پاورپوینت کامل مهدویت (دیدگاه وهابیت) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مهدویت (دیدگاه وهابیت) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مهدویت (دیدگاه وهابیت) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مهدویت (دیدگاه وهابیت) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

پاورپوینت کامل مهدویت (دیدگاه وهابیت) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint

مهدویت، از اعتقادات رایج میان تمام گروه‌های اسلامی بوده و در ادیان الهی اعتقاد به ‌وجود منجی، موعود آخرالزمان جایگاه ویژه‌ای دارد. وهابیت در برخی مبانی فکری و اعتقادی با دیگر مسلمانان، از جمله شیعیان اختلاف نظر دارند و یکی از این اختلاف‌ها، مسأله مهدویت است. اعتقاد به مهدی موعود در فرقه‌ وهابیت که سابقه انکار برخی از مفاهیم اصیل دینی را دارد و از سوی دیگر، رویکرد حدیث‌گرایانه، اهمیت موضوع را دو چندان می‌سازد.
عقاید وهابیان معاصر با تاکید بر آرای ابن تیمیه و قفاری در بحث غیبت، تولد، نَسَب و طول عمر حضرت مهدی (علیه‌السّلام) بر اساس ادله عقلی، نقلی، تاریخی و نظرات اهل سنت، نقد و بررسی می‌شود که نتایج آن عبارت‌اند از:
وهابیان قائل به عدم تولد حضرت مهدی (علیه‌السّلام) هستند که با ادله، دیدگاه آنان رد شد؛ زیرا شواهد و دلائل متقنی در اثبات تولد حضرت بیان شد. نظر وهابیان این بود که نسب حضرت به امام حسن (علیه‌السّلام) برمی‌گردد که نظر آنان رد شد و نظر صحیح این است که نسب حضرت به امام حسین (علیه‌السّلام) برمی‌گردد.
در مسأله غیبت نیز، وهابیان غیبت حضرت مهدی (علیه‌السّلام) را قبول ندارند؛ اما در این پژوهش با ادله نقلی و تاریخی این امر اثبات گردید. در مسأله طول عمر که وهابیان با ذکر روایتی از پیامبر (صلی‌الله علیه‌و‌آله‌و‌سلم) آن را محال می‌دانستند، بر اساس ادله عقلی و علمی و تاریخی، امری ممکن است و محال عقلی نیست. نوشتار حاضر با رویکرد تحلیلی_انتقادی، به بررسی نگرش اعتقادی وهابیت به مسأله مهدویت می‌پردازد.

فهرست مندرجات

۱ – دیدگاه سلفیه
۲ – نسب حضرت مهدی
۲.۱ – ادله ابن تیمیه
۲.۲ – اشکال بر ادعا و ادله ابن تیمیه
۲.۲.۱ – وجود لفظ حسین در متن روایت
۲.۲.۲ – منقطع بودن حدیث
۲.۲.۳ – مجهول بودن راوی حدیث
۲.۲.۴ – تعارض با احادیث دیگر
۲.۲.۵ – جعلی بودن حدیث
۳ – ایراد به نام پدر امام زمان
۳.۱ – نقد و بررسی احادیث
۴ – تولد امام مهدی از منظر وهابیت
۴.۱ – نقد و بررسی مسأله تولد
۴.۱.۱ – روایات امام عسکری در باب تولد
۴.۱.۲ – شهادت نزدیکان امام بر تولد
۴.۱.۳ – اعتراف علمای اهل سنت بر تولد
۴.۱.۴ – ادعای تقسیم ارث امام عسکری
۴.۲ – اثبات عقلی تولد امام
۵ – غیبت مهدی از منظر قفاری
۵.۱ – نقد و بررسی مسأله غیبت
۶ – طول عمر حضرت از نظر وهابیت
۶.۱ – دلیل ابن‌ تیمه بر عدم امکان طول عمر
۶.۲ – نقد و بررسی مسأله طول عمر
۶.۲.۱ – دیدگاه فخر رازی
۶.۲.۲ – دیدگاه ابن‌عربی
۶.۲.۳ – شواهد تاریخی بر طول عمر
۷ – نتیجه‌گیری
۸ – فهرست منابع
۹ – پانویس
۱۰ – منبع

