فایل ورد کامل ادبیات نظری تحقیق تزکیه اخلاقی، تهذیب، ذکات، جهاد اکبر، تطهیر ۵۱ صفحه در word


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
4 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 فایل ورد کامل ادبیات نظری تحقیق تزکیه اخلاقی، تهذیب، ذکات، جهاد اکبر، تطهیر ۵۱ صفحه در word دارای ۵۱ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد فایل ورد کامل ادبیات نظری تحقیق تزکیه اخلاقی، تهذیب، ذکات، جهاد اکبر، تطهیر ۵۱ صفحه در word  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی فایل ورد کامل ادبیات نظری تحقیق تزکیه اخلاقی، تهذیب، ذکات، جهاد اکبر، تطهیر ۵۱ صفحه در word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن فایل ورد کامل ادبیات نظری تحقیق تزکیه اخلاقی، تهذیب، ذکات، جهاد اکبر، تطهیر ۵۱ صفحه در word :

فایل ورد کامل ادبیات نظری تحقیق تزکیه اخلاقی، تهذیب، ذکات، جهاد اکبر، تطهیر ۵۱ صفحه در word در ۴۶ صفحه در قالب ورد قابل ویرایش

بخشی از متن :

تزکیه اخلاقی، شناخت و مبانی آن

– تعریف تزکیه

– معنای لغوی تزکیه

تزکیه از ماده “زکو” است ودر لغت آن را به معنای اصلاح دانسته‌اند.[۱] معنای نمو و رشد نیز برای آن ذکر شده است.[۲] اما از این لحاظ که این ماده در معنای مصطلح خود بیشتر به کار رفته است، متاخرین از لغت‌دانان معنای لغوی آن را نزدیک به معنای اصطلاحی آن گرفته‌اند و برخی لغت‌دانان آن را تطهیر نفس از اخلاق ذمیمه معنا کرده‌اند.[۳] در کل می‌توان گفت: تزکیه در لغت به معنای پاک گردانیدن و به صلاح آمدن و رشد یافتن نفس و مال و کشت و زرع و همچنین به معنای ستودن نفس و خودستایی و به ناز زیستن در فراوانی است.[۴]

««تزکیه» واژه‌اى عربى است و در زبان فارسى، لفظ واحدى که دقیقاً معناى آن را برساند و معادل آن باشد، سراغ نداریم. براى بیان معناى دقیق آن در فارسى باید چند واژه را کنار هم بگذاریم. مفاهیمى از قبیل: شکوفایى استعدادها، بالندگى، و رشد و کمال یافتن، در معناى «تزکیه» مندرج است. قرآن این مفهوم را در مقابل «تدسیه» به کار برده است؛ آن جا که می‌فرماید: «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکّاها. وَ قَدْ خابَ مَنْ دَسّاها.»[۵]»[۶]

«مورد اصلى استعمال این کلمه در پرورش درخت است؛ زمانى که باغبانى به درخت رسیدگى مى‌کند، آن را هرس نموده، آب و خاک و نور مناسب آن را تأمین مى‌کند تا درخت رشد کرده و به ثمر برسد. در این کارِ باغبان، هم جهت اثباتى هست و هم جهت سلبى. براى رشد درخت، از یک سو دادن آب و کود و فراهم کردن نور و حرارت کافى لازم است و از سوى دیگر، قطع شاخه‌هاى اضافه و هرس کردن آن نیز ضرورى است. علاوه بر کارهاى ایجابى و اثباتى، حذف زواید و برطرف کردن آلودگى‌ها نیز در شادابى و بارورى هرچه بهتر و بیشتر درخت تأثیر دارد.»[۷]

– واژه‌های مرتبط با تزکیه

– تهذیب

تهذیب در لغت به معنای پاکیزه کردن، اصلاح کردن، خالص کردن و شتاب کردن است و مُهذَّب کسی است که پیراسته از عیوب اخلاقی و آراسته به اوصاف نیکو باشد.[۸]تهذیب در عرفان، از مقامات سلوک و به معنای تبدیل اخلاق مذموم به محمود یا جدا شدن از نفس اماره و شیطان است؛ ازاینرو، عبودیت جز با تهذیب به دست نمی‌آید.[۹]

