پاورپوینت کامل کشتار در قیام امام مهدی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل کشتار در قیام امام مهدی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل کشتار در قیام امام مهدی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل کشتار در قیام امام مهدی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
پاورپوینت کامل کشتار در قیام امام مهدی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
کلیدواژه: قیام امام مهدی، امامت.
پرسش: اختلاف احادیث در مورد پاورپوینت کامل کشتار در قیام امام مهدی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint (علیهالسّلام) چگونه برطرف میشود و به چه جمعبندی میتوان رسید؟
فهرست مندرجات
۱ – مقدمه
۱.۱ – حکمت تاخیر در قیام امام مهدی
۱.۱.۱ – گستره انسانی و جغرافیایی
۱.۱.۲ – زمینه فرهنگی و سیاسی
۱.۲ – معیار قرآن در شدت برخورد با مخالفان
۱.۲.۱ – اختصاص کرامت الهی به انسان
۱.۲.۲ – تعامل مناسب با افراد جامعه
۲ – احادیث کشتار
۲.۱ – فضای صدور
۳ – انواع احادیث کشتار در قیام مهدوی
۳.۱ – جنگ با فتنهگران همراه با شمشیر
۳.۱.۱ – صاحب سیف
۳.۱.۲ – میراث پیامبر
۳.۱.۳ – نشانه ظهور
۳.۱.۴ – هشت ماه با شمشیر
۳.۱.۵ – میراثدار سنت
۳.۱.۶ – جفر سرخ
۳.۱.۶.۱ – روایت ابیالعلاء
۳.۱.۶.۲ – روایات رفید
۳.۱.۷ – معنای السیف
۳.۱.۷.۱ – نکته اول
۳.۱.۷.۲ – نکته دوم
۳.۱.۷.۳ – نکته سوم
۳.۱.۷.۴ – نکته چهارم
۳.۲ – جنگ مسلحانه با فتنهگران
۳.۲.۱ – مفهوم فتنه در روایت
۳.۲.۲ – شرط مقابله با فتنه
۳.۳ – گردنزدن مخالفان
۳.۳.۱ – روایات از امام باقر
۳.۳.۲ – بررسی سندی روایت
۳.۳.۳ – مفهوم ضرب اعناق
۳.۴ – عدم ترحم امام مهدی
۴ – پانویس
۵ – منبع
مقدمه
تبیینهای سست و شبهه افکنیهای مغرضانه علیه اصل امامت و به دنبال آن، قیام امام مهدی (علیهالسّلام)، در ذهن مخاطبان ناآگاه، چهرهای دهشتناک از آن، ترسیم و باورهای نااستواری را در باره اهداف و عملکرد امام نزد آنان شیوع داده است. از جمله آنها میتوان به افراط برخی تحلیلگران در توصیفِ شدّت و رحمت عملکرد امام مهدی (علیهالسّلام) با مخالفان در متون شیعی اشاره کرد. در بخشی از این متون، قیام مهدوی از نگاه برخی از نحلهها، چنان مسالمتآمیز توصیف شده که خونی در آن ریخته نخواهد شد. (این پندار، به مرجئه نسبت داده شده که درباره چگونگی قیام مهدی، چنین اعتقاد داشتند: «انَّهُ اذا کانَ ذلِکَ استَقامَت لَهُ الاُمورُ فَلا یُهَریقُ مِحجَمَهَ دَمٍ») در برخی دیگر، شدّتِ تعامل امام مهدی (علیهالسّلام) چنان تصویر شده که در مظهر رحمت بودن و نسبت ایشان با خاندان وحی، تردید خواهد شد(حَتّی تَقولَ قُرَیشٌ: لَو کانَ هذا مِن وُلدِ فاطِمَهَ لَرَحِمَنا) یا هماره وی را همراه با شمشیر توصیف کردهاند.