۱ – دیدگاه سلفیه

در میان معارف اسلامی، موضوع مهدویت از جایگاه اصیل و ویژه‌ای برخوردار است. مسئله‌ای که حتی اهل‌سنت نیز به آن اعتقاد داشته و تنها مختص شیعیان نیست؛ حتی علمای وهابی نیز به اصل اعتقاد به مهدویت معتقد هستند؛ اما در عین‌حال که وهابیون به اصل مهدویت معتقدند، در برخی مبانی اعتقادی، اختلافات مبنایی با سایر مسلمانان داشته و در این زمینه، شبهاتی بیان نموده‌اند.
وجود این شبهات، وجوب پرداختن به این موضوع را ضروری می‌سازد. در بحث مهدویت و وهابیت، پژوهش‌هایی صورت گرفته که به‌دلیل محدودیت، تنها برخی از آنها ذکر شده است؛ از جمله‌ی این پژوهش‌ها می‌توان به پایان‌نامه خانم لیلا حسین پور با عنوان «امام زمان (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) در دیدگاه وهابیت، شبهات وهابیت پیرامون مهدویت» و پایان‌نامه آقای نصرت‌الله آیتی با عنوان «نقد و بررسی شبهات دکتر ناصر القفاری درباره‌ اندیشه مهدویت» و غیره اشاره کرد. در رساله آقای آیتی، فقط به شبهات قفاری پرداخته شده است؛ اما در این پژوهش، سعی بر این است که اعتقادات وهابیون از جمله ابن‌ تیمیه، به‌عنوان بنیان‌گذار سلفیه و قفاری به‌عنوان شخص معاصر، مورد نقد و بررسی قرار گیرد و با استفاده از نظرات اهل‌سنت، به شبهات آنان پاسخ داده شود.
در این پژوهش، بیشتر نظرات ابن‌ تیمیه به‌عنوان پایه‌گذار مبانی فکری وهابیت و قفاری به‌عنوان شخصیت مهم و تاثیر‌گذار در وهابیت معاصر، مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.

۲ – نسب حضرت مهدی

یکی از اختلافات در موضوع مهدویت، در مسأله نَسَب حضرت است که حضرت مهدی (علیه‌السّلام) از نسل امام حسن مجتبی (علیه‌السّلام) است، یا از نسل امام حسین (علیه‌السّلام) است. اختلاف دیگر نیز، نام پدر حضرت مهدی (علیه‌السّلام) است.
حضرت مهدی (علیه‌السّلام) از نسل امام حسن مجتبی (علیه‌السّلام) است یا امام حسین (علیه‌السّلام)؟ ابن‌ تیمیه که وهابیت در عقایدشان پیرو او هستند، این ادعا را مطرح کرده که نام پدر حضرت مهدی (علیه‌السّلام) عبدالله است. او در منهاج‌ السنه می‌نویسد:
شیعیان دوازده امامی که ادعا می‌کنند مذهب‌شان دوازده امامی است، اسم امام مهدی آنان، م ح م د ابن‌ الحسن است؛ در حالی‌که آن مهدی (علیه‌السّلام) را که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) توصیفش کرده، اسمش محمد بن عبدالله است؛ بنابراین گروهی از شیعه، جمله «اسم ابیه اسم ابی» را از روایت رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) حذف کرده تا با دروغ‌های آنان تناقض نداشته باشد و گروهی نیز روایت را تحریف کرده‌ و گفته‌اند: جد مهدی (علیه‌السّلام)، حسین (علیه‌السّلام) و کنیه جدش ابوعبدالله است؛ پس معنای روایت رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) این می‌شود که اسم مهدی (علیه‌السّلام)، م ح م د بن ابی عبدالله است و کنیه، اسم قرار داده شده است.

