پاورپوینت کامل سوگند به غیر الله (دیدگاه ابن تیمیه) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل سوگند به غیر الله (دیدگاه ابن تیمیه) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سوگند به غیر الله (دیدگاه ابن تیمیه) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل سوگند به غیر الله (دیدگاه ابن تیمیه) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
پاورپوینت کامل سوگند به غیر الله (دیدگاه ابن تیمیه) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
سوگند به غیر الله، در دیگاه ابن تیمیه یکی از مواردی است که با سایر فقهای اسلامی متفاوت است. ابن تیمیه از نظر فقهی برخلاف عموم فقها، سوگند به غیرالله را حرام میداند؛ اما اختلاف اساسی ابن تیمیه با سایر علمای اسلام در نگاه اعتقادی او به موضوع است. وی با استناد به حدیث مرسل، قسمِ به غیرالله را شرک و مخالف توحید الوهی میداند.
با استفاده از متون حدیثیِ مورد قبول ابن تیمیه، به بررسی و تحلیل این مسئله پرداخته شده و روشن میگردد، مشرک دانستن مسلمانان، به سبب سوگند به غیرالله، برخلاف ظاهر آیات و سنت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و سیره صحابه است. علاوه بر اینکه شرک دانستن قسم به غیر الله، برخلاف مبانی ابن تیمیه در بحث عبادت و مبنای برتری سلف بر خلف است؛ همچنین ابن تیمیه در معنا کردن روایات دچار سوء برداشت شده و فهم خود را بر روایت، تحمیل نموده است؛ افزون بر آن، ابن تیمیه در مقام عمل نیز ملتزم به گفتار خود نبوده و بارها سوگند به غیرالله خورده است.
فهرست مندرجات
۱ – مقدمه
۲ – نقد و بررسی دیدگاه فقهی ابن تیمیه
۲.۱ – تحریمی نبودن نهی
۲.۲ – جواز سوگند به غیرالله از نظر جمهور
۲.۲.۱ – احناف
۲.۲.۲ – شافعیه
۲.۲.۳ – مالکیه
۲.۲.۴ – حنابله
۳ – نقد و بررسی اعتقادی ابن تیمیه
۳.۱ – ادله ابن تیمیه
۳.۲ – نقد دیدگاه اعتقادی ابن تیمیه
۳.۲.۱ – عدم عبادت بودن قسم
۳.۲.۲ – عدم دلالت ادله بر شرک بودن قسم به غیر الله
۳.۲.۲.۱ – بررسی من حلف بغیر الله
۳.۲.۲.۲ – ارجاع به نظیر
۳.۲.۲.۳ – حمل بر تعظیم مخصوص
۴ – بررسی دیدگاه ابن مسعود
۴.۱ – بررسی سندی
۴.۲ – بررسی دلالی
۵ – نقدهای کلی بر دیدگاه ابن تیمیه
۵.۱ – مخالف با ظاهر قرآن
۵.۲ – مخالف با سنت
۵.۲.۱ – قسم پیامبر به غیر الله
۵.۲.۲ – قسمهای صحابه
۵.۳ – مخالفت با مبنای برتری سلف
۵.۴ – عدم التزام عملی
۶ – نتیجهگیری
۷ – منابع
۸ – پانویس
۹ – منبع
۱ – مقدمه
یکی از رفتارهای رایج مسلمانان سوگند به انبیا، صالحین، والدین و فرزندان است که در بین فقها، به عنوان “حلف بغیرالله” مطرح است؛ از نظر جمهور فقها، این نوع قسم خوردن جایز است؛ اما سلفیه و وهابیون برخلاف عموم مسلمانان، چنین سوگندی را شرک دانسته و مسلمانان را به خاطر سوگند به غیر خدا، مشرک خواندهاند؛ با توجه به اینکه وهابیها و سلفیه در تکفیر مسلمانان اهتمام ویژهای به نظریات ابن تیمیه دارند، لازم است دیدگاه ابن تیمیه در هر مسألهای به صورت مجزا مورد نقد و بررسی قرار گیرد.
