پاورپوینت کامل اماکن و آثار – مقابر قریش ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل اماکن و آثار – مقابر قریش ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل اماکن و آثار – مقابر قریش ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل اماکن و آثار – مقابر قریش ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
مقابر قریش ۱
۱) متن عربی این مقاله با عنوان «مقابر قریش او الکاظمیه» در مجله الاقلام البغدادیه، شماره ۲و۳، سال ۱۹ م منتشر شده است.
شهر کاظمین یا منطقه ای که به آن «مقابر قریش» و «زیارتگاه کاظمی» نیز گفته اند، بخشی از سرزمین بغداد دیروز و امروز به شمار می آید. این شهر البته از جهت تحقیق و پژوهش، چنان که باید مورد توجه اهل آن و پژوهشگران نبوده و جز نوشته هایی اندک دربار تاریخ این شهر بزرگ، اطلاعی در دست نیست، که این اندک نیز در موضوع خود بسیار کم مایه و ناچیز است و فاید درخوری بر آن مترتب نمی شود.
این بی توجهی و اهمال سبب شد تا این جانب به پژوهشی جامع و فراگیر دربار «کاظمین» که بسیاری مجهولات و ناگفته ها را معلوم می سازد و مشخصات حیاتی آن را در زمینه های مختلف عرضه می نماید، اقدام کنم. این تحقیق تحت عناوین زیر، پژوهش و تدوین شده است:
۱. تاریخ زیارتگاه کاظمیه؛ ۱
۲. تاریخ سرزمین کاظمین؛
۳. فقهای کاظمین؛
. شاعران کاظمین؛
. خاندان های علوی در کاظمین.
۱). گزیده فصل اول این پژوهش در مجله «سومر» شمار ۱۸ ص ۱۱۹ – ۱۲۸ چاپ شده است.
اسباب خشنودی است که اکنون خلاص تلاش های طولانی در دور جوانی خود را پیرامون «تاریخ کاظمین» تقدیم می دارم. امید است که خداوند به زودی بنده را به انتشار تمام آن پژوهش ها موفق گرداند که او شنونده و اجابت کننده است.
خوانند محترم، از این مقاله درخواهد یافت که مورخین چه اندازه دربار کاظمین و تاریخ آن کم کاری کرده اند و شاید همین کوتاهی ها سبب شده تا بعضی ضعف پژوهشی، برای خواننده برجسته شود و این خود گواه کاستی های بزرگ در منابع تحقیق و مطالب ناپرورده و خام و اندک آنهاست.
برای پرهیز از طولانی شدن بحث، ناچار پس از گزارش اشغال و هجوم عثمانی به عراق در سال ۱۳۳ قمری ۱از پیشامدها و تحولات پس از آن تاریخ، سخن به میان نیاوریم. اگرچه دربار این مقطع تاریخی، در کتاب مفصل خود بحث کرده ام.
نخستین مطالبی که ما دربار منطقه ای که هم اکنون فروتر از کاظمین و در سمت شرقی آن واقع است می دانیم، آن است که به روایت بعضی مورخان، این منطقه در دوره های نخستین بابلی، حدّ فاصل قلمرو دولت «آشوری» از شمال، و دولت «کشی» از جنوب بوده است؛ یعنی در حدود ده قرن پیش از میلاد مسیح (ع). نزاع و جنگ های متعددی میان آن دو دولت، در این سرزمین و مناطق همسای آن واقع شده که در تاریخ آمده است. ۲
۱). مجله الاصلاح، پیوست شماره نخست.
۲). طه باقر، دلیل تاریخی علی مواطن الآثار، ص ۲۷ – ۳۰.
ظاهرا این سرزمین به دلیل موقعیت خاصش یا به هر دلیل دیگر، بسیار مورد توجه دولت کشی بوده؛ چندان که «کوریکالزو اول» پادشاه کشی ها، با ساختن شهر بزرگ «عقرقوف» – که در آن روز به «مملکت کوریکالزو» معروف بود – در این منطقه، نهایت علاقه و دلبستگی خود را به این بخش از قلمرو فرمانروایی اش نشان داد. آثار این شهر، در شش مایلی غرب کاظمین تا به امروز همچنان باقی است و حکایت از مهارت بالا و بی دریغی دارد که در بنای این شهر بزرگ و برج های شکوهمند آن به کار برده شده است.
