پاورپوینت کامل انسجام اسلامی، تجربه و اندیشه امام موسی صدر ۷۷ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل انسجام اسلامی، تجربه و اندیشه امام موسی صدر ۷۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل انسجام اسلامی، تجربه و اندیشه امام موسی صدر ۷۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل انسجام اسلامی، تجربه و اندیشه امام موسی صدر ۷۷ اسلاید در PowerPoint :
نشست علمی پاورپوینت کامل انسجام اسلامی، تجربه و اندیشه امام موسی صدر ۷۷ اسلاید در PowerPoint در حاشیه نمایشگاه بزرگ انسجام اسلامی در مجتمع فرهنگی امام خمینی و از سوی نشریه پگاه حوزه برگزار گردید.
در این نشست علمی حجج اسلام آقایان رضا مختاری، اباذری و شریف لک زایی به بررسی دیدگاه های امام موسی صدر پرداختند. در ابتدا آقای لک زایی که دبیری نشست را نیز بر عهده داشت، به بیان ویژگی های علمی و عملی امام موسی صدر پرداخت، که در پی می آید.
امام موسی صدر در شهر قم متولد شده و در همین شهر به تحصیل علم پرداخته است. وی تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته حقوق و اقتصاد در دانشگاه تهران ادامه و در سال ۱۳۲۹ و در مدت کوتاهی به نجف اشرف رفته و در همانجا مباحث علمی خود را پیگیری می کند که بعدها وقتی در لبنان حضور پیدا می کند، با پشتوانه علمی قوی، موجب می شود که بتواند در عرصه عمل، کارآمدی و کار آیی خویش را به اثبات برساند. اگر چه نمی توان از تأثیرات حکمت متعالیه و حکمت صدرایی بر اندیشه و آرای امام موسی صدر غفلت کرد، اما به جرأت می توان گفت که امام موسی صدر به یک معنا حکیمی صدرایی است، که اندیشه او از حکمت متعالیه مشروب می شود. چنان که بزرگان ما از جمله آیت الله جوادی آملی می فرمودند: حکمت متعالیه روح انسان را بلند می کند و انسان را در واقع در یک فرازی قرار می دهد که بتواند از آن منظر جامعه و مردم را بنگرد و مشکلات را ملاحظه و برای آنها راه حل ارائه کند. شخصیت امام موسی صدر، به ویژه در بحث انسجام اسلامی، وحدت مسلمین و همبستگی جامعه اسلامی بسیار مهم و قابل توجه است.
همانطور که مستحضرید کشور لبنان هم به لحاظ قومی، هم به لحاظ مذهبی و هم به لحاظ سیاسی و فرهنگی جامعه ای متکثر است، که امام موسی صدر به مدت بیست سال در آنجا حضوری فعال پیدا می کند و در تداوم اندیشه مرحوم امام سید عبد الحسین شرف الدین، تحولی را ایجاد می کند که کاملا شیعیان و جامعه شیعی آنجا را از سایر طوایف متمایز می سازد. بنابراین اگر مرحوم شرف الدین با حضور خود در لبنان توانسته به مباحث وحدت و انسجام اسلامی از منظر تئوریک بپردازد، امام صدر آن منظر تئوریک را در عرصه عمل هم عینیت بخشیده است.
در واقع ایشان، انجمن ها و نهادهای بسیار گسترده ای در سطوح مختلف تأسیس می کند که این امر وجهه تئوریک را ارتقاء می بخشد و جامعه شیعه را که تا آن موقع یک جامعه عقب مانده، هم به لحاظ فرهنگی و اقتصادی و هم به لحاظ سیاسی تلقی می شد، به گونه ای ارتقاء می بخشد که ما می توانیم در حال حاضر آثار و تأثیرات آن را به خوبی مشاهده کنیم.
