پاورپوینت کامل آقا محمد خان ۶۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل آقا محمد خان ۶۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آقا محمد خان ۶۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل آقا محمد خان ۶۶ اسلاید در PowerPoint :

محتویات

۱ نسب
۲ نوجوانی
۳ در دربار زندیه
۴ خروج از شیراز
۵ استوارسازی سلطنت

۵.۱ نبرد با مرتضی قلیخان
۵.۲ تهران، مرکز حکومت
۵.۳ نبرد با لطفعلی خان زند
۵.۴ پیروزی بر زندیه
۵.۵ تصرف شیراز
۵.۶ کشتار در کرمان
۵.۷ سقوط دولت زندیه
۵.۸ بازگشت به تهران

۶ نخستین لشکرکشی به قفقاز
۷ گشودن خراسان و پایان حاکمیت افشاریه
۸ لشکرکشی دوم به قفقاز

۸.۱ آقامحمدخان در راه آذربایجان
۸.۲ کشته شدن

۹ شخصیت و ویژگی‌ها

۹.۱ وضعیت جسمی و روحی
۹.۲ علاقه‌مندی به امور مذهبی
۹.۳ آقامحمدخان، مرد جنگ و ستیز
۹.۴ ساده‌زیستی
۹.۵ آقامحمدخان، فردی مقتدر

۱۰ پانویس
۱۱ مآخذ
۱۲ پیوند به بیرون

نسب

نوشتار اصلی: دودمان قاجار

آقا محمدخان در استرآباد زاده شد. مادرش دختر اسکندرخان قوانلو بود و پدرش محمدحسن‎خان قُوانْلو[۱] و پدربزرگش فتحعلی‎خان (سپهسالارِ طهماسبِ دوم صفوی) است.

محمد حسن خان پس از کشته شدن پدرش در سال ۱۱۳۸ق/۱۷۲۶م، ریاست تیره قوانلو (اَشاقه باش) ایل قاجار را در استرآباد و گرگان برعهده گرفت. وی در کشمکش‌های ملوک‎ الطوایف، در دفاع از صفویان (سلطنت شاه ‎اسماعیل سوم) یا به‎ طور مستقل، ادعای پادشاهی داشت و در نبرد با زندیان و آزادخان افغان، اصفهان را گرفت و شیراز را محاصره کرد، لیکن به علت رقابت‌های درونی ایل به دست محمدعلی‎خان، یکی از سران تیره دَوَلوی قاجار (یوخاری‎باش) که پیوسته بر تیره دیگر ایل (اشاقه‎‌باش) ریاست داشتند [۲] در ۱۱۷۲ق/۱۷۵۸م کشته و سرش نزد شیخ‎ علی‎خان سردار زند فرستاده شد.

برخی منابع مدعی شده‌اند که شاه سلطان حسین صفوی به دلایلی، یکی از همسرانش را به استرآباد نزد فتحعلی خان قاجار می‌فرستد و این در حالی اتفاق می‌افتد که آن زن از شاه سلطان حسین صفوی باردار بوده است. آن فرزند محمدحسن خان قاجار است و بنابراین آقا محمدخان، نوه دختری شاه سلطان حسین صفوی است.[۳]

نوجوانی

پس از کشته شدن محمدحسن خان قاجار، آقا محمد خان قاجار که پسر بزرگ وی بود، رئیس تیره قوانلو گردید و در منطقه خود لشکری فراهم آورد، ولی نتوانست در نبرد با حاکم نیرومند گرگان محمدحسین‎خان قاجار دَوَّلو (د ۱۱۷۷ق/۱۷۶۳م) کاری از پیش ببرد و از این‎‌رو متواری گردید، لیکن محمدخان سوادکوهی حاکم مازندران که محل اختفای وی و یارانش را می‎دانست، او و یارانش را در اشرف (بهشهر) دستگیر کرد و به تهران نزد کریم‎خان فرستاد. وکیل پس از دلجویی از آنان، آقامحمدخان و خاندان او را ۲ سال در دامغان زیرنظر نگاه داشت، ولی به علت عدم اطمینان کافی به توصیه محمدحسین‎خان آنان را دوباره به تهران آورد و گروهی از جمله حسینقلی‎خان برادر آقامحمدخان را به قزوین تبعید کرد و دسته دیگر را که آقامحمدخان نیز در میان آنان بود، به شیراز گسیل داشت. پاره‌‎ای از افراد برجسته خاندان آقامحمدخان نیز به مرور زمان خود را به شیراز رساندند و به وی پیوستند.[۴]

