پاورپوینت کامل آفریننده شرور ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل آفریننده شرور ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آفریننده شرور ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل آفریننده شرور ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

پاورپوینت کامل آفریننده شرور ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint

کلیدواژه: مصائب، شرور، جهان آفرینش، خداوند متعال.

پرسش: پدیدآورنده مصائب (گرفتاری‌ها) و شُرور (بدی‌ها و ناگواری‌ها) در جهان آفرینش کیست؟
به عبارت روشن‌تر، با عنایت به این که خداوند متعال، عادل است و به هیچ کس، کمترین ظلمی روا نمی‌دارد، این پرسش‌ها مطرح می‌شوند که: خالق و تقدیرکننده ناکامی‌ها و مشکلات کیست؟ چرا خدا گروهی را زشت و گروهی را زیبا آفریده است؟ چرا در جهان، نادانی، ناتوانی، ناداری، محرومیت، تبعیض، ستم، ستمگر، و عوامل گم‌راهی وجود دارند؟ پدیدآورنده سیل، توفان، زلزله، بیماری و مرگ کیست؟ آیا وضعیت مناسب جهان، این نیست که در آن، بدی‌ها و ناکامی‌ها نباشند و به جای آنها، خوشی‌ها و شادمانی‌ها قرار گیرند؟ و آیا (بویژه با تفسیری که ما از ظلم و عدل داریم) این شُرور، ظلم محسوب نمی‌شوند؟

فهرست مندرجات

۱ – پیدایش ثنویه
۲ – شرور و انکار آفریدگار
۳ – پاسخ اجمالی به شبهه شرور
۳.۱ – اولا
۳.۲ – ثانیا
۳.۳ – ثالثا
۴ – پاسخ تفصیلی به شبهه شرور
۴.۱ – معنای خیر و شر
۴.۲ – ملاک تشخیص خیر و شر
۴.۳ – خیر و شر در جهان‌بینی اسلامی
۴.۴ – تفاوت عقیده امامیه و اشاعره
۴.۵ – اقسام خیر و شر
۴.۵.۱ – خیر و شر مطلق
۴.۵.۲ – خیر و شر نسبی
۴.۶ – خلقت و تقدیر خیر و شر
۴.۶.۱ – چند مطلب
۴.۶.۱.۱ – مقصود از خلقت شر
۴.۶.۱.۲ – خیرات مخلوق خداوند
۴.۶.۱.۳ – خلقت خیر پیش از خلقت شر
۴.۶.۱.۴ – نقش اراده انسان در پیدایش شرور
۴.۷ – حکمت گرفتاری‌های انسان‌های آگاه
۴.۷.۱ – مصیبت‌های خود کرده
۴.۸ – اقسام مصیبت‌های خودکرده
۴.۸.۱ – مجازات
۴.۸.۲ – تأدیب
۴.۸.۳ – تطهیر
۴.۹ – سختی‌های سازنده
۴.۱۰ – عوامل ناکامی‌های مستضعفان
۴.۱۰.۱ – پاسخ اجمالی این پرسش
۴.۱۱ – عوامل ناکامی‌های مستضعفان
۴.۱۱.۱ – سوء استفاده از آزادی
۴.۱۱.۲ – ثار تکوینی گناه
۴.۱۱.۳ – رعایت نکردن مسائل بهداشتی
۴.۱۱.۴ – حکمت‌های ناشناخته
۵ – پانویس
۶ – منبع

پیدایش ثنویه

شبهه شُرور، موجب شده است که گروهی به نام «ثَنَویه»، به وجود دو آفریدگار، قائل شوند: یکی خالق نیکی‌ها و دیگری خالق شُرور. طایفه‌ای از آنان، نور را خالق نیکی، و ظلمت را خالق شر دانسته‌اند و طایفه‌ای معتقد شده‌اند که یزدان، خالق خیر است و اهریمن، خالق شر.

شرور و انکار آفریدگار

برخی وجود شرور و ناکامی‌ها را دلیل فاقد شعور بودنِ هستی و انکار آفریدگار می‌دانند.