حجت الاسلام و المسلمین رضا مختاری
با توجه به ظرف زمانی ای که امام موسی صدر در آن زمان، یعنی در حدود پنجاه سال پیش برای اصلاح امور شیعیان لبنان به این کشور تشریف بردند، از آن زمان تا کنون افکار اسلامی و اندیشه های نو و پیشرفته ایشان بسیار نادر بوده است. البته شما به زمان پس از پیروزی انقلاب اسلامی نگاه نکنید، که این افکار همه گیر شده و زیاد تبلیغ می شود، زیرا این افکار در آن زمان تقریباً نوعی نبوغ فوق العاده محسوب می شد و نگاه ایشان، نگاهی باز و جهانی بوده است. در زندگی نامه امام موسی صدر نکته های زیادی است که برای همه ما درس عبرت و چراغ راه هدایت است. چون موضوع بحث اتحاد ملی و انسجام اسلامی است، به عنوان مقدمه به آیه هایی از آیات قرآن کریم اشاره می کنم که کمتر در این گونه مباحث به آن اشاره می شود. حضرت موسی علیه السلام بعد از بازگشت از کوه طور وقتی مواجه شد با گوساله پرست شدن عده زیادی از بنی اسرائیل، دو خطاب به برادرش هارون فرمود: »قال یا هارون ما منعک اذ رأیتهم ضلوا الا تتبعن افعصیت امری، قال یابن أم لاتأخذ بلحیتی و لابرأسی انی خشیت ان تقول فرقت بین بنی اسرائیل«(سوره طه، آیه ۹۲-۹۴). هارون در جواب فرمود: اگر من بیش از این فعالیت می کردم میان بنی اسرائیل تفرقه ایجاد می شد و ترسیدم وقتی که شما بیایید بگویید: چرا میان بنی اسرائیل تفرقه انداختی؛ یعنی اهمیت اتحاد آنقدر زیاد است که حضرت هارون از ترس تفرقه به بعضی از کارها دست نمی زند که مبادا بنی اسرائیل متفرق بشوند. لذا حضرت موسی علیه السلام جواب او را پذیرفت و برادرش را سرزنش نکرد، که تفرقه می افتاد.
همانطور که در سوره اعراف آیه ۱۵۰ آمده است که بعد از این قضیه حضرت موسی از برادرش سؤال کرد: »و لما رجع موسی الی قومه غضبان اسفاً قال بئسما خلفتمونی من بعدی اعجلتم أمر ربکم و ألقی الألواح و أخذ برأس اخیه یجرّه الیه« – این آیه شریفه، شبیه همان آیه سوره طه است که ذکر شد – حضرت هارون جواب داد: »قال ابن أم ان القوم استضعفونی و کادوا یقتلوننی فلا تشمت بی الأعداء و لاتجعلنی مع القوم الظالمین«(سوره اعراف، آیه ۱۵۰)؛ اشاره به همان حادثه ای است که عرض شد. خداوند در آن آیه مبارکه نقل کرد که هارون گفت: »انی خشیت ان تقول فرقت بین بنی اسرائیل«، حضرت موسی در اینجا بعد از شنیدن جواب حضرت هارون در حق او دعا کرد: »قال رب اغفرلی و لأخی و ادخلنا فی رحمتک و انت ارحم الراحمین«. بنابراین جوابی که حضرت هارون به حضرت موسی داد، مورد پذیرش حضرت موسی علیه السلام واقع شد. و از این دو آیه به ضمیمه همدیگر اهمیت فوق العاده اتحاد جامعه اسلامی استفاده می شود. معمولاً در زمینه اتحاد ملی و انسجام اسلامی کمتر به این آیه شریفه پرداخته می شود. البته حدیثی از امیرالمؤمنین در همین زمینه هست که کمتر نیز به آن استشهاد می شود. این حدیث شریف در کتاب ارزشمند کافی نقل شده و در کتاب وسایل هم به نقل از کتاب کافی آمده است: خطب امیر المؤمنین علیه السلام: »قد عملت الولاه قبلی اعمالاً خالفوا فیها رسول الله (ص)؛ حاکمان قبل از من اعمالی را انجام داند که این اعمال مخالف سنت رسول خدا و روش رسول خدا بود«. »متعمدین لخلافه؛ یعنی از باب اشتباه هم نبود، بلکه در خلاف کردن تعمد داشته اند«. می فرماید: »اگر من بخواهم مردم را وادار به سنت رسول الله و ترک اعمال بدعت آمیزی کنم که بعد از رسول الله پیدا شد، لتفرق انی جندی، هر آینه لشکر من از من متفرق می شوند، حتی ابقی وحدی و من تنها می مانم. به همین جهت من دست نمی زنم و کاری ندارم تا تفرقه حاصل نشود و خودم تنها نمانم«.
