پاورپوینت کامل مؤیدالدین ابن علقمی ۷۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مؤیدالدین ابن علقمی ۷۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مؤیدالدین ابن علقمی ۷۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مؤیدالدین ابن علقمی ۷۸ اسلاید در PowerPoint :
پاورپوینت کامل مؤیدالدین ابن علقمی ۷۸ اسلاید در PowerPoint
اِبْنِ عَلْقَمی، مؤیدالدین محمد بن محمد بن علی بن ابیطالب بن علقمی (۵۹۱ – ۶۵۶ ق/۱۱۹۵- ۱۲۵۸م)، سیاستمدار و وزیر شیعه مذهب مستنصر و مستعصم عباسی و آخرین وزیر عباسیان است. وی مدتی به سمت ناظر تشریفات دربار خلافت منسوب گردید و بعد از مرگ ابن ناقد، به جای وی به مقام وزارت رسید.
مورخان اهل سنت ابن علقمی را به همکاری با هلاکو خان در تصرف بغداد متهم کرده و درباره او با نکوهش سخن گفتهاند اما با وجود این او را وزیری کاردان و شایسته و در مملکتداری صاحب بصیرت و آگاهی دانستهاند.
بزرگترین حادثهای که در زمان وزارت او اتفاق افتاد، حمله مغول به بغداد و تسخیر آن است. به گفته مورخان ابن علقمی در دوم جمادی الثانی ۶۵۶ ق درگذشت و در گورستان شیعیان بغداد به خاک سپرده شد.
فهرست مندرجات
۱ – تبارشناسی
۲ – تحصیلات
۳ – وزارت
۴ – حوادث دوران وزارت
۴.۱ – حمله به شیعیان کرخ
۴.۲ – توطئه برکناری مستعصم
۴.۳ – حمله مغول به بغداد
۵ – ویژگیها
۶ – مراتب علمی
۷ – منسوبان
۸ – درگذشت
۹ – فهرست منابع
۱۰ – پانویس
۱۱ – منبع
۱ – تبارشناسی
برخی از مورخان ابن علقمی را ایرانی و اهل قم دانستهاند،
[۱] خواندمیر، غیاثالدین، دستور الوزراء، ج۱، ص۹۹، به کوشش سعید نفیسی، تهران، ۱۳۵۵ش.
لیکن بناکتی وی را عرب تبار و از نسل اسد بن خزیمه، از اجداد پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) به شمار آورده است.
[۲] بناکتی، داوود، تاریخ، ج۱، ص۷۳-۷۴، به کوشش جعفر شعار، تهران، ۱۳۴۸ش.
ابن طقطقی که در این باره به تفصیل بیشتری سخن گفته، ابن علقمی را از طایفه بنی اسد و از شهر نیل عراق دانسته است که پدر بزرگش نهری موسوم به علقمی در کنار فرات حفر کرد و از این روی این نام بر او نهاده شد.
[۳] ابن طقطقی، محمد، الفخری، ج۱، ص۳۲۱، محقق عبد القادر محمد مایو، دارالقلم العربی، بیروت، ۱۴۱۸ه.
ابن علقمی سیاستمداری فاضل و شیعیمذهب بود و بر این مذهب تعصب میورزید. ولادت وی در ۵۹۱ق/۱۱۹۵م اتفاق افتاد،
[۴] صفدی، خلیل، الوافی بالوفیات، ج۱، ص۱۵۱، به کوشش أحمد الأرناؤوط وترکی مصطفی، دار إحیاء التراث، بیروت، ۱۴۲۰ق/۲۰۰۰م.
اما برخی از منابع سن او را به هنگام درگذشت ۶۳ یا ۶۶ سال ضبط کرده و تلویحاً تولدش را در ۵۹۰ یا ۵۹۳ق درستتر پنداشتهاند. برای نمونه، نگاه کنید به:
[۵] ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، ج۲۳، ص۳۶۲-۳۶۳، به کوشش شعیب الأرناؤوط، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
[۶] قس:صفدی، خلیل، الوافی بالوفیات، ج۱، ص۱۵۱، به کوشش أحمد الأرناؤوط وترکی مصطفی، دار إحیاء التراث، بیروت، ۱۴۲۰ق/۲۰۰۰م.