پاسخ اجمالی به شبهه شرور

آنچه به طور اجمالی در پاسخ شبهه شرور می‌توان گفت، این است که:

اولا

ملاک تشخیص خیر و شر، درک ابتدایی و سطحی عقل نیست؛ چرا که ممکن است چیزی به ظاهر، شر، ولی در واقع، خیر باشد. عکس این مطلب نیز درست است. بنا‌بر‌این، بسیاری از چیزهایی که انسان، آنها را شر می‌پندارد و آنها را با عدالت و حکمت الهی ناسازگار می‌بیند، در واقع، عین عدالت و حکمت‌اند.

ثانیا

شر، مخلوق و تقدیرشده خداوند متعال است؛ ولی منسوب به او نیست؛ چرا که اراده انسان در پدید آمدن آن، نقش دارد و بر اساس سنّت غیر قابل تغییر آفرینش، پیش‌گیری از شُرور، تنها با پیش‌گیری از عوامل آنها امکان‌پذیر است.

ثالثا

آفرینش شر و تقدیرشدنِ آن، استقلالی نیست؛ بلکه به تَبَع خیر است. بنا‌بر‌این، منافاتی با عدالت و حکمت ندارد.
این، پاسخ اجمالی قرآن و احادیث اسلامی و به تعبیری پاسخ خود خداوند متعال به «شبهه شرور» و منافات نداشتنِ آن با عدالت و حکمت اوست.

پاسخ تفصیلی به شبهه شرور

برای پاسخ دادن به شبهه شرور، چند مسئله باید مورد بررسی قرار بگیرند:

معنای خیر و شر

خیر و شر، گاهی به معنای لذّت و درد، مورد لحاظ قرار می‌گیرند. این معنا، معنایی سطحی و ابتدایی است؛ چرا که ممکن است انسان از چیزی لذّت ببرد؛ امّا آن چیز برای انسان، زیانبار باشد و موجب بدبختی او شود.
خیر، در معنای درست، عبارت است از: چیزی که برای انسان، سودمند باشد و سعادت او را به دنبال بیاورد. شر نیز در معنای درست، عبارت است از: چیزی که برای انسان، زیان‌بار باشد و موجب بدبختی او گردد.

ملاک تشخیص خیر و شر

نکته مهم در تعریف خیر و شر، این است که: از کجا می‌توان فهمید که چیزی حقیقتا برای انسان، سودمند است یا زیان‌بار؟ به عبارت دیگر، ملاک تشخیص خیر و شر و سود و زیان چیست؟
آیا ملاک تشخیص خیر و شر و سود و زیان، همان درک ابتدایی و سطحی عقل است و یا درکی است که عقل، پس از تأمل و احاطه یافتن بر تمام ابعاد موضوع، پیدا می‌کند؟
بی‌شک، عقل تا زمانی که تمام ابعاد یک موضوع روشن نباشد، نمی‌تواند درباره سودمند و یا زیان‌بار بودن آن، داوری کند. داوری سطحی عقل درباره موضوعی که تمام ابعادش روشن نیست، از نظر علمی، فاقد اعتبار است؛ زیرا چه بسا چیزهایی هستند که در نظر ابتدایی، سودمند جلوه می‌کنند؛ ولی با تأمل، معلوم می‌شود که در واقع برای انسان زیان‌بارند و نیز چه بسا چیزهایی که در دید ابتدایی، زیان‌بار جلوه می‌کنند؛ ولی با تأمل و بررسی آثار آنها، سودمند بودنشان مشخّص می‌گردد.

