پاورپوینت کامل راه‌های تحصیل شرایط معرفت ۹۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل راه‌های تحصیل شرایط معرفت ۹۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل راه‌های تحصیل شرایط معرفت ۹۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل راه‌های تحصیل شرایط معرفت ۹۱ اسلاید در PowerPoint :

پاورپوینت کامل راه‌های تحصیل شرایط معرفت ۹۱ اسلاید در PowerPoint

کلیدواژه: معرفت، تحصیل معرفت، وحی، امام.

پرسش: پاورپوینت کامل راه‌های تحصیل شرایط معرفت ۹۱ اسلاید در PowerPoint چیست؟

پاسخ: چراغ اول و دوم، یعنی وحی و امام، مقدمه چراغ سوم، یعنی نور بصیرت‌اند. به عبارت دیگر، فلسفه وحی و امامت، دادن بینش به انسان است. بنا‌بر‌این، برای تبیین چگونگی احراز شرایط شناخت باید مشخص شود که انسان چگونه می‌تواند ازچراغ وحی و امام نور بگیرد و چراغ بصیرت را در وجود خود روشن نماید؟ و همچنین وحی و امام چه رهنمودی برای روشن شدن این چراغ در کانون جان انسان دارند؟ و بالاخره چراغ بصیرت با چه شرایطی روشن می‌شود و در چه شرایطی روشن می‌ماند؟ این شرایط عبارت‌اند از: اجتناب از موانع شناخت، تقوا، زهد، عمل، جهاد و اخلاص.

فهرست مندرجات

۱ – اجتناب از موانع شناخت
۲ – تقوا
۲.۱ – تعریف تقوا
۲.۲ – نقش تقوا در شناخت
۲.۳ – نقش تقوا از منظر قرآن
۳ – زهد
۳.۱ – میل به انحراف در تقوا
۳.۱.۱ – روایتی از پیامبر
۳.۱.۲ – روایتی از حضرت علی
۳.۱.۳ – روایت دیگر از پیامبر
۳.۱.۴ – روایت از امام باقر
۴ – عمل
۴.۱ – دور در شناخت حقیقت
۴.۲ – پاسخ
۵ – جهاد
۶ – اخلاص
۶.۱ – روایتی از فریقین
۶.۲ – شرایط شناخت در قرآن
۶.۲.۱ – ایمان آوردن دوباره مؤمن
۶.۳ – روایت عنوان بصری
۷ – خلاصه
۸ – پانویس
۹ – منبع

اجتناب از موانع شناخت

نخستین شرط روشن شدن چراغ بصیرت در جان انسان، کنار رفتن موانع شناخت از جلو دیده عقل است.
اموری که در بخش سوم تحت عنوان «موانع شناخت» مطرح شد علاوه بر این که حجاب دیده عقل است، مانع پیدایش و درخشش نور بصیرت نیز هست و با این نور قابل جمع نمی‌باشد. لذا قرآن کریم علاوه بر این که این امور را حجاب و موجب اضلال و گم‌راهی می‌داند، آنها را جداگانه موانع افاضه انوار هدایت الهی نیز معرفی می‌کند و با صراحت اعلام می‌نماید که افراد ظالم، کافر، فاسق، مسرف، کاذب و کذاب نمی‌توانند از راهنمایی‌های خداوند بهره‌مند شوند. از جمله در سوره قصص می‌فرماید:
«اِنَّ اللَّهَ لَا یهْدِی الْقَوْمَ الظَّــلِمِینَ؛ همانا خداوند ستم‌گران را هدایت نمی‌کند.»
یعنی نور هدایت الهی، نور وحی، نور امام و نور بصیرت به دل و جان و عقل افرادی که ستم‌گری خوی و عادت و ملکه آنان شده است، افاضه نمی‌شود. چراغ هدایت الهی، تنها در کانون جان افرادی امکان روشن شدن دارد که اهل ظلم نباشند. نور با ظلمت قابل جمع نیست. هدایت الهی نور است و ظلم، ظلمت و امکان ندارد که روشنایی و تاریکی در یک‌جا جمع شوند.
همچنین در سوره مائده می‌فرماید:
«اِنَّ اللَّهَ لَا یهْدِی الْقَوْمَ الْکـفِرِینَ؛ همانا خداوند، پنهان کنندگان حقیقت را رهنمون نمی‌گردد.»

