پاورپوینت کامل مسیحا; در آرزوی تو هستم! ۲۶ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مسیحا; در آرزوی تو هستم! ۲۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مسیحا; در آرزوی تو هستم! ۲۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

---

بخشی از متن پاورپوینت کامل مسیحا; در آرزوی تو هستم! ۲۶ اسلاید در PowerPoint :

۲۷

در آرزوی تو هستم!

علیرضا عباسی / مکانیک آزاد نجف آباد

کدامین ترانه، لیاقت سرودن تو را دارد

و کدام قلم، کدام اندیشه در تفسیرت تاب نوشتن دارد.

ای حبیب من! به کدام پیوند، روی گنهکار خویش را در فراقت به حسرت،

سرخ کنم و با کدامین اشک دیدگان نابینای خویش را بینای دیدارت سازم.

مهدیا! عشق تو در قالب کلمه و جمله نمی گنجد و خوب می دانم که عاشق واقعی

تو برای این که به آرزوی خود برسد، باید خودسازی و مبارزه با هواها و هوس ها

را مهمترین کار هر روز خود قرار دهد تا بتواند به تمام خواسته هایش برسد.

هر شب به نخلستان خیال پناه می برم و در چاه کلام خویش به یاد تو می گریم.

هر شب به یاد تو در کوچه های وجودم تا سحر پرسه می زنم.

بی تو آسمان دلم همیشه بارانی است. من تنها ذخیره خود از این دنیا،

یعنی قلب شکسته تنهایم را به عشق تو می بازم.

من با شوق تو با زخمه های کاری بابی از دل می سازم:

می توان محراب هستی را پر از آواز کرد

می توان در سجدگاهی عشق را تکریم کرد

می توان صاف و روان شد مثل روح پاک شعر

می توان صدها غزل را تا خدا آغاز کرد

تقدیم به امام عصر(عج):

حامد میرچولی

تنها غریب دهکده، اینجا نشسته بود

آن پیرمرد، غرق تماشا نشسته بود

می گفت: می رسد، نفسی می کشد سرد

آن پیرمرد، غرق تمنا نشسته بود

زیباتر از بهار کجایی، نیامدی

ای اوج انتظار کجایی، نیامدی

ای آشناترین گل نرگس برای باغ

ای رفته از دیار کجایی نیامدی

تو را می جویم!

امیر حسین / ادبیات عرب قم

ای موعود! تو را در میان ناله های کربلای در و دیوار جستجو می کنم .

در زلال اشک های یتیمان زهرای مظلومه(س)

که حق پدر مظلوم خویش را فریاد می کرند

کوچه های بنی هاشم نشان از تو دارد

و من در شاهراه خانه و مسجد جستجویت می کنم

چشم های منتظر به آن سوی افقهای شرقی خیره مانده است

جایی که روزی پرچم رسول خدا در دستان تو به اهتزار در خواهد آمد.

ای موعود!

تو را در سوسوهای ستاره های شبهای جمعه می جویم.

شیرین ترین پیام

مشترک ۲۰۱۱۹۱

گاه، نگاه، خود

گویاترین سخن است

وگاه لبخند، خود

شیرین ترین پیام

و گاه اشک، خود

رساترین پاسخ بی اویی

و گاه نبودن، خود

بهترین دلیل بودن

و گاه جای خالی شانه هایت

در هق هق گریه هایم، خود

نخستین نشان ویرانی.

مرد سبز

سکینه خانی/ادبیات فارسی شیراز

ما معتقدیم عاقبت مردی سبز

سر می زند از کوه چو ناوردی سبز

ما معتقدیم عشق سر خواهد زد

برپشت ستم کسی تبر خواهد زد

سوگند به چهارده آینه نور

سوگند به زخمهای سرشار غرور

آخر شب سرد ما سحر می گردد

آشوب جهانِ فتنه سر می گردد

چشمان همه ز عشق تر می گردد

مهدی (عج) به میان شیعه بر می گردد

تفسیر بلند ذوالفقار است این مرد

انگار بهار در بهار است این مرد

ای مرد علم به دوش من یا مولا

ای سید سبز پوش من یا مول

برگرد هنوز بی قرارت هستند

یک عده عجیب انتظارت هستند

آن مرد که بوی سبز باران می داد

آن پیر که روح برجماران می داد

می گفت که عاقبت کسی می آید

از نسل علی دادرسی می آید

می گفت که یک روز تو بر می گردی

بر شام سیاهمان سحر می گردی

اما نیامدی بهارانم رفت

افسوس دگر پیر جمارانم رفت

طفلان نجیب بیشه ها شیر شدند

مردان غریب جبهه ها پیر شدند

یک عده به ذکرند به تطهیر شدند

یک عده ز دوریت زمین گیر شدند

برگرد که بر بهارمان می خندند

یک عده به انتظارمان می خندند

دستان سیاهی که به خون آلوده است

گویند که انتظارمان بیهوده است

افسوس کسی نیست که فریاد زند

از پشت حصار غربتت داد زند

امواج دلت آبی دریای غریب

غربتکده ت کجاست مولای غریب

برگرد و نشانمان بده باران را

برگرد و بیاب تربت زهرا(س) ر

برگرد علی چشم به راه است هنوز

اسرار غمش بر دل چاه است هنوز

آن چاه پر از ستاره را پیدا کن

آن سینه ی پاره پاره را پیدا کن

برگرد که سبز و استوار آمده است

آن سیصد و سیز