنین شخصی قابل آمرزش نیست مگر آنکه در دنیا توبه کند. (اِنَّ اللَّهَ لا یَغْفِرُ اَنْ‌ یُشْرَکَ‌ بِهِ وَ یَغْفِرُ ما دُونَ ذلِکَ لِمَنْ یَشاءُ)

[۱۱] نساء/سوره۴، آیه۴۸.

[۱۲] نساء/سوره۴، آیه۱۱۶.

در اینجا لازم است چند مطلب بررسی شود:

۲ – اقسام شرک‌

شرک اقسامی دارد.

۲.۱ – شرک در خلقت

شرک در خلقت، مثل عقیده ایرانیان قدیم که خیرات را از یزدان و شرور را از اهریمن می‌دانستند و می‌گفتند: یزدان اهریمن را آفرید سپس‌ اهریمن بالاستقلال شرور را آفرید.
شاید مراد از آیه‌ (وَ جَعَلُوا لِلَّهِ‌ شُرَکاءَ الْجِنَ‌)

[۱۳] انعام/سوره۶، آیه۱۰۰.

همین عقیده باشد و آیه‌ (وَ ما کانَ مَعَهُ مِنْ اِلهٍ اِذاً لَذَهَبَ کُلُّ اِلهٍ بِما خَلَقَ‌)

[۱۴] مؤمنون/سوره۲۳، آیه۹۱.

نیز به آن اشاره دارد که در نفی معبود و خالقی جز خدا صریح است.

۲.۲ – شرک در تدبیر عالم

شرک در تدبیر عالم: مثل عقیده ارباب انواع که اعتقاد به خدای دریا، خدای صحرا، خدای جنگ، خدای عشق، خدای غضب، و غیره داشتند و برای هر یک مجسمه‌ای به خیال خویش درست کرده بودند و مثل عقیده ستاره‌پرستان، آفتاب‌پرستان، و عقیده تثلیث در هند و روم و چین و مصر… و عقیده پرستندگان ستاره شعرای یمانی… مشرکان اینها را مدبّر عالم یا دخیل در تدبیر عالم می‌دانسته‌اند. در سوره شعراء هست که چون حضرت موسی خدا را ربّ العالمین خواند فرعون گفت: او دیوانه است، که فرعون خدا را پرورش دهنده تمام عالم نمی‌دانست.

۲.۳ – شرک در عبادت

شرک در عبادت: و آن اینکه خدا را عبادت نمی‌کردند، بلکه بتها، ارباب انواع، آفتاب، ماه، دریا، رعد و برق، حتی اشخاصی مثل نمرود و فرعون و… را پرستش می‌کردند.

۲.۴ – رد شرک اول در قرآن

قرآن مجید که کتاب توحید خالص است در ردّ این خرافات سخت پافشاری می‌کند، راجع به شرک اول می‌گوید جز خدا خالقی نیست و او خالق و آفریننده تمام اشیاء است‌. (وَ خَلَقَ کُلَّ شَیْ‌ءٍ وَ هُوَ بِکُلِّ شَیْ‌ءٍ عَلِیمٌ‌)

[۱۵] انعام/سوره۶، آیه۱۰۱.

(لا اِلهَ اِلَّا هُوَ خالِقُ کُلِّ شَیْ‌ءٍ)

[۱۶] انعام/سوره۶، آیه۱۰۲.

(قُلِ اللَّهُ خالِقُ کُلِّ شَیْ‌ءٍ وَ هُوَ الْواحِدُ الْقَهَّارُ)

[۱۷] رعد/سوره۱۳، آیه۱۶.

(قالَ رَبُّنَا الَّذِی اَعْطی‌ کُلَّ شَیْ‌ءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدی‌)

[۱۸] طه/سوره۲۰، آیه۵۰.

(الَّذِی اَحْسَنَ کُلَّ شَیْ‌ءٍ خَلَقَهُ وَ بَدَاَ خَلْقَ الْاِنْسانِ مِنْ طِینٍ‌)

[۱۹] سجده/سوره۳۲، آیه۷.

و آیات دیگر که شاهداند، خلقت همه چیز در دست خداست و راجع به واسطه سخن خواهیم گفت.

۲.۵ – رد شرک دوم در قرآن

قرآن در رد شرک دوم اصرار دارد که جز خدا ربّی، مدبری، مدیری‌ بالاستقلال وجود ندارد، مگر آنکه خدا آن‌را اختیاری بدهد. (لا شَرِیکَ‌ لَهُ وَ بِذلِکَ اُمِرْتُ وَ اَنَا اَوَّلُ الْمُسْلِمِینَ‌)

[۲۰] انعام/سوره۶، آیه۱۶۳.