در دربار زندیه

منابع حاکی است که همه آنها در دربار زند با احترام روزگار می‎‌گذراند و حسینقلی‎خان به دستور کریم‎خان به حکومت دامغان منصوب گردید. وی پس از چندی از محل حکومت خود به مازندران و گرگان رفت و با جمع کردن سپاهیانی از ترکمانان و قاجاریان، با نام جهانسوزشاه ادعای سلطنت کرد و بارفروش (بابل) را مرکز حکومت خویش ساخت، اما در برابر لشکریان زند شکست خورد و گروه بسیاری از مردم مازندران به دستور زکی‎خان زند (پسرعموی کریم‎خان) کشته شدند. حسینقلی‎خان که او را «‌پادشاه بی‎ تخت و تاج‌» نامیده‎ اند، در ۱۱۸۱ق/۱۷۶۷م توسط دو تن از غلامان خود کشته شد و این امر موجب شد که برادرش آقامحمدخان برای مدتی در دربار کریم‎خان در شیراز تحت مراقبت شدیدتری قرار گیرد.[۵]

آقامحمدخان نزدیک به ۱۶ سال (۱۱۷۷-۱۱۹۳ق/۱۷۶۴-۱۷۷۹م) در شیراز به سر برد.[۶] کریم‎خان با مهربانی بسیار با وی رفتار می‎کرد. وکیل به او اجازه داده بود که به شکارهای جرگه چندروزه برَوَد و او بیشتر با یکی از دو برادرش، جعفرقلی یا مهدیقلی، به شکار می‌‎رفت. کریم‎خان‌گاه در کارهای سیاسی با وی مشورت می‎‌کرد و با نوعی کنایه او را «‌پیران ویسه‌» (وزیرِ افراسیاب) خطاب می‎‌کرد. اعتماد وکیل به او تا انجا بود که می‎‌خواست وی را برای سرکوب کردن شورش حسین قلی‎خان به مازندران بفرستد. [۷]

خروج از شیراز

خان قاجار توسط عمه (یا خواهر یا خاله) خود (خدیجه‎ بیگم) که به‌اندرون شاهی راه یافته بود و نفوذی فراوان داشت [۸]، از احوال درونی دربار و ماجراهای سیاسی شیراز باخبر می‌‎شد، تا اینکه از بیماری و مرگ قریب‎ الوقوع‎ خان زند آگاه گردید. پس به بهانه شکار از شهر بیرون شد و زمانی که نشانه ‎های مرگ وی را دریافت، با نیرنگ و شتاب همراه ۲ برادرش جعفرقلی‎ خان و مهدیقلی ‎خان و چند تن دیگر که شمارشان را تا ۱۷ تن نوشته‎ اند، در ۱۳ صفر ۱۱۹۳ق/۲ مارس ۱۷۷۹م از منطقه فارس بیرون آمد و با سختی و تنگدستی خود را به اصفهان و از آنجا به دولاب تهران رساند. در اصفهان و ورامین گروهی از سران قاجار و خوانین ایلات به او پیوستند [۹]. در سر راه خود به مازندران، یکی دو محموله «‌مالیات و خزانه‌» حکومت را که به شیراز می‎‌بردند مصادره کرد. [۱۰]

استوارسازی سلطنت

مرتضی قلی خان قاجار، برادر آقا محمد خان قاجار که به روسیه فرار کرد و از عوامل برانگیزاننده لشگرکشی روسیه به ایران در زمان کاترین و به سرکردگی زبوف بود. نگاره در موزه تور روسیه Tver Regional Picture Gallery

نبرد با مرتضی قلیخان

آقامحمدخان ۳۶ تا ۳۸ سال داشت [۱۱] که به مازندران رسید. در اینجا گروهی از قاجاریان به وی پیوستند. برادرش مرتضی قلیخان که پیش از وی قدرتی در منطقه به دست آورده و خود را پادشاه خوانده بود، از ورود آقامحمدخان به گرگان جلوگیری کرد. [۱۲] کشمکش میان آقامحمدخان پس از ۴ سال جنگ و شکست و پیروزی، [۱۳] بر برادر خود مرتضی قلیخان چیره شد. برادر به روسیه گریخت و همداستان کاترین روم برابر خان گردید.

در ۱۲۰۰ق/۱۷۸۵م گیلان و مازندران و زنجان به زیر فرمان آقامحمدخان درآمد. در ۱۲۰۱ق/۱۷۸۶م کردستان و سال بعد یزد به قلمرو آقامحمدخان پیوست. در ۱۲۰۵ق/۱۷۹۰م، پس از جنگ و نیرنگ با افشارهای آذربایجان، آن خِطّه نیز تسخیر شد. [۱۴]

تهران، مرکز حکومت

آقامحمدخان پس از ۲ سال جنگ و نبرد پیگیر و تلاش برای یگانه ساختن تیره‎‌های قاجار، بر بیشتر ایالات ایران چیره گردید و تهران را به سبب نزدیکی به مازندران و مراتع ایل به جای ساری مرکز حکومت خویش ساخت. [۱۵] وی در این شهر در ۱۲۰۳ق/۱۷۸۸م بی‎آنکه تاج بر سر نهد بر تخت شاهی نشست (ایرانیکا)، ولی اعتمادالسلطنه این واقعه را در ذیلِ سال ۱۲۰۰ق/۱۷۸۵م آورده است. و همو می‎‌نویسد در ۱۲۰۴ق/۱۷۸۹م برادرزاده خویش باباخان (فتحعلی‎خان) را به ولیعهدی برگزید. [۱۶]

