پاورپوینت کامل عاشورای خمینی هنوز بوی سیب می دهد ۲۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل عاشورای خمینی هنوز بوی سیب می دهد ۲۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل عاشورای خمینی هنوز بوی سیب می دهد ۲۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل عاشورای خمینی هنوز بوی سیب می دهد ۲۶ اسلاید در PowerPoint :

۳۰

فریادهای «هیهات من الذله» امام، محرم سال ۱۳۸۳ هجری قمری را به محرم سال ۶۱ هجری
قمری پیوند زده بود. گویی محرم، پس از گذر از قرن ها در بستر زمان و مکانی قرار
گرفته بود که فلسفه واقعی عاشورا توسط فردی برای مردم تبیین و تشریح گردد و مردم
نیز به مرتبه ای از شعور و شهود رسیده بودند که معنای «کل یوم عاشورا و کل ارض
کربلا» را با همه وجود خود درک می کردند و خویش را در ظهر عاشورایی می دیدند که
یزیدش کسی جز شاه و اربابانش نبود.

فریادهای «حسین، حسین»(ع) زمان جز فریادهای «خمینی، خمینی» مردم کوچه و بازار نبود
و نوحه حجره خونین فیضیه، چیزی جز نوحه خیمه های آتش گرفته امام حسین(ع) به شمار
نمی رفت.

شعارها دیگر، شعارهای محرم سال های گذشته نبود، بوی عاشورای واقعی می داد، بوی خون
و شهادت، فریادها بسان بغض در گلو مانده می شکفت و دسته دسته مردم عزادار تهران و
قم و سایر شهرها، از شهادت، استقبال از مرگ خونین، ظلم ستیزی، محوریت امامت و حمایت
از «حسین زمان» سخن می گفتند.

«قم شده کربلا
هر روز عاشورا

فیضیه قتلگاه
خون جگر علما

واویلاه
واویلاه

واویلاه
واویلاه

عمال اسرائیلی رسوا
کشتند در قم بی پناهان را

شد موج خون برپا
شد موج خون برپا

شد موسم یاری مولانا الخمینی
ای شیعیان برپا کنید شور حسینی

خمینی، خمینی تو زاده حسینی
جان را به کف بنهاده ای در راه قرآن»۱

صبح عاشورای سال ۱۳۸۳ هـ . ق در شهر قم در حالی طلوع می کرد که هزاران نفر از
عزاداران این شهر در منزل و کوچه های اطراف منزل امام، برای برپایی عزاداری گرد هم
آمده بودند و به سخنان روحانی ای که بر فراز منبر، از فلسفه قیام عاشورای حسینی سخن
می گفت، گوش فرا می دادند. در این هنگام، یکی از مقامات ساواک وارد شد و خود را نزد
امام رساند؛ در کنار امام نشست و پس از معرفی خود اظهار داشت.:

«من از طرف اعلی حضرت مأمورم به شما ابلاغ نمایم که اگر امروز بخواهید در مدرسه
فیضیه سخنرانی نمایید، کماندوها را به مدرسه می ریزیم و آن جا را به آتش و خون
می کشیم!»

امام بدون درنگ رو به او کرد و پاسخ داد:

«ما هم به کماندوهای خود دستور می دهیم که فرستادگان اعلی حضرت را تأدیب نمایند»

پاسخ امام به این مقام امنیتی، به قدری قاطعانه و محکم بود که آن مأمور هنگام خروج
از جلسه راه خود را گم کرد.۲

اعلان قبلی سخنرانی امام در مدرسه فیضیه در عصر روز عاشورا، جمعیت عزادار را ـ از
درب منزل امام در محله یخچال قاضی تا حرم مطهر و مدرسه فیضیه ـ در انتظار قرار داده
بود، بسیاری خود را برای شهادت آماده و وصیت های خود را نوشته بودند، عده ای از
مردم برای پاسداری از جلسه سخنرانی امام، با سلاح های سرد و گرم بر پشت بام مدرسه
فیضیه و مدرسه دارالشفا مستقر شده بودند، جمعیت در حرم مطهر، میدان آستانه و
دارالشفاء و مدرسه فیضیه موج می زد که امام از منزل با ذکر صلوات و شعارهای شهادت
طلبانه به کوچه گام نهاد و سوار بر ماشینی رو باز شد، ازدحام جمعیت به قدری بود که
ماشین حامل امام هرگز روشن نشد و تنها با حرکت دستان مردم تا درب مدرسه فیضیه بدرقه
شد. امام از ماشین پیاده شد و به سوی مدرسه فیضیه حرکت کرد.

فریاد «خمینی خمینی» شهر را به لرزه در آورده بود، جهان تشیع، آبستن عاشورایی دیگر
بود، عاشورایی که محرم سال ۱۳۸۳ را به محرم سال ۶۱ هجری پیوند می زد.

جمعیت، امام را در حلقه خود گرفت، امام، مردمی را می دید که اگر روز عاشورای ۶۱ در
کربلا حاضر بودند، هرگز حسین(ع) را تنها نمی گذاشتند، شیرمردان و شیرزنانی که
فرزندانشان را ـ همان فرزندانی که بعدها لشکر بسیج امام را تشکیل می دادند ـ در
آغوش گرفته بودند و با «حسین حسین» گفتن رمز جاودانگی حماسه عاشورا یعنی «ولایت
محوری» را به فرزندان عاشورایی خود می آموختند.

امام مردمی را می دید که بعدها از آنان به بهترین مردم از ظهور اسلام تا به امروز،
حتی بهتر از مردم عصر پیامبر(ص) و ائمه یاد کرد. امام هم چنان به پیش می رفت، با
صلابت و شجاعت از منبر بالا رفت و لب به س

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.