با تکیه بر متون حدیثی نوع اخیر، وقوع کشتارهای انسانی، یکی از ویژگیهای قیام امام مهدی (علیهالسّلام)، پیشبینی و تصویری خشونتگرا از ظهور ایشان ادّعا شده است که با الزام سیاسی و راهبرد نظامی، سعی در سلطه یافتن بر مخالفان خود دارد. مسئله اصلی در این پژوهش، بررسی و تحلیل اینگونه متون حدیثی است.
ضروری است که پیش از ورود به ارزیابی سندی و محتوایی این احادیث، به نکات ذیل بهعنوان مبانی بحث، توجّه داشته باشیم:
حکمت تاخیر در قیام امام مهدی
در ارتباط با فرآیند پدیداری قیام مهدوی باید به دو عنصر مهم و مؤثّر در آن توجّه داشت که بدون لحاظ هر یک، هرگونه تحلیلی، ناتمام خواهد بود:
گستره انسانی و جغرافیایی
دامنه قیام امام مهدی (علیهالسّلام)، تمام مرزهای جغرافیایی کرهزمین و همگی اقوام و ملل انسانی را شامل میشود. این گستردگی در قلمروی انسانی و جغرافیایی در چگونگی پیشبرد قیام، تاثیر جدّی دارد و ضروری میسازد تا با پیش بینیهای لازم و تمهید همه جانبه لوازم، قیام به گونهای انجام پذیرد که به سلب اختیار از افراد انسانی نینجامد و پذیرش آن اجباری نبوده، از روی آگاهی و اختیار باشد.
زمینه فرهنگی و سیاسی
تحقّق اهداف قیام امام مهدی (علیهالسّلام) در قلمرو انسانی و جغرافیایی آن، منوط به آگاهی پیشین مردمان از راهبردهای فرهنگی و سیاسی آن است و این، جز با آمادگی فکری و وجود زمینههای معرفتی در مخاطبان در باره این قیام، میسور نخواهد بود.
برخی معتقدند قیام در تحقّق اهدافش، با دشواریها و چالشهای زیادی از جمله اجبار و کشتار فراوان روبهرو خواهد شد؛ زیرا بدون زمینه فرهنگی و سیاسی، بسیاری از مذاهب و مکاتب، به خاطر حفظ موقعیت خود، با آن مخالفت خواهند کرد.
برای ردّ فرضیّه این گروه یعنی لزوم اجبار و کشتار فراوان، افزون بر تعارض آن با فطرت و عقل، میتوان به سیره امامان (علیهمالسّلام) استناد نمود که در صورت درستی فرض یاد شده، امامان پیشین نیز میتوانستند بدون توجّه به زمینههای فرهنگی و سیاسی جامعه اسلامی، با بهرهگیری از اعجاز یا کشتار فراوان، مخالفان حکومت اهل بیت را تحقّق بخشند. امام علی (علیهالسّلام) در خطاب به اهل کوفه، به این نکته به عنوان یکی از اصول راهبردی ائمّه (علیهمالسّلام) اشاره دارد که هیچگاه، امام معصوم برای اصلاح دیگران، مرتکب فساد نمیشود. امام (علیهالسّلام) تصریح مینماید که با علم به اینکه راه اصلاح کوفیان، تنها شمشیر است، به خاطر مستلزم بودن آن با فساد در شخص امام، بِدان اقدام نمیکند:
«انّی لَعالِمٌ بِما یُصلِحُکُم وَ یُصلِحُ اوَدَکُم وَ لکِنّی لا اری اصلاحَکُم بِاِفسادِ نَفسی؛ به خدا سوگند که دانایم به چیزی که شما را رام میگرداند و کجیتان را راست میکند؛ لیکن نمیخواهم با رام کردن شما، خود را تباه سازم.»
امام علی (علیهالسّلام) با این بیان، راهبرد امامت را در اصلاح دینی، کاملاً متمایز با کشتار و استبداد معرّفی نموده است. ازاینرو، میتوان اصلیترین حکمت تاخیر در قیام مهدوی را فراهم نشدن زمینه فرهنگی در سطح جهانی برای تحقّق آن دانست.