[۱] ابن تیمیه، احمد، منهاج السنه، ج۸، ص۲۵۴ – ۲۶۰.

در جای دیگر می‌نویسید: مهدی (علیه‌السّلام)، که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) از او خبر داده، اسمش م ح م د بن عبدالله است، نه م ح م د بن الحسن، از علی (علیه‌السّلام) روایت شده است که او گفت: مهدی (علیه‌السّلام) از نسل حسن بن علی (علیه‌السّلام) است، نه از نسل حسین بن علی (علیه‌السّلام).

[۲] ابن تیمیه، احمد، منهاج السنه، ج ۴، ص ۹۵.

۲.۱ – ادله ابن تیمیه

مهم‌ترین دلیل این ادعای ابن تیمیه، روایت ابوداود سجستانی است؛
ابواسحاق می‌گوید: علی (علیه‌السّلام) در حالی‌که به فرزندش می‌نگریست فرمود: این پسر من، آقا است؛ همان‌گونه که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) این نام را بر او نهاده است. از نسل او فرزندی به دنیا می‌آید که هم نام پیامبر شما است که در سیرت و اخلاق شبیه آن حضرت است؛ اما از نظر چهره شباهتی ندارد.

[۳] ابن تیمیه، احمد، منهاج السنه، ج۸، ص۲۵۵.

[۴] ابی‌داود سجستانی، سلیمان بن اشعث، سنن ابی داود، ج۶، ص۳۴۷، ح۴۲۹۰.

قابل ذکر است که مشابه این حدیث را نعیم بن حماد نقل کرده است.

[۵] ابن حماد، نعیم، الفتن، ج۱ ص۱۶۵، ح۴۲۳.

دومین ادعای بیان شده، سخن ابن قیم جوزیه شاگرد ابن‌ تیمیه است و به پیروی از او، ابن حجر هیتمی نیز این سخن را آورده است. ابن حجر می‌گوید: در اینکه امام مهدی (علیه‌السّلام) فرزند امام حسن (علیه‌السّلام) است، سِر لطیفی نهفته است؛ چون امام حسن (علیه‌السّلام) خلافت را برای رضای خدا رها کرد و خداوند در پاداش این کار، از نسل وی کسی را قرار داد که خلافت حق را به دست خواهد گرفت.
این سنت خداوند در میان بندگانش است. هر کسی به خاطر او چیزی را رها کند، خدای متعال پاداش او را خواهد داد و یا به فرزندان و نسل وی، از آن فزون‌تر خواهد بخشید؛ برخلاف امام حسین (علیه‌السّلام) که به خلافت اشتیاق داشت و برای آن نیز جنگید، ولی به آن دست نیافت.

[۶] ابن قیم جوزیه، محمد، المنار المنیف فی الصحیح و الضعیف، ص۱۵۱، ح۳۴۲.

۲.۲ – اشکال بر ادعا و ادله ابن تیمیه

نکاتی در تحلیل و نقد این حدیث قابل ذکر است که عبارت‌اند از:

۲.۲.۱ – وجود لفظ حسین در متن روایت

جزری شافعی که این حدیث را با همان سند از ابی داود ذکر کرده است و به جای کلمه «الحسن»، «الحسین» آورده است و بیان می‌کند: قول صحیح‌تر آن است که مهدی (علیه‌السّلام) از فرزندان امام حسین (علیه‌السّلام) است؛ چراکه امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) بر آن تصریح نموده‌اند. سید صدرالدین صدر

[۷] صدر، صدرالدین، المهدی، ص۷۶.

و نجم‌الدین عسکری

[۸] عسکری، نجم الدین، المهدی الموعود المنتظر عند علماء اهل السنه و الامامیه ج۱، ص۱۳۹.

