پاورپوینت کامل اصول روششناسی سلفیه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل اصول روششناسی سلفیه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل اصول روششناسی سلفیه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل اصول روششناسی سلفیه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
پاورپوینت کامل اصول روششناسی سلفیه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
ویژگیهای روششناختی سلفیه معاصر، این جریان را در وضعیت معرفتی و عملی خاصی قرار داده که متفاوت از اهل سنت، پیامدهای مختلفی در عرصه نظر و عمل به وجود آورده است. با توجه به مهمترین آموزه سلفیگری، یعنی بازگشت بیواسطه به قرآن، در ذات خود، رادیکالیسم را در بیرون و درون جهان اسلام موجب شده است.
روششناسی سلفی، خصوصاً سلفیه جهادی، با تاکید بر فهم سلف صالح و ظاهرگرایی افراطی، عقل را به حاشیه برده، نتایج مهمی از حیث تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی به بار آورده است که مهمترین آن، بازتولید ناگزیر خشونت به نام جهاد از سوی این جریان است.
این مقاله به پیشینه روششناختی سلفیه و اصول روششناختی سلفیگری و همچنین به گونهشناسی جریانهای معاصر سلفیگری و پیامدهایی پرداخته که بر اساس اصول روششناسی سلفیگری، خود به خود، باعث بازتولید ناگزیر خشونت تحت عنوان اصل عملی جهاد شده است.
فهرست مندرجات
۱ – مقدمه
۲ – گونهشناسی سلفیه
۳ – جریانهای سلفی
۳.۱ – سلفی تکفیری
۳.۲ – سلفی جهادی
۳.۳ – سلفی تبلیغی
۴ – پیشینه روششناختی سلفیه
۴.۱ – مخالفت با برهان عقلی
۴.۲ – نقلگرایی افراطی
۴.۳ – تعصبات ناشایست
۵ – اصول روششناختی سلفیه
۵.۱ – فهم مستقیم نص
۵.۲ – تقدیم نقل بر عقل
۵.۳ – اتّباع در مقابل تقلید
۵.۴ – رد تأویل کتاب و سنت
۵.۵ – تزکیه و توحید در مقابل شرک
۶ – دیدگاههای سید قطب
۶.۱ – جاهلیت
۶.۲ – حاکمیت و گروه پیشتاز
۶.۲.۱ – دیدگاه عبدالله عزام
۶.۲.۲ – نظریههای کلاسیک
۷ – نتیجهگیری
۷.۱ – نفی اجتهاد و تقلید
۷.۲ – مفهوم بدعت و تکفیر مذاهبی
۷.۳ – تعطیل عقل
۷.۴ – رد هر گونه تأویل و تفسیر
۷.۵ – جمود فکری
۸ – فهرست منابع
۹ – پانویس
۱۰ – منبع
۱ – مقدمه
سلفیان، روششناسی ویژهای برای جست و جو و فهم دین برگزیدهاند که بر اساس آن، برای تشخیص درست شریعت باید به قرآن، سنت و سیره مسلمانان آغازین رجوع کرد. این نگرش با توجه به روششناسی ویژهای که برگزیدهاند، نتایج متفاوتی در عرصه نظر و عمل به وجود آورده است. سلفیسم بر کتاب و سنت و شیوه سلف صالح تاکید دارد، در حالیکه اهل سنت از منظر روششناسی، منابع را کتاب، سنت، اجماع، قیاس، مصالح مرسله، سد ذرایع و غیره میدانند. این روششناسی با توجه به ضرورت بازگشت بیواسطه به قرآن در ذات خود، بستر را برای ورود غیرکارشناسان فراهم میکند؛ فهم کسانی که متاثر از پیرامون، مسائل و دشواریهای سیاسی – اجتماعی خود بوده و میتواند باعث برداشتهای نسنجیده شود.
