پاورپوینت کامل الهی‌نامه پندنامه اسرارنامه ۳۸ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل الهی‌نامه پندنامه اسرارنامه ۳۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل الهی‌نامه پندنامه اسرارنامه ۳۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل الهی‌نامه پندنامه اسرارنامه ۳۸ اسلاید در PowerPoint :

محتویات

۱ ساختار
۲ گزارش محتوا
۳ اسرار نامه
۴ پندنامه
۵ وضعیت کتاب
۶ منابع مقاله

ساختار

الهى‌نامه شامل ۲۲ مقاله و یک خاتمه و اسرارنامه شامل ۱۸ مقاله و یک خاتمه مى‌باشد. پندنامه نیز با نعت پیامبر(ص) شروع شده و با اشعارى در پند و نصیحت و ذکر اوصاف حسنه و رذیله ادامه پیدا کرده است.

گزارش محتوا

الهى‌نامه، در قالب مثنوى و داراى ۷۲۹۲ بیت است که حکایت‌هاى فراوانى را شامل مى‌شود. الهى‌نامه مجموعه‌اى از اندرزهاى پادشاه به فرزندان است که با تمثیل‌هاى شیرین، آنان را رهنمون مى‌گردد.

اگر شاهزادگان پند گرفته در الاهى‌نامه و آرزوهاى هرکدام از ایشان را درنظر آوریم و پاسخى را که پدر به هرکدام از ایشان مى‌دهد مورد تأمل قرار دهیم، درمى‌یابیم که درین منظومه، عطار همان پیام ژرف و شگرف را به اسلوبى دیگر بر بشریّت عرضه مى‌دارد. شش پسر پادشاه، که هرکدام آرزویى بزرگ و محال در سر مى‌پرورانند، هرکدام، یکى از وجوه روانشناسى انسان را با سخنان و خواست‌هاى خود بیان مى‌کنند.

عطار درین منظومه کوشیده است که در آن سوى هرکدام از آرزوهاى محال انسان، که حاصل تخیّل قرن‌ها و قرن‌هاست، به انسان بیاموزد که اگر حقیقت هرکدام ازین آرزوها را خواستارى، در درون خویش باید آن را بجویى. عطار تقریبا نخستین عارف و شاعرى است که از عناصر اساطیر ملى ایران بهره‌اى شگرف برده و از این داستان‌ها رمزهایى پرداخته در جهت پیام روحانى خویش و درین زمینه تصریح مى‌کند که تو نیازمند پیر و مرشدى هستى تا آن مرد کامل بیاید و همان‌گونه که رستم، بیژن را از چاه افراسیاب رهایى بخشید، تو را از چاه نفس خود رهایى دهد و از ترکستان پرمکر طبیعت متوجّه ایران شریعت کند.

ظاهرا عطار نخستین شاعرى است که به جانب رمزى و عارفانه «جام‌جم» پرداخته است و همه شاعرانى که پس از او آمده‌اند، درین میدان هم وام‌دار اویند.

در داستان شماره یک مقاله چهارم، چنین آمده است که وقتى سرپاتک، صندوق رازآمیز را گشود و کتابى را که حاوى رازهاى حکیم بود به دست آورد و با خواندن عزایم و خط کشیدن به گرد خویش کوشید که با شاهزاده پریان دیدار کند، بعد از چهل روز «پرى‌زادى دل‌افروز» آشکار شد. گفتگویى میان حکیم و پرى‌زادى که بر او ظاهر شده است، اتفاق مى‌افتد که پرى‌زاد مى‌گوید «من همان نفس توام که از آغاز همواره با تو بوده‌ام»، حکیم مى‌پرسد: «آنچه من دانسته‌ام و گفته‌اند این است که نفس، در مظاهرى از نوع سگ و خوک و مار، نمودار مى‌شود اما تو زیباى زمین و آسمان هستى و با این همه جمال و خوبى که در توست، تو را به نفس هیچ‌کس شباهتى نیست» در اینجا پرى‌زاده پاسخ مى‌دهد که اگر من نفس امّاره باشم از خوک و سگ هم بدترم ولى وقتى بدل به نفس مطمئنه شوم از حق تعالى خطاب «ارْجِعِى» به سوى من مى‌آید. اهل ایمان مرا امّاره مى‌خوانند تا آنگاه که «شیطان من» مسلمان گردد. آنگاه که شیطان درون من مسلمان گردید همه کارها به سامان خواهد بود.