نسخه‌ای از عقد الدرر فی اخبار المنتظر را مورد استناد قرار داده‌اند که در آن «الحسین» ذکر شده است. صدر استناد به حدیث ابی داود را صحیح نمی‌داند؛ زیرا ایشان معتقد است که متن حدیثِ مورد بحث، با اختلافاتی از ابی داود نقل شده است؛ پس استناد به آن درست نیست.

[۹] صدر، صدرالدین، المهدی، ص۷۶.

۲.۲.۲ – منقطع بودن حدیث

اشکال دوم وارد شده بر حدیث این است که این حدیث منقطع است؛ چرا که راوی آخر آن، که حدیث را از حضرت علی (علیه‌السّلام) نقل نموده، شخصی به نام ابی اسحاق سبیعی است که سن او از جهت تاریخی، اقتضای روایت از حضرت علی (علیه‌السّلام) را ندارد؛ به همین دلیل، منذری در شرح این حدیث بیان کرده که وی، نمی‌تواند مستقیم از علی (علیه‌السّلام) نقل حدیث نماید؛ به همین دلیل حدیثی که او از آن حضرت نقل کرده و ابی داود نیز آن را آورده، منقطع است.

[۱۰] منذری، عبدالعظیم، مختصر ابی داود، ج۳، ص۱۱۸، ح۴۱۲۱.

یکی از شارحین سنن ابی داود می‌گوید:
این حدیث هم در بالا و هم در پایین منقطع است؛ در پایین آن، شیخ ابی داود در سند نیست؛ زیرا ابی داود گفته: «حُدّثتُ» و آن منقطع است و امر دوم در بالای سند حدیث است که ابواسحاق امام علی (علیه‌السّلام) را درک نکرده است؛ پس در بالا هم منقطع است و صدور این حدیث ثابت نمی‌شود.

[۱۱] عباد، عبدالمحسن، شرح سنن ابی داود، باب۴۸۱، ص۲۳.

۲.۲.۳ – مجهول بودن راوی حدیث

اشکال بعدی این روایت، سند حدیث است؛ ابی داود هنگام گزارش حدیث، این گونه بیان می‌کند: از‌ هارون بن مغیره برای من حدیث نقل شده است؛ در واقع آن شخصی که‌ هارون بن مغیره از طرف او این حدیث را برای ابی داود نقل کرده مشخص نیست؛ پس به این سبب حدیث مورد اختلاف، با مشکل دیگری مواجه است.

۲.۲.۴ – تعارض با احادیث دیگر

تعارض داشتن این حدیث با احادیث دیگر مشکل بعدی است. از اهل‌سنت نقل شده و امام مهدی (علیه‌السّلام) را از نسل امام حسین (علیه‌السّلام) می‌داند. «و المهدی، یا جابر، رجل من ولد الحسین، یصلح الله له امره فی لیله واحده؛ و مهدی، ‌ای جابر، مردی که از حسین (علیه‌السّلام) متولد شده است، خداوند او را در یک شب بخواند.»

[۱۲] مقدسی شافعی، یوسف بن یحیی، عقد الدرر فی اخبار المنتظر، ص۱۵۷.

در حدیثی دیگر آمده است: رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلم) فرمود: اگر تنها یک روز از دنیا باقی مانده باشد، تا زمانی که خداوند مردی را از پسرش با نام او بفرستد. بنابراین سلمان گفت: ‌ای پیامبر، فرزند تو کیست؟ او گفت: من این را دارم و دست خود را بر پشت حسین گذاشت.

[۱۳] جوینی خراسانی، علی بن محمد، فرائد السمطین، ج۲، ص۳۲۵-۳۲۶، ح۵۷۵.

۲.۲.۵ – جعلی بودن حدیث

اشکال بعدی جعلی بودن آن است و در تایید آن می‌توان به ادعای حسنیان در مورد محمد بن عبدالله بن حسن که وی را مهدی موعود معرفی کردند اشاره کرد؛ البته بعید نیست که آنان برای تثبیت ادعای خود به جعل حدیث اقدام کرده باشند؛ زیرا وقتی به راحتی ادعای دروغین مهدی بودن حسن را مطرح کردند، روشن است که جعل حدیث نیز برای آنان کاری ساده است؛

[۱۴] اصفهانی، ابونعیم، مقاتل الطالبیین، ص۱۴۰-۱۷۴.

