پاورپوینت کامل انتقاد امام علی از خلفا (دیدگاه مرتضی مطهری) ۵۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل انتقاد امام علی از خلفا (دیدگاه مرتضی مطهری) ۵۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل انتقاد امام علی از خلفا (دیدگاه مرتضی مطهری) ۵۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل انتقاد امام علی از خلفا (دیدگاه مرتضی مطهری) ۵۱ اسلاید در PowerPoint :

پاورپوینت کامل انتقاد امام علی از خلفا (دیدگاه مرتضی مطهری) ۵۱ اسلاید در PowerPoint

حضرت علی (علیه‌السّلام) درباره خلفاء انتقاداتی داشته که در بعضی از کتب نقل شده است و شهید مطهری انتقادات حضرت علی (علیه‌السّلام) درباره خلفاء را غیرقابل انکار می‌داند و نظریات خود را در این‌باره اعلام داشته است.

فهرست مندرجات

۱ – دیدگاه شهید مطهری از انتقاد علی
۱.۱ – جریان انتقاد از زبان ابن ابی‌الحدید
۱.۲ – انتقاد از ابوبکر در خطبه شقشقیه
۲ – انتقادات به عمر
۲.۱ – خشونت و غلظت عمر
۲.۲ – شتابزدگی در رای
۳ – عدم ستایش امام علی از خلفا
۳.۱ – ایراد حقانیّت و مظلومیت حضرت در خطبه‌ها
۳.۲ – رد سیره شیخین
۳.۳ – انتقاد شدید با عملکرد خلفا
۴ – پانویس
۵ – منبع

۱ – دیدگاه شهید مطهری از انتقاد علی

شهید مطهری می‌گوید: «انتقاد علی (علیه‌السّلام) از خلفاء غیرقابل انکار است، و طرز انتقاد آن حضرت آموزنده است، انتقادات علی (علیه‌السّلام) از خلفاء احساساتی و متعصبانه نیست.

۱.۱ – جریان انتقاد از زبان ابن ابی‌الحدید

ابن ابی‌الحدید از یکی از معاصرین مورد اعتماد خودش معروف به ابن‌عالیه نقل می‌کند که گفته:
در محضر اسماعیل بن علی حنبلی، امام حنابله بودم که مسافری از کوفه به بغداد مراجعت کرده بود، اسماعیل از مسافرتش و از آنچه در کوفه دیده بود از او پرسید.
او در ضمن نقل وقایع، با تاسف زیاد جریان انتقادهای شدید شیعه را در روز غدیر از خلفاء اظهار می‌کرد، فقیه حنبلی گفت: تقصیر آن مردم چیست؟ این در را خود علی (علیه‌السّلام) باز کرد، آن مرد گفت: پس تکلیف ما در این میان چیست؟
آیا این انتقادها را صحیح و درست بدانیم، یا نادرست؟ اگر صحیح بدانیم یک طرف را باید رها کنیم، و اگر نادرست بدانیم طرف دیگر را؟
اسماعیل با شنیدن این پرسش از جا حرکت کرد و مجلس را به هم زد، همین قدر گفت: این پرسشی است که خود من هم تاکنون پاسخی برای آن پیدا نکرده‌ام.

البته شهید مطهری عبارت ابن ابی‌الحدید را خیلی محترمانه ترجمه کرده، بد نیست عین کلمات وی را مرور کنیم:
قال له: یا سیّدی لو شاهدت یوم الزیاره یوم الغدیر، وما یجری عند قبر علی بن ابی طالب من الفضائح والاقوال الشنیعه وسبّ الصحابه جهاراً باصوات مرتفعه، من غیر مراقبه ولا خیفه! فقال اسماعیل: ایّ ذنب لهم! واللّه ما جراهم علی ذلک، ولا فتح لهم هذا الباب الا صاحب ذلک القبر! فقال ذلک الشخص: ومن صاحب القبر؟ قال: علی بن ابی طالب! قال: یاسیّدی، هو الذی سنّ لهم ذلک؟ وعلّمهم ایّاه؟ وطرقهم الیه؟ قال: نعم واللّه. قال: یا سیّدی فان کان محقّاً فمالنا ان نتولّی فلاناً وفلاناً! وان کان مبطلاً فمالنا نتولّاه! ینبغی ان نبرا امّا منه، او منهما.
قال ابن عالیه: فقام اسماعیل مسرعاً، فلبس نعلیه، وقال: لعن اللّه اسماعیل الفاعل، ان کان یعرف جواب هذه المساله، ودخل دار حرمه، وقمنا نحن وانصرفنا.

[۱] ابن ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۹، ص۳۰۸.

۱.۲ – انتقاد از ابوبکر در خطبه شقشقیه

آنگاه شهید مطهری می‌نویسد:
انتقاد از ابوبکر به صورت خاص در خطبه شقشقیه آمده است و در دو جمله خلاصه شده است:
اول: اینکه او به خوبی می‌دانست من از او شایسته ترم و خلافت جامه‌ای است که تنها بر‌ اندام من راست می‌آید، او با اینکه این را به خوبی می‌دانست چرا دست به چنین اقدامی زد، من در دوره خلافت، مانند کسی بودم که خار در چشم یا استخوان در گلویش بماند:
اما واللّه لقد تقمّصها ابن ابی قحافه و انّه یعلم انّ محلّی منها محلّ القطب من الرحی.

به خدا قسم، پسر ابو قحافه پیراهن خلافت رابه تن کرد در حالی که خود می‌دانست محور این آسیا منم.

