پاورپوینت کامل حرف (فلسفه) ۱۰۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل حرف (فلسفه) ۱۰۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حرف (فلسفه) ۱۰۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل حرف (فلسفه) ۱۰۱ اسلاید در PowerPoint :
پاورپوینت کامل حرف (فلسفه) ۱۰۱ اسلاید در PowerPoint
مقالات مشابه: حرف (علوم دیگر).
حَرْف، یکی از اصطلاحات به کار رفته در فلسف اسلامی، که نخست به مثاب واحدی از الفبا، و سپس به اختصار به مثاب یکی از اجزاء کلام (در کنار اسم و فعل) مورد بررسی قرارمیگیرد. فلاسفه با پرداختن به معانی باطنی حروف تهجی و مطالع تطبیق این حروف بر مراتب موجودات، در وهل نخست، درصدد درک ارتباط و تسلسل مراتب وجود و ایجاد و نیز در جستوجوی درک تعامل مدام وحی تدوینی و تشریعی با وحی وجودی و تکوینی یا به سـادگی در پی فهم تعـامل کلام و تکوین بودهاند.
فهرست مندرجات
۱ – موضوع فلسفه اسلامی
۲ – همپوشانی مباحث در علوم مختلف
۳ – زبان وحی
۴ – علت پیچیدگی مباحث
۵ – حروف تهجی
۵.۱ – پیشینه بحث
۵.۲ – تقدم آراء
۵.۲.۱ – افلاطون
۵.۲.۲ – قباله
۵.۳ – ابن سینا
۶ – بررسی نیروزیه و جذوات
۶.۱ – هشت حرف نخستین
۶.۲ – حرف نهم و دهم
۶.۳ – هشت حرف میانی
۶.۴ – حروف پایانی
۶.۵ – الف تا را نزد میرداماد
۶.۶ – نظر ملاصدرا
۶.۷ – جذوات و مواقیت
۶.۸ – الف نزد میرداماد
۶.۸.۱ – ارتباط الف و لام
۶.۸.۲ – کلمه طیبه توحید
۶.۸.۳ – حرف سین
۶.۸.۴ – چهارده منزل قمر
۷ – هدف فلاسفه
۸ – اصطلاح نحو و منطق
۸.۱ – نظر فارابی
۸.۱.۱ – کتاب الحروف
۹ – فهرست منابع
۱۰ – پانویس
۱۱ – منبع
۱ – موضوع فلسفه اسلامی
این لفظ با هر دو معنی موضوع اندیش فلاسف مسلمان بوده است. بررسی نظریات آنان دربار حروف به مثاب واحدهای الفبا یا حروف تهجی، از جهاتی دشوار مینماید.
۲ – همپوشانی مباحث در علوم مختلف
آراء فلاسفه در خصوص حقایق و معانی ملازم با «حروف»، در مواردی با اندیشههای عرفا و متصوفه و اهل تأویل همپوشانی یا دست کم قرابت دارد و بنابراین، گاه جداسازی قطعی مرزهای میان مباحث فلسفی «حروف» و مباحث مشابه در سایر حوزهها ناممکن مینماید. این ویژگی از آنجا نشئت میگیرد که برخی از حکما و فلاسف مسلمان نیز قائل به معانی باطنی و دلالتهای رمزی برای حروف بودهاند و ازاینرو، بخش قابل توجهی از آنچه در بستر فلسف اسلامی ذیل فلسف حروف جای میگیرد، مبتنی بر همان خوانشهایی است که اساس مباحث مشابه در دیگر حوزهها را نیز تشکیل میدهند، هرچند که انحاء بیان و تأکیدات حکما و فلاسفه و نیز فواید و دلایل پرداختن به حروف، نزد ایشان، متفاوت است. در واقع، فلاسفه و حکمای مسلمان، با پرداختن به معانی باطنی حروف، در وهل نخست، درصدد مطالع وجود انطباقپذیر حروف بر مراتب موجودات ــ در راستای درک ارتباط و تسلسل مراتب وجود و ایجاد ــ برآمدهاند، و نیز در جستوجوی درک تعامل مدام وحی تدوینی و تشریعی با وحی وجودی و تکوینی ــ یا به سادگی در پی فهم تعامل کلام (سخن) و تکوین (پیدایش) ــ بودهاند
[۱] میرداماد، محمد باقر، جذوات و مواقیت، ص۲۶۵.
