پاورپوینت کامل حبیبالله بن محمدعلی خان رشتی ۷۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل حبیبالله بن محمدعلی خان رشتی ۷۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حبیبالله بن محمدعلی خان رشتی ۷۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل حبیبالله بن محمدعلی خان رشتی ۷۸ اسلاید در PowerPoint :
میرزا حبیبالله رشتی
میرزا حَبیبُ اللّهِ رَشْتی (۱۲۳۴-۱۳۱۲ق/ ۱۸۱۹-۱۸۹۴م)، فرزند محمدعلی خان گیلانی، از بزرگترین فقهای اصولی شیعه و از شاگردان و ادامهدهندگان فقه شیخ انصاری بود.
وی در رشت، قزوین و نجف علوم اسلامی را از استایدی چون شیخ عبدالکریم ایروانی، صاحب جواهر، شیخ انصاری فرا گرفته و به درجه اجتهاد رسید. پس از درگذشت شیخ انصاری به ریاست علمی نجف رسید و به تدریس و تربیت شاگردان پرداخت. اصلیترین شاخص شخصیت علمی حبیبالله رشتی، جایگاه او بهعنوان فقیهی اصولی که بهویژه با تألیف برخی آثار عملاً به مثاب ادامهدهند روش علمی استاد خود، شیخ انصاری بود. بدائع الافکار مهمترین کتاب اصولی حبیبالله رشتی است و تالیفات بسیار دیگری از او برجای مانده است.
فهرست مندرجات
۱ – خاستگاه و ولادت
۲ – تحصیلات
۳ – ریاست علمی نجف
۴ – شاگردان
۵ – اجازات
۶ – ویژگیهای اخلاقی
۶.۱ – زهد
۶.۲ – چشمپوشی از سهم ارث
۶.۳ – یاد خدا
۶.۴ – دقت و احتیاط
۶.۵ – ادب
۶.۶ – عدم دریافت وجوه شرعی
۶.۷ – دوری از ریاست و مرجعیت
۶.۸ – دیانت و سیاست
۶.۹ – نظم
۶.۱۰ – تواضع
۶.۱۱ – اعزام شاگران برای تبلیغ
۶.۱۲ – سپاسگزاری از پدر و مادر
۶.۱۳ – نهی از منکر
۷ – وفات
۸ – فقیه اصولی
۹ – آثار
۱۰ – فهرست منابع
۱۱ – پانویس
۱۲ – منبع
۱ – خاستگاه و ولادت
خاستگاه خاندان حبیبالله رشتی، ایل صوفی سیاه منصوری است که در زمان شاه عباس صفوی به املش در سرزمین گیلان کوچانده شدند.
[۱] مظفری، رضا، حدیث پارسایی، ج۱، ص۲۶، شرح احوال میرزا حبیبالله رشتی، قم، ۱۳۷۸ش.
[۲] املشی، بهاءالدین، گوشههایی از تاریخ گیلان، ج۱، ص۳۴، تهران، ۱۳۵۲ش.
در اصل اهل قوچان بودند که در سالهای آغازین قرن یازدهم به گیلان کوچانده شده و از آن پس در گیلان ساکن شدند.
[۳] املشی، بهاءالدین، گوشههایی از تاریخ گیلان، ص۳۵.
پدر حبیبالله از بزرگان گیلان بود و به صفات نیک شناخته میشد.
[۴] امین، محسن، اعیان الشیعه، ج۴، ص۵۵۹، به کوشش حسن امین، بیروت، ۱۴۰۶ق/ ۱۹۸۶م.
میرزا حبیبالله سال ۱۲۳۴ق. در املش
[۵] ر. ک: صدر حاج سیدجوادی، احمد، دایره المعارف تشیع، ج۲، ص۵۰۹.
چشم به جهان گشود.
۲ – تحصیلات
میرزا محمدعلی خان در سالهای نخستین زندگی حبیبالله در تکاپوی یافتن معلمی مؤمن و دانا بود.
[۶] میرزای رشتی، القضاء، مقدمهی کتاب، تحقیق: سید احمد حسینی، ج۱، ص۹.
چنین بود که حبیبالله در خانه، نخستین کلمات را از قرآن آموخت. دوازده ساله بود که از املش به لنگرود و سپس به رشت عزیمت نمود.
