پاورپوینت کامل عبد الله بن عمر بن خطاب ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل عبد الله بن عمر بن خطاب ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل عبد الله بن عمر بن خطاب ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل عبد الله بن عمر بن خطاب ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

عبدالله بن عمر

برای دیگر کاربردها، عبدالله بن عمر (ابهام‌زدایی) را ببینید.

عبدالله بن عمر بن خطاب، صحابی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)، فرزند خلیفه دوم و برادر حفصه و از راویان مکه بوده است. او در سنین پائین مسلمان شد و به مدینه هجرت نمود.
بنابر نقل منابع اهل‌سنت، وی فرد ضعیف و ساده بوده و قیام بر علیه حاکم حتی حاکم فاجر را جائز نمی‌دانسته است. او موضع یکسانی در مورد بیعت با خلفای متعدد نداشت و با امام علی (علیه‌السلام) و امام حسن (علیه‌السلام) بیعت نکرد ولی در نهایت با یزید بن معاویه و ذلیلانه با پای حجاج بیعت کرد. ابن‌عمر به دستور حجاج در سال ۷۴ هجری در مراسم حج کشته شد و در هنگام مرگ ۸۶ و به گفته برخی ۸۴ سال داشت.
او از گریزندگان جنگ موته بود و بخاطر آن مورد توبیخ قرار گرفت. او از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) روایات زیادی نقل کرده و برخی از اصحاب و تابعین از وی حدیث نقل کرده‌اند. به گزارش شعبی وی در حدیث ورزیده بوده اما در فقه این گونه نبود. او تا زنده بود، حج را ترک نکرد.

فهرست مندرجات

۱ – نسب‌شناسی
۲ – فرزندان
۳ – مرگ
۴ – ویژگی‌های اخلاقی
۵ – شرکت در غزوه‌ها و جنگ‌ها
۵.۱ – در زمان پیامبر
۵.۲ – پس از پیامبر
۶ – فعالیت‌های سیاسی
۶.۱ – زمان عثمان
۶.۲ – زمان امام علی
۶.۳ – زمان معاویه
۶.۴ – زمان یزید
۶.۵ – زمان مروان بن حکم
۶.۶ – زمان ابن‌زبیر و عبدالملک
۶.۷ – زمان حجاج
۷ – نقل روایت
۸ – فعالیت‌های علمی
۹ – حج‌گزاری
۱۰ – پانویس
۱۱ – منبع

۱ – نسب‌شناسی

ابو‌عبدالرحمن عبدالله بن عمر بن خطاب بن نفیل بن عبدالعزی از طایفه عدی

[۱] ابن‌سعد، محمد، الطبقات الکبری (م.۲۳۰ق)، ج۴، ص۱۴۲، بیروت، ‌دارصادر.

[۲] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱۰، ص۴۴۶، به کوشش سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، ‌دار الفکر، ۱۴۱۷ق.

[۳] ابن‌عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی معرفه الاصحاب، ج۳، ص۹۵۰، به کوشش البجاوی، بیروت، ‌دار الجیل، ۱۴۱۲ق.

یکی از طوایف نه چندان مهم قریش است. به گفته خودش آن‌گاه که پدرش در سال ششم بعثت مسلمان شد، او شش سال داشت.

[۴] ابن‌سعد، محمد، الطبقات الکبری (م.۲۳۰ق)، ج۳، ص۲۷۰، بیروت، ‌دارصادر.

به گفته برخی، او همراه پدرش اسلام آورد.

[۵] ابن‌سعد، محمد، الطبقات الکبری (م.۲۳۰ق)، ج۴، ص۱۴۲، بیروت، ‌دارصادر.

بر پایه این گزارش، او متولد سال ششم بعثت است. برخی گفته‌اند: او در جنگ اُحد ۱۴ ساله بوده است.

[۶] ابن‌سعد، محمد، الطبقات الکبری (م.۲۳۰ق)، ج۴، ص۱۴۳، بیروت، ‌دارصادر.