(که ضمن بررسی دلالتهای رمزی حروف تهجی، به تعامل و تناظر «کتاب ایجابی قرآن» با «کتاب ایجادی نظام کل» اشاره کرده است).
۳ – زبان وحی
این نکت اخیر، نزد قائلان به چنین دیدگاههایی، در عین حال متضمن اعتقاد به کمال الهی زبان عربی به عنوان زبان وحی، و قول به وجود دو ساحت تکوینی و لفظی در این زبان است (برای بحثی در خصوص ملازم تفسیر رمزی حروف زبان عربی با اعتقاد به کمال الهی آن زبان به مثاب وحی موسوی.
[۲] .Guénon، R.، Fundamental Symbols: The Universal Language of Sacred Science، Cambridge، p34، ۱۹۹۵
در واقع، فحوای کلام و رویکرد حکما و فلاسف شاخصی چون ابنسینا، میرداماد و ملاصدرا که به معانی باطنی و دلالتهای رمزی حروف تهجی پرداختهاند، نشان میدهد که غیر از فوایدی که ذکر شد، هر نوع کاربرد علم به اسرار و معانی حروف (و متعاقباً هر نوع بهرهگیری عملی از تعامل زبان تدوینی با عالم تکوینی) به منظور تصرف در عالم طبیعت، به نظر آنان مردود یا دستکم ثانوی بوده است. با در نظر داشتن این مقدمات، شایان ذکر است که در مقال حاضر، علم حروف و اسرار حروف و نیز آراء عرفا و متصوفه و مفسران در خصوص حروف مدّ نظر نیست.
۴ – علت پیچیدگی مباحث
قسم دیگری از پیچیدگی مباحث مربوط به «حرف» در فلسف اسلامی، ناشی از تعدد معانی واژ «حرف» است، یعنی «حرف» به مثاب «واحدی از الفبا» (حروف تهجی)، به معنای «یکی از اجزاء کلام» (در کنار اسم و فعل؛ حدوداً ادات در منطق)، یا به معنای «لفظ» و «کلمه» (برای بررسی ابهام در دلالت واژ حرف در الحروف فارابی.
[۳] .Menn، S.، «Al-Frb”s Kitb al-urf and His Analysis of the Senses of Being»، Arabic Sciences and Philosophy، ۲۰۰۸، vol.XVIII، no.1، p67ff
اما در مقال حاضر، «حرف» در فلسف اسلامی، نخست به مثاب واحدی از الفبا، و سپس به اختصار به مثاب یکی از اجزاء کلام (در کنار اسم و فعل) مورد بررسی قرارمیگیرد. نکت مهم دیگر، توجهِ غالب فلاسفه و حکمای مسلمان به آراء قدما، بهویژه برخی حکمای یونان در این خصوص است، و این امر طبیعتاً ایجاب میکند که بنیادهای آراء مذکور، در مطالع پیشین نظریات فلاسف مسلمان درنظر گرفتهشود.
۵ – حروف تهجی
همانطور که به اختصار گفته شد، کلید درک یکی از رویکردهای اصلی فلاسف اسلامی به حقایق «حروف»، به مثاب واحدهای الفبا یا همان «حروف تهجی»، را میبایست در باوری کهن در خصوص تطبیق حروف کلامی و کتابی بر مراتب وجود و ایجاد جستوجو کرد، یعنی آنچه از جمله، ریش اعتقاد به علق ذاتی میان اسامی ــ که از ترکیب حروف پدید میآیند ــ با مسمّاها بوده است؛
[۴] اخوان الصفا، مجموعه ای از مؤلفین، رسائل اخوان الصفا، ج۱، ص۴۹.
[۵] میرداماد، محمد باقر، جذوات و مواقیت، ص۶۹.
و این نکت اساسی از وجوه مختلفی با مباحثی چون پیوند وثیق و ذاتی میان عالم حرفی و عالم عددی، بررسی رمزپردازان صورتهای رقمیِ کتابی حروف، و نیز وجوه رمزی صورتهای نطقیِ کلامی حروف گره خورده است. حکمای مسلمان، بهویژه آنان که صبغ یمانی و مشرقی دارند، روحِ حرف را مرتب عددی آن، قلبش را صورت نطقیِ کلامی آن، و جسدش را صورت رقمیِ کتابی آن دانستهاند.
[۶] میرداماد، محمد باقر، جذوات و مواقیت، ص۱۴۴.