تهذیب در متون عرفانی به استقلال، کم به کار رفته و معمولاً نتیجه مقام مجاهدت یا ریاضت دانسته شده است.[۱۰] از این اصطلاح گاه به تصفیه و تنقیه نفس تعبیر کرده‌اند.[۱۱] دراغلب منابع تهذیب در کنار تزکیه به کار رفته[۱۲] و همچنین در تعریف تزکیه معنایی نزدیک به تهذیب آورده شده است.[۱۳]

ظاهراً تنها خواجه عبداللّه انصاری از اصطلاح تهذیب به استقلال و بتفصیل سخن گفته است.[۱۴]

– زکات

زکات و تزکیه با یکدیگر ارتباط نزدیکی دارند و زکات مقدمه‌ای برای تزکیه نفس و افزایش رزق و روزی به شمار می‌رود، چنانکه طبرسی در الاحتجاج[۱۵] روایت کرده است که خداوند زکات را سبب پاک شدن نفس و رشد و نمو در رزق و روزی قرار داد. همچنین روایت شده است که زکات دادن موجب تزکیه نفس از بخل می‌شود.[۱۶] به نظر برخی مفسران منظور از زکات در قرآن، پرداخت مقدار معیّنی از مال نیست، بلکه در بعضی موارد، منظور طهارت و پاکیزگی یا همان تزکیه نفس است، از جمله در آیه ۴۳ سوره بقره: «وَاَقیموا الصَّلو”هَ و ا”تُوا لزَّکو”هَ…»[۱۷] آیه ۴ سوره مؤمنون: «وَالَّذینَ هُم لِلزَّکو”هِ فاعِلونَ» که منظور تطهیر مال با انفاق است[۱۸] و آیه ۳۱ سوره مریم : «… وَ اَوْصانی بِالصَّلَو”هِ و الزَّکو”هِ».

راغب اصفهانی در بیان معنای واژه‌ی زکات می‌نویسد: «زکات، رشد و نموی است که ناشی از برکت خداوند است و هم به امور دنیوی و هم امور اخروی را شامل می‌شود.»[۱۹]

– جهاد اکبر

پیغمبر اکرم (صلى الله علیه و آله) گروهى از مجاهدان اسلام را به سوى میدان جهاد فرستاد، هنگامى که از جهاد بازگشتند فرمود: «مرحبا بقوم قضوا الجهاد الاصغر وبقى علیهم الجهاد الاکبر فقیل یارسول الله ماالجهاد الاکبر، قال (صلى الله علیه و آله): جهاد النفس; آفرین بر جمعیتى که جهاد اصغر را انجام دادند و جهاد اکبر بردوش آن‌ها مانده است؛ کسى عرض کرد: اى رسول‏خدا! جهاد اکبر چیست؟ فرمود: جهاد با نفس.»[۲۰]

امام باقر (علیه‌السلام) می‌فرماید: «هیچ برتری و فضیلتی همانند جهاد نیست و هیچ جهادی در قدر و منزلت با جهاد با نفس برابری ندارد.»[۲۱]

– تطهیر

بسیاری از مفسران، تزکیه و تهذیب و تطهیر را مترادف یکدیگر آورده‌اند.[۲۲] البته گاه تزکیه مبالغه در تطهیر و زیادت در آن نیز دانسته شده است.[۲۳]

– تقوا

تقوا اسم مصدر از ریشه «و ق ی»، در لغت به معنای پرهیز، حفاظت و مراقبت شدید و فوق العاده است.[۲۴] با توجه به معنای تقوا در ادبیات معارف اسلامی به معنای حفظ خویشتن از مطلق محذورات؛ اعم از محرمات و مکروهات،[۲۵] می‌توان آن را هم معنای تزکیه نامید به نظر می‌رسد که تقوا در اثر تزکیه به دست می‌آید و یا ابزاری برای تزکیه است درواقع نمی‌توان آن را هم معنای تزکیه دانست.