آیه مطلق شریک را نفی می‌کند، اعم از آنکه در خلقت باشد یا در تدبیر یا در عبادت. (لَمْ یَتَّخِذْ وَلَداً وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ‌ شَرِیکٌ‌ فِی الْمُلْکِ‌)

[۲۱] اسراء/سوره۱۷، آیه۱۱۱.

[۲۲] فرقان/سوره۲۵، آیه۲.

(وَ جَعَلُوا لِلَّهِ‌ شُرَکاءَ قُلْ سَمُّوهُمْ..)

[۲۳] رعد/سوره۱۳، آیه۳۳.

و نیز در چهل دو مورد آمده‌ رَبِّ الْعالَمِینَ‌، یعنی پرورش دهنده تمام موجودات، چنانکه در کلمه «اللّه» گذشت. (فَلِلَّهِ الْحَمْدُ رَبِّ السَّماواتِ وَ رَبِّ الْاَرْضِ رَبِّ الْعالَمِینَ‌)

[۲۴] جاثیه/سوره۴۵، آیه۳۶.

(اَلا لَهُ الْخَلْقُ وَ الْاَمْرُ تَبارَکَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمِینَ‌)

[۲۵] اعراف/سوره۷، آیه۵۴.

و خلاصه آنکه خالق و اداره کننده عالم خداست.

۲.۶ – رد شرک سوم در قرآن

اما در ردّ شرک سوم: باید دید مشرکان چرا به غیر خدا عبادت می‌کردند.
مشرکان بتهای خود را ضارّ و نافع می‌دانستند و منظورشان از عبادت جلب نفع و دفع ضرر بود و کسانی‌که آفتاب و ماه و ستارگان و غیره را پرستش می‌کردند همین منظور را داشتند زیرا دفع ضرر و جلب نفع از فطریات بشر است و نیز می‌گفتند: اینها واسطه و شفیعان ما هستند و برای ما در پیش خدا کار سازی می‌کنند. قرآن عقیده آنها را چنین نقل می‌کند. (وَ یَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا یَضُرُّهُمْ وَ لا یَنْفَعُهُمْ وَ یَقُولُونَ هؤُلاءِ شُفَعاؤُنا عِنْدَ اللَّهِ..)

[۲۶] یونس/سوره۱۰، آیه۱۸.

می‌گفتند: «این‌ها واسطه‌هااند و قدرت آنرا دارند که در جلب نفع و دفع ضرر برای ما مؤثر باشند لذا آنها را عبادت می‌کردند.» ولی قرآن می‌فرماید: اینها نفع و ضرر ندارند و خدا آنها را شفاعت‌گر نکرده است.
ایضا (وَ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ اَوْلِیاءَ ما نَعْبُدُهُمْ اِلَّا لِیُقَرِّبُونا اِلَی اللَّهِ زُلْفی‌ اِنَّ اللَّهَ یَحْکُمُ بَیْنَهُمْ فِی ما هُمْ فِیهِ یَخْتَلِفُونَ‌)

[۲۷] زمر/سوره۳۹، آیه۳.

با در نظر گرفتن اینکه مشرکان عقیده به معاد نداشتند، نظرشان از تقرّب به واسطه بتان جلب‌ نفع و دفع ضرر دنیوی بود. ایضا به حضرت نوح می‌گفتند: (اِنْ نَقُولُ اِلَّا اعْتَراکَ بَعْضُ آلِهَتِنا بِسُوءٍ)

[۲۸] هود/سوره۱۱، آیه۵۴.

یعنی: «جز این نگوئیم که بعضی از خدایان ما به تو آسیبی رسانده که چنین سخنان می‌گوئی.» چنان می‌دانستند که خدایان آنها قدرت آسیب رساندن دارند.
قرآن با تمام کلمه، معبود بودن، مؤثر بودن، واسطه بودن آنها را نفی می‌کند. (اَنَّ الْقُوَّهَ لِلَّهِ جَمِیعاً)

[۲۹] بقره/سوره۲، آیه۱۶۵.

(فَاِنَّ الْعِزَّهَ لِلَّهِ جَمِیعاً)

[۳۰] نساء/سوره۴، آیه۱۳۹.

(اِنَّ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ عِبادٌ اَمْثالُکُمْ‌)

[۳۱] اعراف/سوره۷، آیه۱۹۴.

ایضا (وَ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ لا یَسْتَطِیعُونَ نَصْرَکُمْ وَ لا اَنْفُسَهُمْ یَنْصُرُونَ. وَ اِنْ تَدْعُوهُمْ اِلَی الْهُدی‌ لا یَسْمَعُوا وَ تَراهُمْ یَنْظُرُونَ اِلَیْکَ وَ هُمْ لا یُبْصِرُونَ‌)

[۳۲] اعراف/سوره۷، آیه۱۹۷ و ۱۹۸.