۵.۱ – پیشینه بحث
پیشین چنین نظرگاههایی در خصوص حروف تهجی، از لحاظ تاریخی، به جریانهای حکمی و باطنی چون آموزههای فیثاغوری ـ هرمسی و قباله که در اطراف سنتهای دینی شکل گرفتهاند، بازمیگردد. به بیان میرداماد، نزد فیثاغورس، عالم عددی «عکسی از انوار عالم عقلی و لمعهای از اضواء عالم قدسی»، و عالم حرفی «جسدِ روحِ عالم عددی» بوده است
[۷] میرداماد، محمد باقر، جذوات و مواقیت، ص۱۳۴.
[۸] میرداماد، محمد باقر، جذوات و مواقیت، ص۱۳۵.
(«فاِنّ الحروف اشباح، و الاعداد ارواح»).
۵.۲ – تقدم آراء
میرداماد همچنین به تقدم آراء افلاطون و ارسطو در این خصوص اشاره کرده است: «چون حروف بسیطه، عنصر کلام و اسطقسات تراکیب قولیهاند، تطبیق عالم حرفی بر عالم وجودی اقتضای آن کرده که طبایع و احیاز عناصر و اصول عالم کون را در اصول و اسطقسات عالم قول اعتبار کنند، چنانچه امام یونانیین افلاطون الهی در کتاب الواح و معلم مشائی یونان در کتاب اصطکاکات ذکرکردهاند».
[۹] میرداماد، محمد باقر، جذوات و مواقیت، ص۱۴۲-۱۴۳.
۵.۲.۱ – افلاطون
در واقع، افلاطون در رسال کراتیلوس،
[۱۰] .Plato، Cratylus، ed. and tr. H. N. Fowler، London، ۱۹۵۳، p139ff
کنش نامگذاری را تقلید ماهیت شیء توسط حروف و هجاها دانسته است. همانگونه که اشیاء باید به حسب انواع طبقهبندی شوند، حروف نیز باید به صدادار و بیصدا، و انواعی دیگر طبقهبندی شوند و خواص آنها مورد بررسی قرار گیرند، تا بتوان رابط حروف و ترکیبات آنها در قالب اسامی را با ماهیت اشیاء دریافت. در همین زمینه افلاطون مثالهایی را در خصوص برخی حروف ذکر کرده، و مثلاً اشارهکردهاست که حرف (= ر) ابزار خوبی برای نشان دادن حرکت است، چون هنگام تلفظ آن، زبان بیشترین ارتعاش را دارد؛
[۱۱] .Plato، Cratylus، ed. and tr. H. N. Fowler، London، ۱۹۵۳، p145
زبان در تلفظ حرف (= ل) میلغزد و ازاینرو میتوان معانی و کیفیات وابسته را با استفاده از آن منتقلساخت، و حروف دندانی (= د) و (= ن)، چون حرکت زبان را با برخورد به دندانها متوقف میسازند، برای دلالت بر توقف سکون به کار رفتهاند.
[۱۲] .Plato، Cratylus، ed. and tr. H. N. Fowler، London، ۱۹۵۳، p147
[۱۳] بینا مطلق، محمود، «فلسف زبان در کراتیل افلاطون»، مجموع مقالات همایش جهانی حکیم ملاصدرا، ص۴۲۵-۴۳۳.
۵.۲.۲ – قباله
اما یکی از برجستهترین شیوههای توجه به معانی باطنی حروف و اعداد و تطبیق آنها با مراتب وجود و ایجاد، در آموزههای فلسفی ـ عرفانی قباله نمودیافتهاست، و به دلیل مشابهت اساس و رویکرد آن تعالیم ــ در خصوص تطبیق حروف با مراتب وجود و ایجـاد ــ با آنچه در ادامه از آثار حکمای مسلمان نقلشدهاست، اشارهای مختصر بدانها ضرورت دارد: سفیروث (جمع سفیره)، که از وجهی با مراتب دهگان وجود و ایجاد در فلسف عرفانی قباله متناظرند، به ترتیب با اعداد ۱ تا ۱۰ و نیز ۱۰ حرف نخست الفبای عبری (منطبق بر ابجد هوّز حطی در الفبای عربی) متناظرند: سفیر نخست، kether elyon (تاج اعلى)، متناظر با عدد ۱ و حرف آلف ( = الف)؛ سفیر دوم، hokhmah (حکمت)، متناظر با عدد ۲ و حرف بِت ( = ب)؛ سفیر سوم، binah (عقل)، متناظر با عدد ۳ و حرف گیمل ( = ج)؛ و الى آخر. (برای شرح مفصلی از سفیروث
[۱۴] .Schaya، L.، The Universal Meaning of the Kabbalah، tr. N. Pearson، London، ۱۹۷۱، p21-60
)
۵.۳ – ابن سینا
ابنسینا در رسال مخارج الحروف (یا مقاله فی اسباب حدوث الحروف و مخارجها) تنها به اصول و مبادی علم آواشناسی پرداخته، و در آن ضمن بررسی و طبقهبندی آواها از منظر آواشناسی فیزیکی و تولیدی، به آواشناسی شنیداری نیز توجه کرده،
[۱۵] ابنسینا، حسین، مخارج الحروف، ص۳- ۲۹.