پس مهمترین عامل مؤثّر انسانی در رخداد این قیام، آمادگی فکری و وحدت نگرش در باره مدیریت جهان از سوی انسان کامل است و تا زمانی که این محقّق نگردد، قیام، به تأخیر خواهد افتاد و یا رخ نخواهد داد.
قرآن در آیه ۱۳ سوره رعد زیر به اصل «اراده تغییرپذیری از سوی انسان» بهعنوان یکی از سنّتهای الهی در تحوّلات فردی و اجتماعی اشاره دارد:
«لَهُ مُعَقِّباتٌ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ یَحْفَظُونَهُ مِنْ اَمْرِ اللَّهِ اِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّی یُغَیِّرُوا ما بِاَنْفُسِهِمْ وَ اِذا اَرادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوْءاً فَلا مَرَدَّ لَهُ وَ ما لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ والٍ؛ او فرشتگانی دارد که پیدرپی، او را به فرمان خدا از پیشرو و از پشت سرش پاسداری میکنند. در حقیقت، خدا حال قومی را تغییر نمیدهد تا اینکه آنان حال خود را تغییر دهند. و چون خدا برای قومی آسیبی بخواهد، هیچ برگشتی برای آن نیست و غیر از او حمایتگری برای آنان نخواهد بود.»
قیام امام مهدی (علیهالسّلام) نیز از مصادیق تامّ این تغییر است و در چارچوب سنّتهای الهی رخ خواهد داد. طبعاً با آماده شدن تودههای مردم جهت پذیرش حکومت مهدوی، تنها سران استکبار و معاندان حقاند که طعم مجازات و شمشیر امام (علیهالسّلام) را خواهند چشید.
معیار قرآن در شدت برخورد با مخالفان
ممکن است ظاهر احادیث مورد بحث، نوعی خشونتگرایی و تعاملی فاقد مهرورزی را برای امام مهدی (علیهالسّلام) تصویر کنند که با فلسفه امامت و رسالت هدایتگری امام، چندان قابل جمع به نظر نیاید و پذیرش مفهوم ظاهری آنها، تردید در صحّت صدوری این روایات را به دنبال داشته باشد. پرسش، این استکه: بر فرض صحّت صدوری و سندی این متون، مفاد این گزارهها مبتنی بر چه اصل اسلامی صادر شده است؟ بهترین منبع برای پاسخ دادن به این پرسش، آموزههای قرآنیاند که اساس سیره نبویاند.
اختصاص کرامت الهی به انسان
در آموزههای قرآنی، بر دو قاعده رفتاری در تعاملات انسانی، تاکید گردیده است. بر اساس قاعده اوّل، اختصاص کرامت الهی به انسان («وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَنی آدَمَ وَ حَمَلْناهُمْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّیِّباتِ وَ فَضَّلْناهُمْ عَلی کَثیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضیلاً؛ و به راستی، ما فرزندان آدم را گرامی داشتیم و آنان را در خشکی و دریا [بر مرکبها] بر نشاندیم و از چیزهای پاکیزه به ایشان روزی دادیم، و آنها را بر بسیاری از آفریدههای خود برتری آشکار دادیم»
نیز، برای دیدن وجوه تکریم انسان در این آیه، از میان موجودات زمینی، اقتضا میکند که اصل اوّلیه در رفتار با وی رحمت و احترام باشد. فطرت انسانی نیز ضرورت این اصل رفتاری را تایید میکند، چنانکه به پیامبران، همواره توصیه شده است که با مخاطبان خود، کریمانه و از روی رأفت برخورد کنند. («فَقُولا لَهُ قَوْلاً لَیِّناً لَعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ اَوْ یَخْشی؛ با او سخنی نرم گویید. شاید که پند پذیرد یا بترسد» و «فَبِما رَحْمَهٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ شاوِرْهُمْ فِی الْاَمْرِ فَاِذا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ اِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلینَ؛ پس به [برکتِ] رحمت الهی، با آنان نرم خو [و پُرمِهر] شدی، و اگر تندخو و سخت دل بودی، قطعاً از پیرامون تو پراکنده میشدند. پس، از آنان در گذر و برایشان آمرزش بخواه، و در کار [ها] با آنان مشورت کن، و چون تصمیم گرفتی، بر خدا توکّل کن، زیرا خداوند، توکّل کنندگان را دوست میدارد». )رفتارهای فاقد ویژگی رحمت، معلول واکنش منفی فرد در مقابل اراده الهی یا زیادهخواهی و زورگویی او در مقابل دیگران است که شرع و عقل، جواز چنین واکنشی را صادر نموده و در حقیقت، جنبه تقابلی با رفتار اینگونه افراد دارد.
