پاورپوینت کامل منظور از طریقت، حقیقت و شریعت ۴۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل منظور از طریقت، حقیقت و شریعت ۴۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل منظور از طریقت، حقیقت و شریعت ۴۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل منظور از طریقت، حقیقت و شریعت ۴۲ اسلاید در PowerPoint :

پاورپوینت کامل منظور از طریقت، حقیقت و شریعت ۴۲ اسلاید در PowerPoint

کلیدواژه:عرفان،طریقت،حقیقت،شریعت.
پرسش:در مطالعه ی کتاب های اخلاقى – عرفانى، به اصطلاحات “شریعت”، “طریقت” و “حقیقت” برخورد کردم. لطفاً این اصطلاحات را توضیح دهید.
پاسخ :

فهرست مندرجات

۱ – مقدمه
۲ – توضیح عزیزالدین نسفی
۳ – تذکر
۴ – توضیح سیدحیدرآملی
۵ – توضیح شهید مطهری
۵.۱ – توضیح بیشتر
۶ – توضیح علامه حسن زاده
۷ – توضیح امام خمینی
۸ – منابع برای مطالعه بیشتر
۹ – پانویس
۱۰ – منبع

مقدمه

از نظر عرفان و عرفای اسلام ، انسان سالک موجودى است که با قدم سیر و سلوک به اصل و جایگاهى که از آن جا آمده است، باز مى‌ گردد و با از بین رفتن دورى و فاصله‌ با ذات حق، در بساط قرب الهی از خود فانى شده و به او باقى مى‌ گردد “یا ایها الانسان انّک کادح الى ربّک کدحاً فملاقیه”: اى انسان، حقّاً که تو به سوى پروردگار خود به سختى در تلاشى، و او را ملاقات خواهى کرد.
رسیدن به “حقیقت” کمال انسان و مقام قرب الهی با دست یابى به باطن “شریعت” که همان “طریقت” است، ممکن خواهد شد. از این رو، در کلمات اهل عرفان، با تعبیرات “شریعت” و “طریقت” و “حقیقت” مواجه مى‌ شویم.

توضیح عزیزالدین نسفی

عزیزالدین نسفى که از عرفاى نیمه ی دوم قرن هفتم مى‌ باشد، در کتاب “الانسان الکامل” خود مى‌ نویسد: “شریعت، گفتِ انبیاست و طریقت، کردِ انبیاست و حقیقت دیدِ انبیاست. سالک باید که اوّل از “علم شریعت” آن چه ما لابدّ است بیاموزد و یاد گیرد و آن گاه از “عمل طریقت”، آن چه ما لابدّ است، به جاى آورد تا از ” انوار حقیقت ” به قدر سعى و کوشش وى روى نماید.
هر که قبول مى‌ کند آن چه پیغمبر وى گفته است، از “اهل شریعت” است و هر که به جاى مى‌ آورد آن چه پیغمبر وى کرده است، از “اهل طریقت” است و هر که مى‌ بیند آن چه پیغمبر وى دیده است از “اهل حقیقت” است. آن طایفه که هر سه دارند، کاملانند و ایشانند که پیشواى خلایقند و آن طایفه که هیچ ندارند از این سه، ناقصانند و ایشانند که از بهایمند،« و در حقیقت بسیارى از جنیان و آدمیان را براى دوزخ آفریده‌ ایم (چراکه) دل‌هایى دارند که با آن (حقایق را) دریافت نمى‌ کنند و چشمانى دارند که با آن‌ها نمى‌ بینند و گوش‌هایى دارند که با آن‌ها نمى‌ شنوند. آنان همانند چهارپایان بلکه گمراه‌ ترند».

تذکر

البته، در بخش شریعت، عرفاى اسلام سخنانى دارند که ممکن است بر ضد مقررات فقهى تلقى شود.