درخواستهای غیرجامع، روشهای نقطهای، فهمهای ناروشمند و دغدغههای برخاسته از عقدههای فروخورده ناشی از اجتماع، زمینه را برای خشونت و رادیکالیسم فراهم میکند. این امور، پیامدهای مهمی از حیث تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دربردارد که مهمترین آنها تعطیل فقه یا دست کم تقلیل آن به علم جمعآوری و تبویب احادیث است. با این روش، زمینه اجتهاد و فهم اجتهادی از میان میرود و واسطههای کارشناس فهم نصوص، حذف میشود که این امر به تولید ناگزیر خشونت به نام جهاد میانجامد.
روششناسی، جزء مقوم هر اندیشهای، از جمله اندیشهی سیاسی است، فقدان روش یا برساختن روشی که بر قوانین و قواعد دانش و اندیشهی مورد نظر مبتنی نباشد، به دنبال خود نوعی هرج و مرج در فهم به وجود میآورد و زمینهساز روندهایی خطرناک در برداشت از متون میشود. با توجه به اهمیت مسأله روششناسی و تاثیرگذاری مستقیم آن در شناخت بنیادهای فکری جریانهای تکفیری، این نوشتار درصدد تبیین رابطه بین روششناسی سلفیگری و تولید خشونت است. به بیان دیگر، پیامدهای التزام و عدم التزام به روششناسی مطلوب در جریانهای تکفیری را بررسی میکنیم.
۲ – گونهشناسی سلفیه
«سلف» در لغت، به معنای پیشین است. به گفته ابن فارس سلف، اصلی است که بر تقدم و سبقت دلالت دارد؛ پس سلف کسانی هستند که در گذشته بودهاند.
[۱] ابن فارس، معجم مقاییس اللغه، ج۳، ص۹۵.
معنای اصطلاحی سلف از دید نظریهپردازان سلفیه به صورتهای گوناگونی تعریف شده است؛ مثلاً ابن تیمیه معتقد است سلف کسانی هستند که در سه قرن بهترِ اسلام زندگی میکردند و تمام فضایل را داشتند و برای حل هر مشکلی از دیگران شایستهترند که شامل صحابه، تابعان، و تابعانِ تابعان میشوند.
[۲] ابن تیمیه، مجموعه الفتاوی، ج۴، ص۹۶.
ابن قیم جوزی، در کتاب اعلام الموقعین، بحثی تحت عنوان «فی جواز الفتوی بالاثار السلفیه و الفتاوی الصحابیه» دارد که با استناد به آیه ۱۰۰ سوره توبه، مسلمانان را به پیروی از نخستین گروندگان به اسلام، از مهاجران و انصار، دعوت میکند.
[۳] جوزی، ابن قیم، اعلام الموقعین، ج۵، ص۵۴۳-۵۵۶.
مهمترین دلیل سلفیه برای مشروعیت سلف، حدیث «خیره» است که پیامبر گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: «خیر الناس قرنی، ثم الذین یلونهم، ثم الذین یلونهم، ثم یجیء اقوام تسبق شهاده احدهم یمینه و یمینه شهاده؛
[۴] بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، ج۵۱، ص۳.
[۵] احمد بن حنبل، مسند الامام، ج۷، ص۱۹۹-۲۰۰.
بهترین مردم، مردمان قرن من هستند. سپس کسانی که در پی ایشان میآیند و سپس دیگرانی که در پی میآیند. پس از ایشان مردمانی میآیند که گواهی هر یک سوگندشان، و سوگند هر کدام، گواهیشان را نقض میکند.»
سلفیان با تکیه بر این حدیث، سه قرن نخستین اسلام را بهترین قرون اسلام میشمارند و به همین سبب برای کسانی که در این سه قرن زندگی کردهاند، مرجعیت در ابعاد مختلف قائلاند.
[۶] علیزاده موسوی، سید مهدی، تبارشناسی سلفیگری و وهابیت، ص۳۲.