– معنای اصطلاحی

در اصطلاح، تزکیه به معنای پاکیزه کردن و پالایش روح و قلب و نفس از صفات رذیله است به این معنا که انسان تلاش نماید، روح نفس و قلب خویش را پاک و منزه ومطهر نماید و این همان تزکیه اخلاقی است که مراد ما در این نوشتار است، که به رفتار شخص تعلق می‌گیرد و شخص رفتار خود را پاکیزه می‌گرداند. و نیز گفته شده تزکیه نفس یا خودسازی کوششی است که هر فرد به کار می‌برد تا بدن یا روان خود را مطابق معیاری که قبول کرده و برگزیده است در آورد.[۲۶]

در متون دین اسلام برای ارائه معنای اصطلاحی تزکیه تنها از این ماده و مشتقات آن استفاده نکرده‌اند؛ بلکه تعبیرهای دیگری نیز به کار رفته است مانند جهاد با نفس، خود سازی و جهاد اکبر.[۲۷]و…

– تزکیه در قرآن

«تزکیه در اصطلاح قرآنی به دو شکل معنایی به کار رفته است؛ در شکل نخست عملی مذموم است که از آن به خودستایی تعبیر می‌شود و در حقیقت ادعای طهارت و پاکی نفس است و در شکل دوم عملی ممدوح است که به رفتار شخص تعلق می‌گیرد و شخص رفتار خود را پاک و پاکیزه و با خیر و برکت می‌گرداند

صورت‌های گوناگون تزکیه در قرآن ناظر بر معنایی عام است و آن دور ساختن غیرحق از حق و ناپاکی از پاکی است که شامل پالودن نفس از گناه و خو‌‌های ناپسند و پالایش مال از چیزهای حرام و فاسد است؛ بنابراین، تزکیه هم در مورد نفس هم در مورد مال به کار می‌رود. پالودن نفس موجب می‌شود که انسان در دنیا به اوصاف پسندیده و در آخرت به اجر و پاداش نایل شود.[۲۸] پالودن مال از چیزهای حرام نیز همین اثر را دارد، زیرا عمده اسباب وصول به شهوات مال است. پس با ترک مال جمیع اسباب شهوات دنیوی قطع می‌شود و تزکیه و رسیدن به آثار آن میسر می‌گردد[۲۹] و این تزکیه میسر نیست الا به خواست خداوند و او به لطف و فضل خویش هر که را بخواهد تزکیه می‌کند.[۳۰] به گفته راغب اصفهانی[۳۱]تزکیه‌ی نفس دو معنای متفاوت دارد: از راه کِردار بدین معنا که نفس خود را با انجام اعمال صالح از گناه پاک سازد، و این همان حقیقت تزکیه است[۳۲] و در قرآن[۳۳] نیز به کسی که خود را تزکیه کند، وعده‌ی رستگاری داده شده است؛ از راه گفتار که ناپسند، و مدح نفس و خودستایی است و در قرآن نیز از آن نهی شده است.[۳۴]

تفسیر و تعبیر بعضی قرآن شناسان و مفسران از معانی گوناگون تزکیه در قرآن به این شرح است: نمو دادن و زیاد کردن و نیز پاک و اصلاح کردن[۳۵] و به معنای افزایش تقوا نیز آمده است [۳۶].پاکیزه کردن وجود انسان از شرک و گناهان به واسطه مبعوث شدن پیامبران، به تعبیر دیگر، یکی از وجوه بعثت پیامبران تزکیه بوده است [۳۷]و به قولی دیگر[۳۸] پاک کردن مردم با گرفتن زکات از اموالشان؛ اخلاص و فرمانبرداری از خداوند؛[۳۹] پاک کردن و زایل کردن پلیدی‌ها و آلودگی‌ها که شامل اعتقادات فاسدی چون شرک و کفر و ملکات رذیله‌ای چون تکبر و بخل و گناهان کبیره‌ای چون قتل نفس و زنا و شرابخواری است؛[۴۰] تربیت و رشد دادن چیزی به نحو شایسته؛[۴۱] پاک شمردن نفس و خودستایی و مدح خویشتن.[۴۲]

همان‌طور که گفته شد به نظر برخی مفسران منظور از زکاه در قرآن، پرداخت مقدار معیّنی از مال نیست، بلکه در بعضی موارد، منظور طهارت و پاکیزگی یا همان تزکیه نفس است.[۴۳]


[۱]. خلیل بن احمد فراهیدى، العین، قم: انتشارات هجرت، ۱۴۱۰ ق، چاپ دوم، ج ۵، ص۳۹۴.