می فرماید: »و لو حملت الناس علی ترکها لتفرق انی جندی حتی ابقی وحدی«. بعد حضرت علی(ع) چند مثال می زنند: اگر من بگویم مسح بر کفش حرام است و اگر برای شرب نبیذ حد بزنم و متعه النساء و متعه الحج را حلال بدانم و بگویم نماز میت پنج تا تکبیر دارد (چون اهل سنت ۴ تا تکبیر می گویند) و مردم را ملزم به جهر بسم الله الرحمن الرحیم کنم، اذاً لتفرقوا عنی، همه از من متفرق می شدند. و به تعبیر ما علی می ماند و حوضش. لذا برای اینکه تفرقه پیش نیاید، من از این احکام مسلم اسلام که ولاه قبل از من بر خلاف دستور پیامبر عمل کرده اند، می گذرم و مردم را وادار نمی کنم که صحیح را انجام بدهند، تا در قبال آن تفرقه حاصل نشود.
حجت الاسلام و المسلمین اباذری
امام موسی صدر در سال ۱۳۰۷ در محله گذر جدّا در شهر قم متولد شد. پدر ایشان حضرت آیت الله العظمی سید صدر الدین صدر و جد مادری ایشان مرحوم آقا حسین قمی از رهبران نهضت قیام مسجد گوهر شاد بود. ایشان دوران کودکی و نوجوانی خودشان را در محله چهارمردان قم سپری و دوره ابتدایی و متوسطه را در دبستان حیات و دبیرستان سنایی گذراندند. همزمان با تحصیل در دوره دبیرستان، درس های حوزوی را ادامه دادند و بعد از اتمام دبیرستان، تمام وقت در حوزه علمیه مشغول تحصیل شدند. از اساتید بزرگوار ایشان در سطوح متوسط و عالی می توان به مرحوم آقای سلطانی طباطبایی، آقای شیخ عبد الجواد جبل عاملی، مرحوم محقق داماد و آقای علوی اصفهانی، اشاره کرد.
ایشان پس از اتمام سطح در درس خارج حضور پیدا کردند و از محضر مرحوم آیت الله سید احمد خوانساری و مرحوم آقای حجت کوه کمره ای و والد معظمشان سید صدر الدین صدر و محقق داماد و مقدار اندکی از محضر حضرت امام(ره) استفاده کردند. البته ایشان بیشترین استفاده را از محضر مرحوم محقق داماد برده بودند. و معمولاً درس ایشان بسیار عمیق بود و فضلای حوزه علمیه در آن شرکت می کردند.
از هم بحث های ایشان می توان به شهید مطهری، شهید بهشتی و حضرت آیت الله العظمی سید موسی زنجانی و حضرت آیت الله العظمی موسوی اردبیلی اشاره کرد. ولی ظاهراً بیشتر مباحث ایشان با آیت الله العظمی زنجانی بوده است، چون ابوی این دو نیز با هم ارتباط خانوادگی داشته اند. لذا هر دوی ایشان در یازده ذی القعده ۱۳۶۲ه.ق در یک روز معمم می شوند. آقا موسی زنجانی و امام موسی صدر در منزل آقای سید صدرالدین صدر مراسم عمامه گذاری را با حضور بزرگان انجام می دهند که حضرت امام خمینی نیز در این مجلس حضور داشتند، که عمامه امام موسی صدر، پدر آقای زنجانی، مرحوم آقای سید احمد شبیری زنجانی و عمامه آقای موسی زنجانی را مرحوم آقای سید صدر الدین صدر بر سرشان می گذارند. ظاهراً دوره خارج ایشان شش الی هشت سال ادامه پیدا می کند، که ایشان در این مدت به درجه اجتهاد می رسند؛ یعنی طبق ائتلاف همه بزرگان که بنده از محضرشان مصاحبه انجام دادم، گفتند که در مدت مذکور امام موسی صدر کاملاً به درجه اجتهاد رسیده بود.