خیر و شر در جهان‌بینی اسلامی

در جهان‌بینی اسلامی، خیر، سودی است که برای زندگی همیشگی انسان، زیان‌بار نباشد و شر، زیانی است که برای زندگی همیشگی انسان، سودمند باشد. امام علی (علیه‌السّلام) می‌فرماید: «ما «شَرٌّ بِشَرٍّ بَعدَهُ الجَنَّهُ، و ما خَیرٌ بِخَیرٍ بَعدَهُ النّارُ و کُلُّ نَعیمٍ دونَ الجَنَّهِ مَحقورٌ، و کُلُّ بَلاءٍ دونَ النّارِ عافِیهٌ؛ شرّی که پس از آن، بهشت باشد، شر نیست. خیری که پس از آن، آتش باشد، خیر نیست. هر نعمتی غیر از بهشت، کوچک است و هر بلایی جز آتش، عافیت.»
و در احادیثی دیگر می‌فرماید:
«لا تَعُدَّنَّ خَیرا ما ادرَکتَ بِهِ شَرّا؛ خیری را که با آن، شر عایدت می‌شود، خیر نشمار.»
«لا تَعُدَّنَّ شَرّا ما ادرَکتَ بِهِ خَیرا؛ شری را که با آن، خیر به دست می‌آوری، شر نشمار.»
بر اساس این جهان‌بینی، قرآن کریم، مکرّر یادآور می‌شود که درک ابتدایی و سطحی عقل، ملاک تشخیص خیر و شر نیست:
«کُتِبَ عَلَیکُمُ الْقِتَالُ وَ هُوَ کُرْهٌ لَّکُمْ وَ عَسَی اَن تَکْرَهُواْ شَیـئاً وَ هُوَ خَیرٌ لَّکُمْ وَ عَسَی اَن تُحِبُّواْ شَیـئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَّکُمْ وَ اللَّهُ یعْلَمُ وَ اَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ؛ بر شما کارزار واجب شده است، در حالی که برای شما ناگوار است. و بسا چیزی را خوش نمی‌دارید و آن برای شما خوب است، و بسا چیزی را دوست می‌دارید و آن برای شما بد است، و خدا می‌داند و شما نمی‌دانید».
نیز می‌فرماید: «وَ لَئِن قُتِلْتُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ اَوْ مُتُّمْ لَمَغْفِرَهٌ مِّنَ اللَّهِ وَ رَحْمَهٌ خَیرٌ مِّمَّا یجْمَعُونَ؛ و اگر در راه خدا کشته شوید یا بمیرید، قطعا آمرزش خدا و رحمت او از [همه] آنچه [کافران] جمع می‌کنند، بهتر است».
در این آیات، جنگیدن در راه خدا و کشته شدن در این راه، «خیر» معرّفی شده‌اند، در حالی که در نظر ابتدایی عقل، شر محسوب می‌شوند. هم‌چنین در آیه نخست، به یک اصل کلّی عقلی اشاره شده است که: درک ابتدایی عقل، نمی‌تواند ملاک تشخیص خیر و شر و سودمند یا زیان‌بار بودن چیزی باشد. از همین روست که کشته شدن در راه خدا (که در نظر ابتدایی عقل، شر محسوب می‌شود)، با عنایت به پیامدهای آن، در واقع، نه تنها شر نیست، بلکه خیر محض است.
به عکس، ثروت فراوان از نظر قرآن کریم، برای رفاه زدگان و استثمارگران، شر و مایه بدبختی است، در صورتی که از نظر مردم کوتاه فکر و درک ابتدایی عقل، مایه خوش‌بختی است و خیر محسوب می‌گردد:
«وَ لَا یحْسَبَنَّ الَّذِینَ یبْخَلُونَ بِمَا ءَاتَـاهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ هُوَ خَیرًا لَّهُم بَلْ هُوَ شَرٌّ لَّهُمْ؛ و کسانی که به آنچه خدا از فضل خود به آنان عطا کرده، بخل می‌ورزند، هرگز تصوّر نکنند که آن (بخل‌ورزی) برای آنان خوب است؛ بلکه برایشان بد است».
نیز بر پایه این جهان بینی، قرآن کریم، زندگی کافران و برخورداری آنان از امکانات و نعمت‌های مادّی دنیا را نه تنها به سود آنها نمی‌داند، بلکه برای آنها زیانبار می‌داند:
«فَلَا تُعْجِبْکَ اَمْوَالُهُمْ وَ لآَ اَوْلَـدُهُمْ اِنَّمَا یرِیدُ اللَّهُ لِیعَذِّبَهُم بِهَا فِی الْحَیوهِ الدُّنْیا وَ تَزْهَقَ اَنفُسُهُمْ وَ هُمْ کَـافِرُونَ؛ اموال و فرزندان آنان، تو را به شگفت نیاورد. جز این نیست که خدا می‌خواهد آنان را در زندگی دنیا به وسیله اینها عذاب کند و جانشان در حال کفر، بیرون رود».
هم‌چنین تأکید می‌کند که مهلت دادن به کافران و طولانی شدن عمرشان، به سود آنها نیست:
«وَلَا یحْسَبَنَّ الَّذِینَ کَفَرُواْ اَنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ خَیرٌ لِّاَنفُسِهِمْ اِنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ لِیزْدَادُواْ اِثْمًا وَ لَهُمْ عَذَابٌ مُّهِینٌ؛ و البتّه نباید کسانی که کافر شده‌اند، تصوّر کنند این که به ایشان مهلت می‌دهیم، برای آنان نیکوست. ما فقط به آنان مهلت می‌دهیم تا بر گناه [خود] بیفزایند و [آن‌گاه] عذابی خفّت‌آور خواهند داشت».
بنا‌بر‌این، خیر یا شر بودن چیزهایی که به ظاهر، خوب و مایه خوش‌بختی، یا بد و مصیبت تلقّی می‌شوند، بستگی به نوع جهت‌گیری انسان در برابر آنها دارد. ناکامی‌ها و ناگواری‌ها، در صورتی واقعا شرّند که موجب رشد و تکامل انسان نباشند و کام روایی‌ها در صورتی واقعا خیرند که موجب انحطاط و بدبختی انسان نشوند. براین‌اساس، انسان می‌تواند با انتخاب صحیح، چیزهای به ظاهر بد را تبدیل به خیر نماید و با انتخاب نادرست، چیزهای به ظاهر خوب را به شر تبدیل کند.