۲ – تحصیلات
وی در اوان جوانی در حله، نحو و ادب را نزد ابن ایوب عمیدالرؤساء – از دانشمندان شیعی – فراگرفت. سپس به بغداد رفت و نزد ابوالبقاء عبدالله بن حسین عکبری به آموزش قرائت پرداخت و آنگاه نزد دایی خود عضدالدین ابونصر مبارک بن ضحاک قمی که اهل فضل و از بزرگان دولت عباسی و استاددار خلیفه مستنصر بود، شتافت. ابن علقمی چندی در دستگاه او به سر برد و سپس در دیوان ابنیه به نیابت وی گمارده شد و در آنجا به آموختن فن انشاء و رسایل دیوان پرداخت. چون عضدالدین درگذشت، ابن علقمی نیز مدتی از کار دیوان دوری گزید و گوشهنشین شد. اندکی بعد چون شمسالدین ابوالازهر احمد بن ناقد به استادداری رسید، وی را به کارفراخواند.
۳ – وزارت
ابن علقمی تا شوال ۶۲۹ سمت ناظر تشریفات دربار خلافت را برعهده داشت و در این زمان در توطئه برکناری مؤیدالدین قمی از مقام وزرات مستنصر، شرکت جست. در ۱۹ شوال ۶۲۹ق/۸ اوت ۱۲۳۲م ابن ناقد به وزارت رسید. ابن علقمی هم در این هنگام از سوی خلیفه در منصب استادداری برقرار شد و خلعت یافت
[۷] ابن فوطی، عبدالرزاق، الحوادث الجامعه، ص۹، بغداد، ۱۳۵۱ق.
[۸] صفدی، خلیل، الوافی بالوفیات، ج۱، ص۱۵۲، به کوشش أحمد الأرناؤوط وترکی مصطفی، دار إحیاء التراث، بیروت، ۱۴۲۰ق/۲۰۰۰م.
[۹] ابن شاکر کتبی، محمد، فوات الوفیات، ج۳، ص۲۵۴، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۹۷۳م.
و این سمت را تا مدتهای دراز یعنی تا پایان خلافت مستنصر و چند سالی از خلافت مستعصم، همچنان برعهده داشت.
[۱۰] ابن کثیر قرشی، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، ج۱۳، ص۲۱۲.
چون مستنصر درگذشت، شرفالدین اقبال شرابی و دیگر امیران لشکر، مستعصم را به جای پدر نشاندند. ابن ناقدِ وزیر بیمار بود و ابن علقمی هم ناگزیر بدین امر تن در داد و بدین سان موقع و مقام خود را حفظ کرد.
[۱۱] نخجوانی، هندوشاه، تجارب السلف، ج۱، ص۳۵۵-۳۵۶، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۵۷ش سید علی آل داود.
۳ سال بعد ابن ناقد درگذشت و در ۸ ربیع الاول ۶۴۳ق/۳ اوت ۱۲۴۵م ابن علقمی به جایش نشست. وزارت ابن علقمی ۱۴ سال یعنی تا پایان دوره عباسیان به درازا کشید.
[۱۲] ابن جوزی، یوسف، مرآه الزمان، ج۸، ص۷۴۷، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۱ق/۱۹۵۲م.
[۱۳] غسانی، ملک اشرف، المسجد المسبوک، ج۱، ص۵۲۸، به کوشش شاکر محمود عبدالمنعم، بغداد، ۱۳۹۵ق/۱۹۷۵م.
[۱۴] صفدی، خلیل، الوافی بالوفیات، ج۱، ص۱۵۲، به کوشش هلموت ریتر، بیروت، ۱۳۸۱ق/۱۹۶۱م.
[۱۵] ابن شاکر کتبی، محمد، فوات الوفیات، ج۳، ص۲۵۲، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۹۷۳م.
۴ – حوادث دوران وزارت
در دوران وزارت ابن علقمی به سبب ضعف مستعصم و آشفتگی اوضاع و نیز تضادهایی که در بین صاحبان مناصب وجود داشت، حوادث و درگیریهایی وجود داشت:
۴.۱ – حمله به شیعیان کرخ
امیران لشکر و دیگر بزرگان عصر با وزیر که بر مذهب تشیع بود، عناد میورزیدند.