کسانی که از روی تعصب و لجاج، حقیقت را پنهان و کتمان می‌کنند و کفر عادت و ملکه آنان شده است نیز از راهنمایی‌های خداوند بی‌بهره‌اند.
و در سوره منافقون می‌فرماید:
«اِنَّ اللَّهَ لَا یهْدِی الْقَوْمَ الْفَـسِقِینَ؛ همانا خداوند، آنان را که از مرز خویش تجاوز کرده‌اند، هدایت نمی‌کند.»
و در سوره غافر می‌فرماید:
«اِنَّ اللَّهَ لَا یهْدِی مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ کذَّابٌ؛ همانا خداوند، اسرافکار بسیار دروغگو را رهنمون نمی‌شود.»
و در سوره زمر می‌فرماید:
«اِنَّ اللَّهَ لَا یهْدِی مَنْ هُوَ کـذِبٌ کفَّارٌ؛ همانا خداوند، کسی را که دروغ‌گوست و عادت به پنهان کرن حقیقت دارد هدایت نمی‌کند.»
همان‌طور که ملاحظه می‌شود، در این آیات، شرط استضائه از چراغ وحی و امام و روشن شدن چراغ بصیرت در جان، این است که انسان اهل ظلم، کفر، اسراف و فسق نباشد. بنا‌بر‌این، نخستین شرط شناخت از نظر قرآن، اجتناب از این امور است.

تقوا

دومین شرط از شرایط روشنایی چراغ بصیرت در دل، تقواست.
پس از این که با راهنمایی وحی و امام طوفان هوس و غبارهای ظلم، کفر، اسراف و فسق مهار شد، چراغ بصیرت به تدریج در کانون جان انسان روشن می‌شود و دیده عقل بینا می‌گردد و قادر به تشخیص حقایق عقلی می‌شود. ولی از آن‌جا که انسان موجودی دو قطبی و مرکب از عقل و شهوت است، زمینه خیزش طوفان هوس همیشه در وجود او وجود دارد و هر لحظه بیم آن می‌رود که این طوفان درگیرد و چراغ بصیرت خاموش گردد.
روشن شدن چراغ، یک مسئله و روشن ماندن آن مسئله‌ای دیگر است. برای این که روشنایی چراغ بصیرت تداوم پیدا کند، باید سدّی محکم جلوِ طوفان هوس کشیده شود. سد نیرومندی که می‌تواند طغیان هوس را در انسان مهار کند، سدّ تقواست.

تعریف تقوا

تقوا از ریشه «وقایه» به معنای تحفظ و پرواست و در اثر اجتناب مستمر از موانع شناخت، به تدریج برای انسان حاصل می‌شود.
وقتی که انسان در برابر هوس‌های خود مقاومت می‌کند، تکرار این مقاومت، تدریجا خودداری در برابر هوس را عادت و ملکه انسان می‌سازد. بنا‌بر‌این، تقوا عبارت است از عادت کردن به مقاومت در مقابل هوسها.
هوس‌ها عبارت‌اند از: ظلم، کفر، اسراف و فسق. وقتی که انسان در برابر این هوس‌ها مقاومت کند، به تدریج به‌گونه‌ای می‌شود که از این امور متنفر می‌گردد و به عدالت و درستی و حقیقت‌خواهی و حق‌گویی عادت می‌کند. این عادت «تقوا» نامیده می‌شود.