[۲]. محمد بن مکرم ابن منظور، لسان العرب، بیروت، دارالسان العرب ودارالجیل، ۱۴۰۸ ه.ق و۱۹۸۸م، ج ۱۴، ص۳۵۸.

[۳]. فخر الدین طریحى، مجمع البحرین، تهران، المکتبه المرتضویه، ۱۳۷۵ ش، ج ۱، ص ۲۰۴.

[۴]. خلیل بن احمد فراهیدى، همان، ذیل «زکو» ص ۳۹۴؛ أبی الحسین احمد بن فارس بن زکریا الرازی، معجم مقابیس اللغه، قم، مرکز دراسات الحوزه والجامعه، ۱۳۸۷ ش، ذیل «زکی »؛ احمد بن علی بیهقی، تاج المصادر، چاپ‌هادی عالم زاده، تهران ۱۳۶۶ـ ۱۳۷۵ ش، ج۱، ص۹۹؛ محمد بن مکرم ابن منظور، همان، ج ۱۴، ص ۳۵۸؛ سعید شرتونی، اقرب الموارد فی فصح العربیه و الشوارد، ذیل «زکا».

[۵]. شمس، ۷ – 10.

[۶]. محمد تقی مصباح یزدی، اخلاق در قران، قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ اول، ۱۳۷۸ش، ص۲۲.

[۷]. محمد تقی مصباح یزدی، همان، ص۲۲.

[۸]. خلیل بن احمد فراهیدى، همان، ج۵، ص ۴۲۰.

[۹]. عبداللّه بن محمد انصاری، منازل السایرین، ص ۷۱؛ روزبهان بقلی، عبهر العاشقین، ص ۱۰۴ و ۲۵.

[۱۰]. عبدالکریم بن هوازن قشیری، الرساله القشیریه، ص ۱۷۹؛ علی بن عثمان هجویری، کشف المحجوب، ص ۲۵۳؛ ضیاءالدین نخشبی، سِلک السلوک، ص ۱۲۸.

[۱۱]. منصوربن اردشیر عَبّادی، صوفی نامه : التصفیه فی احوال المتصوفه، ص ۵۶؛ حسین بن حسن خوارزمی، شرح فصوص الحکم محی الدّین بن عربی،قاهره:بی چا، ۱۳۳۹ق، ج ۱، ص ۴۰۶.

[۱۲]. محمدبن محمد غزالی، احیاء علوم الدین، بیروت: ۱۴۱۲/ ۱۹۹۲،ج ۳، ص ۶۰؛ محمد بن شاه مرتضی فیض‌کاشانی، تفسیر الصافی،تهران، الصدر، ۱۴۱۵ ه.ق، ص۶۱ـ۶۴.

[۱۳]. عبداللّه بن محمد نجم رازی، مرصادالعباد، تهران: چاپ محمدامین ریاحی، ۱۳۵۲ ه.ش، ص ۱۷۸ـ ۱۷۹.

[۱۴]. خواجه عبداللّه انصاری، همان، ص ۷۱ـ۷۳.

[۱۵]. احمد بن علی طبرسی، الاحتجاج، بیروت، داراحیاء الترث العربی، ۱۴۰۶ ه.ق، ج ۱، ص ۹۷.

[۱۶]. محمد باقر بن محمد تقی مجلسی، همان، ج ۶، ص ۱۰۴.

[۱۷]. حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، پیشین، ص۲۷.

[۱۸]. محمد حسین طباطبائی، همان، ج۱۵، ص۹.

[۱۹]. حسین بن محمد راغب اصفهانی، همان، ج۱، ص۱۰۷. لویس معلوف، المنجمد فی اللغه،تهران: قدس نوبت چاپ:چهارم، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۲۰۲.

[۲۰]. محمد بن حسن الحر عاملی، همان، ج ۱۱، ص ۱۲۲.