توضیح سیدحیدرآملی

عارف نامدار جهان تشیّع ، مرحوم سید حیدر آملی براى رفع توهم مغایرت و ضدیّت مراتب سه گانه ی شریعت و طریقت و حقیقت، به بیان این مراتب مى‌ پردازد و آنان را اسم‌ هاى مترادفى مى‌ داند که بر یک واقعیت، صادقند، ولى به اعتبارهاى مختلف و در واقع و نفس الامر آنان را بدون اختلاف مى‌ داند. در بخشى از سخنان خود چنین مى‌ گوید: “… و زمانى که محقق شد این مطلب، پس بدان که “شریعت”، اسم است که از براى راه‌هاى الاهى وضع شده است که مشتمل بر اصول و فروع آن راه‌ها و رخصت‌ها و عزیمت‌هاى آن و نیکو و نیکوترین آنها است و “طریقت” عبارت است از اخذ و گرفتن نیکوترین و با قوام‌ترین آنها، و هر مسلک و روشى که انسان به بهترین و نیکوترین و با قوام‌ترین و محتاط ترین آن را بپیماید، “طریقت” نامیده مى‌ شود، چه از جهت گفتار و چه از جهت افعال و چه از جهت صفت و حال. و اما “حقیقت” پس آن، اثبات چیزى است کشفاً یا عیاناً یا حالاً و وجداناً… و شهادت مى‌ دهد به همگى آن، قول نبى اکرم (صلی الله علیه وآله)، به حارثه و آن این که فرمود: اى حارثه چگونه صبح کردى؟ حارثه گفت: صبح کردم در حالى که به حقیقت مؤمن مى‌ باشم…”.
وی در ادامه ی کلمات خود مى‌ گوید: “… پس ایمان او به غیب، حق است و “شریعت” و کشف و دریافت او بهشت و دوزخ و عرش را، “حقیقت” است و زهد او در دنیا و بیدارى او در شب‌ها و تشنگى او “طریقت” است…، و از این کشف، در مراتب ذکر شده، خبر داد خداى تعالى در کتاب خود به “کلاّ لو تعلمون علم الیقین لترون الحجیم ثم لترونها عین الیقین”: یعنى نه چنان است، اگر بدانید به یقین هر آینه ببینید دوزخ را، پس هر آینه خواهید دید آن را به چشم یقین و در آیه ی دیگر مى‌فرماید: “و اِنّ هذا لهو حق الیقین”: و به درستى که این همان حق الیقین است. چون مرتبه‌ى اول که ” علم الیقین ” باشد، به منزله‌ “شریعت” است و مرتبه‌ دوم که ” عین الیقین ” باشد به منزله‌ “طریقت” است و مرتبه‌ سوم که ” حق الیقین ” باشد به منزله‌ “حقیقت” است… .”

توضیح شهید مطهری

شهید عالیقدر و فیلسوف بزرگ مرتضی مطهری در مورد این سه واژه چنین بیان مى‌دارد:
“یکى از موارد اختلاف مهم میان عرفا و غیر عرفا، خصوصاً فقها، نظریه ی خاص عرفا در باره ی شریعت و طریقت و حقیقت است…. فقها همین قدر مى‌ گویند: در زیر پرده ی شریعت (احکام و مقررات) یک سلسله مصالح نهفته است و آن مصالح به منزله ی علل و روح شریعت… است، اما عرفا معتقدند که مصالح و حقایقى که در تشریع احکام نفهته است، از نوع منازل و مراحلى است که انسان را به مقام قرب الاهى و وصول به حقیقت سوق مى‌ دهد. عرفا معتقدند که باطن شریعت “راه” است و آن را “طریقت” مى‌ خوانند و پایان این راه حقیقت است….؛ یعنى یکى ظاهر است و دیگرى باطن و سومى باطن باطن.”

توضیح بیشتر

به بیان دیگر، انسان چه بخواهد و چه نخواهد، در حال سیر و تحول است، حال اگر این سیر و تحول را با شرع منطبق نماید، با هر قدمى به سوى انسانیت و دست یابى به حقیقت نزدیک تر مى‌ شود، بلکه به همان اندازه انسان‌تر و کاشف حقیقت مى‌گردد تا آن جا که به مقام “قرب الاهى” رسیده و خداگونه مى‌ شود و تمامى شک‌ها و شبهه‌ ها از دلش پاک و تمامى نقایص و رذایل از صفحه‌ وجودش محو گشته و خود آیینه ی خدا نما مى‌ گردد و مى‌ تواند در این مسیر دستگیر سایرین شود. پس عمل به شریعت، طریقت است و ثمره و نتیجه‌ طریقت، حقیقت است.
لکن چون کم و کیف اعمال انسان‌ها و نیت‌ها و ایمانشان متفاوت است، ثمربخشى این طریقت و دست یابى به حقیقت در افراد متفاوت است به گونه‌ اى که در برخى افراد چنان که باید و شاید نمودى ندارد و در انسان‌هاى کامل چون نبى‌ اکرم (صلی الله علیه وآله) و امامان معصوم (‌علیهم السلام) اوج آن متبلور مى‌ گردد.
از آن جا که خداوند متعال، حکیم است هیچ موجودى، از جمله انسان‌ها را بیهوده و بى‌ هدف نیافریده است. هدف موجودات طبیعى با سیر جبرى آنها و کمال موجودات مجرد (فرشتگان و…) به طور دفعى با افاضه‌ الاه

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.