اما باب هیچ بحثی در خصوص فلسف حروف را نگشوده است. ازاینرو، مطالب رسال مذکور در چارچوب این مقاله نمیگنجد.
[۱۶] ساسانی، فرهاد، «پژوهشها و نگرشهای زبانی و زبانشناختی ابنسینا»، زبان و ادب، مجل دانشکد ادبیات فارسی و زبانهای خارجی دانشگاه علامه طباطبایی، ص۱۵-۲۳.
اما آنچه در میان آثار شیخالرئیس در موضوع حاضر اهمیتی بسزا دارد، رسال «النیروزیه فی معانی الحروف الهجائیه» (رساله فی فواتح السور الکریمه) است که مؤلف در آن پس از بیان مراتب موجودات، از تطبیق حروف (به ترتیب ابجد) با آن مراتب و از دلالتهای رمزی حروف تهجی سخن گفته، و از این طریق قصد ورود به شرح حروف مقطعه قرآن کریم را داشته است. نیروزی شیخالرئیس مورد توجه حکمای پس از او، به خصوص میرداماد
[۱۷] میرداماد، محمد باقر، جذوات و مواقیت، ص۱۶۲.
و صدرالدین شیرازی
[۱۸] ملاصدرا، محمد، تفسیر القرآن الکریم، ج۱، ص۲۱۵-۲۱۶.
قرارگرفته، و اثری اساسی در بسیاری از تأملات مشابه در حوزههای فلسفه، عرفان و تفسیر داشته است. درواقع درک رسال مذکور از شیخالرئیس، کلید فهم بسیاری از تفسیرهای فلسفی و حکمی از حروف هجائیه است.
۶ – بررسی نیروزیه و جذوات
ازاینرو، مهمترین مطالب نیروزیه را به موازات نکاتی روشنگر از کتاب جذوات میرداماد، بررسی میکنیم:
۶.۱ – هشت حرف نخستین
نزد شیخ الرئیس، «الف» بر باری تعالى (مبدأ اول) دلالت دارد، و «با» بر عقل (اول)، و ازاینرو ست که گفته شده که موجودات از بای بسم الله ــ صادر اول ــ ظاهر شدند؛ «جیم» بر نفس (کلی) دلالت دارد، و «دال» بر طبیعت.
[۱۹] ابنسینا، حسین، «النیروزیه فی معانی الحروف الهجائیه»، تسع رسائل فی الحکمه و الطبیعیات، ص۱۳۸-۱۳۹.
وی سپس اضافه میکند که اینها مراتب مأخوذ از ذوات مجرد میباشند.
[۲۰] ابنسینا، حسین، «النیروزیه فی معانی الحروف الهجائیه»، تسع رسائل فی الحکمه و الطبیعیات، ص۱۳۹.
میرداماد
[۲۱] میرداماد، محمد باقر، جذوات و مواقیت، ص۱۹۴-۱۹۵.
با نظر به همین دلالتهای رمزی حروف بر مراتب موجودات ــ و البته با ذکر اختلاف نظر خود با شیخ الرئیس در خصوص تناظر «الف» با مرتب وحدت حقیقی ــ به مراتب «ایجاد» نیز نظر داشته است؛ زیرا اشاره میکند که «الف» به اعتبار درجه و به اعتبار مجموع مراتب، مقوِّمِ «با»، و به همان نسبت «با» به اعتبار درجه و به اعتبار جمیع مراتب، مقومِ «جیم» است. نزد میرداماد
[۲۲] میرداماد، محمد باقر، جذوات و مواقیت، ص۱۹۳.