هیجده بهار را دیده بود که به خواست پدر در میهمانی یکی از خوانین (امین دیوان لاهیجی) منطقه حضور یافت. خان حاکم با استفاده از قدرت و نفوذش تصمیم به پایمالی حق رعیتی داشت که با مخالفت سرسخت شیخ حبیبالله جوان روبرو شد. چون نصایح روحانی جوان کارگر نیفتاد به نشانی اعتراض مجلس مهمانی را ترک کرد و از همان روز تصمیم به ترک دیار گرفت.
شیخ حبیبالله راه هجرت پیش گرفت و عازم حوزه علمیه قزوین شد. پدرش برای تهیه لوازم زندگی، او را تا قزوین همراهی نمود.
[۷] انصاری، مرتضی، زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص۲۶۲.
او در قزوین استادی عالیمقام یافت که «شیخ عبدالکریم ایروانی» نام داشت. استادی که در فقه و اصول نامور و ممتاز بود. شیخ حبیبالله هفت سال پیاپی از محضر ایشان بهره گرفت و در همان شهر به خواست پدر، با خانواده ارباب وصلت نمود.
مشی زاهدانه استاد تأثیر شگرفی در او نهاد به گونهای که از آن پس خود به زندگی زاهدانه روی کرد و تا پایان عمر بر روش پسندیدهی استاد وفادار ماند.
در ۲۵ سالگی، به مقام عالی اجتهاد نائل آمد
[۸] شریف رازی، محمد، گنجینه دانشمندان، ج۵، ص۱۷۴.
و با نظر شیخ عبدالکریم ایروانی خود را مهیای سفر به املش نمود.
سال ۱۲۵۹ق. از قزوین به املش بازگشت و چهار سال مرجع امور دینی مردم بود. برپایی نماز جماعت، هدایت و ارشاد مردم، پاسخگویی به پرسشهای اعتقادی و قضاوت عادلانه او موجب شده بود مردم ارادتی به مجتهد جوان داشته باشند اما او دوست داشت سفری به دیار اهل بیت (علیهمالسّلام) نماید و از اساتید آن سامان بهره جوید. او تصمیم گرفت به نجف اشرف رفته و از حوزه علمیه آن بهرهمند شود.
شیخ حبیبالله مجتهد املشی در سال ۱۲۶۳ق. وارد نجف شد و در حلقه شاگردان شیخ محمدحسن نجفی (صاحب جواهر) (د ۱۲۶۶ق/ ۱۸۵۰م) نشست. او تا سال ۱۲۶۶ق. که سال وفات صاحب جواهر بود از کلاسش بهره برد و از آن فقیه نامور اجازه اجتهاد دریافت داشت.
[۹] امین، محسن، اعیان الشیعه، ج۹، ص۱۵۰.
پس از آن به درس شیخ اعظم انصاری دل بست و تا پایان زندگی شیخ اعظم از شاگردان ممتاز درس وی بود. شیخ حبیبالله فرموده بود: «با آنکه هفت سال پیش از فوت شیخ از درس او مستغنی بودم ولی از هنگام ورود در جلسه شیخ تا موقع تشییع جنازهاش بحثی از ابحاث او از من فوت نشد.»
[۱۰] انصاری، مرتضی، زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص۲۶۲.
[۱۱] انصاری، مرتضی، زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص۹۵.
برخی نوشتهاند میرزا حبیبالله پس از چندی تحصیل در نجف، به دیار خود رفت و زمانی که دوباره به نجف بازگشت، صاحب جواهر از دنیا رفته بود
[۱۲] امین، محسن، اعیان الشیعه، ج۴، ص۵۵۹، به کوشش حسن امین، بیروت، ۱۴۰۶ق/ ۱۹۸۶م.
[۱۳] امین، محسن، اعیان الشیعه، ج۹، ص۱۵۰، به کوشش حسن امین، بیروت، ۱۴۰۶ق/ ۱۹۸۶م.
[۱۴] آقا بزرگ تهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعه، ج۱، ص۳۵۸، مشهد، ۱۴۰۴ق.
در این زمان ریاست علمی حوزههای شیعیان را شیخ مرتضی انصاری در اختیار داشت، در پی یافتن پاسخ پرسشی فقهی که به مبحث «حکومت و ورود» مربوط میشد، از سوی برخی کسان بـه حلقـ درس شیخ مرتضـی انصاری رهنمون گشته بود،
[۱۵] رشتی حبیبالله، بدائع الافکار، چ سنگی، ۱۳۱۳ق.