سلفیه پدیدهای است ناخواسته و نوساخته که انحصارطلبانه، مدعی مسلمانی است و همه را جز خود، کافر میشمرد. این در حالی است که باید دید چگونه برساختن مذهبی به نام سلفیه و تکفیر همه دیگر مذاهب، بدعتی است که با ادعای پیروی از سلف سازگاری ندارد.
[۷] بوطی، سعید رمضان، سلفیه بدعت یا مذهب، ص۱۶.
جریانهای مختلف سلفیگری، هر چند از نظر خاستگاه و پیشینه با هم مشترکاند، اما سه عامل «عقاید»، «سیاست» و «روش رسیدن به هدف»، تفاوتهایی در جریانهای مختلف سلفیگری به وجود آورده است؛ مثلاً در بحث عقاید، در اینکه منبع معرفتی، حدیث است یا اینکه باید مستقیماً به نص مراجعه کرد یا در مورد مکتب دیوبند، که به دو اصل طریقت و شریعت قائلاند، تفاوتهایی وجود دارد.
در بحث سیاست، مسائلی مانند حد و مرز، حضور در سیاست، چگونگی تعامل با دولت و نحوه برخورد با مسلمانان و غیر مسلمانان، از موارد اختلافی است. آنگونه که روش رسیدن به هدف، روش ترور و خشونت و جهاد برای رسیدن به هدف با این فرض که همه سعی مسلمانان باید معطوف به جهاد باشد و نیز دعوت و روش تبلیغی، یعنی امر به معروف و نهی از منکر، که مهمترین معرف توحید و خروج از شرک است، از بحثهایی است که دیدگاههای مختلفی در خصوص آنها وجود دارد.
۳ – جریانهای سلفی
بر اساس این شاخصههای ذکر شده، میتوان جریانهای سلفی را به چند دسته تقسیم کرد:
۳.۱ – سلفی تکفیری
سابقه تکفیر به قرن اول هجری باز میگردد که هم زمان با ظهور خوارج است. دغدغه اصلی خوارج، مسئله ایمان و کفر بود که میتواند تاثیرهای مهم سیاسی به لحاظ برخورداری افراد از حقوق ناشی از عضویت در جامعه اسلامی، همچون حرمت جان، مال و حق زندگی داشته باشد. آموزه دیگر خوارج را میتوان نفی حکومت دانست.
به دلیل فهم نادرست از آیه «اِنِ الحُکمُ اِلاَّ لِلهِ».
[۸] یوسف/سوره۱۲، آیه۴۰.
طبق دیدگاه خوارج، خداوند باید مستقیماً در این جهان حکومت کند. بر اساس مسئله ایمان و کفر، خوارج مرتکب گناه کبیره را کافر میدانستند. فرد با ارتکاب کبیره از عضویت در جامعه اسلامی نیز خارج میشود.
امر به معروف و نهی از منکر در همه درجات آن واجب است که لازمه آن، نظارت شدید بر رفتار فردی و اجتماعی افراد است و یکی از مراتب امر به معروف و نهی از منکر را وجوب خروج و جنگ با حاکم ستمگر میدانستند. براساس این آموزهها، ویژگیهای روش شناختی خوارج را میتوان چنین برشمرد:
الف. تمرکز بر آموزههای نقلی دینی و پرهیز از رجوع به عقل؛
ب. اخذ ظواهر دینی و رد هرگونه تفسیر و تأویل؛
ج. عملگرایی شدید در اندیشه و تقدم عمل بر نظریه؛
د. پایان تقدیس قدرت سیاسی پس از رحلت پیامبر و انتقال آن به کل جامعه اسلامی،
هـ دیدگاه خوارج در مورد اعتقاد به دموکراسی فراگیر و افراطی که به برابری تمام مسلمانان در امر حکومت معتقد بودند و نیز «آنارشیسم» که برخی از محققان تاریخ اسلام، بهویژه خاورشناسان، به آن توجه کردهاند.