در سال ۱۳۳۴ هجری شمسی مشرف به نجف اشرف می شوند و در آنجا به مدت چهار سال از محضر بزرگانی هم چون مرحوم آیت الله حکیم، آیت الله خویی، آقای شاهرودی بزرگ (سید محمود شاهرودی) و آقای شیخ صدرای باد کوبه ای و آقای شیخ حسین حلی استفاده وافر می برند. در سال ۱۳۳۷ ه.ش به دلایل مختلفی دوباره به ایران بر می گردند. حدود یکسال در ایران سکونت داشتند که در این مدت دو کار مهم را انجام دادند: ۱. تأسیس مجله مکتب اسلام. که صدر با کمک دوستانش اولین مجله حوزوی را با نام »مکتب اسلام« راه اندازی می کنند. ۲. راه اندازی مدرسه ملی صدر. در آن زمان، نهضت مدارس ملی آغاز شده بود و همزمان با این کار امام موسی صدر و شهید بهشتی دبیرستان دین و دانش را به راه انداختند. ایشان علاوه بر کارهای گذشته، مجوزی تحت عنوان مدرسه ملی صدر از آموزش و پرورش آن زمان می گیرند و این مدرسه را راه اندازی می کنند. در آن زمان افراد متدین بچه های خودشان را به مدارس دولتی نمی فرستادند و برای اینکه بچه هایشان با سواد شوند، مدارس اینگونه راه اندازی شد، که طلایه داران تأسیس این گونه مدارس شهید بهشتی و امام موسی صدر بودند. از همین زمان بود که سفر و هجرت ایشان به لبنان آغاز شد. البته بحث رفتن ایشان به لبنان دو سه سال قبل از این زمان مطرح بوده است، زمانی که مرحوم سید عبدالحسین شرف الدین در لبنان بودند، ایشان مسافرتی به لبنان داشته و حدود دو سه ماهی در لبنان سکونت داشتند و از نزدیک با مسائل لبنان آشنا می شوند، و متقابلاً مرحوم شرف الدین هم با شخصیت علمی و مدیریتی ایشان کاملا آشنا شده و ظاهرا به اطرافیان اعلام می کنند که بعد از من اگر امام موسی صدر به لبنان بیاید بهتر است. لذا این کار باعث شده بود که بزرگان شهر صور، علما و ریش سفیدان جمع شده و از امام موسی صدر برای هجرت به لبنان دعوت کنند و ایشان هم به این دعوت لبیک گفته و در سال ۱۳۳۸ هجرت به لبنان را آغاز کردند.
همانطور که مستحضرید لبنان به مدت زیادی تحت مستعمره دولت فرانسه بود؛ یعنی بعد از آنکه دولت بزرگ عثمانی به مرکزیت استانبول فرو می پاشد، کشورهای کوچک اسلامی میان دولت های غربی تقسیم می شوند و هر کدام مستعمره کشوری قرار می گیرند. در آن موقع کشور لبنان تحت مستعمره فرانسه قرار گرفته بود، همانطوری که کشور فلسطین تحت مستعمره انگلیس قرار داشت. وقتی دولت فرانسه لبنان را تحت مستعمره خود قرار داد، سر شماری ساختگی انجام داد و این گونه وانمود کرد که شیعیان در لبنان در اقلیت اند و مسیحیان در اکثریت قرار دارند؛ یعنی یک نوع نظام طایفه ای بر اساس ۵۰، ۳۰ و
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 