لکن تاکنون دیدگاه ابن تیمیه در موضوع “حلف بغیرالله” به صورت مستقل بررسی نشده است. تنها برخی از کتب مانند الحلف بغیرالله عتبه عباسیه و الوهابیه والمبانی الفکریه در ضمن بیان دیدگاه وهابیت، اشاره جزئی به بخشی از نظریات و ادله ابن تیمیه داشتهاند؛ بنابراین پژوهش حاضر با درک این نقص، سخنان ابن تیمیه را در این موضوع جمعآوری کرده و آن را در دو بخش فقهی و اعتقادی سامان میدهد و ادله او را در هر دو بخش بررسی میکند و بر اساس کتاب، سنت، اقوال بزرگان دین و با تکیه بر مبانی و سایر سخنان خودِ ابن تیمیه به نقد آن میپردازد.
۲ – نقد و بررسی دیدگاه فقهی ابن تیمیه
سوگند یعنی شخص برای تاکید بر سخن یا دیدگاه خود، به شیء یا شخص بزرگی قسم بخورد. این معنای رایج سوگند در نزد علمای اسلام است. سوگند، به اعتبار چیزی که به آن قسم خورده میشود، به دو بخش یعنی، سوگند به خدا و سوگند به غیر خدا تقسیم شده است. از نظر فقها، اگر کسی به خداوند قسم بخورد، لازم است به قسم خود عمل کند و شکستن آن کفاره دارد؛ اما فقها در باب سوگند به غیرالله، دو بحث را مطرح میکنند؛ یکی اینکه سوگند به غیر الله، قسم شرعی نیست و شکستن آن کفاره ندارد. ابن تیمیه نیز همین نظر را دارد و میگوید: سوگند به غیر الله منعقد نمیشود و شکستن آن کفاره ندارد.
[۱] ابن تیمیه، احمد، مجموع الفتاوی، ج۱، ص۲۰۴.
[۲] ابن تیمیه، احمد، اقتضاء الصراط المستقیم، ج۲، ص۳۲۶.
بحث دیگر این است آیا قسم خوردن به غیر خداوندِ متعال جایز است یا خیر؟ از نظر ابن تیمیه، سوگند به غیر الله حرام است و جایز نیست که مسلمانان به پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و سایر مقدسات قسم بخورند.
[۳] ابن تیمیه، احمد، الفتاوی الکبری، ج۵، ص۵۵۲.
وی برای اثبات نظریه خود به دو روایت استدلال میکند: «لا تحلفوا الاّ بالله؛ ان الله ینهاکم ان تحلفوا بآبائکم فمن کان حالفا فلیحلف بالله او لیصمت؛
[۴] بخاری، محمّد، صحیح بخاری، ج۸، ص۲۷.
همانا خداوند شما را نهی کرده است که به پدران خود قسم بخورید. پس یا به خدا قسم بخورید یا سکوت کنید.»
ابن تیمیه نهی در روایات فوق را تحریمی میداند و معتقد است که هر کس به پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) یا سایر مخلوقات قسم بخورد، فعل حرامی را انجام داده است. او در تایید نظر خود میگوید: جمهور علما نیز سوگند به غیر الله را حرام میدانند.
[۵] ابن تیمیه، احمد، مجموع الفتاوی، ج۱، ص۲۰۴.
[۶] ابن تیمیه، احمد، مجموع الفتاوی، ج۲۷، ص۳۴۹.
بنابراین از نظر فقهی، ابن تیمیه قسم به غیر الله را حرام میداند.
۲.۱ – تحریمی نبودن نهی
نظریه ابن تیمیه از دو جهت مخدوش است؛ اول اینکه نهی در روایات تحریمی نیست؛ دیگر آنکه علما قسم به غیر خدا را جایز میدانند که در ادامه به این دو مسأله پرداخته میشود.
هرچند اصلِ در نهی، تحریمی بودن آن است، اما وقتی قرینه وجود داشته باشد بر قرینه حمل میگردد. در قسم به غیر الله نیز، قرائن متعددی وجود دارد که نشان میدهد، نهی در روایات تحریمی نیست؛ از جمله اینکه پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و صحابه به غیر خدا قسم خوردهاند؛ به عنوان نمونه رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بعد از اینکه معارف اسلام را برای سائل شرح داد، فرمودند: «اَفْلَحَ، وَاَبِیهِ اِنْ صَدَقَ، اَوْ دَخَلَ الْجَنَّهَ وَاَبِیهِ اِنْ صَدَقَ؛
[۷] نیشابوری، مسلم، صحیح مسلم، ج۱، ص۴۱.