عدد «با» به حسب درجه و دقیقه مساوی درج جیم است. استفاد فلسفی او از این مطلب در بیان مراتب وجود و ایجاد چنین است که «نفس فلک اقصى بل عالم نفوس در امریت و تقدس، متشبّه به عقل، و به وساطت عقل از جناب قدّوس حق مستفید، و در رتب وجود به عالم عقل متصل است … ». اما ابنسینا
[۲۳] ابنسینا، حسین، «النیروزیه فی معانی الحروف الهجائیه»، تسع رسائل فی الحکمه و الطبیعیات، ص۱۳۹.
در ادامه، اشاره میکند که در مرتب ثانی، «ها» به مبدأ اول باز میگردد، «واو» به عقل، «زا» به نفس و «حا» به طبیعت، و این ۴ حرف «از آنچه به مادون خود مضاف است، اخذ شدهاند».
در توضیح تفاوت سطح دلالتهای مشابه این دو گروه چهارتایی از ۸ حرف نخستین، که دلالتهـایی مشـابه برای آنها آمده، نظر به تأملات میرداماد راهگشا ست: برای مثال وی درخصوص «با» و «واو» اشاره میکند که «با» عقل اول است … «به اعتبار جوهر ذات و ماهیت امکانی که به آن اعتبار، رو در جناب مقدس باری تعالى عزّه دارد».
[۲۴] میرداماد، محمد باقر، جذوات و مواقیت، ص۱۷۲.
میرداماد در ادامه میگوید که «با» را میتوان کنایت از «جنسَین عالیَین ــ جوهر و عرض ــ و عقد نکاح بینهما» دانست، هرچند «واو» نیز از برای ذات عقل اول است، «اما نه به اعتبار حقیقت، و نه به اعتبار روی ذات در جهت جنب عالیه … ، بل به اعتبار التفات به جنب سافله و لحاظ آنکه ذات فعلیتیافت او به حسب فیضی که از جناب مُفیض حق گرفته … وسیل افاض رحمت الهی … در حق سافلات (میشود)».
[۲۵] میرداماد، محمد باقر، جذوات و مواقیت، ص۱۷۲.
۶.۲ – حرف نهم و دهم
حرف «طا» نیز که «به حسب اعتبار، آخر اصول بسایط حروف است»،
[۲۶] میرداماد، محمد باقر، جذوات و مواقیت، ص۱۷۳.
متناظر به هیولی و عالم است و او را وجودی نیست که به مادون آن اضافه گردد و به مرتب آحاد بازگردد.
[۲۷] ابنسینا، حسین، «النیروزیه فی معانی الحروف الهجائیه»، تسع رسائل فی الحکمه و الطبیعیات، ص۱۳۹.
[۲۸] میرداماد، محمد باقر، جذوات و مواقیت، ص۱۷۳.
ابنسینا در ادام تطبیق حروف بر مراتب وجود و ایجاد،
[۲۹] ابنسینا، حسین، «النیروزیه فی معانی الحروف الهجائیه»، تسع رسائل فی الحکمه و الطبیعیات، ص۱۳۹.
اشاره میکند که حرف «یا» متناظر با «ابداع»، و عبارت است از اضاف مبدأ اول به عقل، و حاصل ضرب «ها» در «با» میباشد (۱۰=۲×۵، یعنی عدد حرف «یا» به حسب درجه است). «یا» به بیان میرداماد،
[۳۰] میرداماد، محمد باقر، جذوات و مواقیت، ص۱۷۴.
[۳۱] میرداماد، محمد باقر، نبراس الضیاء و تسواء السواء، ص۸۷.
مبدأ دور عقود عشرات و صاحب جمعیت نهایت کمال عدد است. این حرف متناظر با مُبدِع علیالاطلاق، و در «مبدعیت امری و معلولیت ابداعی» با عالم عقول بالاخص عقل اول شریک است. میرداماد از این نکته که «یا» حاصل ضرب «با» در «ها» است، این استفاد فلسفی را میکند که «چون موضوعٌ له و مدلول «ها» امر ایجادی فیاضی و نَفَس تکوینی رحمانی است، ضرب «با» در «ها» دلالت باشد بر آنکه امر افاضی را در سلسلتین به حسب اعتبار تفصیلی، دو جنس اعتبار باید کرد: یکی ابداعی و اختراعی، و دیگری صنعی و تکوینی».
[۳۲] میرداماد، محمد باقر، جذوات و مواقیت، ص۱۷۴.
۶.۳ – هشت حرف میانی
ابنسینا در ادامه،
[۳۳] ابنسینا، حسین، «النیروزیه فی معانی الحروف الهجائیه»، تسع رسائل فی
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 