پاورپوینت کامل سیاست الهی در اندیشه امام خمینی(ره) ۶۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل سیاست الهی در اندیشه امام خمینی(ره) ۶۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سیاست الهی در اندیشه امام خمینی(ره) ۶۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل سیاست الهی در اندیشه امام خمینی(ره) ۶۴ اسلاید در PowerPoint :

به روح ملکوتی امام راحل(ره) و شهدای والا مقام اسلام درود می فرستیم. چون موضوع بحث، مربوط به استادان درس انقلاب اسلامی است، بنده نیز سعی می کنم چیزی در این باره عرض کنم.

قید “اسلامی” در “جمهوری اسلامی”

نزدیک به پنجاه سال است با موضوع انقلاب اسلامی، آشنا هستیم. از آغاز نهضت حضرت امام(ره) تا امروز، نیم قرن گذشته است. از روز اوّل، این انقلاب با عنوان و قید “اسلامی” شناخته شده است. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، این نظام به نام “جمهوری اسلامی” نامیده شد. عموم نهاد هایی که در این انقلاب تشکیل شدند، نیز پسوند اسلامی داشته اند. البته کسانی بودند و شاید حالا هم باشند، که فکر می کردند “اسلامی” یک پسوند تشریفاتی است؛ نه محتوایی! مانند آن مسئول سابقی که ـ الآن در خارج از کشور به سر می برد ـ با اینکه وزارتش عنوان اسلامی داشت، اما کار ها و رفتار هایش، با اسلام سازگار نبود. به او گفته بودند با توجه به این که عنوان پست وزارتی شما اسلامی است، بگویید تا کنون چه کاری برای اسلام کرده اید؟ گفت: این یک پسوند تشریفاتی است! مقام معظم رهبری درباره آن شخص، در جلسه ای که خود بنده هم بودم، فرمودند: “این شخص یک کار هم برای اسلام نکرد؛ بلکه بعضی از کار هایش صد در صد ضدّ اسلام است.”

به هرحال عنوان این انقلاب و نظام، “اسلامی” است. اما در طی این سال ها این امر تا حدودی برای برخی، عادی شده است؛ پس به نظر من جا دارد که تجدید نظر و بازخوانی ای از این عنوان صورت بگیرد؛ البته باید عنوان های “اسلامی”، “انقلاب” و “جمهوری اسلامی” باشد؛ و نهادها هم باید از همین سرچشمه سیراب شوند. بی تردید آن گونه که تصوّر ماست ـ همه شما هم این اعتقاد را دارید ـ از روز اوّل که بنیانگذار این نهضت در تمام سخنرانی ها و نوشته هایش، روی کلمه “اسلام” تکیه می کرد، از باب تشریفات نبود. در واژه شماری صحبت های حضرت امام(ره)، واژ ه ای که بیش از همه به کار رفته، کلمه “اسلام” است. جداً بنا بود و هست که این نظام، اسلامی باشد و این شوخی نیست.

اگر چه بسیاری از آثار اسلامی در این نظام وجود دارد و کسانی برای تحقق آنها زحمت کشیده اند، و ما هم به سهم خود از همه کسانی که تا به امروز در هر پستی، از روز برپایی این نهضت اسلامی تلاش کرده اند، تشکر می کنیم و خود را وامدار آنها می دانیم، ولی حقیقت این است، آن طور که باید و شاید، اسلامیت در این نظام ظهور ندارد. امام(ره) خود می فرمود در کشور ما تازه بویی از اسلام آمده و هنوز تا تحقق اسلام حقیقی و کامل، راه درازی در پیش داریم. البته باید انصاف داد که در بعضی جاها، آثار اسلامی خوبی به منصه ظهور رسیده؛ ولی در همه عرصه ها این طور نبوده است. انشاء الله که حرکت ما و انقلابمان، همیشه و در همه جا، رو به پیش بوده باشد و امیدواریم که اگر هنوز هم به مقصد نهایی نرسیده ایم، باز در راه باشیم و عقب گرد نکنیم؛ یعنی اگر آرام هم برویم، باز بهتر از نرفتن، یا درجا زدن است.