نقش تقوا در شناخت

عادت به اجتناب از موانع شناخت، همچون سدی توانمند و دژی استوار، جلو طوفان هوس را می‌گیرد و از خاموش شدن چراغ بصیرت که با رفع موانع شناخت کانون جان را روشن کرده است، پیش‌گیری می‌نماید. بنا‌بر‌این، تقوا تداوم شناخت حقایق عقلی را در انسان تضمین می‌کند.

نقش تقوا از منظر قرآن

از دیدگاه قرآن کریم تقوا دو نقش اساسی در حقایق دارد: یکی این‌که موجب پیدایش نیروی تشخیص حق و باطل در انسان است و دیگر این که شرط هدایت الهی است. در مورد نقش اوّل در سوره انفال آمده است:

«یـاَیهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ اِن تَتَّقُواْ اللَّهَ یجْعَل لَّکمْ فُرْقَانًا؛ ‌ای مردم با ایمان! اگر تقوا پیشه کنید، خداوند برای شما «فرقان» قرار می‌دهد.»
«فرقان» چیست؟ فرقان عبارت از نیروی تشخیص حق از باطل است. فرقان نورو نورانیت و بینش و روشن بینی ویژه‌ای است که انسان متقی به آن دست می‌یابد.
آیه دوم سوره بقره بیان‌گر نقش دیگر تقواست:
«ذَلِک الْـکتَـبُ لَا رَیبَ فِیهِ هُدًی لِّلْمُتَّقِینَ؛ این کتاب که شکی در آن نیست، هدایتی برای مردم باتقواست.»
یعنی شرط هدایت الهی تقواست. ممکن است این سؤال مطرح شود که انسان در نتیجه هدایت خداوند، به تقوا می‌رسد؛ اما چرا در این آیه هدایت الهی مشروط به تقوا شده است؟ علاوه بر این مردم با تقوا را هدایت کردن هنر نیست، که آنان، خود هدایت شده‌اند؛ قرآن باید مردم بی‌تقوا را هدایت کند که با راهنمایی‌های قرآن به تقوا برسند.
پاسخ این است که هدایتی که زمینه ساز تقواست، با هدایتی که نتیجه تقواست و تقوا شرط آن است فرق می‌کند.
هدایت اول، راهنمایی برای رفع موانع شناخت است و هدایت دوم، راهنمایی برای شناخت حقایق هستی و راه تکامل و وصول به هدف آفرینش.
در مورد اول، راهنمایی وحی تاکیدی است بر راهنمایی عقل که با وجود مانع شناختِ حقایق، امکان‌پذیر نیست و برای دیدار دیده عقل، کنار رفتن حجاب هوس ضروری است. با کنار رفتن این حجاب با اراده و انتخاب انسان، و تداوم این اراده به وسیله تقوا، زمینه بهره‌گیری از هدایت الهی به معنای دوم فراهم می‌شود و هر چه سد تقوا محکم‌تر باشد، چراغ پر فروغ هدایت‌الهی در دل فروزان‌تر می‌گردد و با طی درجات تقوا، انسان به بالاترین مراتب شناخت نایل می‌آید.

زهد

زهد، در لغت، به معنای بی‌میلی و بی‌رغبتی، به‌طور مطلق است. یعنی در زبان عربی، به هر بی‌میلی، زهد گفته می‌شود. ولی در اصطلاح احادیث اسلامی، زهد به نوع خاصی از بی‌میلی اطلاق می‌شود و آن، بی‌میلی به اموری است که راه رشد و تکامل را بر انسان مسدود می‌کند و مانع شناخت حقایق می‌گردد، مانند بی‌میلی به ظلم.
براساس این تعریف، تقوا و زهد از یک ریشه‌اند. انسان در اوج تقوا به مرتبه زهد می‌رسد، یعنی تا وقتی میل به کارهای ناشایسته در او هست و با قدرت تقوا از آن کارها اجتناب می‌کند، متقی است، ولی زاهد نیست. با تداوم تقوا، انسان تدریجا به‌جایی می‌رسد که میل به‌کارهای ناشایسته در او می‌میرد. امام علی (علیه‌السّلام) در توصیف انسان کامل می‌فرماید: «مِیتَهٌ شَهوَتُهُ یعنی هوس در او مرده است.» باری، انسان در اوج تقوا به مرتبه زهد می‌رسد. بنا‌بر‌این، زهد بالاتر از تقوا است.