تفاوت عقیده امامیه و اشاعره

ممکن است کسی بگوید: بر اساس آنچه در تبیین ملاک خیر و شر گذشت، عقل به خاطر احاطه نداشتن بر تمام مصالح و مفاسد، در بسیاری از موارد نمی‌تواند درباره خیر یا شر بودنِ چیزها داوری کند. آیا این، همان سخن اشاعره نیست که می‌گویند: «عقل، توان تشخیص خیر و شر را ندارد»؟
پاسخ، این است که: از نظر اشاعره، حُسن و قُبح اشیا، ذاتی نیست؛ بلکه اعتباری (قراردادی) است. آنها بر این باورند که تنها خداست که می‌تواند چیزی را خیر و یا شر قرار دهد و عقل، حقّ داوری درباره خوب و بد را ندارد. از این‌رو، اگر خداوند، کاری را انجام دهد که به تشخیص عقل، صد در صد قبیح و خلاف عدل است، چون خدا آن را انجام داده، باید معتقد شد که آن کار، زیبا و عین عدالت است.
این، در حالی است که از نظر امامیه و نیز معتزله، حسن و قبح اشیا، ذاتی و افعال خداوند بر اساس مصالح و مفاسد واقعی‌اند و عقل می‌تواند مصالح و مفاسد و حسن و قبح اشیا را درک کند، امّا نه در همه موارد؛ چرا که عقل به اسرار هستی، احاطه ندارد:
«وَ مَا اُوتِیتُم مِّنَ الْعِلْمِ اِلَا قَلِیلاً؛ و به شما از دانش، جز‌ اندکی داده نشده است».
بنا‌بر‌این، انسان، بسیاری از چیزهایی را که در نگاه ابتدایی، شر و زیان‌بار و بر خلاف عدالت و حکمت می‌پندارد، اگر احاطه علمی به همه ابعاد و آثار آنها پیدا کند، خواهد دید که واقعا خیر و سودمندند و عین عدالت و حکمت‌اند.