[۱۶] وصاف الحضره، عبدالله، تحریر تاریخ وصاف، ج۱، ص۱۵، به کوشش عبدالمحمد آیتی، تهران، ۱۳۴۶ش.
در ۶۵۵ق مجادلاتی میان سنیان و ساکنان ناحیه کَرْخ – محله شیعهنشین بغداد – به وقوع پیوست. ابوبکر فرزند خلیفه به آنجا هجوم برد و در طرفداری از سنیان، ساکنان کرخ را قتل عام و تار و مار کرد و تنی چند از سادات بنی هاشم را به اسارت گرفت.
[۱۷] منهاج سراج، عثمان، طبقات ناصری، ج۲، ص۱۹۱، به کوشش عبدالحی حبیبی، کابل، ۱۳۴۳ش.
[۱۸] ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، ج۲۳، ص۱۸۰، به کوشش بشار عوّاد معروف و محیی هلال سرحان، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
[۱۹] ابن خلدون، محمد، تاریخ، ج۵، ص۶۶۲.
[۲۰] ابن تغری بردی، یوسف، النجوم الزاهره فی ملوک مصر والقاهره، ج۷، ص۴۷- ۴۸.
خواندمیر این واقعه را از حوادث ۶۵۰ق به شمار آورده است.
[۲۱] خواندمیر، غیاثالدین، دستور الوزراء، ج۱، ص۹۹، به کوشش سعید نفیسی، تهران، ۱۳۵۵ش.
وزیر از تهاجم سفاکانه فرزند خلیفه برآشفت، اما چارهای نداشت و چون توان مقابله آشکار نداشت، کینه در دل گرفت و در این باره نامهای به سید تاجالدین محمد بن نصر صلایا حسینی که از بزرگان سادات عصر و به روایتی حاکم اربل بود، فرستاد و شرح واقعه را با اندوه باز گفت.
[۲۲] وصاف الحضره، عبدالله، تحریر تاریخ وصاف، ج۱، ص۱۵، به کوشش عبدالمحمد آیتی، تهران، ۱۳۴۶ش.
[۲۳] سبکی، عبدالوهاب، طبقات الشافعیه الکبری، ج۸، ص۲۶۳، به کوشش عبدالفتاح محمد حلو و محمود محمد طناحی، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۴م.
اینکه گفتهاند در این روزگاران خواجه نصیرالدین طوسی که نزد اسماعیلیه الموت به سر میبرد، قصیدهای در مدح مستعصم فرستاد و ابن علقمی چگونگی را به ناصرالدین محتشم در خفا گزارش کرد و متعاقب آن خواجه در بند افتاد،
[۲۴] وصاف الحضره، عبدالله، تحریر تاریخ وصاف، ج۱، ص۱۵-۱۶، به کوشش عبدالمحمد آیتی، تهران، ۱۳۴۶ش.
[۲۵] خواندمیر، غیاثالدین، دستور الوزراء، ج۱، ص۹۹-۱۰۰، به کوشش سعید نفیسی، تهران، ۱۳۵۵ش.
چندان مقرون به حقیقت نیست، چه خواجه و ابن علقمی هر دو بر یک کیش و در تشیع راسخ بودند.
۴.۲ – توطئه برکناری مستعصم
در ۶۵۴ق مجاهد الدین دواتدار کوچک تصمیم گرفت مستعصم را از خلافت برکنار کرده و پسر بزرگ او ابوالعباس احمد را به جای وی برنشاند. ابن علقمی که مخالف این جایگزینی بود، خلیفه را آگاه ساخت و راه توطئه را بست. این حادثه شورشهایی در بغداد برانگیخت و به کشتار گروهی انجامید. سرانجام فخرالدین دامغانی صاحب دیوان شورش را فرو خواباند.
[۲۶] رشیدالدین، فضلالله، جامع التواریخ، ج۳، ص۴۰-۴۱، به کوشش عبدالکریم علی اوغلی علی زاده، باکو، ۱۹۵۷م.
۴.۳ – حمله مغول به بغداد
در دوران مستعصم مغولان چندبار آهنگ بغداد کردند. نخستین حمله آنان در ۶۴۳ق روی داد، لیکن نیروهای آنان پراکنده بود و زیر لوای فرماندهی واحد نمیجنگیدند. این حمله به دست شرفالدین اقبال شرابی و با تدبیر وزیر درهم شکست.
