پاورپوینت کامل رابطه شناخت‌های فطری با منابع شناخت ۶۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل رابطه شناخت‌های فطری با منابع شناخت ۶۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل رابطه شناخت‌های فطری با منابع شناخت ۶۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل رابطه شناخت‌های فطری با منابع شناخت ۶۱ اسلاید در PowerPoint :

پاورپوینت کامل رابطه شناخت‌های فطری با منابع شناخت ۶۱ اسلاید در PowerPoint

کلیدواژه: فطرت، شناخت‌های فطری، منابع شناخت.

پرسش: شناخت‌های فطری و رابطه این شناخت‌ها با منابع شناخت چیست؟

فهرست مندرجات

۱ – شناخت‌های فطری
۱.۱ – معنای لغوی
۱.۲ – صفات فطری
۱.۳ – صفات اکتسابی
۱.۴ – شناخت‌ فطری
۲ – امکان شناخت‌های فطری
۳ – اقسام شناخت‌های فطری
۴ – شناخت‌های فطری حسی
۵ – شناخت‌های فطری عقلی
۵.۱ – شناخت‌های بدیهی
۵.۱.۱ – بطلان تناقض
۵.۱.۲ – قانون علیت
۵.۱.۳ – قانون امثال
۵.۲ – شناخت‌های نظری
۶ – شناخت‌های فطری قلبی
۶.۱ – تفاوت میان شناخت‌های فطری عقلی و قلبی
۷ – شناخت‌های غیر فطری
۸ – تشخیص شناخت‌های فطری
۸.۱ – علایم شناخت‌های غیر فطری
۸.۱.۱ – نیازمندی به ابزار
۸.۱.۲ – همگانی نبودن
۹ – خلاصه
۱۰ – پانویس
۱۱ – منبع

شناخت‌های فطری

فطرت و شناخت‌های فطری، از مسائل فوق العاده مهم و بنیادی و اساس توحید، اخلاق و فلسفه تاریخ در جهان‌بینی اسلامی است. برای روشن شدن معنای فطرت و شناخت‌های فطری و رابطه این شناخت‌ها با منابع شناخت، چهار مسئله باید مورد بحث و بررسی قرار گیرد:
الف ـ معنی فطرت و شناخت‌های فطری؛
ب ـ امکان شناخت‌های فطری؛
جـ انواع شناخت‌های فطری؛
د ـ تشخیص شناخت‌های فطری.

معنای لغوی

«فطرت» در لغت به معنای سرشت، طبیعت، نهاد و صفت طبیعی انسان، ترجمه شده است.
القاموس المحیط که یکی از کتب معتبر لغت است، «فطرت» را این طور معنی کرده است:
«الفطره: الخلقهُ التی خُلق علیها المولودُ فی رَحِمِ اُمِّه؛ فطرت عبارت از آفرینشی است که بر آن اساس فرزند در رحم مادر آفریده شده است.»
در اقرب الموارد نیز فطرت این طور معنی شده است:
«الفطرهُ هی الصفهُ التی یتَّصف بها کلُّ موجودٍ فی اوَّلِ زمانِ خِلقته؛ فطرت عبارت از صفتی است که هر موجودی در آغاز آفرینش به آن متصف است.»
بنا‌بر‌این، از حیث لغت، هر صفت و خصوصیتی که ریشه در حقیقت انسان داشته باشد، با ذات انسان آمیخته باشد و از آغاز آفرینش همراه او باشد، آن صفت فطری است.
به عبارت دیگر، صفات انسان به دو دسته تقسیم می‌شود: دسته اول صفات فطری، دسته دوم صفات اکتسابی.

صفات فطری

این صفات، عبارت از ویژگی‌هایی است که از آغاز آفرینش همراه انسان بوده است. یکی سفید است، یکی سیاه و دیگری سرخ؛ یکی زیبا و دیگری زشت؛ یکی تندخوست و دیگر طبعی ملایم دارد؛ یکی باهوش و زیرک است و دیگری کند ذهن و بی‌استعداد؛ و… این صفات، آمیخته با ذات انسان و از آغاز آفرینش همراه اوست. لذا آنها را ویژگی‌های فطری می‌نامند، زیرا لازمه خلقت و فطرت و طبیعت انسان است. و به همین جهت «فطرت» به سرشت و نهاد و طبیعت ترجمه شده است.