اقسام خیر و شر

خیر و شر را به دو قسمت می‌توان تقسیم کرد:

خیر و شر مطلق

خیر مطلق، پدیده‌ای است که سود محض باشد و برای هیچ چیز و هیچ کس زیانی نداشته باشد. شرّ مطلق نیز آن است که زیان محض باشد و برای هیچ چیز و هیچ کس، سودی نداشته باشد.

خیر و شر نسبی

کمتر پدیده‌ای را می‌توان یافت که خیر مطلق و یا شرّ مطلق باشد و غالبا پدیده‌ها ترکیبی از خیر و شرّند. از این‌رو، پدیده‌هایی که سود آنها بر زیان‌شان غلبه دارد، «خیر» و پدیده‌هایی که زیان آنها بر سودشان غلبه می‌کند، «شر» نامیده می‌شوند.
بنابراین، ممکن است پدیده‌ای برای یکی، سودآور و خیر باشد و برای دیگری و یا دیگران، زیان‌بار و شر. برای نمونه، نیش حشرات و چنگال و دندان درندگان (که ابزار دفاع و تغذیه آنها هستند) برای خودِ آنها خیرند؛ ولی برای انسان‌ها، شر محسوب می‌گردند.
عکس مطلب نیز درست است. ممکن است چیزی برای یکی، شر و زیان‌بار؛ ولی برای دیگری و دیگران، خیر باشد، مانند باران؛ چرا که با ویرانی خانه یا لانه‌ای، برای صاحب خانه و لانه، شر است؛ ولی برای عموم مردم، خیر است.
از این‌رو برای داوری درباره خیر و یا شر بودن هر پدیده، باید همه ابعاد و آثار آن را ملاحظه نمود.

خلقت و تقدیر خیر و شر

از دیدگاه قرآن و احادیث، خیر و شر، هر دو مخلوق و تقدیرشده خداوند متعال هستند؛ چرا که هیچ پدیده‌ای نیست که پدیدآورنده‌ای جز خدا داشته باشد و از دایره تقدیر و تدبیر، خداوند بیرون باشد. قرآن کریم تصریح می‌فرماید:
«وَ اِن تُصِبْهُمْ حَسَنَهٌ یقُولُواْ هَـذِهِ مِنْ عِندِ اللَّهِ وَ اِن تُصِبْهُمْ سَیئَهٌ یقُولُواْ هَـذِهِ مِنْ عِندِکَ قُلْ کُلٌّ مِّنْ عِندِ اللَّهِ؛ و اگر [پیشامد] خوبی به آنان برسد، می‌گویند: «این، از جانب خداست» و چون صدمه‌ای به ایشان برسد، می‌گویند: «این، از جانب توست». بگو: همه [ی پیشامدهای خوب و بد،] از جانب خدایند».
و نیز می‌فرماید:
«مَا اَصَابَ مِن مُّصِیبَهٍ فِی الْاَرْضِ وَ لَا فِی اَنفُسِکُمْ اِلَا فِی کِتَـبٍ مِّن قَبْلِ اَن نَّبْرَاَهَا اِنَّ ذَلِکَ عَلَی اللَّهِ یسِیرٌ؛ هیچ مصیبتی، نه در زمین و نه در نفس‌های شما نمی‌رسد، مگر پیش از آن‌که آن را پدید بیاوریم، در کتابی هست. این کار بر خدا آسان است».
هم‌چنین در حدیث قدسی آمده است:
«انَا اللّهُ لا الهَ الّا انَا، خالِقُ الخَیرِ وَ الشَّرِّ، و هُما خَلقانِ مِن خَلقی؛ من خدایم و معبودی جز من نیست؛ آفریننده خیر و شر. آن دو، آفریده‌هایی از آفریدگان من هستند.»

