پاورپوینت کامل بریر بن حضیر ۴۷ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل بریر بن حضیر ۴۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل بریر بن حضیر ۴۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل بریر بن حضیر ۴۷ اسلاید در PowerPoint :
محتویات
۱ نسب بریر
۲ لقب بریر
۳ کتاب منسوب به بریر
۴ ویژگیهای اخلاقی بریر
۵ با کاروان امام حسین(ع)
۶ گفتگو با عمر بن سعد
۷ مجادله با ابوحرب
۸ بریر در صبح عاشورا
۹ سخنرانی برابر کوفیان
۱۰ مباهله با یزید بن معقل
۱۱ رجز خوانی بریر در حین نبرد
۱۲ شهادت
۱۳ جستارهای وابسته
۱۴ پانویس
۱۵ منابع
نسب بریر
بُرَیر بن خُضَیر هَمْدانی مِشْرَقی، منسوب به مِشرَق، شاخهای از قبیله هَمْدانِ یمن است. وی از خاندان بنیمشرق از قبیله هَمْدانِ و ساکن کوفه بوده است. در برخی کتابها نام پدرش را حُصَین ثبت کردهاند که اشتباه است، زیرا در رَجَزی که بریر خوانده[۱] خُضَیر آمده که با خَیر قافیه شده است. سیرهنویسان و مقتلنگاران از او با عنوانهای گوناگون، بریر بن خضیر،[۲] بریر بن حضیر،[۳]، بدیر بن حفیر،[۴] بریر بن حصین،[۵] یاد کردهاند و در برخی دیگر از کتابها، مطالب راجع به او درباره کسی به نام یزید یا زید بن حصین آمده است.[۶].
لقب بریر
طبری[۷] و ابن اثیر[۸] از او با لقب سیدالقّراء و ابن بابویه[۹] و فتال نیشابوری[۱۰] با عنوان سرآمد قاریان مردم روزگار خویش یاد کردهاند.
کتاب منسوب به بریر
مامقانی[۱۱] گفته است که بریر کتابی به نام القضایا و الاحکام دارد که مطالب آن را از قول امیرالمؤمنین علی(ع) و امام حسن(ع) نقل کرده است و از اصول معتبر شیعه است، ولی سیدمحسن امین[۱۲] و تستری[۱۳] انتساب چنین کتابی به بریر را رد کرده و گفتهاند که در جای دیگری از این کتاب نام برده نشده است.
ویژگیهای اخلاقی بریر
بُرَیر بن خُضَیر، مردی زاهد و عابد و از بزرگان و قاریان مسجد کوفه و مفسری پرهیزگار بود؛ او از بزرگان و اشراف قبیله همدان و ساکن شهر کوفه به شمار میآمد.
با کاروان امام حسین(ع)
بریر وقتی خبر حرکت امام حسین(ع) از مدینه به مکه آگاه شد، از کوفه به سوی مکّه حرکت کرد تا این که سرانجام موفق شد در مکه به جمع اصحاب و یاران امام(ع) بپیوندد[۱۴] و ایشان را از مکه تا کربلا همراهی نماید.
چون امام حسین(ع) مجبور شد در کربلا فرود آید، بریر گفت:ای پسر رسول خدا، خداوند بر ما منّت نهاده است که بتوانیم پیش روی تو جنگ کنیم و کشته شویم و چه سعادتی است که جدّ تو در قیامت شفیع ما خواهد بود.[۱۵].
روایت شده که پس از ورود کاروان امام حسین(ع) و یارانش به کربلا در دومین روز از ماه محرم الحرام سال شصت هجری، آن حضرت(ع) خطبهای ایراد فرمودند. پس از ایراد این خطبه، یاران امام(ع) به پا خاستند و هر یک از آنان سخنانی را به زبان راندند و با مولای خویش تجدید بیعت کردند. از جمله کسانی که پس از سخنان امام(ع) به پا خاست و سخنانی را ایراد نمود بریر بود.
بریر پس از زهیر از جای برخاست و خطاب به اباعبدالله الحسین(ع) گفت:
« یابن رسول الله(ص) ! لقد منّ الله بک علینا ان نقاتل بین یدیک، تقطّع فیک اعضائنا، ثمّ یکون جدّک شفیعنا یوم القیامه.
:ای پسر رسول خدا(ص) ! خداوند به واسطه وجود شریفتان بر ما منت نهاده است، بدرستی که ما در رکاب شما نبرد میکنیم، تا آنجا که در راه [دفاع از] شما اعضای بدنمان تکه تکه شود. پس جد شما [بواسطه این عمل] در روز قیامت شفیع ما خواهد شد.»
گفتگو با عمر بن سعد
در شب عاشورا، امام حسین(ع) اصحاب و یاران خود را جمع کرد و به آنان فرمود:
«…بدانید که من گمان یاری از این مردم [کوفه] را ندارم. من بیعتم را از شما برداشتم، شما آزادید به هر جا که میخواهید بروید. این شب که شما را گرفته است برای شما فرصتی خواهد بود تا آن را شتر خویش قرار داده و به هر سو که میخواهید بروید!»