دوم: اینکه چرا خلیفه پس از خود را تعیین کرد، خصوصاً اینکه او در زمان خلافت خود یک نوبت از مردم خواست که قرار بیعت را اقاله کنند و او را از نظر تعهدی که از این جهت بر عهده‌اش آمده آزاد گذارند، کسی که در شایستگی خود برای این کار تردید می‌کند و از مردم تقاضا می‌نماید استعفایش را بپذیرند، چگونه است که خلیفه پس از خود را تعیین می‌کند.
واعجبا بینا هو یستقیلها فی حیاته اذ عقدها لآخر بعد وفاته….
پس از بیان جمله بالا علی (علیه‌السّلام) شدیدترین تعبیراتش را درباره دو خلیفه که ضمناً نشان دهنده ریشه پیوند آنها با یکدیگر است، بکار می‌برد، می‌گوید:
«لشدّ ما تشطّرا ضرعیها». با هم به قوت و شدت، پستان خلافت را دوشیدند.

۲ – انتقادات به عمر

انتقاد نهج البلاغه از عمر به شکل دیگر است، علاوه بر انتقاد مشترکی که از او و ابوبکر با جمله «لشدّ ما تشطّرا ضرعیها» شده است، یک سلسله انتقادات با توجه به خصوصیات روحی و اخلاقی او انجام گرفته است علی (علیه‌السّلام) دو خصوصیت اخلاقی عمر را انتقاد کرده است:

۲.۱ – خشونت و غلظت عمر

خشونت و غلظت او، عمر در این جهت درست در جهت عکس ابوبکر بود عمر اخلاقاً مردی خشن و درشتخو و پر هیبت و ترسناک بوده است.
ابن ابی‌الحدید می‌گوید: اکابر صحابه از ملاقات با عمر پرهیز داشتند ابن‌عباس عقیده خود را درباره مساله «عول» بعد از وفات عمر ابراز داشت، به او گفتند: چرا قبلاً نمی‌گفتی؟ گفت: از عمر می‌ترسیدم.
«دِرّه عمر» یعنی تازیانه او مَثَل بود تا آنجاکه بعد گفتند: «درّه عمر اهیب من سیف حجّاج» یعنی تازیانه عمر از شمشیر حجاج مهیب تر بود، عمر با زنان خشونت بیشتر داشت، زنان از او می‌ترسیدند.

۲.۲ – شتابزدگی در رای

دیگر از خصوصیات روحی عمر که در کلمات علی (علیه‌السّلام) مورد انتقاد واقع شده، شتابزدگی در رای و عدول از آن و بالنتیجه تناقض‌گویی او بود، مکرر رای صادر می‌کرد و بعد به اشتباه خود پی می‌برد و اعتراف می‌کرد.
امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) عمر را به همین دو خصوصیت که تاریخ سخت آن را تایید می‌کند مورد انتقاد قرار می‌دهد یعنی خشونت زیاد او به حدی که همراهان او از گفتن حقایق بیم داشتند و دیگر شتابزدگی و اشتباهات مکرر و سپس معذرت‌خواهی از اشتباه.
درباره قسمت اول می‌فرماید:
فصیّرها فی حوزه خشناء یغلظ کلمها ویخشن مسّها… فصاحبها کراکب الصعبه ان اشنق لها خرم، وان اسلس لها تقحّم.

یعنی ابوبکر زمام خلافت را در اختیار طبیعتی خشن قرار داد که آسیب رساندن‌هایش شدید، و تماس با او دشوار بود… آنکه می‌خواست با او همکاری کند مانند کسی بود که شتری چموش و سر مست را سوار باشد، اگر مهارش را محکم بکشد بینی‌اش را پاره می‌کند و اگر سست کند به پرتگاه سقوط می‌نماید.
و درباره شتابزدگی و کثرت اشتباه و سپس عذرخواهی او می‌فرماید:
ویکثر العثار فیها والاعتذار منها.

لغزش‌هایش و سپس پوزش‌خواهیش از آن لغزش‌ها فراوان بود.

۳ – عدم ستایش امام علی از خلفا

سپس شهید مطهری درباره جمله‌هایی که ضمن خطبه ۲۲۶ آمده، مبنی بر ستایش حضرت از شخصی تحت عنوان «فلان» که بعضی از شراح نهج البلاغه گفته‌اند مقصود عمر بن الخطاب است که به جد، یا به تقیه صادر شده است، بحث کرده و در پایان فرموده:
جمله‌های بالا، نه سخن علی است و نه تاییدی از ایشان است نسبت به گوینده اصلی که زنی بوده است، و سیدرضی که این جمله‌ها را ضمن کلمات نهج البلاغه آورده است دچار اشتباه شده است.

[۲] مطهری، مرتضی، سیری در نهج البلاغه، ۱۵۶ تا ۱۶۴.

و نیز در مقدمه کتاب امامت و رهبری می‌نویسد: علی (علیه‌السّلام) از اظهار و مطالبه حق خود و شکایت از ربایندگان آن خودداری نکرد و آن را با کمال صراحت ابراز داشت و علاقه به اتحاد اسلامی را مانع آن قرار نداد، خطبه‌های فراوانی در نهج البلاغه شاهد این مدعاست.
شخصاً هیچ پستی را از هیچیک از خلفا نمی‌پذیرد، نه فرماندهی جنگ و نه حکومت یک استان و نه امارت الحاج و نه یک چیز دیگر از این قبیل را، زیرا قبول یکی از این پست‌ها به معنای صرف نظر کردن او از حق مسلم خویش است.

[۳] مطهری، مرتضی، امامت و رهبری، ص۲۰ – ۲۱.

۳.۱ – ایراد حقانیّت و مظلومیت حضرت در خطبه‌ها

چگونه می‌شود علی (علیه‌السّلام) کار آنان را بستاید و حال آنکه در هر خطبه‌ای ایراد می‌نمود بحث حقانیّت

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.