تعامل مناسب با افراد جامعه
قاعده دوم بر تعامل متناسب با نگرش و عملکرد فرد در مناسبات اجتماعی تاکید دارد و خداوند در تعیین نوع تعامل پیامبران با افراد جامعه بدان استناد جسته است.
«مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذِینَ مَعَهُ اَشِدَّاءُ عَلَی الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ؛ محمّد، پیامبر خداست، و کسانی که با اویند، بر کافران، سختگیر [و] با همدیگر مهرباناند.»
این آیه، بدون مردود اعلام کردن تضادهای نگرشی در جامعه دینی، به ارائه معیار و ضابطه در تعامل با مؤمنان و کافران پرداخته است که در رسالت نبوی به عنوان قاعده بنیادی، نقش جدّی دارد. مؤمنان با کافران، با شدّت و غلظت برخورد میکنند
و آتشی سخت و سوزان، و سدّی محکم و پولادین در مقابل دشمنان میسازند؛ ولی به همدیگر مهرورزی میکنند و از روی رحمت با یکدیگر تعامل میکنند و هماره همدیگر را دوست دارند. این نوع تعامل، سیره و عملکرد ثابت آنان است و شدّت و غلظت آنان با کافران، موجب برخورد تند آنان با یکدیگر نیست. ازاینرو آیه برای دفع این توهّم به دنبال آن شدّت از رفتار توام با رحمت مؤمنان با یکدیگر خبر داده است.
برخی از مفسّران آیه: «اَذِلَّهٍ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ اَعِزَّهٍ عَلَی الْکافِرِینَ؛ [اینان] با مؤمنان، فروتن، [و] بر کافران، سرفرازند). را نظیر آیه: «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذِینَ مَعَهُ اَشِدَّاءُ عَلَی الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ؛ محمّد پیامبر خداست و کسانی که با اویند، بر کافران سخت گیر و میان خود مهرباناند» دانستهاند.
دلیل این شدّت رفتار مؤمنان، به التزام آنان به ایمان و لوازم آن از جمله دفاع از ایمان در مقابل کفر، بر میگردد که با آنچه موجب تقویت کفر و تضعیف ایمان میگردد، به شدّت برخورد میکنند. البتّه و این تقابل، در عرصه دعوت نیست؛ بلکه در هنگام درگیری و چالش، ظهور پیدا میکند. در اندیشه شیعی، قرآن و سیره نبوی، اساسنامه قیام امام مهدی (علیهالسّلام)اند و در احادیث نیز بِدانها تأکید شده است.
امام باقر (علیهالسّلام) فرمود: «اِذَا قامَ سارَ بِسِیرَهِ رَسُولِ اللَّه (صلیاللّهعلیهوآله) اِلاَّ اَنَّهُ یُبَیِّنُ آثارَ مُحَمَّدٍ؛ چون قیام کند، همچون پیامبر خدا رفتار خواهد کرد، بجز آن که آثار محمّد را بیان میکند»ازاینرو، ظاهر احادیث یاد شده، عمومیت (فراگیری مطلق) ندارند و شدّت یاد شده در تعامل مهدوی، در آنها به جریان معاندان و سران استکبار، اختصاص دارد.