طبق این گفته، او در سال دوم یا سوم بعثت زاده شده است. مادرش زینب بنت مظعون مادر عبدالرحمن و حفصه نیز بود.

[۷] ابن‌سعد، محمد، الطبقات الکبری (م.۲۳۰ق)، ج۴، ص۱۴۲، بیروت، ‌دارصادر.

[۸] ابن‌سعد، محمد، الطبقات الکبری (م.۲۳۰ق)، ج۳، ص۲۶۵، بیروت، ‌دارصادر.

[۹] طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک)، ج۳، ص۲۶۹، بیروت، ‌دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۷ق.

عبدالله، بزرگ‌ترین فرزند عمر بود.

[۱۰] ابن‌عساکر دمشقی، علی بن حسن، تاریخ مدینه دمشق، ج۳۱، ص۸۳-۸۴، به کوشش علی شیری، بیروت، ‌دارالفکر، ۱۴۱۵ق.

۲ – فرزندان

ابن‌عمر ۱۶ فرزند داشت: ابوبکر، ابوعبیده، واقد، ‌ عبدالله، ‌ عمر، حفصه، و سوده که مادرشان صفیه دختر ابوعبیده ثقفی، خواهر مختار ثقفی بود؛ عبدالرحمن که مادرش‌ ام‌علقمه بود؛ سالم، عبیدالله، ‌حمزه، ‌زید، عایشه، ‌بلال، ‌ابوسلامه، ‌و قلابه که مادرانشان کنیز بودند.

[۱۱] ابن‌سعد، محمد، الطبقات الکبری (م.۲۳۰ق)، ج۴، ص۱۴۲، بیروت، ‌دارصادر.

عمر، پس از خود از میان فرزندانش به عبدالله وصیت کرد.

[۱۲] ابن‌قتیبه دینوری، عبدالله بن مسلم، المعارف، ص۱۸۶، به کوشش ثروت عکاشه، قم، شریف رضی، ۱۳۷۳ش.

[۱۳] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱۰، ص۴۵۵، به کوشش سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، ‌دار الفکر، ۱۴۱۷ق.

۳ – مرگ

ابن‌عمر در ۷۳/۷۴ ق. در مکه درگذشت.

[۱۴] ابن‌عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی معرفه الاصحاب، ج۳، ص۹۵۲، به کوشش البجاوی، بیروت، ‌دار الجیل، ۱۴۱۲ق.

[۱۵] ابن‌عساکر دمشقی، علی بن حسن، تاریخ مدینه دمشق، ج۳۱، ص۸۳، به کوشش علی شیری، بیروت، ‌دارالفکر، ۱۴۱۵ق.

[۱۶] ابن‌جوزی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم، ج۶، ص۱۳۷، به کوشش محمد عبدالقادر و دیگران، بیروت، ‌دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۲ق.

هنگام مرگ ۸۴

[۱۷] ابن‌قتیبه دینوری، عبدالله بن مسلم، المعارف، ص۱۸۶، به کوشش ثروت عکاشه، قم، شریف رضی، ۱۳۷۳ش.

یا ۸۷ ساله بود.

[۱۸] ابن‌عساکر دمشقی، علی بن حسن، تاریخ مدینه دمشق، ج۳۱، ص۸۵، به کوشش علی شیری، بیروت، ‌دارالفکر، ۱۴۱۵ق.

[۱۹] ابن‌اثیر جزری، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۳۶۳، بیروت، ‌دار صادر، ۱۳۸۵ق.

حجاج بر او نماز گزارد

[۲۰] ابن‌سعد، محمد، الطبقات الکبری (م.۲۳۰ق)، ج۴، ص۱۸۷، بیروت، ‌دارصادر.

[۲۱] ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر، ج۵، ص۴۶۷، به کوشش عمر عبدالسلام، بیروت، ‌دار الکتاب العربی، ۱۴۱۰ق.

و در گورستان مهاجران در فخّ، نزدیک مکه دفنش نمودند.

[۲۲] ابن‌سعد، محمد، الطبقات الکبری (م.۲۳۰ق)، ج۴، ص۱۸۷، بیروت، ‌دارصادر.