شاهزاده دومین که در جستجوى جادوى آموختن است، گرفتار آرزویى اهریمنى است و مغلوب احساس شیطان‌پرستى خویش. عطار در مرکز آموزش‌هاى حکایات این مقاله، زبان‌هاى دنیاپرستى را تصویر مى‌کند و این‌که چنین مردمانى زندانى سگ نفس خویش‌اند و در چاه افراسیاب نفس.

شاهزاده سومین که خواستار جام‌جم است، وقتى آرزوى خود را با پدر در میان مى‌گذارد، پدر او را ازین آرزو برحذر مى‌دارد که میل تو به جام‌جم، حاصل جاه‌طلبى توست تا دیگران را از خویشتن فروتر بینى و خود را از همه برتر.

شاهزاده چهارمین که خواستار آب زندگى و جاودانگى و بى‌مرگى است، از آن روى مورد عتاب پدر قرار مى‌گیرد که مطلوب او نشانه طول امل و آرزوهاى دراز است. در مجموع حکایات این مقاله همه تحذیر آدمى است از طول امل و فراخى میدان آرزوها.

در داستان اسکندر و جویندگى آب حیات، عطار به خواننده خویش یادآور مى‌شود که این همه سخن که درباره آب زندگى گفته‌اند، چیزى نیست بجز علمى که در اندرون تو حاصل آید. پس آب حیات را بیرون از وجود خویش نخواهى یافت.

شاهزاده پنجمین که خواهان انگشترى سلیمان است، وقتى آرزوى خود را به پدر عرضه مى‌دارد ازان روى مورد نکوهش پدر قرار مى‌گیرد که او خواستار پادشاهى و سلطنت و فرمان راندن بر جنّ و انس شده است و چنین پادشاهیى که سلیمان داشت، بنیادش بر باد است.

شاهزاده ششمین که خواستار کیمیاست، مطلوب خویش را نزد پدر بدین‌گونه توجیه مى‌کند که با داشتن کیمیا مى‌توان فقر را از چهره زمین سترد و همگان را غنا بخشید.

پاسخ پدر به این شاهزاده نیز همین است که کیمیاخواهى تو نتیجه حرص و آزمندى است و آز را خاک سیر تواند کرد.

آنگاه خاتمه کتاب آغاز مى‌شود که مقاله‌اى است مستقل و بیشتر گزارش حالات شخصى عطار و تأملات اوست درباره شعر و شاعرى‌اش و نوعى راز و نیاز با حق تعالى و عذر تقصیر به پیشگاه او.

در ساختار الاهى‌نامه نوعى تازگى را مى‌توانیم در نظر آوریم و آن برخوردى است که عطار با مفاهیمى از قبیل نفس، شیطان، عقل، علم، فقر و توحید دارد که اینان فرزندان خلیفه‌اند و شاهزادگان.

در ساختار اصل و کلان پیرنگ الاهى‌نامه، یک چیز چشم‌گیر وجود دارد که نمادى است.از ساختار جامعه پدرسالار که هرچه از سوى پدر گفته مى‌شود، «فصل الخطاب» همه حرف‌هاست. به همین دلیل با اندک استدلالى که فرزندان و شاهزادگان در برابر پادشاه یا خلیفه طرح مى‌کنند، گفتگو به سود پادشاه یا در جهت اراده و تشخیص پدر، به پایان مى‌رسد. تقریبا تصویرى است از فهم دینى جهان و جلوگیریى که چنین فهمى، در قدیم، از جستجو در امور ممنوعه دارد. نیز تصویرى است از اینکه «پیر را بگزین و عین راه دان» و این‌که حقایق وجود را فقط باید از زبان اولیا و پیران آموخت و هیچ‌کس نباید خود به اندیشیدن خطر کند.

این شیوه «داستان در داستان» که اسلوب رایجى است در ادبیات قرن ششم و هفتم ادبیات فارسی، چه در نظم و چه در نثر، ظاهرا متأثر است