در دوران معاصر، سلفیگری تکفیری بر اساس آموزه خوارج، مرتکب کبیره را کافر میدانند. لذا مخالفان خود را کافر میشمارند و نوعی تلازم بین ایمان و عمل قائلاند. این جریان، هیچ تفاوتی میان کافران و مسلمانان شیعه و سنی قائل نیست و همه را مستحق مرگ میداند.
[۹] علیزاده موسوی، سید مهدی، تبارشناسی سلفیگری و وهابیت، ص۹۶.
البته باید به این نکته اشاره کرد که کشورهای غربی هم از این ظرفیت برای مقابله با رشد اسلامگرایی در غرب استفاده میکنند. آنها پروژه اسلام ستیزی در جهان اسلام را با استفاده از این گروهها دنبال میکنند.
۳.۲ – سلفی جهادی
سلفیه جهادی، جریانی است که در اندیشههای ابوالاعلی مودودی ریشه دارد. به نظر «حمید عنایت»، جان کلام نظریه آمادهسازی انقلاب اسلامی مودودی این است که حکومت اسلامی، بدون انقلابی اسلامی، لاجرم وامیماند و فرو میریزد.
[۱۰] عنایت، حمید، اندیشه سیاسی در اسلام معاصر، ص۱۷۸-۱۹۶.
ریشههای دیگر این جریان در اندیشه سید قطب است که همه جوامع را جوامع جاهلی نام نهاد و نیز در اندیشه محمد عبدالسلام که بحث «الفریضه الغائبه» را مطرح کرد.
به این ترتیب، مفهوم «جهاد» یکی از لوازم بازگشت به عظمت اسلامی تلقی شد که دو صورت داشت: جهاد با دشمن داخلی و جهاد با دشمن خارجی. طبق این عقیده، بر هر مسلمانی واجب است که هر سال جهاد انجام دهد یا هزینه دوازده ماهه یک سرباز را تامین کند.
عبداللطیف هرماسی سلفیگری جهادی را چنین توصیف میکند: سلفیگری جهادی در فعالیتهای خود به تعریف رایج میان علمای اسلامی توجهی ندارند که جهان را به دو بخش اسلام و کفر تقسیم میکنند، بلکه با توسعه در مفهوم شرک و کفر، گروه بزرگی از مسلمانان را نیز از دایره اسلام خارج میکنند. از سوی دیگر، رنگی کاملاً سیاسی به فعالیتهای خود میدهند و روش آنان در مبارزه، جهاد است، که برای توجیه آن، ناگزیر باید برای مخالفان خود حکم کفر و ارتداد صادر کنند.
[۱۱] هرماسی، عبداللطیف، مصاحبه با «سوئیس اینفو»، www.swissinfo. ch
“
جریانهای بن لادن و طالبان و گروه النصره و جریانهایی که علیه سوریه و عراق عمل میکنند، جزء سلفیهای جهادی هستند. این گروهها قائل به جهادند و اصل اعتقادیشان بر این است که باید با جهاد، حکومت اسلامی برپا کرد که این جریان به «رادیکالیسم» تمایل یافته و اقدامات افراط گرایانه و خشونت آمیزی در جهان انجام داده است.
۳.۳ – سلفی تبلیغی
سلفیگری تبلیغی، نوعی از سلفیگری است که محور فعالیت خود را تبلیغ اندیشهها و مبانی سلفیگری قرار میدهد. این جریان میکوشد با بهرهگیری از فناوری پیش رفته ارتباطی، گفتمان سلفیگری را جهانی کند. همچنین با ترویج مبانی سلفیگری، مثل حدیثگرایی، گذشتهگرایی، توحید و شرک و ایمان و کفر از یک طرف و شبهه افکنی برای تخریب عقاید بقیه مسلمانان، هدف خود را پیگیری میکند.
[۱۲] علیزاده موسوی، سید مهدی، تبارشناسی سلفیگری و وهابیت، ص۱۰۰.