پس تنها دلیل آنها بر اینکه موعود از نسل امام حسن (علیه‌السّلام) است، طبق موازین خود آنها قابل قبول و اعتنا نیست.

۳ – ایراد به نام پدر امام زمان

اختلاف در مورد نام پدر حضرت مهدی (علیه‌السّلام) است؛ البته باید به این نکته توجه داشت که احادیثی که در بردارنده جمله‌ی «اسم ابیه اسمی» هستند، در چهار حدیث منحصر می‌شوند که به دلیل محدودیت در مقاله، یکی از آن احادیث را ذکر کرده و سپس به نقد و بررسی آنها می‌پردازیم: «حدثنا الولید و رشدین عن ابن لهیعه عن اسرائیل بن عباد عن میمون القداح عن ابی الطفیل رضی الله عنه ان رسول الله (صلی الله علیه و اله و سلم) قال: المهدی اسمه اسمی و اسم ابیه اسم ابی.»

[۱۵] ابن‌تیمیه، احمد، منهاج السنه، ج۴، ص۹۵.

[۱۶] ابن حماد، نعیم، الفتن، ص۳۶۸، ح۱۰۸۱.

۳.۱ – نقد و بررسی احادیث

در حدیث اول، شخصی به نام «رشدین بن ابی رشدین» وجود دارد که همه علمای رجال به تضعیف او اذعان دارند؛ مثلا احمد بن حنبل در مورد او می‌گوید: رشدین بن سعد نمی‌ترسد که از چه کسی روایت می‌کند. حرب بن اسماعیل نیز درباره او می‌گوید: از احمد بن حنبل درباره رشدین سوال کردم، او را تضعیف کرد.

[۱۷] مزی، یوسف بن عبدالرحمن، تهدیب الکمال فی اسماء الرجال، ج۹، ص۱۹۳.

بطلان این حدیث از هفت جهت اثبات می‌شود:
• اختلاف در نقل این حدیث از ابی داود؛
• مقطوعه بودن حدیث؛
• مجهول‌ السند بودن حدیث؛
• روایت معارض با این حدیث از امام موسی بن جعفر (علیه‌السّلام)؛
•روایات معارض از اهل سنت؛
• احتمال تصحیف در لفظ حسین (علیه‌السّلام)؛
• جعلی بودن این حدیث؛

[۱۸] عمیدی، سید ثامر‌هاشم، در انتظار ققنوس، ص۱۰۸.

اما در مورد سه حدیث دیگر نیز باید گفت که این احادیث حجیت ندارند؛ زیرا بزرگان علم حدیث، این قسمت از حدیث «و اسم ابیه اسم ابی» را روایت نکرده‌اند و این سه حدیث از لحاظ سندی با احادیث دیگری که از ابن مسعود در کتب دیگر نقل شده متفاوت است و در آن سندها، این جمله وجود ندارد؛ همچنین در مسند احمد، فقط تعبیر «اسمه اسمی» بدون قسمتِ اضافه آمده است.

[۱۹] شیبانی، احمد ابن حنبل، المسند، ج۶، ح۳۵۷۱.

و در سنن ترمذی نیز، دو روایت که با سند فوق به ابن مسعود می‌رسد، بدون «اسم ابیه اسم ابی» آمده است؛

[۲۰] ترمذی، محمد بن عیسی، سنن ترمذی، ج۴، ص۵۰۵ ح۲۲۳۱ و ۲۲۳۰.

همچنین طبرانی نیز از طرق متعددی، این روایت را بدون قسمت اضافه روایت کرده است؛

[۲۱] طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، ج۱۰، ص۱۳۴.