ضخامت دیوارهای شهر و استحکام سازه های آن و دست و دل بازی در به کار بردن بهترین مصالح در ساخت خانه ها و عمارت ها، و نیز سکونت طولانی مدت کشی ها در آن شهر، نشان می دهد که این منطقه از آغاز قرن پانزدهم پیش از میلاد تا زمان انقراض آنها همواره پایتخت حکومت خاندان «کشی ها» بوده است.
بنابراین، شهر «عقرقوف» نشان دهنده دورانی خاص از تاریخ عراق قدیم است که منابع تاریخی چندانی دربار آن وجود ندارد و از این جهت، از دوران های تاریک و ناشناخته به شمار می آید؛ هرچند که از نگاه تاریخی به عراق به شکل خاص، و به «شرق نزدیک» به صورت عام، دارای اهمیت بسیار است. ۱
از آنچه دربار بناهای پس از سلسل کشی ها گفته شده، چنین برمی آید که نشانه های چندانی از آنها – به ویژه در عمارت های شهر – باقی نمانده است. قبرهایی که در زیر خُمره های سفالین قرار گرفته اند و در میان آثار برجای مانده از قصرها دیده می شود، گویای این حقیقت است که ساکنان این منطقه در دوران «اخمینیه» و «فرثیه» و «ساسانیه» و «عربیه» از تل ها و پشته ها برای خاک سپاری مردگانشان استفاده می کرده اند. ۲
«عقرقوف» نخستین اثر ماندگار در این سرزمین است که اطلاعاتی دربار آن به ما رسیده؛ سرزمینی که پس از ده ها قرن، بخش های مختلف اطراف آن به نام های «مقابر قریش» سپس «مشهد باب التبن» و بعدها «مشهد کاظمین» و «کاظمین» خوانده شده است.
این سرزمین پس از دور «کشی ها» یعنی در عصر «سلوکی» و «اخمینی» و «فرتی» و «ساسانی» وضع چندان روشنی ندارد؛ اگرچه بی راه نیست اگر بگوییم که همواره مورد توجه بوده و ساکنانی داشته که به کشت و زرع مشغول بوده اند.
در بررسی نهرها و روستاها و شهرهای پیرامون دجله، از «عمارت های کوریکالزو» در شمال غربی، تا «مدائن» در جنوب شرقی روشن می شود منطقه ای که منصور دوانیقی شهر خود را بر آن بنا نهاد – یعنی سمت غربی و شرقی منطقه بغداد – از روزگاران بسیار کهن، ۳زمین ها و زراعت های آباد و سرسبز داشته است.
۱). عقرقوف، ص ۸.
۲). مصطفی جواد، بغداد قدیماً و حدیثاً، ۰.
۳). یاقوت حموی، معجم البلدان، ج، ص۱۷۹.
اسناد تاریخی نشان می دهد که روستاها و شهرهای واقع در جنوب شرقی کاظمین – پیش از اسلام – فراوان بوده و پیوسته این بناها وجود داشته تا به شهر شکوهمند «مدائن» در شرق دجله و شهر بزرگ «سلوکیه» در غرب آن منتهی شده است؛ دو شهری که برای دولت های خود، پایتخت های بزرگی بودند و در آن روزگاران، مراکز مهم و باعظمت و درخشانی به شمار می آمده اند.
از جمله نزدیک ترین این روستاها به کاظمین، روستای «سونایا» است که امروزه در جنوب شرقی کاظمین واقع شده و قدیمی ترین قری بغداد است و انگور سیاهی که پیش از دیگر انگورها به ثمر می نشیند، به آن منسوب است:
در گردش از بغداد، در العماره وارد این قریه شدم که به جهت قدیمی بودنش، به آن «عتیقه» می گفتند و در آن جا زیارتگاهی متعلق به علی بن ابی طالب رضی الله عنه وجود داشت. ۱
به این روستا «زیارتگاه منطقه» ۲نیز گفته می شد. این محله امروزه نیز میان کاظمین و کرخ واقع است و به آن «منطقه» می گویند.
۱). صفی الدین بن عبدالحق، مراصد الاطلاع، ص۲۲۹.