[۲۳] ابن‌قتیبه دینوری، عبدالله بن مسلم، المعارف، ص۱۸۶، به کوشش ثروت عکاشه، قم، شریف رضی، ۱۳۷۳ش.

[۲۴] ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۲۳۱، به کوشش گروهی از محققان، بیروت، الرساله، ۱۴۱۳ق.

برخی منابع به جای فخّ منطقه ذی‌طُوی‌

[۲۵] ابن‌سعد، محمد، الطبقات الکبری (م.۲۳۰ق)، ج۴، ص۱۴۲، بیروت، ‌دارصادر.

[۲۶] ابن‌عساکر دمشقی، علی بن حسن، تاریخ مدینه دمشق، ج۳۱، ص۸۸، به کوشش علی شیری، بیروت، ‌دارالفکر، ۱۴۱۵ق.

[۲۷] ابن‌عساکر دمشقی، علی بن حسن، تاریخ مدینه دمشق، ج۳۱، ص۲۰۳، به کوشش علی شیری، بیروت، ‌دارالفکر، ۱۴۱۵ق.

[۲۸] ابن‌عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی معرفه الاصحاب، ج۳، ص۹۵۲، به کوشش البجاوی، بیروت، ‌دار الجیل، ۱۴۱۲ق.

و المُحَصّب

[۲۹] ابن‌عساکر دمشقی، علی بن حسن، تاریخ مدینه دمشق، ج۳۱، ص۸۸، به کوشش علی شیری، بیروت، ‌دارالفکر، ۱۴۱۵ق.

را نام برده‌اند. ازرقی در سده سوم قبر او را در اذاخر در قریه خرمان

[۳۰] ازرقی، محمد بن عبدالله، اخبار مکه، ج۲، ص۲۰۹-۲۱۰، به کوشش رشدی الصالح، مکه، مکتبه الثقافه، ۱۴۱۵ق.

[۳۱] ازرقی، محمد بن عبدالله، اخبار مکه، ج۲، ص۲۸۹، به کوشش رشدی الصالح، مکه، مکتبه الثقافه، ۱۴۱۵ق.

نزدیک مکه دانسته است. عمر به حفصه وصیت کرد و حفصه پس از خود به عبدالله و وی به فرزندش عبدالله به همان امور که پدرش سفارش کرده بود، وصیت نمود.

[۳۲] ابن‌سعد، محمد، الطبقات الکبری (م.۲۳۰ق)، ج۴، ص۱۸۴، بیروت، ‌دارصادر.

۴ – ویژگی‌های اخلاقی

برخی گفته‌اند: عبدالله و حفصه پیش از عمر اسلام آورده‌اند

[۳۳] ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۲۰۹، به کوشش گروهی از محققان، بیروت، الرساله، ۱۴۱۳ق.

؛ ولی خود او منکر این تقدم است.

[۳۴] ابن‌عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی معرفه الاصحاب، ج۳، ص۹۵۰، به کوشش البجاوی، بیروت، ‌دار الجیل، ۱۴۱۲ق.

گروهی برآنند که هجرت او پیش از هجرت پدرش بوده است.

[۳۵] ابن‌اثیر جزری، علی بن محمد، اسد الغابه، ج۳، ص۲۲۷، بیروت، ‌دار الکتاب العربی.

از نظر ظاهر شباهتی فراوان به پدرش عمر داشت.

[۳۶] ابن‌سعد، محمد، الطبقات الکبری (م.۲۳۰ق)، ج۴، ص۱۴۵، بیروت، ‌دارصادر.

میان‌بالا و تنومند بود و موهایی بلند داشت که آن را خضاب می‌کرد و سبیل‌هایش را می‌تراشید.

[۳۷] ابن‌سعد، محمد، الطبقات الکبری (م.۲۳۰ق)، ج۴، ص۱۷۶-۱۸۰، بیروت، ‌دارصادر.

[۳۸] ابن‌کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، ج۹، ص۷، به کوشش علی شیری، بیروت، ‌دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ق.