لذا این نتیجه به دست می‌آید که این چهار حدیث، مخالف با احادیثی هستند که از بزرگان و حفاظ حدیث نقل شده است و اینکه همه آن احادیث، جمله «اسمه اسمی» را بدون ذکر قسمت زیاده آن آورده‌اند؛ پس حجیت آن چهار حدیث رد می‌شود و غیر قابل استناد هستند.

۴ – تولد امام مهدی از منظر وهابیت

یکی از عقاید وهابیت در مسأله مهدویت، ادعای عدم ولادت امام مهدی (علیه‌السّلام) است. در این زمینه ادعای عقیم بودن و بدون فرزند از دنیا رفتن امام حسن عسکری (علیه‌السّلام) را بیان کرده‌اند؛ همچنین در این زمینه، جهت اثبات، به قضیه تقسیم میراث امام حسن عسکری (علیه‌السّلام) بین برادرش جعفر کذاب و مادر امام حسن عسکری (علیه‌السّلام) استناد می‌کنند و می‌گویند که اگر امام حسن عسکری (علیه‌السّلام) فرزندی داشت، چرا به او ارث نرسید و ارث بین مادر و برادر امام حسن عسکری (علیه‌السّلام) تقسیم شد؟
وهابیون به گمان خود می‌گویند که مهدی موعود شیعه، توهم است و جهت اثبات گمان و ادعای خویش، اصل قضیه را زیر سوال برده و می‌گویند: هنگام شهادت امام حسن عسکری (علیه‌السّلام) ایشان اصلا فرزندی نداشته‌اند؛ حال چه رسد به اینکه، آن فرزند مهدی موعود باشد. آنها شاهد خود بر این مدعا را این می‌دانند که دلیل شیعه، سخن حکیمه دختر امام‌ هادی (علیه‌السّلام) بر ولادت امام مهدی (علیه‌السّلام) است و سخن ایشان این است:
مسأله مهدی و غیبت او از طریق حکیمه به شیعه راه پیدا کرده است؛ همان‌گونه که روایت شیخ الطائفه آن را می‌گوید و من نمی‌دانم شیعه، سخن یک زن غیر معصوم را درباره اصل مذهب می‌پذیرد؛ در حالی که آنها اجماع همه امت را اگر معصوم در بین آنها نباشد نمی‌پذیرند؛ هرچند این اجماع در یک مسأله فرعی باشد؟

[۲۲] قفاری، ناصر، اصول مذهب الشیعه الامامیه الاثنی عشریه، ج۲، ص۸۴۴.

آنها گاهی به سخن مورخان موهوم نیز استناد می‌کنند: پدر او عقیم بود و در حالی که عقیم بود و فرزند و نسلی نداشت از دنیا رفت؛ این مطلب نزد تاریخ‌نویسان غیر شیعه معروف است و بعضی از شیعیان نیز این را ثابت می‌کنند.

[۲۳] عقل، ناصر بن عبدالکریم العلی، شرح الطحاویه، باب۹۹، ص۳ و باب۸۳، ص۴.

۴.۱ – نقد و بررسی مسأله تولد

لازم است در اینجا برخی ادعاها را مورد نقد و بررسی قرار دهیم؛ برای مثال، ادعای قفاری مبنی بر اینکه تنها دلیل شیعه بر ولادت حضرت، سخن یک زن که نقش قابله را ایفا کرده، است را می‌توان این‌گونه پاسخ داد که امثال قفاری، سایر ادله شیعه را بر ولادت امام مهدی (علیه‌السّلام) نادیده گرفته‌اند؛ در صورتی که خود را امانت‌دار و منصف و عادل در نقل احادیث شیعه می‌دانند.

[۲۴] قفاری، ناصر، اصول مذهب الشیعه الامامیه الاثنی عشریه، ج۱، ص۱۵.