میل به انحراف در تقوا

در تقوا میل به انحراف هست، ولی انحراف نیست، اما در زهد نه میل به انحراف هست و نه انحراف. تقوا موجب روشنایی چراغ عقل و نیز قلب است و زهد روشنایی این چراغ را تقویت می‌کند و تداوم نور بصیرت را تضمین می‌نماید. در احادیث اسلامی زهد در کنار تقوا و به‌عنوان یکی از شرایط روشنایی چراغ بصیرت در کانون جان و پیدایش علم بدون تعلم در انسان مطرح شده است. پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌) در حدیثی می‌فرماید:
«مَن یرغَبُ فِی الدُّنیا فَطالَ فِیهَا امَلُهُ، اعْمَی اللّهُ قَلبَهُ عَلی قَدرِ رَغبَتِهِ فِیهَا. و مَن زَهِدَ فِیها فَقَصُرَ فِیها امَلُهُ، اعطاهُ اللّهُ عِلْمَا بِغَیرِ تَعَلُّمٍ و هُدًی بِغَیرِ هِدایهٍ، فَاذهَبَ عَنهُ العَماءَ و جَعَلَهُ بَصِیرا؛ کسی که در دنیا رغبت کند و در نتیجه آرزویش در آن دراز شود، خداوند دلش را به‌اندازه رغبتش به دنیا کور کند. و کسی که نسبت به دنیا زهد ورزد و در نتیجه آرزویش در آن کوتاه شود، خداوند به او دانشی بدون آموختن و هدایتی بدون راهنما عطا کند و کوری را از او زایل گرداند و [دیده عقل] او را بینا کند.»

روایتی از پیامبر

در حدیث دیگری آمده است که روزی پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به اصحاب خود فرمود:
آیا کسی از شما هست که بخواهد خداوند، بدون آموختن به او علم عطا کند و بدون راهنما او را هدایت نماید؟ آیا در میان شما کسی هست بخواهد خداوند، کوردلی را از او زایل سازد و دیده عقل او را بینا گرداند؟
آگاه باشید! کسی که نسبت به دنیا زهد ورزد و آرزویش را در آن کوتاه نماید. خداوند به او علمی بدون تعلم عطا کند و بی‌نیاز از هدایت‌گر هدایتش نماید.

روایتی از حضرت علی

امام علی (علیه‌السّلام) درباره نقش زهد در شناخت می‌فرماید:
«مَنْ زَهِدَ فِی الدُّنیا و لَم یجزَعْ مِن ذُلِّها، و لَم ینافِسْ فی عِزّها، هَداهُ اللّهُ بِغَیرِ هِدایهٍ مِن مَخلُوقٍ، و عَلَّمَهُ بِغَیرِ تَعلِیمٍ، و اثبَتَ الحِکمَهَ فِی صَدرِهِ و اجراها عَلی لِسانِهِ؛ کسی که به دنیا بی‌رغبت شود و از ذلتش بی‌تابی نکند و به عزتش میل ننماید، خداوند بدون راهنماییِ آفریده‌ای هدایتش کند و بدون آموزش به او دانش دهد و حکمت را در دلش ثبت نماید و بر زبانش جاری سازد.»

روایت دیگر از پیامبر

نقش زهد در تقویت دیده دل و شناخت حقایق هستی تا آن جاست که در بالاترین مراتب به گفته پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) انسان، فرشتگان الهی را می‌بیند و با آنها دست می‌دهد!