از روزی که حضرت امام خمینی(ره) اندیشه های خود را مطرح کرد، قوام حرکت خود را به این نکته می دانست که بعد و بخش عظیم اسلام، مربوط به سیاست اسلامی است؛ یعنی همان سخن آیت الله شهید مدرس که “دیانت ما عین سیاست ما و سیاست ما عین دیانت ماست”. امام(ره) در واقع پیاده کننده همان شعار مرحوم مدرس بود؛ و می خواست آن را عینیت ببخشد. امام(ره) می گفت این دین نمی تواند جدای از تدبیر امور جامعه یا همان سیاست باشد. ولی تا آنجایی که بنده اطلاع دارم، هنوز هم ابهام هایی برای برخی وجود دارد که آیا سیاست اسلامی هم داریم؟! فرق سیاست اسلامی با سیاست های دیگر چیست؟

پرسش از ماهیت انقلاب اسلامی

اگر مقداری به وجه افتراق ماهیت نهضت اسلامی امام خمینی(ره) با دیگر انقلاب های چند قرن اخیر، مانند انقلاب کبیر فرانسه و انقلاب اکتبر روسیه، بپردازیم که با آن انقلاب ها چه تفاوتی دارد؛ به ویژه دو انقلابی که هر کدام در جهان تحولاتی ایجاد کردند و می شود گفت هر یک، نصف جهان را متأثر از خود نمودند؟ آیا انقلاب ما، تافته جدا بافته ای بوده و هست؟!

حقیقت آن است که ما خود هم باور نمی کردیم چه کار عظیمی کرده ایم و فکر نمی نمودیم انقلاب به جایی برسد که این همه اثر گذار باشد. انقلاب ما امروز پس از سی سال، در بسیاری از کشورها، اثرات عمیقی داشته است. آیندگان باید این را تحلیل و ارزیابی کنند تا عظمت این انقلاب را درک نمایند.

نخستین پرسش این است که آیا واقعاً ماهیت این انقلاب با انقلاب های دیگر تفاوت داشت، یا این هم، انقلابی در کنار دو انقلاب بزرگ گذشته جهان است؟ به عبارت دیگر، آیا انقلاب اسلامی ایران که از لحاظ گستره در کنار آن انقلاب ها قرار می گیرد، تفاوت جوهری با دیگر انقلاب های جهانی، که مسبب بسیاری از آنها نارضایتی های عمومی مردم از وضع بد اقتصادی خود بود، دارد یا خیر؟ آیا انقلاب اسلامی اعتراضی بر فساد اقتصادی خاندان پهلوی، قحطی و گرانی، نابسامانی و ناامنی های حکومت پادشاهی بود؟ آیا عوامل تحقق انقلاب ما، فقر، ظلم، تبعیض، سوءاستفاده از موقعیت ها، ویژه خواری و عواملی از این دست بود؟

شاید شما یادتان نباشد که حزب توده چه زود گسترش پیدا کرد و در کشور فراگیر شد؛ حتّی با کمال تأسف میان برخی روحانیان و علما نیز طرفدارانی پیدا کرد! در قم، پیش نماز عالم و معروفی بود که هوادار مارکسیست ها شده بود! بعضی از علمای مشهور شهرستان ها، نیز از هواداران مارکسیست ها شدند و عضویت در “خانه صلح” را پذیرفتند! زمان مرحوم آیت الله بروجردی، اوّلین حرکت اجتماعی ای که در قم صورت گرفت، در مبارزه با همان دو نفر روحانی انجام شد که گرایش های مارکسیستی داشتند؛ یعنی بستر به گونه ای بود که امکان داشت امام جماعتِ عالم یکی از مهم ترین مساجد قم، طرفدار مارکسیست باشد!

تحلیل غرب زدگان از انقلاب

برخی مدعی هستند که این مسائل، همه دست به دست هم داد تا با میدان داری عدّه دیگری که مسائل دینی و مذهبی برایشان از اهمیت بسزایی برخوردار بود، زمینه وقوع انقلاب ایران فراهم شود. به عبارت روشن تر، برخی ادعا می کنند که عوامل مختلفی، به یک میزان، دست در دست هم، زمینه این انقلاب را فراهم نمودند؛ از جمله گرایش های مارکسیستی، تود ه ای، مائوئیستی، مذهبی، و. ..! از دید بسیاری از سیاستمداران غرب زده، مانند ملّی گراها، هنر امام خمینی(ره) تنها این بود که زمینه فراهم شده را به درستی شناخت و توانست با زرنگی از این بستر، خوب استفاده کند و با موج سواری، این موفقیت را به نام روحانیت و اسلام تمام کند!