صرف‌نظر از جایگاه وثاقت حکیمه بر ولادت حضرت مهدی (علیه‌السّلام)، ذکر این نکته ضروری است که شهادت یک قابله‌ی حاضر در لحظه تولد، تولد فرزند را ثابت می‌کند.

۴.۱.۱ – روایات امام عسکری در باب تولد

شاهد دوم بر تولد حضرت، وجود روایات متعددی از امام حسن عسکری (علیه‌السّلام) مبنی بر تولد فرزندشان مهدی (علیه‌السّلام) است که این مسأله را اثبات می‌کند؛ از جمله روایتی که ابوهاشم جعفری از امام حسن عسکری (علیه‌السّلام) نقل می‌کند: به امام عسکری (علیه‌السّلام) گفتم: هیبت شما مانع سوال پرسیدنم از شما می‌شود، آیا اجازه پرسش به من می‌دهید؟ امام فرمود: بپرس. گفتم: ‌ای آقای من! آیا شما فرزندی دارید؟ فرمود: بله..

[۲۵] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۳۲۸.

۴.۱.۲ – شهادت نزدیکان امام بر تولد

شاهد سوم، شهادت و گواهی افرادی که در بیت امام عسکری (علیه‌السّلام) خادم بودند و از اوضاع منزل امام باخبر بودند، دلیل محکمی بر این اعتقاد شیعه است؛ به عنوان نمونه می‌توان این روایت را ذکر کرد:
برای ابومحمد عسکری (علیه‌السّلام) پسری به دنیا آمد که او را محمد نام نهاد؛ بعد از سه روز او را به اصحاب و یاران خود نشان داد و فرمود: بعد از من این صاحب اختیار شما و خلیفه من بر شماست و او همان قائمی است که در انتظار او گردن‌ها کشیده می‌شود.

[۲۶] ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمه، ج۱، ص۴۳۵.

۴.۱.۳ – اعتراف علمای اهل سنت بر تولد

همچنین، بهترین دلیل در پذیرش تولد حضرت مهدی (علیه‌السّلام)، قبول و اعتراف علمای اهل سنت است؛ هرچند برخی از آنان تولد محمد بن الحسن العسکری (علیه‌السّلام) را بدون تطبیق او بر مهدی موعود بیان کرده‌اند و معتقدند که مهدی (علیه‌السّلام) هنوز متولد نشده است و در آخرالزمان متولد می‌شود؛ اما هیچ دلیل عقلی و نقلی بر این اعتقادشان ارائه نکرده‌اند؛

[۲۷] طاهری ورسی، احمد علی، حضرت مهدی در روایت شیعه و سنی، ص۲۸۱.

ولی بسیاری دیگر از آنان، وی را بر مهدی موعود تطبیق داده‌اند که از جمله این افراد می‌توان به محمد بن طلحه شافعی،

[۲۸] طلحه شافعی، محمد، مطالب السوول فی مناقب آل الرسول، ج۱، ص۳۰۹.

علی بن محمد صباغ المالکی،

[۲۹] ابن صباغ، علی بن محمد، الفصول المهمه فی معرفه الاحوال الائمه، ص۲۸۱.

کنجی شافعی،

[۳۰] گنجی شافعی، محمد، البیان فی اخبار صاحب الزمان، ص۵۲۱.

احمد بن علی شعرانی، محی‌الدین ابن عربی،

[۳۱] شعرانی، احمد بن علی، الیواقیت والجواهر فی بیان عقائد الاکابر، ج۲، ص۵۶۲.

علامه شبلنجی

[۳۲] شبلنجی، سید مومن، نور الابصار فی مناقب آل بیت النبی المختار، ص۱۶۸.

و سلیمان القندوزی اشاره کرد.
با توجه به این بیانات، نتیجه می‌گیریم که اصل مهدویت علاوه بر اینکه در میان علمای شیعه و اهل سنت، یک امر مسلم و قطعی است، تولد و حیات ایشان نیز در نزد شیعیان و عده‌ای از اهل سنت، یک امر مسلم و قطعی ا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.