برخی در زمان حیاتش او را بخیل، متعصب و دارای لکنت زبان معرفی کرده‌اند.

[۳۹] فسوی، یعقوب بن سفیان، المعرفه و التاریخ، ج۱، ص۴۹۲، به کوشش اکرم الامری، بیروت، الرساله، ۱۴۰۱ق.

[۴۰] ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۲۱۹، به کوشش گروهی از محققان، بیروت، الرساله، ۱۴۱۳ق.

نقش انگشتری او «عبدالله بن عمر» بود

[۴۱] ابن‌سعد، محمد، الطبقات الکبری (م.۲۳۰ق)، ج۴، ص۱۷۶، بیروت، ‌دارصادر.

[۴۲] ابن‌حجر عسقلانی، احمد بن علی، فتح الباری، ج۱۰، ص۳۲۸، بیروت، ‌دارالمعرفه.

که نشان می‌دهد توجهی ویژه‌ به خود داشته است.

[۴۳] مستو، محی‌الدین، عبدالله بن عمر، ص۲۱، دمشق، ‌دار القلم، ۱۴۱۲ق.

در منابع از پارسایی و عبادتش سخن رفته‌ است. بر پایه روایتی، پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به همسرش حفصه، خواهر عبدالله، گفت: اگر برادرت شب‌زنده‌داری کند، مردی نیکو خواهد بود. از آن پس وی شب‌ها برای عبادت برمی‌خاست.

[۴۴] ابن‌سعد، محمد، الطبقات الکبری (م.۲۳۰ق)، ج۴، ص۱۴۷، بیروت، ‌دارصادر.

[۴۵] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱۰، ص۴۴۷، به کوشش سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، ‌دار الفکر، ۱۴۱۷ق.

روایت شده که او از اقدام برادرش عبیدالله که زن و دختر ابولؤلؤ، قاتل عمر بن خطاب، را به ناحق کشت، خشنود گشت و خواهرش حفصه را که مشوق عبیدالله در این کار بود، دعا ‌کرد.

[۴۶] یعقوبی، احمد بن ابی‌یعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۶۱، بیروت، ‌دار صادر، ۱۴۱۵ق.

[۴۷] ابن‌سعد، محمد، الطبقات الکبری (م.۲۳۰ق)، ج۳، ص۳۵۶، بیروت، ‌دارصادر.

ابن‌شبّه نقل کرده است که عمر وی را به سبب میگساری حد زد.

[۴۸] عمر بن‌ شبه، نمیری، تاریخ المدینه المنوره، ج۳، ص۸۴۲، به کوشش شلتوت، قم، ‌دارالفکر، ۱۴۱۰ق.

وی را عابد و پرهیزگار

[۴۹] ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۲۳۵، به کوشش گروهی از محققان، بیروت، الرساله، ۱۴۱۳ق.

و صوفی‌منش

[۵۰] ابن‌سعد، محمد، الطبقات الکبری (م.۲۳۰ق)، ج۴، ص۱۵۰، بیروت، ‌دارصادر.

[۵۱] ابن‌سعد، محمد، الطبقات الکبری (م.۲۳۰ق)، ج۴، ص۱۷۱-۱۷۳، بیروت، ‌دارصادر.

[۵۲] ابن‌سعد، محمد، الطبقات الکبری (م.۲۳۰ق)، ج۴، ص۱۶۵-۱۶۶، بیروت، ‌دارصادر.

معرفی کرده‌اند. با وجود این، او را در لباس‌های بسیار گرانبها هم دیده‌اند.

[۵۳] ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۲۱۲، به کوشش گروهی از محققان، بیروت، الرساله، ۱۴۱۳ق.

وی می‌کوشید از درگیری‌های مسلمانان دوری گزیند و از همین روی، اطرافیانش به وی اعتراض می‌کردند.

[۵۴] ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۲۲۸، به کوشش گروهی از محققان، بیروت، الرساله، ۱۴۱۳ق.