پس با این تحلیل، ماهیت این انقلاب با انقلاب های دیگر، تفاوت چندانی ندارد؛ و اصل قضیه، چیزی شبیه انقلاب اکتبر روسیه است! صورت عریان این تحلیل آن است که یک آخوند زرنگی پیدا شد و از شرایط سوء استفاده کرد و حرکت همه مردم را به سمت و سوی دلخواه خود، سوق داد؛ و به این ترتیب نانی برای آخوندها پخت و یک حکومت آخوندیسم تشکیل داد!

نقد تحلیل غرب زده ها و ملّی گراها

آیا تحلیل غرب زده ها، به ویژه ملّی گراها، از ماهیت این انقلاب، می تواند درست باشد؟! این انقلاب “تومانی دو عباسی” با انقلاب های دیگر فرق دارد. واقعیت آن است نهاد هایی که در این انقلاب تشکیل شد، بر مبنای خواست اسلام و برای اسلام تشکیل شد؛ عناوینی که بر وزارت خانه ها گذاشته شد، به اسم اسلام و با انگیزه حقیقی ترویج اسلام بود. “ارشاد اسلامی” در عنوان “وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی”، تعارف نبود و نیست؛ بلکه بنا بود که وزارت خانه ای باشد که ارشاد کند و اسلام را ترویج نماید. “انجمن های اسلامی” با هدف ترویج اسلام، تشکیل شد؛ و همچنین دیگر نهادها و سازمان های اسلامی. اما متأسفانه کم و بیش، انحرافاتی صورت گرفت. حال ما در مقام تحلیل و آسیب شناسی انقلاب اسلامی ایران نیستیم؛ زیرا همه می دانیم، آن طوری که باید بشود، در بعضی جاها نشده است؛ بلکه مسأله اساسی ما در اینجا، پاسخ به این پرسش است که آیا واقعاً انقلاب اسلامی، یک تافته جدا بافته است یا مثل سایر انقلاب های دنیاست؟

پرسش دیگر این است، آیا سخن امام خمینی(ره) مبنی بر این که ما “سیاست اسلامی” داریم و “دیانت ما عین سیاست ماست”، واقعیت دارد؛ یا این هم یک شعار سیاسی بیش نیست؟ به عبارت دیگر، آیا امام(ره) که یک شخص سیاسی هم بود، و شرایط جامعه را به خوبی درک می کرد، می توانست چون برخی سیاستمداران، موج سواری کند؟! آیا امام(ره) نیز با درک این که توده های مردم، علاقمند به دین هستند و به امام حسین(ع) ارادت دارند، همچون دیگر رهبران سیاسی، برای جذب طرفدار، شعار جذّابی به نام اسلام مطرح کرد که بتواند با آن، مردم را جذب کند؛ و به هدف نهایی اش یعنی تشکیل حکومت، برسد و نانی برای آخوندها بپزد؟!

ماهیت سیاست از نظر امام

ما معتقدیم که:

۱. این انقلاب دارای ماهیت ویژه ای است و با انقلاب های دیگر تفاوت جوهری دارد؛ ۲. بخش عظیمی از مکتب اسلام، مربوط به سیاست است. این شعار نیست که ما معتقد باشیم که انقلاب یک ریشه اساسی دارد؛ و آن اسلام است! اسلام، سیاست دارد؛ دین ما نیز از سیاست جدا نیست و البته نمی تواند باشد.

خوب است به پرسش های پیش گفته، جواب های روشنی داد. گمان بنده این است، جواب هایی که تا کنون به این پرسش ها داده اند کافی نیست و هنوز هم جای روشنگری بیشتری در این زمینه وجود دارد؛ اینکه: تفاوت ماهوی انقلاب اسلامی با سایر انقلاب ها، یعنی چه؟ فصل مقوّم انقلاب ما چیست؟ آیا منظور از “سیاست” در این جمله که می گوییم “اسلام سیاست دارد” همان چیزی است که در دنیا به نام سیاست نامیده می شود و حرفه سیاستمداران است؛ یا چیز دیگری که سیاست اسلامی با آن تفاوت دارد؟

با توجه به این که اسلام فرهنگ خود را دارد و دارای مبانی عقلانی ویژه ای است، باید مقداری بیشتر در این باره تأمل کرد. پیشنهاد من به محققان و پژوهشگران این است که سعی کنند این خلأ را پر نمایند و در این زمینه

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.