[۲۷] ابن ابیالحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۸، ص۲۳۹-۲۴۰، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۷۸ق/۱۹۵۹م.
در ذیحجه ۶۵۵/ دسامبر ۱۲۵۷ هلاکو ظاهراً به تحریک خواجه نصیرالدین به حوالی بغداد رسید و از خلیفه خواست ۳ تن از بزرگان دولت یعنی وزیر، سلیمان شاه و دواتدار را نزد وی فرستد و سپس خود نزد او آید.
[۲۸] رشیدالدین، فضلالله، جامع التواریخ، ج۳، ص۵۴، به کوشش عبدالکریم علی اوغلی علی زاده، باکو، ۱۹۵۷م.
در محرم ۶۵۶ هلاکو بغداد را در محاصره گرفت. ابن علقمی به تنهایی نزد وی رفت،
[۲۹] جوینی، عطاملک، تاریخ جهانگشای، ج۳، ص۲۸۷، به کوشش محمد قزوینی، لیدن، ۱۳۵۵ق/۱۹۳۷م.
[۳۰] ابن فوطی، عبدالرزاق، الحوادث الجامعه، ج۱، ص۳۲۶، بغداد، ۱۳۵۱ق.
از این رو رقیبان او چنین شهرت دادند که وزیر با مغولان همراه است و با آنان مکاتبه میدارد.
[۳۱] رشیدالدین، فضلالله، جامع التواریخ، ج۳، ص۴۷، به کوشش عبدالکریم علی اوغلی علی زاده، باکو، ۱۹۵۷م.
به گفته وصاف الحضره – که در نقل این حوادث، به ابن علقمی با نظر دشمنی مینگریسته است – رسولان او پی در پی نزد هلاکو آمد و شد داشتند و او را به گشودن بغداد ترغیب میکردند.
[۳۲] وصاف الحضره، عبدالله، تحریر تاریخ وصاف، ج۱، ص ۱۶-۱۷، به کوشش عبدالمحمد آیتی، تهران، ۱۳۴۶ش.
[۳۳] منهاج سراج، عثمان، طبقات ناصری، ج۱، ص۱۹۲، به کوشش عبدالحی حبیبی، کابل، ۱۳۴۳ش.
[۳۴] مقریزی، احمد، کتاب السلوک، ج۱، ص۴۹۰، به کوشش محمد مصطفی زیاده، قاهره، ۱۹۵۷م.
چندی پس از آن وزیر همراه با خلیفه پیش هلاکو رفت و اندکی بعد نیز خلیفه به قتل رسید، اما ابن علقمی مورد توجه قرار گرفت و خانهاش در شهر دار الامان گردید و گروهی در آنجا از تیغ بیامان مغولان به سلامت جستند.
[۳۵] ابن فوطی، عبدالرزاق، الحوادث الجامعه، ج۱، ص۳۲۶، بغداد، ۱۳۵۱ق.
[۳۶] ابن فوطی، عبدالرزاق، الحوادث الجامعه، ج۱، ص۳۲۹-۳۳۰، بغداد، ۱۳۵۱ق.
[۳۷] رشیدالدین، فضلالله، جامع التواریخ، ج۳، ص۵۸-۵۹، به کوشش عبدالکریم علی اوغلی علی زاده، باکو، ۱۹۵۷م.
چون کار تسخیر بغداد و نابودی دستگاه خلافت به انجام رسید، هلاکو ابن علقمی را دیگر بار به وزارت و فخرالدین دامغانی را به صاحب دیوانی و علی بهادر را به شحنگیِ بغداد برگزید و خود از شهر بیرون رفت.
[۳۸] جوینی، عطاملک، تاریخ جهانگشای، ج۳، ص۲۹۲، به کوشش محمد قزوینی، لیدن، ۱۳۵۵ق/۱۹۳۷م.
[۳۹] رشیدالدین، فضلالله، جامع التواریخ، ج۳، ص۶۳، به کوشش عبدالکریم علی اوغلی علی زاده، باکو، ۱۹۵۷م.
[۴۰] ابن خلدون، محمد، العبر، ج۵، ص۱۱۵۰.
در این جا نیز سخن وصاف الحضره
[۴۱] و
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 