پس از سخنان امام(ع) هریک از یاران برخاستند و بر حمایت از اباعبدالله الحسین(ع) تأکید ورزیده، با امام خویش تجدید پیمان نمودند. پس از پایان جلسه، بریر از حضرت(ع) اجازه خواست تا برود و عمر بن سعد را موعظه کند، امام(ع) پذیرفت.
آنگاه بریر نزد عمر بن سعد رفت و به چادرش وارد شد و بدون آن که سلام کند، نشست. عمر خشمگین شد و گفت:
«ای برادر همدانی! چه چیز تو را از سلام کردن بر من بازداشت؟ آیا مسلمان نیستم و خدا و رسولش را نمیشناسم و به حق گواهی نمیدهم؟!»
بریر گفت:
«اگر آنطور که تو میگویی خدا و پیغمبرشناس بودی، عازم کشتن خاندان پیامبر(ص) نمیگشتی، وانگهی این فرات زلال است که امواجش مانند شکم مار درهم میپیچد و حیوانات عراق از آن مینوشند؛ اما حسین بن علی(ع) -و برادران و زنان و خاندانش- از تشنگی میمیرند. تو آنان را از نوشیدن آب فرات مانع گشتهای و فکر میکنی که خدا و رسول(ص) او را میشناسی؟»
عمر سعد اندکی سر به زیر انداخت و آنگاه سرش را بلند کرد و گفت:
«ای بریر به خدا قسم یقین دارم که هر کس با آنان بجنگد و حقشان را غصب کند ناگزیر در آتش است؛ ولی ای بریر! آیا از من میخواهی که ولایت ری را واگذارم که به دیگری برسد؟ به خدا سوگند نفس من چنین چیزی را نمیپذیرد.»
آنگاه گفت:
«عبیدالله بهجای قوم خویش مرا به اجرای نقشهای فراخواند که اینک در پی انجام آنم. به خدا سوگند، میدانم و سرگردانم و میان دو خطر خویش اندیشناکم؛ آیا ملک ری را رها کنم، در حالیکه آرزوی من است یا آنکه گناه قتل حسین(ع) را به گردن گیرم؟ در کشتن حسین(ع) آتشی است که جلوگیری از آن ممکن نیست و ملک ری نور چشم من است.»
پس بریر نزد امام(ع) بازگشت و گفت:
«ای فرزند رسول خدا(ص)! عمر بن سعد در برابر ملک ری به کشتن تو رضایت داده است.»
مجادله با ابوحرب
ضحاک بن عبداللَّه مشرقی نقل کرده که: «در شب عاشورا حسین(ع) و یارانش تمام شب را بیدار بودند و به مناجات با خداوند برخاسته، نماز میخواندند و آمرزش میطلبیدند.
امام حسین (ع) قرآن میخواند تا اینکه به این آیه رسید:
وَلَا یَحْسَبَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ خَیْرٌ لِّأَنفُسِهِمْ إِنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ لِیَزْدَادُوا إِثْمًا وَلَهُمْ عَذَابٌ مُّهِینٌ ۱۷۸ مَّا کَانَ اللَّـهُ لِیَذَرَ الْمُؤْمِنِینَ عَلَى مَا أَنتُمْ عَلَیْهِ حَتَّى یَمِیزَ الْخَبِیثَ مِنَ الطَّیِّبِ …۱۷۹ (ترجمه: و البته نباید کسانی که کافر شدهاند تصور کنند اینکه به ایشان مهلت میدهیم برای آنان نیکوست؛ ما فقط به ایشان مهلت میدهیم تا بر گناه [خود] بیفزایند، و [آنگاه] عذابی خفتآور خواهند داشت. (۱۷۸) خدا بر آن نیست که مؤمنان را به این [حالی] که شما بر آن هستید، واگذارد، تا آنکه پلید را از پاک جدا کند…۱۷۹)[ آل عمران–۱۷۸-۱۷۹]
گروهی از سواران دشمن که در حال گشتزنی در اطراف خیام امام(ع) بودند بر ما گذشتند یکی از آن سواران این آیه را شنید و فریاد زد: «قسم به پروردگار کعبه که ما آن پاکانیم که از شما جدا شدهایم.»
ضحاک بن عبداللَّه مشرقی گوید: «من او را شناختم و به بریر بن خضیر گفتم: «میدانی این کیست؟» گفت: «نه.»
گفتم: «این ابوحرب عبداللَّه بن شهر است، مردی بذلهگوی و معتبر و دلیر و غافل کش، بارها اتفاق افتاده که سعید بن قیس او را به سبب جنایتی محبوس کرده بود.»
پس بریر بن خضیر عبدالله بن شهر را خطاب قرار داد و گفت:
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 