سوگند به پدرش رستگار میشود، اگر راست بگوید؛ یا فرمود: به پدرش سوگند که اگر راست بگوید وارد بهشت میشود.» همچنین صحابه در موارد متعددی به غیر الله قسم یاد کردهاند؛ از جمله خلیفه دوم در هنگام تعیین مقدار جراحت به جانش قسم خورد: «لَعَمْرِی لَقَدْ بَلَغَ هَذَا؛
[۸] طبری، محمّد بن جریر، تاریخ الرسل و الملوک، ج۳، ص۳۸۶.
به جانم سوگند به این مقدار رسیده است.» یعنی مقدار جراحت زیاد است.
اگر نهی در روایات مورد استناد ابن تیمیه، تحریمی و قسم خوردن به غیر الله حرام بود، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و صحابه به غیر خداوند قسم یاد نمیکردند؛ زمانی که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و صحابه به غیر الله قسم خوردهاند، قرینه آن است که نهی در روایاتِ مورد اشاره، تحریمی نیست.
۲.۲ – جواز سوگند به غیرالله از نظر جمهور
ابن تیمیه در حالی حرمت سوگند به غیر خداوند را به جمهور نسبت میدهد که عموم علما، سوگند به غیر خدا را جایز میدانند؛ به همین منظور، دیدگاه مذاهب فقهی اهل سنت بیان میگردد.
۲.۲.۱ – احناف
احناف قسم به غیرالله را جایز میدانند.
[۹] ابن عابدین، محمّدامین بن عمر، رد المحتار علی الدر المختار، ج۳، ص۷۰۵.
[۱۰] ابن نجیم، زینالدین بن ابراهیم، البحر الرائق شرح کنز الدقائق، ج۴، ص۳۰۱.
[۱۱] فرقانی، فیض محمد، نذر و سوگند از دیدگاه فقه حنفی، ص۴۵.
بلخی در این باره مینویسد: قسم به غیر الله از نظر احناف جایز بوده و عموم علمای معتقدند، کراهت نیز ندارد.
[۱۲] بلخی، نظام الدین، الفتاوی الهندیه، ج۲، ص۵۲.
۲.۲.۲ – شافعیه
از دیدگاه شافعیها قسم به غیر الله مکروه است. شافعی مینویسد: َکُلُّ یَمِینٍ بِغَیْرِ اللَّهِ فَهِیَ مَکْرُوهَهٌ.
[۱۳] شافعی، محمّد بن ادریس، الام، ج۷، ص۶۴.
[۱۴] جوینی، عبدالملک، نهایه المطلب فی درایه المذهب، ج۱۸، ص۳۰۱.
[۱۵] نووی، یحیی بن شرف، المنهاج، ج۱۱، ص۱۰۶.
[۱۶] عمرانی شافعی، یحیی، البیان فی مذهب الامام الشافعی، ج۱۰، ص۴۹۴.
نووی در این باره بیان میکند: از نظر جمهور علمای شافعی، قسم به غیر الله مکروه است.
[۱۷] نووی، یحیی بن شرف، المجموع شرح المهذب، ج۱۸، ص۱۸.
۲.۲.۳ – مالکیه
مشهور مالکیه نیز سوگند به غیرالله را مکروه میدانند. مالک بن انس،
[۱۸] ابن عامر، مالک بن انس، المدونه، ج۱، ص۵۸۳.
ابن رشد قرطبی،
[۱۹] قرطبی، ابن رشد، المقدمات الممهدات، ج۱، ص۵۷۵.
کشناوی،
[۲۰] کشناوی، ابوبکر بن حسن، اسهل المدارک، ج۲، ص۲۱.
و غیره فتوا به کراهت دادهاند. در کتاب الموسوعه الفقهیه الکویتیه نیز، قول مورد اعتماد نزد مالکیه کراهت معرفی شده است.
[۲۱] جمعی از نویسندگان، الموسوعه الفقهیه الکویتیه، ج۷، ص۱.
۲.۲.۴ – حنابله
حنابله در قسم به غیر الله بین قسم به پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و غیر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرق گذاشتهاند و میگویند: چنانچه به پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) قسم یاد شود، این نوع سوگند جایز، بلکه شرعی است و شکستن آن کفاره دارد.
