پاورپوینت کامل تحریریه خوانندگان;پرواز ۱۶ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل تحریریه خوانندگان;پرواز ۱۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تحریریه خوانندگان;پرواز ۱۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل تحریریه خوانندگان;پرواز ۱۶ اسلاید در PowerPoint :

۴۶

گریه بر پیکر سبز (در سوگ رحلت اندوهبار ایت الله مشکینی)

سیما وفایی

ابری بود آسمان دلم

هوا بوی باران داشت

دلم بی تاب از قنوت مردی

که دعاهای فراوان داشت

پیمود غرش رعدی سینه شهرم را

صبح مردادی که خرداد جماران داشت

تابیده در من شعاع فروغ بی مانند

از قامت سبزی که میراث شهیدان داشت

ابری بود آسمان دلم

دیده ام هوای باران داشت

در سوگ مردی

که شوق دیدار شهیدان داشت

آرزو اسطوری

دل های منتظرشان دست های نیاز را به سوی آسمان چشمان آن سپیده روی دراز کرده بودند.
آن پروبال گشودگانی که لحظه ای به قفس ماندن در زمین نگاه نمی کردند و در هوای
معشوق خود دیوانه وار پرواز می کردند؛ پروازی برفراز چشمه زلال و جاری محبت یار. با
آن سربندهای خونین یا مهدی عجل الله تعالی فرجه با آن ذکرهای زیر لب یا فاطمهƒ با
آن دل های مملو از امید دیدار…

به انتظار دیدار آن آشنای غریب در آن سکوت سنگین دل شب برای غربت یار می گریستند و
اشک هایی از جنس نیاز را از آسمان دلشان جاری می ساختند و چون طفلی با صدایی بلند
اما پر از سکوت فریاد می زدند:

آقا بیا…

پرستوهایی که پرهایشان خاکی بود، نگاهشان آفتابی و دلشان بی قرار، بی قرار ماندن،
بی تاب مردن!

زمان کوچ آن پرستوهای بی تاب آغاز شد. لحظه ای که سربندهای یا فاطمهƒ را به یاد
مادران چشم براهشان می بستند و مادر مهدی زهرا‡ را صدا می زدند و پرواز آغاز
می کردند.

پرواز به سوی معشوق ساعت ها را به تندی می گذراند و پرستوها در پس یکدیگر بی پروبال
اوج می گرفتند.

پرواز تا آسمان هفتم تا نزدیکی های یار…

پرواز تا…

به یاد شهیدان راه کربلا

شهیدان شلمچه، طلاییه، هویزه و…

خوشا به حال آن دلدادگان که معشوق را عاشق خود ساختند.

خوشا به حال…

دوست خوب من

حبیبه محمدی

قلبت را به من بده، چراکه قلب تو همه چیز من است؛ هرآنچه را که ندارم. روح مرا
تسخیر خواهی کرد. آن گاه با پاهای تو گام برمی دارم؛ با دست هایت مهربانی را لمس
می کنم و با چشم هایت خوبی را نظاره گرم.

با فکر و اندیشه پاک و ایثارگرت می اندیشم که هستم؛ مانند تو، مانند همه. با زره
آهنین شکیبایی ات در مقابل کمبودها و ناتوانی هایم، مانند ابر می ایستم و طلوع
آفتاب را بر شانه هایم حس می کنم و زندگی را معنا می بخشم؛ اگر تو بخواهی.

هرگز نخواستم به من ترحم کنی. حتی با تصور این کلمه انزجاری غیرقابل وصف وجودم را
پر می کند. زمانی که قلب تو برای عشق به من به تپش دراید، آشناتر از هرکس با من
خواهی بود. آن گاه