[۱۶] مظفری، رضا، حدیث پارسایی، ج۱، ص۴۵-۴۶، شرح احوال میرزا حبیبالله رشتی، قم، ۱۳۷۸ش.
و بدینترتیب، با درس او از پیش آشنا بوده، اگرچه این روایت با رها نکردن درس او تا آخر عمر ناهمخوان است.
۳ – ریاست علمی نجف
در منابع به ۳ نفر از شاخصترین دانشآموختگان و خاصان درس شیخ انصاری اشاره شده است: میرزا حسن شیرازی، میرزا حبیبالله رشتی و آقا حسن طهرانی. پس از درگذشت شیخ انصاری، شاگردان استاد در منزل میرزا حبیبالله گرد میآمدند و بر سر اینکه کدام یک از خاصان استاد، ریاست حوزه نجف را بر عهده گیرد، به بحث میپرداختند. حاصل این گردهماییها، اجماع ایشان بر ریاست عام میرزای شیرازی و ریاست علمی و تدریس میرزا حبیبالله رشتی بود. یکی از عللی که وی به حفظ مجالس درس خویش رغبت یافت و از ریاست حوزه دوری گزید،
[۱۷] امین، محسن، اعیان الشیعه، ج۴، ص۵۵۹، به کوشش حسن امین، بیروت، ۱۴۰۶ق/ ۱۹۸۶م.
[۱۸] رشتی، حبیبالله، بدائع الافکار، ج۱، ص۲، چ سنگی، ۱۳۱۳ق.
خلق و خوی زاهدانه
[۱۹] امین، محسن، اعیان الشیعه، ج۴، ص۵۶۰، به کوشش حسن امین، بیروت، ۱۴۰۶ق/ ۱۹۸۶م.
و پرهیز وی از جمع بود که شاید آن را از شیخ خود، ایروانی کسب نموده بود.
پس از به دست آوردن ریاست علمی حوز نجف، اصلیترین دغدغ میرزا حبیبالله تدریس بود. در این زمان طلاب علم از ایران و عراق به محضر او میشتافتند. در منابع به انبوهی شاگردان در جلسات درس وی تصریح شده است.
[۲۰] امین، محسن، اعیان الشیعه، ج۴، ص۵۶۰، به کوشش حسن امین، بیروت، ۱۴۰۶ق/ ۱۹۸۶م.
۴ – شاگردان
در شمار شاگردان میرزا نام علمای بزرگ شیعه به چشم میخورد که برخی از آنها ایناناند:
آیت الله سید محمدکاظم یزدی؛
آیت الله آقا ضیاءالدین عراقی؛
آیت الله حاج میرزا حسین نائینی؛
آیت الله شیخ شعبان دیوشلی (لنگرودی)؛
آیت الله شیخ عبدالله مازندرانی (لنگرودی)؛
آیت الله شیخ فضلالله نوری؛
آیت الله حاج آقا میر بحرالعلوم رشتی؛
آیت الله شیخ علی رشتی؛
آیت الله شیخ عبدالغنی بادکوبهای؛
آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی؛
آیت الله سید ابوالقاسم اشکوری؛
سید محمد ساروی ثقه الاسلام؛
شیخ الشریعه اصفهانی.
[۲۱] آقا بزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۱، ص۳۵۷.
[۲۲] آقا بزرگ تهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعه، ج۱، ص۱۶۷، مشهد، ۱۴۰۴ق.
[۲۳] صدر، حسن، تکمله امل الآمل، ج۱، ص۱۶۱، به کوشش احمد حسینی، قم، ۱۴۰۶ق.
[۲۴] نمازی، علی، مستدرک سفینه البحار، ج۴، ص۱۸، به کوشش حسن بن علی نمازی، قم، ۱۴۱۹ق.
از انبوه شاگردان کوشا و دانشمند محقق رشتی، بسیاری تقریرات درس ایشان را نوشتهاند که در گرامی داشت مقامشان نام برخی از آنان میآید:
سید حاج میرزا حسن همدانی، سید صادق قمی، میرزا باقر فرزند میرزا محمدعلی، شیخ حسن تویسرکانی، شیخ محمدباقر فرزند محمدجعفر بهاری همدانی، سید ابوالقاسم فرزند معصوم حسینی اشکوری…
۵ – اجازات
محقق رشتی از صدور اجازه اجتهاد به شدت پرهیز داشت و تنها برای اندکی از شاگردان برگزیده اجازه اجتهاد نگاشت. نام برخی شاگردان ارجمند وی که مفتخر به اجازه نقل روایت و اجتهادند ذکر میشود.