احادیث کشتار
اینک در ادامه به نقد و بررسی و فضاشناسی صدور احادیثِ پاورپوینت کامل کشتار در قیام امام مهدی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint (علیهالسّلام) میپردازیم:
فضای صدور
توجّه به گوینده و مخاطب، شرایط فرهنگی و سیاسی زمان صدور یا معیارها و زمینههای صدور احادیثِ مورد بحث، میتوانند به فهم دقیق مقصود گویندگان حدیث کمک کنند. حدیث پژوهان در گفتار اسباب صدور حدیث، به نقش جدّی «آگاهی فهمنده» از ملابساتِ متن در فقه الحدیث تاکید و عدم توجّه به آن را به عنوان یکی از قرینههای غیر کلامی از آسیبهای فهم میدانند.
از لحاظ تاریخی، احادیث یاد شده به ترتیب از امام علی (علیهالسّلام)، امام باقر (علیهالسّلام) و صادق (علیهالسّلام) صادر شدهاند. از لحاظ فراوانی نیز از امام علی (علیهالسّلام)، تنها یک حدیث یافت شد؛ لیکن احادیث امام باقر (علیهالسّلام) و امام صادق (علیهالسّلام) در مقایسه با احادیث دیگر، بیشترین فراوانی را دارند و نوع آنها پرسمانی و گفتمانی است. احادیث پرسمانی، در پاسخ پرسشی بودهاند که از امامان (علیهمالسّلام) در موضوع قیام امام مهدی (علیهالسّلام)، به عمل آمده و ایشان بِدان پاسخ دادهاند.
احادیث گفتمانی نیز از باب تبیین درست عقاید مذهب و تقویت گفتمان مهدویت در جامعه شیعی و اسلامی و اصلاح نگرههای ناصواب، از امامان (علیهمالسّلام) صادر شدهاند.
دوران امامت امام باقر (علیهالسّلام) و امام صادق (علیهالسّلام) و بهطور خاص، بازه زمانی انتقال حکومت از بنیامیّه به بنیعبّاس، از یکسو، فرصت مناسبی برای این دو امام، پدید آورد تا معارف قرآنی و حدیثی را تبیین و ترویج نمایند که از جمله آنها مسئله مهدویت بوده است. از دیگر سو، این دوره بنا بر شرایط خاصّ فرهنگی و کلامی آن، همزمان با ظهور فرقههایی چون غالیه و واقفیه است که در اثر کج فهمی و کج نگریهای خود، چهره برخی از معارف اسلامی از جمله آموزه مهدویت را تیره ناک کرده بودند و در گزارههای نقلی آن، دست یازیده بودند. در مقابل، امامان (علیهمالسّلام) ضمن نقد این جریانها به تبیین آموزه اصیل ظهور مهدوی پرداختند. ازاینرو، احادیث مورد بحث میتوانند نوعی اصلاح نگرهها و پندارهای ناصواب در باب مهدویت نیز تلقّی گردند که فرقههایی آن را به نفع خود، تغییر داده و یا مصادره کرده بودند که در برخی از احادیث نیز (همانند تردید در عدم تسامح امام مهدی (علیهالسّلام) و شبهه ترحّم وی در صورت فاطمی بودنش)، «…لا یُعطیهِم الَّا السَّیفَ هَرجا هَرجا، مَوضوعا عَلی عاتِقِهِ ثَمانِیَهَ اشهُرٍ حَتّی تَقولُ قُرَیشٌ: لَو کانَ هذا مِن وُلدِ فاطِمَهَ لَرَحِمنا» بخشی از آن، انعکاس یافته است.
ازاینرو، فضای کلّی حاکم بر صدور احادیث مورد بحث، یک فضای خاصّ تاریخی و فرهنگی است که باید در تحلیل و تبیین آنها، مدّ نظر قرار بگیرد. در تک حدیث امام علی (علیهالسّلام) نیز هر چند مخاطبِ اصلی، طیف فکری و سیاسی بنیامیّه است، لیکن میتوان آن را از باب مصداق تاریخی عهد امام (علیهالسّلام) توجیه کرد و ضمن الغای خصوصیتِ تاریخی بنیامیّه، مواجهه امام مهدی (علیهالسّلام) را با هر جریان مشابه بنیامیّه، از همین نوع دانست.
