پاورپوینت کامل دعوت علنی پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله ۲۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل دعوت علنی پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله ۲۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل دعوت علنی پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله ۲۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل دعوت علنی پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله ۲۹ اسلاید در PowerPoint :

محتویات

۱ آغاز دعوت علنی
۲ شکایت قریش نزد ابوطالب
۳ آزار و استهزای مسلمانان
۴ پانویس
۵ منابع

آغاز دعوت علنی

رسول­ خدا صلی الله علیه و آله دعوت علنی خود را در مرحله اول با نزول آیه «وَأَنذِرْ عَشِیرَتَک الْأَقْرَبِینَ»،[۱] با دعوت از خویشاوندان خود آغاز کردند.[۲]

این کار بسیار سخت و دشوار بود؛ چرا که سران قریش به آسانی حاضر نمی ­شدند دست از بت­ پرستی بردارند و به نبوت آن حضرت اقرار کنند. پس پیامبر به امیرالمؤمنین علی علیه السلام دستور دادند تا غذایی فراهم کنند؛ سپس بزرگان بنی ­هاشم و بنی­ عبدالمطلب را دعوت کردند.

در این جلسه حضرت محمد صلی الله علیه و آله امر پروردگارش درباره انذار خویشان خود را اعلام کردند و به آنان فرمودند که «هر که با ایشان بیعت کند، برادر و وصی و وزیر ایشان خواهد بود»؛ اما جز علی علیه السلام کسی به این خواسته حضرت صلی الله علیه و آله جواب مثبت نداد.[۳]

بعد از آن که پیامبر صلی الله علیه و آله نزدیکانش را انذار کرد، امر نبوتش بیش از پیش در مکه منتشر شد. روایت شده پس از نزول آیه شریفه مذکور و انذار نزدیکان، پیامبر صلی الله علیه و آله بر بالای کوه صفا ایستادند و فریاد زدند: «یا صباحاه!» (خبر مهم)؛ قریشیان در اطرافشان جمع شدند و گفتند: تو را چه شده است، فرمود: «اگر به شما خبر دهم که دشمنی امشب یا فردا صبح به شما حمله می­ کند، مرا تصدیق می­ کنید؟» گفتند: «بله» فرمود: «من ترساننده شما از عذابی دردناک هستم».[۴]

سپس ادامه داد و فرمودند: «ای مردم؛ رهبر و پیشرو به اهلش دروغ نمی­ گوید، قسم به خدایی که هیچ پروردگاری جز او نیست، من رسول ­خدا صلی الله علیه و آله به سوی شما به طور خاص و به سوی تمام مردم به طور عام هستم. به خدا قسم که شما می­ میرید چنان که می ­خوابید و بعد از مرگ برانگیخته می ­شوید چنان که از خواب بیدار می شوید و محاسبه می ­شوید چنان که عمل می ­کنید و در مقابل کارهای نیک پاداش داده می ­شوید و در مقابل کارهای زشت عذاب داده می ­شوید و بهشت و جهنم ابدی هستند و شما اولین کسانی هستید که انذار شده­ اید».[۵]

بعد از گذشت مدتی، با نزول آیه: «فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِکینَ × إِنَّا کفَینَاک الْمُسْتَهْزِئِینَ»،[۶] رسول ­خدا صلی الله علیه و آله، مرحله ­ای دیگر از دعوت علنی را به مرحله اجرا درآوردند. با آشکارشدن دعوت الهی رسول ­خدا صلی الله علیه و آله، تمام مردم درباره دعوت آن حضرت صحبت می­ کردند و این امر بر کسی از اهل مکه مخفی نمانده بود. حتی اخبار آن به خارج مکه نیز سرایت کرده بود.[۷] با این حال در ابتدا با مخالفت­های چندانی از سوی قریش روبرو نگردید.[۸]

ابن ­اسحاق می ­گوید: «هنگامی که رسول ­خدا صلی الله علیه و آله شروع به دعوت مردم به اسلام کرد و امر الهی را آشکار نمود، قومش او را از خود طرد نکردند و به مقابله با او برنخاستند، تا این که او بت­ پرستی را عیب دانست [و نیاکانشان را مذمت کرد و خبر داد که آنان در آتش اند]. مشرکان این کار را منکری بزرگ برای خویش برشمردند و به طور جمعی به مخالفت و دشمنی با او برخاستند»، آشفتگی و اعتراض مردم مکه به این دلیل بود که فهمیده بودند که معنای حقیقی ایمان چیزی نیست، جز نفی همه خدایان دروغین و ایمان به پروردگاری قادر و بی ­همتا، یعنی نفی آن سیادت و بزرگی­ ای که به شیوه آیین و دین جاهلی بدست آورده بودند، یعنی سلب تمام اختیارات جاهلی و پذیرش فرمانبرداری کامل از خدا و رسولش. از این رو با تمام توان به اذیت و آزار ایشان و دیگر مسلمانان پرداختند.[۹]

حضرت رسول صلی الله علیه و آله با وجود همه این مخالفت­ها با نرمی و مدارا، به طرح دعوت و عرضه اصولی که به آن دعوت می ­کرد، می­ پرداختند.[۱۰]

شکایت قریش نزد ابوطالب

بزرگان قریش، چون دیدند که پیامبر صلی الله علیه و آله از دعوت خویش دست برنمی­ دارد، ابتدا نزد ابوطالب رفته، جهت حل و فصل مسالمت ­آمیز مسأله، با ابوطالب به گفتگو پرداختند؛[۱۱] آنان گفتند: «ای ابوطالب برادرزاده ­ات خدایان ما را ناسزا می­ گوید و بر دین ما عیب می­ گیرد و عقول ما را سبک می­ شمارد و پدران ما را گمراه می ­داند؛ یا وی را از این کار برحذر دار، یا او را به ما واگذار».[۱۲]

ابوطالب در پایان این دیدار با خوشرویی و ملاطفت آنها را راضی و سپس روانه کرد.[۱۳] پ

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.