حاج آقا مجتهد رشت (اجازه اجتهاد)
سید عبدالکریم فرزند سید حسن اعرجی (اجازه روایت)
حاج میرزا احمد دیلارستاقی لاریجانی (اجازه اجتهاد)
سید علی آقا میری دزفولی (اجازه اجتهاد)
۶ – ویژگیهای اخلاقی
ویژگیهای اخلاقی میرزا حبیبالله رشتی او را به شخصیتی وارسته تبدیل کرد که زهدش زبانزد خاص و عام بود. در این مختصر تنها به اشارهای اکتفا شده است.
۶.۱ – زهد
در منابع از زهد حبیبالله بسیار سخن رفته، و تصریح شده کـه وی از قبول هدایای اصحاب قدرت پرهیز داشته است.
[۲۵] امین، محسن، اعیان الشیعه، ج۴، ص۵۵۹، به کوشش حسن امین، بیروت، ۱۴۰۶ق/ ۱۹۸۶م.
بهجز جایگاه علمی، طریق او در زندگی، سبب دیگری برای شهرت فراوان او در عراق و ایران بود، چنانکه وقتی در ۱۳۰۲ق در سفری زیارتی به خراسان وارد شد، مورد احترام مردم و دربار ناصرالدین شاه قرار گرفت. در همین زمان از سوی مردم از شیعه و حتی اهل سنت اموال فراوانی به وی پیشکش شد.
[۲۶] امین، محسن، اعیان الشیعه، ج۴، ص۵۵۹، به کوشش حسن امین، بیروت، ۱۴۰۶ق/ ۱۹۸۶م.
۶.۲ – چشمپوشی از سهم ارث
میرزا حبیبالله پس از مرگ پدرش که حاکم منطقه بود برای پاسداشت مقامش به گیلان سفر نمود اما اختلاف برادران بر میراث پدری موجب بازگشت او به نجف اشرف شد. او با اینکه زندگی بسیار فقیرانهای داشت از سهم ارث چشم پوشید. میرزای رشتی پس از رسیدن به نجف، برای تأمین معاش، بتدریج لوازم زندگی را یکی پس از دیگری فروخت به گونهای که درگرمای طاقت فرسای تابستان از خرید آب نیز عاجز بود.
۶.۳ – یاد خدا
یاد خدا در جان میرزا حبیبالله چنان عجین شده بود که از هر فرصتی برای ذکر و تسبیح و قرائت قرآن کریم بهره میجست. حتی هنگامی که برای تدریس به سوی حرم مطهر میرفت وضو میگرفت و سوره یس را در راه از حفظ میخواند تا به در قبله صحن امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) میرسید، خواندن سوره را در کنار آرامگاه استاد خود شیخ انصاری (ره) به پایان میرسانید.
[۲۷] کفایی، عبدالحسین، مرگی در نور، ص۸۲.
[۲۸] مختاری، رضا، سیمای فرزانگان، ج۳، ص۲۶۶.
۶.۴ – دقت و احتیاط
میرزا حبیبالله در دقت و احتیاط ضرب المثل بود. همین امر وی را از پاسخگویی سریع و بدون تحقیق باز میداشت.
از دیگر سو مردم را تشویق مینمود تا استفتائات خود را به میرزای شیرازی ارجاع دهند. نوشتهاند پس از پایان ماه رمضان برای اثبات اولین روز شوال بیش از ۴۰ نفر شهادت دادند و او فرمود «نزدیک قطع شده است» کنایه از اینکه هنوز برایم قطعی و یقین نشده است.
[۲۹] امین، محسن، اعیان الشیعه، ج۴، ص۵۵۹.
۶.۵ – ادب
میرزا حبیبالله در ادب نیز ممتاز بود. آنگاه که جان به حضرت عزرائیل میسپرد، هرچه پایش را رو به قبله دراز میکردند او پای خود را جمع میکرد و چیزی نمیگفت. چون چند بار این کار تکرار شد، از او علت را پرسیدند، به زحمت فرمود: «چون وضو ندارم پایم را رو به قبله دراز نمیکنم».
[۳۰] مختاری، رضا، سیمای فرزانگان، ج۳، ص۲۷۴.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 