پیروان این جریان با ورود به فضای مجازی و استفاده از آن، نوعی اسلام سلفی آنلاین به وجود آوردهاند. آنها با استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی و تارنماهای اینترنتی، بستر ارتباط معنادار گفتمان اسلام سلفی و جهانیسازی را فراهم کردهاند. نمونه جریان سلفیگری تبلیغی، جماعت تبلی است. این گروه به روش چهره به چهره معتقد است و در ایران نیز فعال است. اهل قرآن پاکستان هم در سلک سلفیگری تبلیغی فعالیت میکنند.
۴ – پیشینه روششناختی سلفیه
ریشههای روششناسانه سلفیه را باید در جریان ظاهرگرایی پی گرفت. این جریان با احمد بن حنبل شروع شد. آنها به جای آنکه معیار رسیدن به حق را وحی قرار دهند، حدیث را ملاک فهم وحی قرار میدهند و هر چه از حدیث به دست میآورند، بر قرآن تحمیل میکنند و در حقیقت، از این طریق رأی خودشان را بر قرآن تحمیل میکنند.
[۱۳] سبحانی، جعفر، البحوث فی الملل و النحل، ص۲۶۸-۲۷۸.
این جریان با ظهور اشعریان، رفته رفته از رونق افتاد، ولی به کلی منسوخ نشد.
جریان سلفی، که زبان دین را انعطافناپذیر میدانستند، بار دیگر در قرن هشتم هجری با ظهور ابن تیمیه رواج یافت. ابن تیمیه با توجه به برداشتی که از آیات و روایات داشت، خطی انحرافی ایجاد کرد که در دورههای بعد شاگردانش آن را دنبال کردند. از جمله عقاید ابن تیمیه که بر روششناسی سلفیه، تاثیری انکارناپذیر دارد، موارد زیر است:
۴.۱ – مخالفت با برهان عقلی
یکی از بنیادهای فکری ابن تیمیه، مخالفت با برهان عقلی است، از همین بزنگاه است که برای خداوند قائل به جسم شده است. به نظر وی، موجود قائم بالنفس، غیر قابل اشاره حسی و رؤیتناپذیر وجود خارجی ندارد و صرفاً ساخته و پرداخته ذهن است: «و اما اثبات موجود قائم بنفسه لایشار الیه و لا یکون داخل العالم و لاخارجه، فهذا مما یعلم العقل استحالته و بطلانه.»
[۱۴] ابن تیمیه، منهاج السنه النبویه، ج۲، ص۳۳۴.
ابن تیمیه به دلیل رویکرد حسگرایانه خود، معیارهای موجود مادی و غیرمادی را خلط کرده است، زیرا رؤیت به معنای ادراک حسی، مسلتزم جسم بودن مرئی است. لذا برای خداوند قائل به جسم شده است و چون حسگراست، جمود بر ظواهر کرده است و از این مرحله فراتر نمیرود. ابن تیمیه در نقض المنطق بر «حس مشهود» تاکید میکند. وی با بیاعتبار کردن قیاس برهانی، برای عقل در گسترش علوم، مجالی باقی نمیگذارد و حس و استقرا را «فعال ما یشاء» میداند.
[۱۵] ابن تیمیه، نقض المنطق، ص۲۰۰-۲۰۵.
این حسگرایی موجب میشود ابن تیمیه خداوند را به اجسام و مخلوقات تشبیه کند که دست، چشم و گوش دارد و بر عرش نشسته است.
۴.۲ – نقلگرایی افراطی
ابن تیمیه و شاگردان و پیروان او دچار نقلگرایی افراطیاند و با توجه به همین امر است که از نظر روششناسی، ابن تیمیه روش خود را بر سه پایه بنیان نهاده است: ستیز با فلسفه و منطق، جدال با علم کلام، نقلگرایی سلفی.
[۱۶] علیزاده موسوی، سید مهدی، تبارشناسی سلفیگری و وهابیت، ص۲۵۹.
وی در کتاب الرد علی المنطقیین به شدت به فلسفه و منطق میتازد و مسلمانان را از فراگیری فلسفه و منطق نهی میکند و خاستگاه منطق را یونان میداند.