صفات اکتسابی

در مقابل صفات فطری، صفاتی هست که از آغاز آفرینش همراه انسان نبوده، بلکه آدمی به تدریج آن خصوصیات را کسب کرده است، مثل خواندن، نوشتن و آگاهی بر علوم و فنون مختلف که انسان از ابتدای آفرینش، این علوم و فنون را نمی‌داند، بلکه به تدریج آنها را کسب می‌کند.
این ویژگی‌ها را صفات اکتسابی یا ویژگی‌های غیر فطری می‌نامند.

شناخت‌ فطری

با توجه به آنچه درباره معنای صفات فطری بیان شد، معنای «شناخت‌های فطری» عبارت از شناخت‌هایی است که مانند سایر ویژگی‌های فطری از آغاز آفرینشِ انسان همراه او بوده است. یعنی همان‌طور که سیاهی و سفیدی، و زشتی و زیبایی، از آغاز آفرینش انسان با او همراه بوده است، انسان، دارای شناخت‌هایی است که از آغاز آفرینش با او بوده و در سرشت و طبیعت او قرار داشته است.
در این جا مسئله دیگری مطرح می‌شود و آن «امکان شناخت‌های فطری» است.
آیا اصولاً امکان دارد که انسان دارای شناخت‌های فطری باشد یا خیر؟

امکان شناخت‌های فطری

مسئله این است که آیا ممکن است انسان در آغاز تولد، یعنی در آن وقت که به صورت جنین در شکم مادر است، شناخت یا شناخت‌هایی داشته باشد؟
پاسخ این سؤال به طور فشرده این است که اگر مقصود از شناخت، شناخت بالقوه باشد، آری و اگر مقصود، شناخت بالفعل است، خیر و منظور از شناخت‌های فطری شناخت‌های بالقوه است.
توضیح این که شناخت‌ها به دو دسته تقسیم می‌شود: دسته اول شناخت‌های بالفعل و دسته دوم شناخت‌های بالقوه. شناخت‌های بالفعل عبارت از شناخت‌هایی است که فعلاً و در حال حاضر وجود دارد. و شناخت‌های بالقوه شناخت‌هایی است که فعلاً وجود ندارد، ولی زمینه پیدایش آنها در انسان وجود دارد.
بنا‌بر‌این شناخت‌های بالقوه عبارت از زمینه و قوه و استعداد شناخت است نه فعلیت آن؛ مثلاً درخت سیب در فصل زمستان بالفعل سیب ندارد، ولی بالقوه دارای سیب است، یعنی استعداد و زمینه سیب دادن در فصل تابستان در آن هست. استعداد و زمینه‌ای که برای تولید سیب در درخت سیب هست و در سایر درختها نیست، سیب بالقوه نامیده می‌شود. و به همین جهت به درخت سیب در فصل زمستان با این که سیب ندارد، درخت سیب گفته می‌شود، نه بدان جهت که الآن سیب دارد، بلکه بدان جهت که در این درخت استعداد و زمینه‌ای هست که اگر شرایط شکوفایی آن فراهم شود و مانعی پیش نیاید، با شکوفایی آن استعداد، سیب بالفعل تولید می‌کند.
بنا‌بر‌این، معنی این که می‌گوییم درخت سیب در زمستان بالقوه سیب دارد، آن است که طبیعت و سرشت و فطرت این درخت به گونه‌ای است که در شرایطی خاص میوه‌ای تولید می‌کند به نام سیب.
بر این اساس، مقصود از این که گفتیم شناخت‌های فطری از آغاز آفرینش انسان همراه اوست، این نیست که انسان در شکم مادر، بالفعل، چیزی می‌داند که این معنی نه از نظر علم قابل قبول است و نه از دیدگاه قرآن، بلکه مقصود این است که شناخت‌های ویژه‌ای به صورت قوه و استعداد از آغاز آفرینش به طور طبیعی در انسان وجود دارد که در شرایط خاصی این استعداد شکوفا می‌شود و فعلیت می‌یابد.