[۲۲] مقدسی، ابن قدامه، الشرح الکبیر، ج۱۱، ص۱۷۸.
[۲۳] ابن مفلح، ابراهیم، المبدع فی شرح المقنع، ج۸، ص۶۷.
اما اگر به غیر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) قسم خورده شود، دو قول در میان آنان وجود دارد؛ بنابر نظر مشهور حنابله، سوگند به غیر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) حرام است؛ لکن احتمال کراهت را نیز دادهاند.
[۲۴] مقدسی، ابن قدامه، المغنی، ج۹ ص۴۸۹-۴۸۸.
[۲۵] ابن مفلح، ابراهیم، المبدع، ج۸، ص۶۵.
اما در مقابل، عدهای از حنابله معتقدند، قسم به غیر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) کراهت دارد؛ لکن احتمال حرمت را بیان داشتهاند.
[۲۶] مقدسی، شمس الدین، الشرح الکبیر، ج۱۱، ص۱۷۷.
[۲۷] تنوخی حنبلی، ابوالبرکات، الممتع فی شرح المقنع، ج۴، ص۴۲۹.
بنابراین از نظر جمهور احناف، مالکیه و شافعیها، قسم به غیر الله جایز است و حنبلیها نیز قسم به پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را جایز میدانند. در نتیجه، نسبتی که ابن تیمیه به جمهور فقها داده است صحیح نیست.
۳ – نقد و بررسی اعتقادی ابن تیمیه
ابن تیمیه اولین فردی است که سوگند را به قسم مسلمانان (قسم به الله) و قسم مشرکین (قسم به غیر الله) «از نگاه ابن تیمیه قسم به پیامبر، انبیاء، صالحان، کعبه، آباء، فرزندان و بهطور کلی هر قسمی که به غیر خداوند متعال یاد شود، جزء قسمهای مشرکین قرار دارد.
[۲۸] ابن تیمیه، احمد، مجموع الفتاوی، ج۳۳، ص۱۲۲.
تقسیم کرده است.
وی با این تقسیم، سوگند به غیر الله را شرک دانست.
[۲۹] ابن تیمیه، احمد، مجموع الفتاوی، ج۱، ص۸۱.
و آن را ناقض توحید عبادی (الوهی) معرفی کرده است. ابن تیمیه توحید را به توحید در ربوبیت و الوهیت تقسیم کرده است.
[۳۰] ابن تیمیه، احمد، مجموع الفتاوی، ج۱۰، ص۲۶۴.
توحید ربوبی به معنای اختصاص خالقیت و ربوبیت به خداوند است. توحید الوهی به معنای اختصاص عبادت برای خدا است.
[۳۱] ابن تیمیه، احمد، درء التعارض العقل و النقل، ج۱، ص۲۲۶.
[۳۲] ابن تیمیه، احمد، مجموع الفتاوی، ج۳، ص۱۰۱.
[۳۳] ابن تیمیه، احمد، الاستقامه، ج۲، ص۳۱.
ابن تیمیه در بیان اینکه چگونه سوگند به غیر الله نافض توحید عبادی است میگوید: قسم از حقوق خاص خداوند است.
[۳۴] ابن تیمیه، احمد، مجموع الفتاوی، ج۲۷، ص۹۳.
و حقوق خاص خداوند عبادت محسوب میشود،
[۳۵] ابن تیمیه، احمد، الاخنائیه، ص۲۰۸.
و هر کس به غیرالله سوگند یاد کند، عبادت غیر الله را انجام داده و غیر خدا را در حب و بغض و رجاء، مساوی خداوند قرار داده است.
[۳۶] ابن تیمیه، احمد، مجموع الفتاوی، ج۲۷، ص۳۳۹.
بنابراین سوگند به غیر خدا، از دیدگاه ابن تیمیه ناقض توحید الوهی است.
نکته دیگر آنکه اکثر قرائن موجود در کلام ابن تیمیه نشان میدهد، وی شرک در سوگند به غیر الله را شرک اکبر دانسته است، به جهت اینکه وی عقیده دارد که هر کس به انبیا قسم یاد کند. آنان را “ند” به معنای شریک است. از طرف دیگر شرک در “ند” قرار دادن برای خدا، از نظر ابن تیمیه شرک اکبر است.