[۱۷] ابن تیمیه، الرد علی المنطقیین، ص۱۲۴-۱۵۹.
او همچنین در الفتوی الحمویه الکبری، به سختی با علم کلام مخالفت میکند و متکلمان را متهم میکند که قول خلف را بر قول سلف ترجیح میدهند و این امر موجب نادانی دو چندان آنها شده است. به عقیده وی، حیرانترین مردم در هنگام مرگ، اصحاب کلاماند.
[۱۸] ابن تیمیه، الفتوی الحمویه الکبری، ص۱۹۱-۱۹۵.
لذا وی در نتیجه مقابله با عقلگرایی، نقلگرایی را در تمام حوزههای الاهیات، احکام، اخلاق و اصول دین میپذیرد و تنها رجوع به کتاب و سنت را مشروع میداند. این مسأله منجر به سلفگرایی و گذشتهگرایی میشود که به جای توجه به زمان و مکان و اجتهاد، راه را برای جمود بر ظواهر به صورت خودکار باز میکند.
۴.۳ – تعصبات ناشایست
یکی از باورهای دیگری که اثری مستقیم بر روششناسی ابن تیمیه و جریانهای تکفیری دارد، تعصبات شدید مذهبی است، به گونهای که به سادگی به خود حق میدهند تا دیگران را به کفر و شرک متهم کنند. از این جهت، ابن تیمیه با مذهب شیعه، ضدیت شدیدی دارد. وی مهمترین دیدگاه خود را علیه شیعه در دو کتاب منهاج السنه النبویه فی النقض علی الرافضه و القدریه و رأس الحسین آورده است.
منهاج السنه در مقابل منهاج الکرامه علامه حلی است که به شدت به شیعه حمله کرده است و نسبتهای ناروایی به شیعه داده است.
[۱۹] ابن تیمیه، منهاج السنه، ج۱، ص۳۸-۵۷.
وی همچنین شرک بودن زیارت قبور و توسل و نفی فضائل اهلبیت (علیهمالسّلام) و امور دیگری را نیز به مکتب خود افزود و نگرش متفاوتی در امر دین عرضه داشت. هر چند از اندیشههای او استقبال گستردهای نشد، اما قرنها بعد، یعنی در قرن دوازدهم هجری، مبنای فکری محمد بن عبدالوهاب نجدی قرار گرفت.
در اثر همین تعصبات و باورهای ناشایست، محمد بن عبدالوهاب موجی از تندروی و سختگیری به راه انداخت و کم کم همه مسلمانان را تکفیر کرد و مذاهب دیگر را اهل بدعت خواند و مدعی شد که اسلام ناب در اختیار سلف است و فهم آنها از کتاب و سنت برای همگان حجت است و هر کس از این راه عدول کند، بدعتگذار و خارج از اسلام است.
محمد بن عبدالوهاب در کتاب کشف الشبهات حکم به ارتداد مسلمانان میدهد و در نتیجه، جواز قتل آنها را صادر کرده، همه مسلمانان عصر خود را کافر معرفی میکند. این کتاب، مبنای اباحه خون و مال و ناموس مسلمانان و کشتارهای بسیاری را سبب شده است. ابن عبدالوهاب، برخلاف ابن تیمیه که بیشتر در عرصه نظر فعال بود، توانست سلفیگری را به عرصه عمل وارد کند. وی مسلمانان را کافر و سزاوار مرگ دانست و تصاحب اموال و ناموس آنها را مباح اعلام کرد.
۵ – اصول روششناختی سلفیه
پس از اشاره به پیشینه روششناختی سلفیگری، اصول روششناختی سلفیه را بررسی میکنیم:
۵.۱ – فهم مستقیم نص
اساس بحث سلفیه بر این امر استوار است که مستقیماً به متن مراجعه کنید و رهبران مذهبی را رها کنید. بر اساس این آموزه، واسطهها حذف میشوند و به بازگشت به نص توجه میشود. مراجعه به نص بدون تئوری به این معناست که هر حکمی در نص هست، باید همانطور اجرا شود و به تأویل و تفسیر و توضیح احتیاج ندارد.