اقسام شناخت‌های فطری

شناخت‌های فطری را در ارتباط با منابع سه‌گانه شناخت می‌توان به سه دسته تقسیم کرد:
۱. شناخت‌های فطری حسی؛
۲. شناخت‌های فطری قلبی؛
۳. شناخت‌های فطری عقلی؛

شناخت‌های فطری حسی

«شناخت‌های فطری حسی» عبارت از تمایلات و خواسته‌هایی است که بنا بر نیازهای جسمی انسان، به‌طور طبیعی در او وجود دارد. از این تمایلات تعبیر به غرایز نیز می‌شود، مانند غریزه گرسنگی، غریزه تشنگی و غریزه جنسی.
این امور، ادراکات و احساساتی است که از ساختمان و خلقت و فطرت انسان ریشه می‌گیرد، ولی در ارتباط با جسم و حواس ظاهر انسان است و سایر حیوانات نیز با انسان در این غرایز شریک‌اند.
تمایلات جنسی، یکی از شناخت‌های فطری حسی است، یعنی این احساس و ادراک و آگاهی و شناخت از آغاز آفرینش انسان، به‌صورت استعداد همراه او بوده، هر چند در آن هنگام فعلیت نداشته است. و پس از بلوغ اگر انسان، بیماری جنسی نداشته باشد، این استعداد در او شکوفا می‌شود و با شکوفایی آن این شناخت فطری فعلیت می‌یابد.

شناخت‌های فطری عقلی

برای این که معنی شناخت‌های فطری عقلی معلوم شود ابتدا باید انواع شناخت‌های عقلی را بیان کنیم و سپس توضیح دهیم که شناخت‌های فطری عقلی با کدام نوع از شناخت‌های عقلی تطبیق می‌کند.
شناخت‌های عقلی به دو دسته تقسیم می‌شود:
۱. شناخت‌های بدیهی؛
۲. شناخت‌های نظری.

شناخت‌های بدیهی

«شناخت‌های بدیهی» عبارت است از شناخت‌هایی که خود به خود معلوم است، و انسان برای معلوم شدن آنها نیازی به فکر و برهان و دلیل ندارد، بلکه عقل بدون هیچ‌گونه دلیل و برهانی آن شناخت‌ها را در خود می‌یابد که «آفتاب آمد دلیل آفتاب».
چند مثال برای شناخت‌های بدیهی:

بطلان تناقض

مثال اول: عقل پس از تصور هستی و نیز تصور نیستی، به طور واضح و قاطع و بدون هیچ‌گونه شک و تردید می‌داند که جمع میان هستی و نیستی ممکن نیست. یعنی نمی‌شود که یک چیز در یک آن، هم باشد و هم نباشد. و در این شناخت، عقل هیچ دلیلی مطالبه نمی‌کند. هر کس که دارای کمترین شعور و عقل باشد، « بطلان تناقض» را درک می‌کند، هر چند که معنی کلماتِ «بطلان» و «تناقض» را نداند. و اگر از او بپرسید که چرا جمع میان هستی و نیستی ممکن نیست؟ می‌گوید: چرا ندارد، روشن است، نیازی به دلیل نیست.

قانون علیت

مثال دوم: «قانون علیت» یعنی هر پدیده‌ای، پدید آورنده‌ای دارد. شناخت این قانون نیز از شناخت‌های بدیهی عقلی است. یعنی عقل، خود به خود می‌داند که هر چیزی که نبوده و بعد پیدا شده است، قطعا ایجاد کننده و پدید آورنده دارد، و ممکن نیست چیزی خود به خود و بدون علت پدید آید.
شما اگر وارد کلاس درس شوید و ملاحظه کنید که روی تخته چیزی نوشته شده است که قبلاً وجود نداشت، به وضوح می‌دانید که این نوشته، اثر یک نویسنده است. و اگر کسی ادعا کند که خطوط روی تخته، خود به خود نگارش یافته است، نه تنها باور نمی‌کنید، بلکه اگر احتمال شوخی ندهید، قطعا گوینده را فرد عاقلی نمی‌دانید.
قانون علیت، قانونی است که حتی حیوانات هم آن را درک می‌کنند. شما ملاحظه می‌کنید که گنجشک‌ها در صحن حیاط مشغول جمع کردن دانه هستند. اما به محض این که صدایی می‌شنوند، همگی پرواز می‌کنند. این دلیل آن است که آنها قانون علیت را می‌فهمند، یعنی درک می‌کنند که صدا بدون تولید کننده صدا، به وجود نمی‌آید، و چون ممکن است تولید کننده، مزاحم آنها شود، فرار را بر قرار ترجیح می‌دهند.

قانون امثال

مثال سوم: «قانون امثال» یعنی امور همانند، احکامی همانند دارند. اگر دو

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.