پاورپوینت کامل سه مأموریت برای یک انقلاب ۳۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل سه مأموریت برای یک انقلاب ۳۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سه مأموریت برای یک انقلاب ۳۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل سه مأموریت برای یک انقلاب ۳۴ اسلاید در PowerPoint :

جریان شناسی قیام ۱۵ خرداد در گفت وگو با دکتر منوچهر محمدی

پرسمان: چه جریان هایی مقابل شاه مبارزه می کردند و چگونه جریان های اسلام گرا رهبری مبارزه را به دست گرفتند؟

ما از دوران مشروطه با دو جریان مواجه بودیم؛ یکی جریان راست گرا ها که لیبرال ها سردمدار آن بودند و دیگری چپ گراها که مارکیست ها سمبل آن بودند و در عین حال، یک جریان طبیعی و بومی هم وجود داشت که آن هم جریان اسلام گراها بود که قدرت بیشتری داشت و مردم از قرن ها پیش به آن اعتقاد داشتند. بنابراین می توانیم بگوییم که این سه جریان از دوران مشروطه وجود داشتند. در جریان مشروطه، لیبرال ها قدرت در دست گرفتند؛ البته سعی می کردند با اسلام گراها برای کسب قدرت، همکاری کنند و واقعاً هم بار مبارزه بر دوش علمای اسلامی بود؛ ولی وقتی نهضت مشروطه به پیروزی رسید، قدرت از دست اسلام گراها خارج شد و لیبرال ها قدرت را در دست گرفتند. همین حادثه در نهضت ملی شدن صنعت نفت هم تکرار شد. در ملی شدن صنعت نفت هم جبهه ملی و ملی گراها با حمایت آیت الله کاشانی توانستند پیروز شوند و نفت را ملی کنند؛ اما بعد از آن که به قدرت رسیدند؛ آیت الله کاشانی را کنار زدند و سرانجام، خودشان هم با کودتای ۲۸ مرداد از صحنه خارج شدند. در واقع، هر دو مکتب، هم مکتب مارکسیسم و هم مکتب لیبرالیسم، نشان دادند که نه برای آزادی ملت، بلکه برای به قدرت رسیدن عوامل نفوذی خودشان، تلاش می کردند. در نهضت مشروطه، هدف، مبارزه با استبداد بود؛ نه با استعمار و نه با سلطه و در نهضت ملی شدن صنعت نفت، هدف مبارزه با استعمار بود؛ نه با دیکتاتوری و استبداد حاکم بر جامعه. بعد از رحلت آیت الله بروجردی و آیت الله کاشانی شاه هم فکر کرد که می تواند از خلأ قدرت که با رحلت آن دو بزرگوار به وجود آمده، استفاده کند و یک نظام سکولاریستی غیر مذهبی را حاکم کند و با قانون انجمن های ایالتی و ولایتی که در آن سوگند به قرآن را برداشته بودند و اسلام و مسلمان بودن را شرط انتخاب قرار نداده بودند، خواستند این نظریه را آزمایش بکنند و نظام سکولاریستی را حاکم بکنند که با قیام حضرت امام مواجه شدند و به دنبال قیام حضرت امام، دیگر علما و مراجع هم حرکت کردند و سرانجام در روز عاشورا امام سخنرانی بسیار آتشینی بر ضد شاه بیان کرد و حضرت امام را دستگیر و زندانی کردند و به دنبال آن قیام پانزده خرداد به وجود آمد؛ یعنی مردم به عنوان اعتراض به دستگیری حضرت امام و زندانی شدن وی، به میدان آمدند و در تهران و ورامین و قم، قیام کردند و این در حقیقت، آغاز دوره جدیدی بود و این دوره جدید، منجر به پیروزی انقلاب اسلامی شد.

پرسمان: فرمودید قبل از ۱۵ خرداد جریان های غیراسلامی با متصل کردن خودشان به جریان های اسلام گرا، از این جریان سوء استفاده کردند؛ در جریان انقلاب اسلامی چگونه این جریان ها نتوانسند سوء استفاده کنند؟

هوشیاری حضرت امام بود که با استفاده از تجربه گذشته تحولات سیاسی، اجازه نداد این دو جریان سوار شوند. تصور علمای دوره مشروطه، این بود که بعد از پیروزی با یک نظام آزادی خواهانه، شرایط طوری می شود که مردم بتوانند رفتار و عباداتشان را تطبیق بدهند با مبادی اسلامی و بعد متوجه شدند که فریب خوردند و منجر شد به شهادت شیخ فضل الله نوری و کشته شدن آیت الله بهبهانی. در حادثه ملی شدن صنعت نفت هم آیت الله کاشانی به تصور این که می تواند نظارتی بر کار لیبرال ها داشته باشد، میدان را به لیبرال ها داد؛ ولی حضرت امام به خوبی آگاه بود که هم لیبرال ها و هم مارکسیست ها، هر دو قابل اعتماد نیستند و به همین خاطر در سال ۴۳ فرمود: آمریکا از شوروی بدتر و شوروی از انگلیس بدتر و انگلیس از هر دو بدتر و بعد هم فرمود: ما همان قدر که با نظام سرمایه داری مخالفیم، با نظام مارکسیستی هم مخالف هستیم و در واقع، با وجود این دو ابر قدرت، حضرت امام شمشیر را برضد هر دو برداشت.

مارکسیست ها بر این باور بودند که می شود با فریب و استفاده از نردبان انقلاب و امام، به پیروزی برسند و قدرت را به دست بگیرند و چون می دانستند پایگاه مردمی ندارند، زمینه کودتایی را فراهم کرده بودند؛ تا از طریق نفوذ روی افسران ارتش و فرماندهان، بتوانند بر کشور مسلط شوند. لیبرال ها هم تقریباً همین طرز تفکر را داشتند؛ با این تفاوت که معتقد بودند روحانیت و علما ممکن است بتوانند انقلاب کنند؛ ولی قدرت مدیریت ندارند و در نتیجه، مجبورند از لیبرال ها کمک بگیرند. مارکسیست ها ملحد بودند و خدا را قبول نداشتند و ضدیت با دین داشتند؛ در حالی که لیبرال ها جدایی دین از سیاست را مطرح می کردند؛ اما هوشیاری حضرت امام موجب شد که اینها نتوانند سوء استفاده کنند. بازرگان به عنوان یک عنصر ملی مذهبی بعد از انقلاب به قدرت رسید؛ ولی امام اجازه نداد همه امور در اختیار دولت موقت باشد؛ بلکه مأموریت خاصی تعیین شده بود و او هم چون نا موفق بود، بعد از نه ماه، مجبور به استعفا شد.

پرسمان: امام در مقابل جریانات متحجّر، به صورت گفتمانی برخورد می کردند؛ علت برخورد با این جریانات و جریانات لیبرال و اسلام گرا چه بود؟

جریانات متحجّر، کسانی بودند که از سالیان دراز معتقد بودند که اسلام نباید حکومت کند و حکومت اسلامی در غیبت را جایز نمی دانستند و معتقد بودن که باید دنیا پر از ظلم و جور شود؛ تا حضرت ظهور کند. حضرت امام ب

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.