به نظر قرضاوی ظاهرگرایان جدید، وارث ظاهریه قدیم هستند که به فهم حرفی دلایل شرع اکتفا کرده، از مقصود شارع در ورای این الفاظ غفلت میکنند. وی این جریان را «فقه النصوص بمعزل عن المقاصد» مینامد.
[۲۰] قرضاوی، یوسف مصطفی، دراسه فی فقه: مقاصد الشریعه، بین المقاصد الکلیه و النصوص الجزئیه، ص۲۸۸.
و شش ویژگی برای آن برمیشمرد:
۱. فهم و تفسیر حرفی نصوص دین؛
۲. میل به تشدید و سخت گیری در احکام؛
۳. تکیه و اعتماد غرورآمیز به رأی و دیدگاهشان؛
۴. انکار و طرد شدید مخالفان؛
۵. تکفیر مخالفان؛
۶. بیمبالاتی در ایجاد فتنه.
[۲۱] فیرحی، داوود، فقه و سیاست در ایران معاصر، ص۶۸.
سلفیه در فهم قرآن فقط به ظاهر آن، یعنی ظواهر الفاظ و لغات توجه میکنند، هر چند مستلزم معنای خلاف عقل باشد. این روش نتیجه جمود فکری و برداشتهای سطحی از آیات و معارف قرآن است. محدود کردن فهم قرآن به کشف معنای لغات، در حقیقت بستن راه فهم آن است. زیرا چنین فهمی قرآن را از لحاظ زمانی و مکانی محدود میکند و نتیجه چنین روشی، بیتوجهی به مصالح جوامع، مسائل نوپیدا و احکام جدید است.
این روش در مقابل روشی است که زبان قرآن را الفاظ آن نمیداند، بلکه فرهنگ قرآن را پیامآور میداند. این پیام به زبان فطرت بشر تعلق دارد که مربوط به همه فرهنگهاست و اختصاص به زبان خاصی ندارد.
[۲۲] جوادی آملی، عبدالله، دین شناسی، ص۷۹.
۵.۲ – تقدیم نقل بر عقل
یکی از مباحث مهم روششناختی، نسبت و رابطه عقل و نقل است. این مسأله را میتوان از دیدگاه شریعتمداران و عقلگرایان بررسی کرد. در فقه سیاسی اهل سنت، به عقل و استنباطهای عقلی توجه نشده است. بر اساس نوع برداشت فقه سیاسی اهل سنت، اجماع و عمل و رأی صحابه، نه به دلیل مجتهد بودن آنها، بلکه به این علت حجت است که آنها در واقع آشنا به سنتاند.
قیاس هم در نظر اهلسنت، به معنای توجه به عقل و روش عقلی نیست، بلکه الحاق احکام غیر صریح به احکام صریح جوهره قیاس است که حجت آن برگرفته از آن احکام صریح و ثابت است.
[۲۳] فیرحی، داوود، روششناسی دانش سیاسی در تمدن اسلامی، ص۸۸.
براساس این شاخصهها، فقه سیاسی اهلسنت از نظر روششناختی، اساساً نصگراست و جایگاه زیادی برای عقل و روش عقلی قائل نیست. ترجیح نقل بر عقل و اولویت نص نازل شده، اعم از قرآن، سنت و عمل صحابه، به مهمترین اصل معرفتشناختی اهل سنت تبدیل میشود که اشعری در کتاب الابانه عن اصول الدیانه به آن میپردازد. وی در فصل نخست الابانه میگوید:
“قولی که بدان قائل هستیم و دیانتی که به آن تدین داریم، عبارت است از تمسک به کتاب خدا و سنت پیامبران (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و آنچه از بزرگان صحابه و تابعان و ائمه حدیث روایت شده است ما به آنها اعتصام کرده و چنگ زدهایم و نیز به آنچه ابوعبدالله احمد بن حنبل قائل است و بدان وسیله حق را آشکار و گمراهی را دفع کرده و روش و منهاج را توضیح داده است.