انواع احادیث کشتار در قیام مهدوی
در یک طبقهبندی کلّی، احادیث مربوط به پاورپوینت کامل کشتار در قیام امام مهدی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint (علیهالسّلام) را میتوان به سه دسته «جنگ با فتنهگران»، «گردن زدن مخالفان» و «عدم ترحّم امام مهدی (علیهالسّلام).» تقسیم کرد که البتّه میزان دلالت آنها بر کشتار در قیام مهدوی، متفاوت است.
در این دسته اول (جنگ با فتنهگران)، به نبرد مسلّحانه امام مهدی (علیهالسّلام) اشاره شده است که در راستای تحقّق اسلام و زدودن شرک و مظاهر آن انجام خواهد پذیرفت. این احادیث، به دو گونه «همراهی با شمشیر» و «نبرد مسلحانه» تقسیم میشود.
جنگ با فتنهگران همراه با شمشیر
در شماری از احادیث، امام مهدی (علیهالسّلام) شخصیتی نظامی با تعبیر «شمشیر به دوش» معرّفی شده است. تعبیر «صاحب السیف»، تعبیر مشترک این دسته از احادیث در بیان همراهی امام (علیهالسّلام) با شمشیر است. شمار این احادیث در مقایسه با گونههای دیگر این احادیث، از یک فراوانی برخوردار است. احادیث، بیشتر از امام باقر (علیهالسّلام) و امام صادق (علیهالسّلام) هستند و نوع آنها پرسمانی و گفتمانی است که هم از آنان پرسش شده و هم ایشان بر عنوان «صاحب سیف» برای امام مهدی (علیهالسّلام) تأکید داشتهاند، به گونهای که چنین به نظر میآید این دو امام، تلاش داشتهاند که عنوان «صاحب سیف» را جزء القاب اختصاصی امام مهدی (علیهالسّلام) قلمداد نمایند. این دسته، خود به شش نوع ذیل، قابل تقسیم است:
صاحب سیف
در حدیثی، امام صادق (علیهالسّلام) به یک تفاوت امام مهدی (علیهالسّلام) با دیگر امامان اشاره دارند. هر چند همه امامان، قائم به امر الهی هستند، ولی دارنده شمشیر (صاحب سیف) از میان آنان، تنها امام مهدی (علیهالسّلام) است. حدیث، چنین است که امام صادق (علیهالسّلام) در پاسخ سؤال از «قائم» فرمود:
«کُلُّنا قائِمٌ بِاَمرِ اللَّهِ، واحِدٌ بَعدَ واحِدٍ حَتّی یَجیءَ صاحِبُ السَّیفِ، فَاِذا جاءَ صاحِبُ السَّیفِ جاءَ بِاَمرٍ غَیرِ الَّذی کانَ؛ همه ما، قائم به امر خداوند هستیم، یکی پس از دیگری، تا آن که صاحب شمشیر بیاید. چون او بیاید، بهگونه دیگری غیر از آنچه بوده، رفتار میکند.»
میراث پیامبر
در حدیثی، شخصیت امام مهدی (علیهالسّلام) جامع اوصاف خاصّ برخی از انبیای پیشین دانسته شده است. مطابق این حدیث، شخصیت امام مهدی (علیهالسّلام) با گزارههایی چون: ترس و نگرانی موسی (علیهالسّلام)، زندانی شدن یوسف (علیهالسّلام)، مرگنمایی عیسی (علیهالسّلام) و شمشیر محمّد (صلیاللّهعلیهوآله) توصیف شده است. ابوبصیر نقل میکند که امام باقر (علیهالسّلام) فرمود:
«فی صاحِبِ هذَا الاَمرِ اربَعُ سُنَنٍ مِن اربَعَهِ انبِیاءَ (علیهمالسّلام): سُنَّهٌ مِن موسی، وَ سُنَّهٌ مِن عیسی، وَ سُنَّهٌ مِن یوسُفَ، وَ سُنَّهٌ مِن مُحَمَّدٍ (صلیاللّهعلیهوآله)؛ فَاَمّا مِن موسی فَخائِفٌ یَتَرَقَّبُ، وَ اَمّا مِن یوسُفَ فَالحَبسُ، وَ اَمّا مِن عیسی فَیُقالُ: انَّهُ ماتَ، وَ لَم یَمُت، وَ اَمّا مِن مُحَمَّدٍ صلی اللّه علیه و آله فَالسَّیفُ»
«از چهار پیامبر، در صاحب این امر (قیام) است: سنّتی از موسی، سنّتی از عیسی، سنّتی از یوسف، سنّتی از محمّد (صلیاللّهعلیهوآله). از موسی، بیمناکی و مراقبت [همیشگی در برابر دشمن] است و از یوسف (علیهالسّلام)، در حصار [ناشناس] بودن و از عیسی (علیهالسّلام)، اینکه گفته میشود: مرده است، در حالی که نمرده است، و از محمّد (صلیاللّهعلیهوآله)، شمشیر [و قیام مسلّحانه].»