نبرد با لطفعلی خان زند

آقامحمدخان در نبردهای پراکنده‌‎ای در اصفهان در برابر علی‎مرادخان (برادرزاده کریم‎خان) و جعفرخان (پسر صادق‎خان، برادر کریم‎خان) شرکت جست، اما رقیب اصلی او لطفعلی‎خان زند که در ۲۰ سالگی پس از تاراندن رقیبان خانگی به تخت پادشاهی نشسته بود. آقامحمدخان در دوران زدوخوردهای داخلی زندیان، شمال ایران را یکپارچه ساخت و چون از اختلاف‌های جانشینان کریم‎خان و شخصیت ایشان آگاه بود، انقراض این سلسله را در نابود کردن لطف علی‎خان شجاع و بی ‎آلایش، اما کم ‎سیاست و بی‎ تجربه می ‎داسنت. از این‎رو همه نیروی خود را در این راه به کار انداخت.[۱۷]

پیروزی بر زندیه

خان‎قاجار یک‎بار در ۱۲۰۳ق/۱۷۸۸م در هزارِبیضا (۳۰ کیلومتری شیراز) با سپاهیان زند نبرد کرد و توانست پایتخت را محاصره کند، اما نتوانست به درون آن راه یابد، پس به تهران بازگشت. بار دوم با نیروهای بیشتر و نظمی آراسته‎ تر وارد معرکه شد و در همان هنگام با حاج‌‎میرزاابراهیم کلانتر شیراز که با سران زندیه اختلاف پیدا کرده بود، تماس‌های محرمانه برپا کرد و در نبرد سمیرم عُلیا سپاه زندیه را شکست داد. از این‎رو، چون لطفعلی‎خان به سوی شیراز رفت و دروازه شهر را به روی خود بسته یافت و پادگان‌های پایتخت را خلع سلاح شده دید، دریافت که در نبرد سیاسی نیز شکست خورده است و حاج‌‎ابراهیم کلانتر با رقیب او عهدی استوار بسته است.[۱۸]

تصرف شیراز

آقامحمدخان با ۰۰۰‘۴۰ سپاهی عازم نبرد گردید و در «‌شهرک‌» (میان اصفهان و شیراز) با ۵۰۰۰ تن سپاه زندی روبه‎ رو شد. در این نبرد لطفعلی ‎خان با رشادت هرچه تمام‎تر خود را تا سراپرده آقامحمدخان رساند، لیکن به علت خیانت سرداران زندی و کم‎تجربگی خود شکست خورد، ولی خود را از معرکه بیرون آورد و به سوی کرمان رفت. آقامحمدخان پیروزمندانه به شیراز آمد و دستور داد افراد خاندان زند را اسیر کنند و همراه با استخوان‌های کریم‎خان به تهران گسیل دارند.[۱۹]

کشتار در کرمان

لطفعلی ‎خان خود را به کرمان رساند، ولی به درون شهر راه نیافت. پس به طبس رفت و با کمک امیرحسین‎ خان زنگویی ۳۰۰ سوار فراهم و آهنگ یزد کرد و با شکست علی‎نقی‎ خان بافقی آنجا را بگشود و روانه شیراز گشت. وی در آنجا از قاجاریان به سرکردگی حاج‎‌ابراهیم کلانتر و محمدحسین ‎خان قوانلو شکست خورد و نومیدانه روی به سوی طبس، بم و نَرْماشیر آورد. او در این پهنه به تکاپو افتاد و سپاهیانی فراهم آورد و به سوی کرمان رفت و در ۱۲۰۸ق/۱۷۹۳م شهر را گشود و خود را پادشاه نامید و سکه به نام خویش زد.[۲۰]

آقامحمدخان سراسیمه و کینه‎ توزانه باباخان را با ۰۰۰‘۵ سوار و عنوان جهانبانی به سوی کرمان فرستاد و خود نیز با لشکری در حدود ۰۰۰‘۶۰ تن به دنبال وی روانه شد. لطفعلی‎خان با ۳۰۰ مرد جنگی در برابر آن ارتش نیرومند جنگید. با اینکه مردم کرمان و همین ارتش اندک بیش از ۴ ماه، از ۱۷ ذیقعده ۱۲۰۸ تا اول ربیع‎ الثانی ۱۲۰۹ق/۱۷ ژوئن ۱۷۹۴ تا ۲۶ اکتبر ۱۷۹۴م پایداری کردند، اما زیر فشارهای نظامی آقامحمدخان و قحطی در شهر، آخرین پناهگاه زندیان فرو ریخت و لطفعلی‎ خان آواره بم گردید.[۲۱]

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.