روایت از امام باقر

شخصی به نام سلام بن مستنیر نقل می‌کند که خدمت امام باقر (علیه‌السّلام) بودم که حمران بن اعین به حضور امام رسیده، مسائلی چند از آن حضرت پرسید. هنگامی که می‌خواست برخیزد و برود، از امام سؤال کرد که: چرا وقتی ما به خدمت شما می‌رسیم، مصاحبت با شما و سخنانتان چنان ما را تحت تأثیر قرار می‌دهد که دل‌هایمان نرم می‌شود و جان‌هایمان دنیا را فراموش می‌کند و ثروت‌هایی که در دست مردم ثروتمند است، نزد ما بی‌ارزش می‌شود، ولی همین که از خدمت شما بیرون می‌رویم و همدم مردم و تجار می‌شویم، به دنیا علاقه‌مند می‌گردیم؟
امام (علیه‌السّلام) فرمود:
این از ویژگی‌های دل است که در شرایطی سخت و در شرایطی نرم می‌گردد.
سپس حضرت توضیح دادند که یاران پیامبر اسلام نیز نظیر این سؤال را از آن حضرت کردند و افزودند که: ‌ای رسول خدا! می‌ترسیم که ما منافق باشیم! حضرت فرمود: چرا؟ گفتند: چون وقتی نزد شما هستیم، تذکر و ترغیب شما، ما را بیم‌ناک می‌کند و دنیا را فراموش می‌کنیم و نسبت به دنیا چنان بی‌رغبت می‌گردیم که گویا آخرت و بهشت و دوزخ را مشاهده می‌کنیم، ولی همین که از خدمت شما می‌رویم و بوی فرزندان به مشام ما می‌رسد و خانواده را می‌بینیم، آن حالت به تدریج از ما زایل می‌گردد، تا آن‌جا که گویا چنان حالی نداشته‌ایم. آیا این نشانه نفاق است؟
پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود:
نه، چنین نیست؛ این از گام‌های شیطان است که شما را به دنیا ترغیب می‌کند. به خدا سوگند، اگر حالتی را که خود را به آن وصف کردید، ادامه دهید، هر آینه فرشتگان با شما مصافحه خواهند کرد و بر آب راه خواهید رفت!
در ابتدای دعای ندبه نیز به نقش زهد در تقویت دیده دل و شناخت‌های قلبی اشاره گردیده و از زهد به‌عنوان شرط هبوط فرشتگان بر اولیای خدا و برخورداری آنان از دانش‌های غیبی الهی، یاد شده است. «بعد ان شرطت علیهم الزهد… فشرطوا لک ذلک، و علمت منهم الوفاء به، فقبلتهم… و اهبطت علیهم ملائکتک، و کرمتهم بوحیک، و رفدتهم بعلمک»

عمل

یکی دیگر از شرایط روشنایی چراغ بصیرت و شناخت حقیقت، عمل است.
واژه عمل، در لغت، به معنای هر کاری است که با انگیزه و قصد انجام شود. بنا‌بر‌این، «عمل» اخص از «فعل» است؛ زیرا فعل، گاهی در حیواناتی که بدون قصد، کاری را انجام می‌دهند نیز به‌کار می‌رود.

دور در شناخت حقیقت

عمل، عبارت است از حرکت کردن در راه تکامل، یعنی راهی که عقل آن را حق و صحیح تشخیص می‌دهد و پیمودن آن را برای رسیدن انسان به هدف آفرینش خود ضروری می‌داند.
ممکن است بپرسید که: بنا‌بر‌این، شناخت حقیقت متوقف است برحرکت در راه تکامل و حرکت در این راه متوقف است بر شناخت؛ و به عبارت دیگر، علم متوقف بر عمل است، و عمل متوقف بر علم است. آیا این دور و در نتیجه محال نیست؟

پاسخ

پاسخ آن است که: خیر. و برای این که مطلب روشن شود، مثالی می‌زنیم: وقتی شما شب هنگام با اتومبیل حرکت می‌کنید، تا راه روشن نباشد، نمی‌توانید حرکت کنید و تا حرکت نکنید، راه روشن نمی‌شود. بنا‌بر‌این، شرط حر

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.