نشانه ظهور
ظهور با شمشیر، یکی از نشانههای حتمی قیام امام مهدی (علیهالسّلام) است. مفضّل بن عمر چنین نقل کرده است که:
«قُلتُ لِاَبی عَبدِ اللَّهِ (علیهالسّلام): ما عَلامَهُ القائِمِ؟ قالَ: اذَا استَدارَ الفَلَکُ، فَقیلَ: ماتَ او هَلَکَ، فی ایِّ وادٍ سَلَکَ! قُلتُ: جُعِلتُ فِداکَ، ثُمَّ یَکونُ ماذا؟ قالَ: لا یَظهَرُالّا بِالسَّیفِ؛ به امام صادق (علیهالسّلام) گفتم: نشانه قائم چیست؟ فرمود: «هنگامی که روزگار بچرخد و گفته شود: مرده یا هلاک شده و معلوم نیست که به کجا رفته است». گفتم: فدایت شوم! سپس چه روی میدهد؟ فرمود: «جز با شمشیر، ظهور نمیکند».
افزون بر نشانه ظهور با شمشیر، به دلالت التزامی، مفهوم «صاحب سیف» نیز در این حدیث برای امام مهدی (علیهالسّلام) تضمین شده است.
هشت ماه با شمشیر
یکی از نکات جالبی که در احادیث بیان شده، مدّت زمانی است که امام مهدی (علیهالسّلام) شمشیر را با خود همراه خواهد داشت. در حدیثی از امام علی (علیهالسّلام)، این مدّت، هشت ماه تعیین شده است که شمشیر بر دوش نهاده، با دشمنان خود خواهد جنگید:
«بِاَبِی ابنُ خِیَرَهِ الاِماءِ، لا یُعطیهِم الَّا السَّیفَ هَرجاً هَرجاً، مَوضوعاً عَلی عاتِقِهِ ثَمانِیَهَ اشهُرٍ؛ پدرم فدای فرزند گزیده کنیزان! جز با شمشیر و کشتار، [با جبّاران] رفتار نمیکند و شمشیرش را هشت ماه بر دوش دارد.»
میراثدار سنت
صاحب سیف، میراثدار احادیثِ معصومان است و کسی بهسان وی، دانش نقل حدیث ایشان را ندارد. امام صادق (علیهالسّلام) در برخی از احادیث، به مرجعیت و آگاهی امام مهدی (علیهالسّلام) از احادیث اهل بیت (علیهمالسّلام) به عنوان تنها فرد مطلّع از احادیث، اشاره و تأکید نموده است که در صورت عدم پرسش از ایشان، فردی دیگر تا قیام صاحب سیف را نخواهید یافت که احادیث وی را نقل کند. امام صادق (علیهالسّلام) در حدیثی میفرماید:
«سَلونی قَبلَ ان تَفقِدونی، فَاِنَّکُم ان فَقَدتُمونی لَم تَجِدوا احَداً یُحَدِّثُکُم مِثلَ حَدیثی، حَتّی یَقومَ صاحِبُ السَّیفِ؛ از من بپرسید، پیش از آن که مرا از دست بدهید؛ چرا که اگر مرا از دست بدهید، کسی را نمییابید که مانند من [بتواند] برای شما این سخنان را بگوید تا آنگاه که صاحب شمشیر قیام کند.»