بر پایه گزارش‌های تاریخی، شخصیتی ثابت و متعادل نداشته و به‌ ویژه در رویکردهای سیاسی و اجتماعی، رویکردی یگانه نداشته است. گزارش شده که در نامه‌هایش به دیگران، حتی خلیفه وقت، نام خود را مقدم می‌داشت. آن‌گاه که می‌خواست با عبدالملک بیعت کند، نیز در نامه‌ای خطاب به او نام خود را مقدم کرد.

[۵۵] ابن‌سعد، محمد، الطبقات الکبری (م.۲۳۰ق)، ج۴، ص۱۵۲، بیروت، ‌دارصادر.

[۵۶] ابن‌عساکر دمشقی، علی بن حسن، تاریخ مدینه دمشق، ج۳۱، ص۱۹۴، به کوشش علی شیری، بیروت، ‌دارالفکر، ۱۴۱۵ق.

گفته‌اند حتی اگر برای پدرش نامه می‌نوشت، آغازش چنین بود: از عبدالله بن عمر به عمر بن خطاب.

[۵۷] ابن‌سعد، محمد، الطبقات الکبری (م.۲۳۰ق)، ج۴، ص۱۵۳، بیروت، ‌دارصادر.

۵ – شرکت در غزوه‌ها و جنگ‌ها

غزوه‌ها و جنگ‌هایی که ابن‌عمر شرکت کرد به شرح ذیل است:

۵.۱ – در زمان پیامبر

اخباری درخور توجه از او در زمان حیات رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نرسیده است. او را به سبب خردسالی از نبرد در غزوه‌های بدر

[۵۸] ابن‌اثیر جزری، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۱۳۶، بیروت، ‌دار صادر، ۱۳۸۵ق.

و احد بازداشتند.

[۵۹] ابن‌اثیر جزری، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۱۵۱، بیروت، ‌دار صادر، ۱۳۸۵ق.

به گفته خودش در ۲۱ غزوه شرکت داشت که نخستین آن‌ها خندق بود. در شش غزوه غایب بود؛ زیرا پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به او اجازه حضور در آن‌ها را نداد.

[۶۰] محمد بن جریر، تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک)، ج۲، ص۴۰۵، بیروت، ‌دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۷ق.

از چگونگی شرکت او در این غزوه‌ها گزارشی در دست نیست. وی را از فراریان جنگ موته دانسته‌اند که بر اثر آن در مدینه سخت سرزنش شد.

[۶۱] ابن‌کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، ج۴، ص۲۸۳، به کوشش علی شیری، بیروت، ‌دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ق.

در فتح مکه حاضر بوده و چگونگی ورود پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به مکه و عملکرد ایشان در نابود ‌کردن بت‌ها را گزارش کرده است.

[۶۲] ابن‌کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، ج۴، ص۳۳۶، به کوشش علی شیری، بیروت، ‌دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ق.

[۶۳] ابن‌کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، ج۴، ص۳۴۷، به کوشش علی شیری، بیروت، ‌دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ق.

۵.۲ – پس از پیامبر

ابن‌عمر در زمان ابوبکر در جنگ‌های ردّه شرکت داشت و چگونگی کشته شدن مسیلمه کذاب در سال یازدهم ق. را گزارش کرده است.

[۶۴] طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک)، ج۲، ص۵۱۱، بیروت، ‌دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۷ق.

[۶۵] ابن‌اثیر جزری، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۳۶۴-۳۶۵، بیروت، ‌دار صادر، ۱۳۸۵ق.

در همین جنگ، عمویش زید بن خطاب به دست اصحاب مسیلمه کشته شد و عمر به گمان کوتاهی ورزیدن عبدالله، در صدد توبیخ او برآمد.

[۶۶] طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک)، ج۲، ص۵۱۲، بیروت، ‌دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۷ق.

[۶۷] ابن‌اثیر جزری، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۳۶۶، بیروت، ‌دار صادر، ۱۳۸۵ق.

در دوره خلافت پدرش در برخی فتوحات و لشکرکشی‌ها حضور داشت. بر پایه گزارش‌های تاریخی، در فتح خراسان و جرجان به فرماندهی سعید بن العاص شرکت داشته است.