چند مطلب

در این‌جا چند مطلب، قابل طرح است:

مقصود از خلقت شر

معروف است که «شر» در تحلیل نهایی، گاه به امر عدمی و گاه به امر وجودی‌ای که سبب امر عدمی زیان‌بار می‌شود، بازگشت می‌نماید. بنا‌بر‌این، آفرینش شر نمی‌تواند به معنای آفرینش عدم باشد؛ بلکه به معنای ایجاد پدیده‌ای است که به امر عدمی زیان‌بار، منتهی می‌گردد، مانند پدیده‌های: زلزله، توفان، سیل و میکروب که موجب مرگ (عدم حیات) و بیماری (عدم سلامت) می‌گردند.

خیرات مخلوق خداوند

پیش از این، شر را به «شرّ مطلق» و «شرّ نسبی» تقسیم کردیم. نیز گفتیم که گاهی شرّ چیزی بر خیر آن، غلبه دارد و آن پدیده «شر» محسوب می‌شود، و گاهی خیر چیزی بر شرّش غلبه دارد و آن پدیده، «خیر» شمرده می‌شود، و گاهی خیر و شرّ پدیده‌ای برابرند و آن پدیده، نه خیر محسوب می‌شود و نه شر. اکنون باید دید که کدام یک از اقسام شُرور، مخلوق خداوند متعال‌اند.
بی‌تردید، خداوند حکیم و دادگر، پدیده‌ای را که شرّ مطلق است، یا شرّ آن بر خیرش غلبه دارد و یا خیر و شرّ آن برابراند، نمی‌آفریند؛ بلکه آفریده‌های او یا خیر مطلق‌اند و یا خیر آنها بیش از شرّشان است. بنا‌بر‌این، تنها قسم اخیر از اقسام شرور را می‌توان مخلوق خدا دانست.

خلقت خیر پیش از خلقت شر

در شماری از احادیث آمده است که خداوند متعال، خیر را پیش از شر آفریده، چنان‌که در حدیث قدسی می‌خوانیم:
«انَا اللّهُ الکَریمُ، خَلَقتُ الخَیرَ قَبلَ الشَّرِّ؛ من خدای بزرگوارم. خیر را پیش از شر آفریدم.»
این‌گونه احادیث، ظاهرا به نکته مهمّی اشاره دارند که در تبیین آفرینش شُرور، باید مورد توجّه باشد. آن نکته، این است که شر، آفرینشی مستقل و جدا از خیر ندارد، بدین معنا که خداوند متعال چیزی را که ذاتا شر باشد، نیافریده است؛ بلکه آنچه آفریده، خیر است و شر به تَبَع آفرینشِ خیر پدید می‌آید.
برای نمونه، خداوند متعال زمین را می‌آفریند. آفرینش زمین، خیر است؛ امّا زلزله (که لازمه طبیعت زمین است) نیز پدید می‌آید. یا خداوند متعال، ابر و باد و باران را که همگی خیرند، می‌آفریند؛ امّا همین‌ها گاه موجب توفان و سیل زیان‌بار می‌گردند.

نقش اراده انسان در پیدایش شرور

مهم‌ترین مسئله در باب شُرور و منافات نداشتن آنها با عدالت و حکمت الهی، نقش انسان در پیدایش آنهاست، بدین‌معنا که هر چند در نظام هستی، هیچ چیز از دایره خلقت و تقدیر الهی خارج نیست، لیکن بر اساس همان نظام، اراده انسان در پیدایش شُرور و ناکامی‌هایی که به او می‌رسند، نقش اصلی دارد. قرآن کریم، با این که همه خوشی‌ها و ناخوشی‌هایی را که به انسان می‌رسند، از جانب خدای متعال می‌داند، در عین حال، تصریح می‌کند که:
«مَّا اَصَابَکَ مِنْ حَسَنَهٍ فَمِنَ اللَّهِ وَ مَآ اَصَابَکَ مِن سَیئَهٍ فَمِن نَّفْسِکَ؛ هر چه از خوبی‌ها به تو می‌رسد، از جانب خداست و آنچه از بدی به تو می‌رسد، از خود توست».
به سخن دیگر، شُرور از یک نگاه، مخلوق خدایند و از نگاه دیگر، منسوب به انسان. از این نظر که همه پدیده‌ها سرانجام به علّه‌العلل و مسبّب‌الاسباب منتهی می‌شوند، شرور، مخلوق خدایند؛ امّا از این نظر که اراده انسان در پدید آمدن آنها نقش دارد، شُرور به انسان نسبت داده می‌شوند و نه خدا، چنان‌که امام صادق (علیه‌السّلام) در مقام نیایش، به خداوند متعال می‌فرماید:
«الخَیرُ فی یدَیکَ وَ الشَّرُّ لَیسَ الَیکَ؛ خیر، در دستان توست و شر، منسوب به تو نیست.»
بنا‌براین، شرور، مخلوق خدا هستند، نه منسوب به او.»