[۳۷] ابن تیمیه، احمد، مجموع الفتاوی، ج۱۷، ص۱۴۵.
بنابراین مقصود ابن تیمیه از شرک در قسم به غیر الله، شرک اکبر میباشد.
۳.۱ – ادله ابن تیمیه
ابن تیمیه برای اثبات دیدگاه خود به دو روایت استناد میکند که عبارتاند از:
مهمترین دلیل او روایت «من حلف بغیر الله فقد کفر او اشرک»
[۳۸] ترمذی، محمّد، سنن الترمذی، ج۴، ص۱۱۰.
است. هر کس به غیر خداوند قسم یاد کند مشرک و کافر است. این روایت از شرط و جزاء تشکیل شده است؛ به نظر میرسد ابن تیمیه معتقد است که جمله ی شرط “من حلف بغیر الله” بر عموم خود دلالت دارد و همه قسمهای به غیر الله را شامل میشود و شارع نیز ظاهر جملهی “جزاء فقد اشرک” را اراده کرده است.
دلیل دیگر ابن تیمیه سخن ابن مسعود است که میگوید: «لان احلف بالله کاذبا احب الی من ان احلف بغیره صادقا؛
[۳۹] صنعانی، عبدالرزاق، المصنف، ج۸، ص۴۶۹.
قسم دروغ به خداوند نزد من محبوبتر از قسم راست به غیر خداوند است.» ابنتیمیه در چگونگی دلالت این سخن بر شرک میگوید: علت ناخشنودی ابن مسعود از قسم خوردن به غیر الله این است که چنین عملی در نزد او شرک میباشد؛ اما قسم دروغ به خداوند توحید است.
[۴۰] ابن تیمیه، احمد، مجموع الفتاوی، ج۱، ص۸۱.
۳.۲ – نقد دیدگاه اعتقادی ابن تیمیه
بنیان کلام ابنتیمیه در شرک دانستن سوگند به غیر الله بر عبادت بودن قسم و ظهور روایات استوار است. بنابراین سخنان ابنتیمیه در این دو محور مورد نقد قرار خواهد گرفت.
۳.۲.۱ – عدم عبادت بودن قسم
بر اساس معیاری که ابن تیمیه برای عبادت بیان کرده، قسم به غیر الله عبادت نیست؛ به جهت اینکه وی قائل است، افعال عبادی، افعالی هستند که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) آن را تشریع کرده و این افعال منحصر در واجبات و مستحبات هستند و اگر فعلی واجب یا مستحب نبود، عبادت نیست. «انَّ العبادات مَبْنَاها علی توقیفِ الرسولِ و طاعهِ امرِه والاقتداءِ به، فلا یکون شیءٌ عباده الاّ ان یَشرعَه الرسولُ، فیکون واجبًا او مستحبًّا، و ما لیسَ بواجب ولا مستحبٍّ فلیسَ بعبادهٍ باتفاقِ المسلمین.»
[۴۱] ابن تیمیه، احمد، جامع المسائل، ج۵، ص۱۰۶.
از طرف دیگر، دلیلی بر وجوب یا استحباب قسم وجود ندارد؛ بلکه زیاد قسم خوردن مورد مذمت واقع شده است؛ حتی ابنتیمیه نیز ذلیلترین مردم را کسی میداند که زیاد قسم میخورد.
[۴۲] ابن تیمیه، احمد، مجموع الفتاوی، ج۱۶، ص۶۶.
بنابراین قسم، عبادت محسوب نمیشود.
دلیل دیگری که ثابت میکند، قسم به غیرالله عبادت نیست این است که از نظر ابن تیمیه در مفهوم عبادت، دو رکن اساسی «نهایت حب» و «نهایت خضوع» وجود دارد. «العباده المامور بها تتضمن معنی الذل و معنی الحب فهی تتضمن غایه الذل لله بغایه المحبه له.»
[۴۳] ابن تیمیه، احمد، مجموع الفتاوی، ج۱۰، ص۱۵۳.
و اگر هر کدام از این ارکان وجود نداشته باشد، آن عمل عبادت محسوب نمیشود؛ این در حالی است که در قسم به غیر الله این دو رکن وجود ندارد و کسانیکه به غیر خداوند قسم یاد میکنند، نهایت حب و خضوع را نسبت به غیرالله ندارند؛ بلکه نهایت حب و خضوع را نسبت به خداوند معتقدند؛ در نتیجه قسم به غیر الله بنابر معیارهای ابن تیمیه، عبادت محسوب نمیشود و اگر فردی به غیر الله قسم بخورد، دچار شرک الوهی نشده است.