ایضا فرموده‌ (وَ الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لا یَخْلُقُونَ شَیْئاً وَ هُمْ یُخْلَقُونَ. اَمْواتٌ غَیْرُ اَحْیاءٍ وَ ما یَشْعُرُونَ اَیَّانَ یُبْعَثُونَ‌)

[۳۳] نحل/سوره۱۶، آیه۲۰ و ۲۱.

و صدها آیه نظیر اینها که همه در ردّ معبودهای باطل آمده‌اند. خلاصه این بررسی آنست‌که: خالق تمام موجودات خداست. مدبّر تمام موجودات خداست. معبود همه عالم خداست.

۲.۷ – محل نزاع‌ پیامبران با مردم

اختلاف پیامبران با مردم اغلب درباره معبود بوده نه درباره خالق. به عبارت دیگر مشرکان نوعا به خداوند و خالق عالم عقیده داشتند ولی بتها و ارباب را اداره کننده عالم می‌دانستند و به آنها عبادت می‌کردند. پیامبران می‌گفتند: خدا هم خالق است و هم ربّ و مدبّر و عبادت هم خاصّ اوست. و باید او را رب العالمین دانست و به او پرستش کرد بتان تاثیری در امور عالم ندارند. آفتاب و ماه و غیره همه آفریده خدا و مخلوق فرمانبراند و معبود نیستند.
قرآن می‌فرماید (وَ لَئِنْ سَاَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْاَرْضَ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ..)

[۳۴] عنکبوت/سوره۲۹، آیه۶۱.

یعنی اگر از آنها بپرسی کدام کس آسمان‌ها و زمین را آفریده و آفتاب‌ و ماه را رام کرده؟ حتما حتما می‌گویند: خدا. ایضا آیه ۲۵ سوره لقمان و ۳۸ سوره زمر و ۹ سوره زخرف و ایضا (وَ لَئِنْ سَاَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَهُمْ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ فَاَنَّی یُؤْفَکُونَ‌)

[۳۵] زخرف/سوره۴۳، آیه۸۷.

اگر بپرسی که آنها را آفریده؟ حتما حتما گویند: خدا. و نیز اینکه می‌گفتند: (شُفَعاؤُنا عِنْدَ اللَّهِ‌ لِیُقَرِّبُونا اِلَی اللَّهِ زُلْفی‌) روشن می‌کند که بخدا و خالق عالم عقیده داشته‌اند.
ایضا در سوره اعراف آیات ۵۹- ۶۵- ۷۳- ۸۵- و در سوره هود آیات: ۵۰- ۶۱- ۸۴. از حضرت نوح، حضرت هود، حضرت صالح و غیره نقل شده که همه می‌گفتند: (یا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَکُمْ مِنْ اِلهٍ غَیْرُهُ‌) معلوم می‌شود صحبت درباره وجود خدا نبوده و به او عقیده داشتند صحبت درباره معبود بود که می‌گفتند: شما را جز خدا معبودی نیست. حتی در جواب حضرت هود می‌گفتند: (اَ جِئْتَنا لِنَعْبُدَ اللَّهَ وَحْدَهُ وَ نَذَرَ ما کانَ یَعْبُدُ آباؤُنا)

[۳۶] اعراف/سوره۷، آیه۷۰.

آیا آمده‌ای تا فقط خدا را عبادت کنیم و از معبود پدران دست بر داریم، و نیز روشن است که‌ حضرت رسول (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌فرمود: «قُولُوا لَا اِلَهَ اِلَّا اللَّهُ تُفْلِحُوا»
علی هذا وجود خدا مفروغ عنه بوده و پیامبران (علیهم‌السلام) اصرار داشتند که باید خدا را همانطور که خالق است مدیر عالم بدانید و او را پرستش کنید، لذا تبلیغات رسولان درباره ربوبیّت و الوهیت بوده است، گرچه درباره وجود خدا نیز بیشتر سخن گفته‌اند، مخصوصا در قرآن مجید.
قرآن درباره اینکه تدبیر عالم و کارهای آن همه از خداست کلماتی شیرین و پر معنائی دارد از جمله فرموده‌: (وَ اَنَّ اِلی‌ رَبِّکَ الْمُنْتَهی‌. وَ اَنَّهُ هُوَ اَضْحَکَ وَ اَبْکی‌. وَ اَنَّهُ هُوَ اَماتَ وَ اَحْیا. وَ اَنَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَیْنِ الذَّکَرَ وَ الْاُنْثی‌. مِنْ نُطْفَهٍ اِذا تُمْنی‌. وَ اَنَّ عَلَیْهِ النَّشْاَهَ الْاُخْری‌. وَ اَنَّهُ هُوَ اَغْنی‌ وَ اَقْنی‌)

[۳۷] نجم/سوره۵۳، آیه۴۲- ۴۸.

یعنی: «سرانجام بسوی اوست، او می‌گریاند، او می‌خندا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.