[۲۴] ابوالحسن اشعری، الابانه عن اصول الدیانه، ص۲۰.
ابن تیمیه نیز برای اینکه از نفوذ عقل در زندگی سیاسی مؤمنان برای همیشه جلوگیری کند، به یک اصل اشاره میکند که برای اهل حدیث اهمیت فراوانی دارد. او میگوید: «هیچگاه انسان، مؤمن واقعی نخواهد بود، مگر اینکه نسبت به پیغمبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ایمان جازم داشته باشد. ایمان جازم نیز چیزی است که در آن هیچ قید و شرطی نباشد. چنین شخصی هرگز مؤمن واقعی نخواهد بود.»
وی در درء تعارض العقل و النقل میگوید: “نصوص ثابت از رسول (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) هرگز با صریح معقول، معارض نیست تا اینکه بگوییم عقل مقدم بر آن است یا نه؟ و هر آنچه معارض آن نصوص است، نه عقل بلکه شبهات و خیالات است که بر مبنای معانی متشابه و الفاظ مجمل استوار است و هرگاه تفسیر و تبیین شوند، معلوم میشود که شبهه سوفسطایی هستند، نه برهان عقلی.
[۲۵] ابن تیمیه، دره تعارض العقل و النقل، ص۱۵۶.
“
فقه اهل سنت نصگراست، اما در جایی که بخشی از نص اجمال دارد، باید این اجمال را با مکانیزمهای عقلی شفاف کرد. اهل سنت این را میپذیرند، اما سلفیها تفسیر و توجیه را یکی تصور میکنند و میگویند:
“هر تفسیری نوعی توجیه است و این کار شهامت جهان اسلام را میگیرد و این تفاوتی است که با فقه اهلسنت پیدا میکنند. این نگرش باعث شد که میزان، فهم و درک سلف باشد و نتیجه آن در عرصه نظر، تعطیل عقل و شعور است که تنها باید به سخنان سلف گوش داد و در عرصه عمل این است که تنها با سلاح تکفیر و تفجیر با مسلمانان روبه رو میشوند. “
پس حدیثگرایی احمد بن حنبل در عقاید و فقه و پذیرش اخبار وارده و فهم سلف، باعث شده است که سلفیگری هر گونه عقلگرایی را نفی کند و مخالف هرگونه چند و چون در احادیث موجود باشد. تنها چیزی که اهمیت دارد، اجرای نصوص به هر طریق ممکن است و نتیجه عملی آن، خشونت با استناد به جهاد است، که دراندیشه سید قطب، عبدالسلام فرج و عبدالله عزام نظریهپردازی شده است. استفاده از مفهوم جهاد و توسعه مفهومی آن و عدم نیاز به مفسر و مجتهد در توضیح نص، باعث خشونت، حکم به قتل و ترور تحت عناوینی مانند جهاد، کفر، نفاق در بینش و روش سلفیگری شده است.
حال پرسش این است که اگر منبع فکری، کتاب و سنت است، این دو منبع بر عقل بسیار تاکید میکنند و واژه «عقل» در قرآن ۴۹ بار آمده است، پس چگونه است که سلفیها عقل را تعطیل میکنند، و با استناد به مفهوم جهاد، چنین فجایعی را انجام میدهند.
۵.۳ – اتّباع در مقابل تقلید
روششناسی سلفیگری در مقابل تقلید، بحث اتّباع را مطرح میکند. «اتّباع» یعنی خواندن مستقیم متن که پیامدهای فراوانی به دنبال دارد. اهل سنت، رهبران مکتبهای چهارگانه را در واقع مرجع افتاء و تصمیم تلقی میکردند، اما بر اساس روششناسی سلفیگری، جوانان مسلمان مستقیم به نص مراجعه میکنند که نتیجهاش
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 