[۲۱]. محمد تقی فلسفی، گفتار فلسفی اخلاق از نظر همزیستی و ارزش های انسانی،تهران: انتشارات فرهنگ اسلامی، چاپ سوم، ۱۳۷۸ش، ج۲، ص۱۶۲.

[۲۲]. محمود بن عمر زمخشری، تفسیر کشاف، تالیف علیرضا باقر، تهران: خانه کتاب،۱۳۸۸ش، ج۴، ص۶۹۵و۷۴۰. محمد بن عمر فخررازی، التفسیر الکبیر، بیروت:مکتب تحقیق دار احیاء التراث، بی تا، ج۳۰، ص۳. محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی، تفسیر القرآن الکریم، قم: چاپ محمد خواجوی، ۱۳۷۹ه.ش، ج۷، ص۳۸۹، طنطاوی بن جوهری، الجواهر فی تفسیرالقرآن الکریم،ج۱،ص۲۱۰.

[۲۳]. محمود بن عمر زمخشری، همان، ج۲، ص۳۰۷.

[۲۴]. محمد بن مکرم ابن منظور، لسان العرب، بیروت، دارالسان العرب ودارالجیل، ۱۴۰۸ ه.ق و۱۹۸۸م، ج۱۵، ص۴۰۲. محمد بن حسن طوسی، مصباح المتهجّد، قم، دارالمعارف الاسلامیه، ۱۴۱۱ ه.ق، ص۶۶۹.

[۲۵]. حسین ابن محمد راغب اصفهانی، همان، ص۵۳۰-۵۳۱؛ دائره المعارف قرآن کریم ج۸، ص۴۴۶.

۱.محمد حسن آموزگار، اسلام و تزکیه نفس، تهران، انتشارات انجمن اولیاء و مربیان جمهوری اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۵ هـ. ش، ص ۵۸.

[۲۷]. همان، ص ۶۱ – 59.

[۲۸]. راغب اصفهانی،همان، ذیل «زکا»؛ محمد بن عزیز سجستانی، غریب القرآن، بیروت ۱۴۰۲/۱۹۸۲، ص ۶۰.

[۲۹]. محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی، همان، ج ۷، ص ۳۹۱.

[۳۰]. محمد حسین طباطبائی، همان، ج ۱۵، ص ۹۳.

[۳۱]. همانجا.

[۳۲]. حسین بن محمد دامغانی، الوجوه و النظائر لالفاظ کتاب اللّه العزیز، قاهره: چاپ محمدحسن ابوالعزم زفیتی، ۱۴۱۲/ ۱۹۹۲، ج ۱، ص ۳۹۸.

[۳۳]. اعلی،۱۴وشمس، ۹.

[۳۴]. ابو الفضل طبرسی،همان، ج ۹، ص ۲۷۲.

[۳۵]. فیض کاشانی،همان، ج ۱، ص ۳۵۲؛ محمد حسین طباطبائی، همان، ج ۹، ص ۳۷۷.

[۳۶]. محمود بن عمر زمخشری، همان، ج ۴، ص ۷۴۰؛ صدرالدین شیرازی، همان، ج ۷، ص ۳۹۱.

[۳۷]. ابوالفتوح رازی، همان، ج ۲، ص ۱۷۳؛ کاشفی، همان، ج ۱، ص ۳۶؛ فیض کاشانی، ج ۱، ص ۱۷۳.

[۳۸]. حسین بن محمد دامغانی، همان، ج ۱، ص ۳۹۸.

[۳۹]. محمدبن حسن طوسی، التبیان فی تفسیرالقرآن، بیروت: چاپ احمد حبیب قصیر عاملی، بی‌تا، ج ۱، ص ۴۶۷.

[۴۰]. محمد حسین طباطبائی، همان، ج ۱، ص ۳۳۰، ایشان مقصود از رسالت پیامبران را ابتدا تربیت انسان می‌دانند.

[۴۱]. همان، ج ۳، ص ۲۶۵.

[۴۲]. فضل طبرسی، همان، ج ۳، ص ۹۱، ج ۹، ص ۲۷۲؛ ابوالفتوح رازی، همان، ج ۵، ص ۳۹۱.

[۴۳]. راغب اصفهانی، همان، ذیل «زکا».

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.