۳.۲.۲ – عدم دلالت ادله بر شرک بودن قسم به غیر الله
ادلهای که ابن تیمیه برای اثبات نظریه خود ارائه کرده، به صورت جداگانه بررسی و ثابت میگردد. هیچکدام نیز بر شرک بودن سوگند به غیر الله دلالت ندارد.
۳.۲.۲.۱ – بررسی من حلف بغیر الله
حدیث «من حلف بغیرالله فقد اشرک» مهمترین و پرتکرارترین دلیل ابن تیمیه بر شرک بودن سوگند به غیر الله میباشد که سند و دلالت آن مخدوش است؛ سند این روایت را حدیث شناسانی مانند بیهقی،
[۴۴] بیهقی، احمد، السنن الکبری، ج۱۰، ص۵۲.
طحاوی
[۴۵] طحاوی، احمد، شرح مشکل الآثار، ج۲، ص۳۰۰.
و وادعی
[۴۶] وادعی، مقبل، احادیث معله ظاهرها الصحه، ص۲۴۹-۲۴۸.
منقطع دانستهاند.
اما در صورت پذیرش سند، در صورتی حدیث بر مدعای ابن تیمیه دلالت دارد که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) عموم جملهی شرط «من حلف بغیرالله» را اراده کرده باشد. حال آنکه اینگونه نیست بلکه اولا: بر اساس روایات صحیح و متعدد، نبی گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به غیرالله قسم یاد کردهاند. به عنوان نمونه، حضرت (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در مقام سفارشِ امر به معروف و نهی از منکر، بر جان خود قسم خورده و میفرماید: «فلعمری لان تکلم بمعروف، وتنهی عن منکر خیر من ان تسکت؛
[۴۷] شیبانی، احمد، مسند احمد، ج۳۶، ص۲۸۶.
به جانم سوگند اگر امر به معروف و نهی از منکر کنید، بهتر از آن است که سکوت نمایید.»
همچنین ایشان در پاسخ به سوال یکی از صحابه در مورد پاداش صدقه، به پدر آن صحابی قسم یاد کردند و فرمودند: «اَمَا وَاَبِیکَ لَتُنَبَّاَنَّهُ اَنْ تَصَدَّقَ وَاَنْتَ صَحِیحٌ شَحِیحٌ، تَخْشَی الْفَقْرَ؛ سوگند به پدرت تو را آگاه میکنم، صدقهای با ارزشتر است که در حال سلامتی، نیازمندی و ترس از فقر پرداخت گردد.»
[۴۸] نیشابوری، مسلم، صحیح مسلم، ج۲، ص۷۱۶.
علاوه بر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، بزرگان صحابه نیز به غیر الله قسم یاد کردهاند. به عنوان نمونه، خلیفه اول در نامهای که به خالد بن ولید نوشته بود، بر جان خود قسم خورد و گفت: «لعمری یا بن اُمِّ خَالِدٍ، اِنَّکَ لَفَارِغٌ تَنْکِحُ النِّسَاءَ؛ به جان خودم قسم، ای خالد، تو بیکاری و فرصت ازدواج با زنها را داری.»
[۴۹] طبری، محمّد، تاریخ الرسل والملوک، ج۳، ص۳۰۰.
وقوع این سوگندهای متعدد از جانب نبی گرامی (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و صحابه، دلالت دارد که قسم به برخی از مصادیق غیرالله شرک نیست و اگر شرک بود، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و صحابه به جان خود و برخی از افراد قسم یاد نمیکردند؛ در نتیجه وقتی که قسم در همه مصادیق غیر الله شرک نبود، معلوم میگردد، ظاهر جملهی شرط مقصود حضرت (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نیست.
۳.۲.۲.۲ – ارجاع به نظیر
با مراجعه به نظایر «ارجاع به نظیر»، یکی از قواعدی است که در کشف مراد متکلم استفاده میشود.
[۵۰] زرکشی، بدرالدین، البرهان فی علوم قرآن، ج۲، ص۱۹۹.