[۶۸] طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک)، ج۳، ص۳۲۴، بیروت، ‌دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۷ق.

گفته‌اند که در فتح مصر نیز حاضر بوده است.

[۶۹] ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر، ج۵، ص۴۵۵، به کوشش عمر عبدالسلام، بیروت، ‌دار الکتاب العربی، ۱۴۱۰ق.

پدرش در دوران خلافت خود، برای او سالانه ۵۰۰۰ درهم مقرری از بیت‌المال قرار داد.

[۷۰] یعقوبی، احمد بن ابی‌یعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۵۳، بیروت، ‌دار صادر، ۱۴۱۵ق.

این، مقداری بود که به اصحاب بدر پرداخت می‌شد

[۷۱] ابن‌عساکر دمشقی، علی بن حسن، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۳، ص۲۳۸، به کوشش علی شیری، بیروت، ‌دارالفکر، ۱۴۱۵ق.

؛ اما او از اصحاب بدر نبود. ابن‌عمر به سال ۲۸ق. در فتح افریقیه، حد فاصل تونس و مراکش، تحت فرماندهی عبدالله بن سعد بن ابی‌سرح شرکت داشت.

[۷۲] بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، ج۱، ص۲۶۷، به کوشش صلاح‌ الدین، قاهره، النهضه المصریه، ۱۹۵۶م.

۶ – فعالیت‌های سیاسی

کسانی به عمر پیشنهاد دادند که پس از خود، او را جزو شورای گزینش خلیفه گرداند؛ ولی عمر نپذیرفت وگفت: عبدالله حتی قادر نیست درباره طلاق زنش تصمیم بگیرد.

[۷۳] یعقوبی، احمد بن ابی‌یعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۶۰، بیروت، ‌دار صادر، ۱۴۱۵ق.

[۷۴] ابن‌سعد، محمد، الطبقات الکبری (م.۲۳۰ق)، ج۳، ص۳۴۳، بیروت، ‌دارصادر.

[۷۵] طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک)، ج۳، ص۲۹۲، بیروت، ‌دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۷ق.

۶.۱ – زمان عثمان

عبدالله در روزگار عثمان در رخدادهای سیاسی حضوری بیشتر داشت. آورده‌اند که عثمان می‌خواست به وی منصب قضاوت دهد، ولی او نپذیرفت.

[۷۶] نویری، احمد بن عبدالوهاب، نهایه الارب، ج۶، ص۲۶۴، قاهره، وزاره الثقافه و الارشاد القومی، ۱۴۱۲ق.

[۷۷] طنطاوی، علی و طنطاوی، ناجی، اخبار عمر و عبدالله بن عمر، ‌ص۵۷۹، دارالمناره، ۱۴۲۸ق.

با گسترش دامنه اعتراض‌ها ضدّ عثمان در سال ۳۵ق. خلیفه کسانی را برای بررسی اوضاع به شهرهای مختلف فرستاد و از جمله او را روانه شام کرد.

[۷۸] طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک)، ج۳، ص۳۷۹، بیروت، ‌دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۷ق.

[۷۹] ابن‌اثیر جزری، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۱۵۵، بیروت، ‌دار صادر، ۱۳۸۵ق.

هنگامی که خانه عثمان در مدینه در محاصره معترضان بود، وی به عثمان پیشنهاد کرد تا از طریق علی (علیه‌السّلام) با مخالفان گفت‌و‌گو کند.

[۸۰] کوفی، ابن‌اعثم، الفتوح، ج۲، ص۴۱۰، به کوشش علی شیری، بیروت، ‌دار الاضواء، ۱۴۱۱ق.

همو از شاهدان نگارش توافقنامه میان عثمان و معترضان بود.

[۸۱] کوفی، ابن‌اعثم، الفتوح، ج۲، ص۴۱۱، به کوشش علی شیری، بیروت، ‌دار الاضواء، ۱۴۱۱ق.