حکمت گرفتاری‌های انسان‌های آگاه

با عنایت به آنچه در شش مسئله گذشته این پژوهش آمد و با تأمل در آیات و احادیثی که به حکمت شُرور و مصیبت‌ها و ناکامی‌ها اشاره دارند، می‌توان به این جمع‌بندی رسید که از دیدگاه قرآن و حدیث، مصائب (گرفتاری‌ها) انسان‌های آگاه، یا آثار کردار ناشایست آنهاست و یا وسیله‌ای برای تکامل آنها.
توضیح این اجمال، بدین شرح است:

مصیبت‌های خود کرده

از دیدگاه قرآن کریم، همه مصیبت‌های رسیده به آن دسته از افراد آگاهی که مرتکب گناه می‌شوند، دستاورد خود آنان و نتیجه گناه آنان است:
«وَ مَا اَصَـبَکُم مِّن مُّصِیبَهٍ فَبِمَا کَسَبَتْ اَیدِیکُمْ وَ یعْفُواْ عَن کَثِیرٍ؛ و هر [گونه] مصیبتی به شما برسد، به سبب دستاورد خود شماست، و [خدا] از بسیاری در می‌گذرد».
این سخن، بدین معناست که مصائب و ناملایماتی که متوجّه جامعه می‌شوند (مانند: قحطی، گرانی، توفان و زلزله)، همه به خاطر گناهانی هستند که مردم مرتکب می‌شوند، هر چند کیفر همه گناهان آنان نیستند؛ چرا که خداوند متعال، بسیاری از گناهان را بر اساس حکمت خود، مورد عفو قرار می‌دهد، وگرنه جنبنده‌ای در زمین، باقی نمی‌ماند:
«وَ لَوْ یؤَاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِمَا کَسَبُواْ مَا تَرَکَ عَلَی ظَهْرِهَا مِن دَآبَّهٍ؛ و اگر خدا مردم را به [سزای] آنچه انجام داده‌اند، مؤاخذه می‌کرد، هیچ جنبده‌ای را بر پشت زمین، باقی نمی‌گذاشت».
قرآن با صراحت اعلام می‌کند که اگر انسان، مرتکب کارهای ناشایست نشود و در مسیر زندگی، راه صحیح را انتخاب کند، برکات الهی از آسمان و زمین، او را فرا خواهند گرفت:
«وَ لَوْ اَنَّ اَهْلَ الْقُرَی ءَامَنُواْ وَ اتَّقَوْاْ لَفَتَحْنَا عَلَیهِم بَرَکَـتٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَ الاَْرْض وَ لَـکِن کَذَّبُواْ فَاَخَذْنَـهُم بِمَا کَانُواْ یکْسِبُونَ؛ و اگر مردم شهرها ایمان آورده و به پرهیزگاری گراییده بودند، قطعا برکاتی از آسمان و زمین برایشان می‌گشودیم؛ ولی تکذیب کردند. پس به [کیفر] دستاوردشان، [گریبان] آنان را گرفتیم».
از آن سو، آن‌گاه که انسان از اراده و آزادی خود سوء استفاده کند، بر اساس سنّت ثابت و تغییرناپذیر آفرینش، نه تنها خود و جامعه را با مصائب و مشکلات توان فرسا مواجه می‌سازد؛ بلکه فساد او، برکات زمین ر

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.