این روایت میتوان به این برداشت رسید که مراد رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از جملهی شرط، خصوص قسم به مشرکان و مقدسات آنان است.
به جهت اینکه رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در روایت: «مَنْ حَلَفَ مِنْکُمْ فَقَالَ فِی حَلِفِهِ: بِاللَّاتِ وَالعُزَّی، فَلْیَقُلْ: لاَ اِلَهَ اِلَّا اللَّهُ؛ هر کس به لات و عزی قسم یاد کند، باید کلمه لا اله الله را بر زبان جاری سازد.»
[۵۱] بخاری، محمد، صحیح بخاری، ج۸، ص۲۷.
که مشابه روایت فوق است و از جملهی شرط و جزاء تشکیل شده است، مقصود خود را از جملهی شرط، خصوص قسم به لات و عزی دانسته است.
از طرف دیگر، چون قسم خوردن به بتها مورد نهی است. «لَا تَحْلِفُوا بِالطَّوَاغِی؛ به بتها قسم یاد نکنید.»
[۵۲] نیشابوری، مسلم، صحیح مسلم، ج۳، ص۱۲۶۸.
روشن میشود، قسم به همه بتها در عموم جملهی شرطیه باقی است. با توجه به اینکه قسم به والدین مشرک، مانند قسم به بتها است؛ «لا تحلفوا بآبائکم، ولا بامهاتکم، ولا بالانداد؛ به پدران و مادران و بتها قسم یاد نکنید.»
[۵۳] سجستانی، سلیمان، سنن ابی داود، ج۳، ص۲۲۲.
روشن میشود قسم به مشرکان نیز مورد نهی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) است.
بر این اساس میتوان ادعا کرد، مقصود پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از جملهی شرط، خصوص قسم به مشرکان و مقدسات آنان است. به علاوه سبب صدور روایت در جایی صادر شد که خلیفه دوم به پدر مشرک خود قسم یاد کرد. روایت نیز برداشت فوق را تایید میکند.
۳.۲.۲.۳ – حمل بر تعظیم مخصوص
بسیاری از علما، حدیث را به موردی حمل کردهاند که سوگندخورنده، تعظیم مخصوص خداوند را برای غیر الله معتقد باشد. در اینباره میتوان از رافعی قزوینی،
[۵۴] رافعی قزوینی، عبدالکریم، العزیز شرح الوجیز، ج۱۲، ص۲۳۵.
ملا علی قاری
[۵۵] قاری، علی بن محمد، مرقاه المفاتیح شرح مشکاه المصابیح، ج۶، ص۲۲۴۲.
و دیگران
[۵۶] رافعی قزوینی، عبدالکریم، العزیز شرح الوجیز، ج۱۲، ص۲۳۵.
[۵۷] دمیری، محمد، النجم الوهاج، ج۱۰، ص۹.
[۵۸] عمرانی شافعی، یحیی بن ابی الخیر، البیان فی مذهب الامام الشافعی، ج۱۰، ص۴۹۳.
[۵۹] رویانی، ابوالمحاسن، بحر المذهب، ج۱۰، ص۳۶۸.
نام برد. ابن رفعه مینویسد: جمهور روایت را به موردی حمل کردهاند که شخص تعظیم خاص خداوند را برای غیر الله معتقد باشد.
[۶۰] ابن رفعه، احمد، کفایه النبیه، ج۱۴، ص۴۱۲.
[۶۱] رافعی قزوینی، عبدالکریم، العزیز شرح الوجیز، ج۱۲، ص۲۳۵.
[۶۲] دمیری، محمد، النجم الوهاج، ج۱۰، ص۹.
پس بر اساس قرائن و فهم علما روشن میگردد، جملهی شرطیه بر عموم خود باقی نیست و همه مصادیق غیر الله مقصود پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نبوده است و همین مقدار برای حکم به شرک نکردن سوگند به غیرالله کافی است.
مسإله دیگری که میتوان به آن پرداخت اینکه، چنان چه جملهی شرط، همه مصادیق غیر الله را شامل شود، در صورتی روایت فوق بر مدعای ابن تیمیه دلالت دارد که جملهی جزاء “فقد اشرک” نیز بر ظاهر خود باقی باشد که البته اینگونه نیست. به جهت اینکه اولا پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و صحابه به غیر الله قسم یاد کردهاند و اگر ظاه
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 