هنگامی که معترضان به خانه عثمان هجوم آوردند، وی نزد عثمان بود؛ اما پیش از کشته شدن خلیفه آن‌جا را ترک گفت.

[۸۲] کوفی، ابن‌اعثم، الفتوح، ج۲، ص۴۲۵، به کوشش علی شیری، بیروت، ‌دار الاضواء، ۱۴۱۱ق.

گزارش شده که پس از مرگ عثمان، آن‌گاه که کسی عهده‌دار خلافت نمی‌شد، عده‌ای نزد وی آمدند و از او خواستند تا خلیفه شود؛ ولی وی نپذیرفت.

[۸۳] طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک)، ج۲، ص۶۹۹، بیروت، ‌دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۷ق.

۶.۲ – زمان امام علی

ابن‌عمر در مدینه از‌ اندک کسانی بود که با علی (علیه‌السّلام) بیعت نکرد

[۸۴] طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک)، ج۲، ص۶۹۹، بیروت، ‌دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۷ق.

[۸۵] کوفی، ابن‌اعثم، الفتوح، ج۲، ص۴۴۱، به کوشش علی شیری، بیروت، ‌دار الاضواء، ۱۴۱۱ق.

[۸۶] مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج۲، ص۳۵۳، به کوشش اسعد داغر، قم، ‌دار الهجره، ۱۴۰۹ق.

[۸۷] مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج۳، ص۱۵، به کوشش اسعد داغر، قم، ‌دار الهجره، ۱۴۰۹ق.

و آن را به هنگامی واگذاشت که همه مسلمانان بیعت کنند.

[۸۸] ابن‌اثیر جزری، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۱۹۱، بیروت، ‌دار صادر، ۱۳۸۵ق.

بر پایه گزارش برخی منابع، علی (علیه‌السّلام) ولایت شام را به وی پیشنهاد کرد و او نپذیرفت

[۸۹] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱۰، ص۴۴۶، به کوشش سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، ‌دار الفکر، ۱۴۱۷ق.

و سپس از مدینه بیرون رفت و در مکه سکنا گزید.

[۹۰] ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۲۲۴، به کوشش گروهی از محققان، بیروت، الرساله، ۱۴۱۳ق.

هنگام احتضار از این کار خود پشیمان گشت و گفت: تنها اشتباه من این بود که در کنار علی (علیه‌السّلام) با گروه ستمگر نجنگیدم.

[۹۱] ابن‌اثیر جزری، علی بن محمد، اسد الغابه، ج۳، ص۲۲۸-۲۲۹، بیروت، ‌دار الکتاب العربی.

[۹۲] ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۲۳۱-۲۳۲، به کوشش گروهی از محققان، بیروت، الرساله، ۱۴۱۳ق.

گزارش شده که طلحه و زبیر پیش از جنگ جمل و هنگامی که عبدالله در مکه بود، خلافت را به او پیشنهاد کردند و او سر باز زد.

[۹۳] کوفی، ابن‌اعثم، الفتوح، ج۲، ص۴۵۲-۴۵۳، به کوشش علی شیری، بیروت، ‌دار الاضواء، ۱۴۱۱ق.

گزارشی از دعوت به همکاری طلحه و زبیر، نه بیعت با او، در مکه خبر می‌دهد. وی در پاسخ، خود را یکی از مردم مدینه دانست که اگر برخیزند، او هم برمی‌خیزد و اگر قعود کنند، او هم قعود خواهد کرد. بدین سان، از آنان کناره گرفت

[۹۴] طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک)، ج۳، ص۴۷۰، بیروت، ‌دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۷ق.

[۹۵] ابن‌اثیر جزری، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۲۰۸، بیروت، ‌دار صادر، ۱۳۸۵ق.

و نیز مانع همکاری خواهرش حفصه با طلحه و زبیر شد.

[۹۶] طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک)، ج۳، ص۸، بیروت، ‌دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۷ق.

معاویه با آگاهی از بیعت نکردن عبدالله با علی (علیه‌السّلام)، در نامه‌ای او را شایسته خلافت قلمداد کرد. عبدالله در پاسخ او نوشت که با علی (علیه‌السّلام) مخالفتی ندارد.