با توجّه به قرائن درون متنی چون قیام به شمشیر و قرائن برون متنی از جمله احادیث هم مضمون دیگر، مقصود از صاحب سیف در این حدیث، همان شخص امام مهدی (علیهالسّلام) است.
جفر سرخ
اقدامهای دفاعی و نظامی امام مهدی (علیهالسّلام)، مطابق احکام اسلامیاند؛ زیرا ایشان برای داوری در باره احکام مربوط به قتل و جرح، از تعبیر «جفر احمر» به عنوان منبع قضاوت خویش بهره خواهد برد.
روایت ابیالعلاء
حسین بن ابیالعلاء میگوید:
«سَمِعتُ ابا عَبدِ اللَّهِ (علیهالسّلام) یَقولُ: انَّ عِندِی الجَفرَ الاَبیَضَ…قالَ: قُلتُ: وَ اَیُّ شَی ءٍ فِی الجَفرِ الاَحمَرِ؟ قالَ: السِّلاحُ، وَ ذلِکَ انَّما یُفتَحُ لِلدَّمِ، یَفتَحُهُ صاحِبُ السَّیفِ لِلقَتلِ؛ شنیدم که امام صادق (علیهالسّلام) میفرماید: «جفر سفید، نزد من است…و جفر قرمز نیز نزد من است». گفتم: چه چیزی در جفر قرمز است؟ فرمود: «سلاح و آن، تنها برای خونریزی گشوده میشود. صاحب شمشیر (قائم (علیهالسّلام) ) آن را برای کشتن [جبّاران] میگشاید».
روایات رفید
در حدیثی دیگر، رُفَید، وابسته ابوهُبَیره (صحیح، «ابن هبیره» است.) میگوید:
«قُلتُ لِاَبِی عَبدِ اللَّهِ (علیهالسّلام): جُعِلتُ فِداکَ! یَا ابنَ رَسُولِ اللَّهِ! یَسِیرُ القَائِمُ بِسِیرَهِ عَلِیِّ بنِ اَبِی طالِبٍ فی اَهلِ السَّوَادِ فَقَالَ: لا یَا رُفَیدُ اِنَّ عَلِیَّ بنَ اَبِی طَالِبٍ سَارَ فِی اَهلِ السَّوادِ بِما فِی الجَفرِ الاَبیَضِ وَ اِنَّ الْقائِمَ یَسیرُ فِی العَرَبِ بِما فی الجَفرِ الاَحمَرِ قَالَ: فَقُلتُ لَهُ: جُعِلْتُ فِداکَ وَ ما الْجَفرُ الاَحمَرُ قَالَ: فَاَمَرَّ اِصبَعَهُ اِلی حَلْقِهِ فَقالَ هکَذَا یَعنِی الذَّبحَ ثُمَّ قالَ: یا رُفَیدُ اِنَّ لِکُلِّ اَهلِ بَیتٍ مُجیباً شاهِداً عَلَیهِم شافِعاً لِاَ مثالِهِم.»
«به امام صادق (علیهالسّلام) گفتم: ای پسر پیامبر خدا! قربانت گردم! آیا قائم به روش علی بن ابیطالب (علیهالسّلام) در میان اهل عراق رفتار میکند؟ فرمود: «ای رفید! علی بن ابیطالب (علیهالسّلام) مطابق آنچه در جفر سفید بود، عمل مینمود؛ ولی قائم در میان عرب، طبق آنچه در جفر سرخ است، عمل مینماید». گفتم: قربانت گردم! جفر سرخ چیست؟ ایشان انگشت خود را به دهان خود کشید؛ یعنی با خونریزی و کشتن دشمنان دین خدا، حکومت خواهد کرد. سپس فرمود: «ای رف
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 