[۹۷] منقری، ابن‌مزاحم، وقعه صفین، ص۷۱-۷۳، به کوشش عبدالسلام، قم، مکتبه النجفی، ۱۴۰۴ق.

[۹۸] کوفی، ابن‌اعثم، الفتوح، ج۲، ص۵۲۹، به کوشش علی شیری، بیروت، ‌دار الاضواء، ۱۴۱۱ق.

گر چه این گزارش او را بی‌میل به کسب خلافت نشان می‌دهد، معاویه در زمان خلافت خود مدعی بود که ابن‌عمر به خلافت مایل است؛ ولی به عللی صلاحیت آن را ندارد.

[۹۹] فسوی، یعقوب بن سفیان، المعرفه و التاریخ، ج۱، ص۲۶۵، به کوشش اکرم الامری، بیروت، الرساله، ۱۴۰۱ق.

به سال ۳۷ق. در ماجرای حکمیت، عمرو عاص به ابوموسی پیشنهاد کرد تا علی (علیه‌السّلام) و معاویه خلع شوند و خلافت به عبدالله بن عمر سپرده شود.

[۱۰۰] یعقوبی، احمد بن ابی‌یعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۹۰، بیروت، ‌دار صادر، ۱۴۱۵ق.

[۱۰۱] طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک)، ج۴، ص۴۲، بیروت، ‌دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۷ق.

گویا این پیشنهاد در رای ابوموسی مؤثر افتاد؛ زیرا عبدالله داماد وی بود. او با اعلان توافق خلع علی (علیه‌السّلام) و معاویه، امید داشت دامادش به خلافت رسد.

[۱۰۲] نک: مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج۲، ص۳۹۷، به کوشش اسعد داغر، قم، ‌دار الهجره، ۱۴۰۹ق.

۶.۳ – زمان معاویه

عبدالله رخدادهای پس از مرگ عثمان و جدال بر سر خلافت را فتنه می‌دانست و مدعی بود که در فتنه از کسی حمایت نمی‌کند و پشت سر هر که پیروز گردد، نماز می‌گزارد.

[۱۰۳] ابن‌سعد، محمد، الطبقات الکبری (م.۲۳۰ق)، ج۴، ص۱۴۹-۱۵۱، بیروت، ‌دارصادر.

شواهد تاریخی نشان می‌دهند که این رویکرد سیاسی را تا پایان زندگی ادامه داد. بر پایه همین دیدگاه، پس از شهادت علی (علیه‌السّلام) با معاویه بیعت کرد؛ ولی از برخی گفته‌هایش برمی‌آید که با منش شاهانه او موافق نبود.

[۱۰۴] نک:یعقوبی، احمد بن ابی‌یعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۳۲-۲۳۳، بیروت، ‌دارصادر، ۱۴۱۵ق.

نیز برخی منابع از او در نکوهش معاویه روایت‌هایی نقل کرده‌اند.

[۱۰۵] منقری، ابن‌مزاحم، وقعه صفین، ص۲۱۷-۲۱۸، به کوشش عبدالسلام، قم، مکتبه النجفی، ۱۴۰۴ق.

گزارش شده که به سال ۴۹ق. در نبرد قسطنطنیه که یزید بن معاویه نیز حاضر بود، شرکت داشت.

[۱۰۶] ابن‌اثیر جزری، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۴۵۸-۴۵۹، بیروت، ‌دارصادر، ۱۳۸۵ق.

او از عملکرد زیاد بن ابیه، والی معاویه در کوفه، انتقاد می‌کرد و مرگ او را از خدا می‌خواست.

[۱۰۷] ابن‌اثیر جزری، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۴۹۳، بیروت، ‌دار صادر، ۱۳۸۵ق.

عبدالله بن عمر نخست از مخالفان خلافت یزید بود.

[۱۰۸] طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک)، ج۴، ص۲۲۶، بیروت، ‌دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۷ق.

هنگامی که معاویه در مدینه برای

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.