۲). خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱، ص۱۲۲؛ ابن خلکان، وفیات الاعیان، ج۲، ص۱۰۳.
آخرین یاد کرد در تاریخ از سرزمین کاظمین پیش از ساختن بغداد، با نام «شونیزی» بوده است. درست تر آن است که بگوییم این نام گذاری پیش از دور ساسانی صورت گرفته؛ چون نامی عربی است و «شونیز» در لغت، یعنی «سیاه دانه». خطیب بغدادی دربار این نام گذاری گفته است:
از بعضی اساتید خود شنیدم که مقابر قریش در قدیم، «مقبر شونیزی کوچک» نام داشت و به مقبره ای
که پشت «توشه» قرار گرفته بود، «شونیزی بزرگ» می گفتند. دو برادر که به هریک «شونیزی» می گفتند، یکی کوچک و دیگری بزرگ، پس از مرگ، در این مقبره ها به خاک سپرده شدند و مقبره ها به آنها منسوب گردید. ۱
از گفته های یکی از مورخان استفاده می شود که منطق مجاور زیارتگاه کاظمین فعلی، از سمت شرق، پیش از ایجاد شهر منصور، باغی بزرگ متعلق به یکی از پادشاهان فارس بوده و منصور آن را به یکی از فرماندهان خود به نام «عماره بن حمزه» واگذار کرد و به همین علت «دار عماره» نام گرفته است. ۲
در سال ۱هجری منصور عباسی شروع به ساخت شهر مدوّر خود یعنی بغداد ۳کرد. وی بارها برای یافتن جایی مناسب جهت ساختن شهری برای خود و خاندان و سربازانش، به مناطق مختلف، از جمله «جرجرایا» و «موصل» سفر کرده بود، اما به نتیجه ای نرسید. پس عده ای از حکما و خردمندان را مأمور این کار نمود. آنها سرزمینی را برای او برگزیدند که منصور پس از رفت وآمدهای بسیار به آن جا، سرانجام آن را پسندید و ساختن شهر را در آن آغاز کرد. به روایت خطیب بغدادی ساختن این شهر در سال ۱ هجری و بنای دیوارها و حفر خندق و دیگر کارهای مربوط به آن، در سال ۱۹ به پایان رسید.
چون منصور شهر خود را ساخت، مقبر شونیزی کوچکی را برای خود برگزید ۷که شاید برای خود و خانواده و بستگانش در نظر داشت و آن را «مقابری قریش» نامید.
۱). معجم البلدان، ج ، ص۱۰.
۲). تاریخ طبری، ج، ص۲۳؛ تاریخ بغداد، ج ۱، ص.
۳). ابن طقطقی، الفخری، ص۱۳۸.
). تاریخ بغداد، ج ۱، ص.
). تاریخ طبری، ج، ص۲۸.
). معجم البلدان، ج ۸، ص۱۰۷.
۷). تاریخ طبری، ج، ص۳۰۱؛ علی بن عیسی اربلی، کشف الغمه، ص۲۹؛ ابن کثیر دمشقی، البدایه و النهایه، ج۱۰، ص۱۰۷.
شاید انتخاب نام «قریش» از آن جهت بود که شراکت علویان و عباسیان را در خاک سپاری مردگانشان در آن مقبره اعلام نماید. نام دیگر آن مقبره، «مقبره های بنی هاشم» بود. ۱به روایت شیخ مفید (رحمه الله) آن جا محل قبور بنی هاشم و بزرگ زادگان بوده است. ۲با گذشت زمان، نام «شونیزی کوچک» کهنه و فراموش شد و عنوان «مقبره های قریش» شهرت یافت. نخستین کسی که در آن مقبره به خاک سپرده شد، فرزند ابوجعفر منصور، یعنی «جعفر اکبر» در سال ۱۰ هجری بود ۳و پس از او، دفن دیگران در آن ادامه یافت.
ظاهراً نخستین بنای اسلامی که در این سرزمین ساخته شد، بارگاه جعفر بود. این امر از گفته بعضی مورخان، آن جا که از وفات امام موسی بن جعفر (ع) سخن گفته اند، به دست می آید: «در مقبره های شونیزی، بیرون بارگاه جعفر به خاک سپرده شد».
بی شک منظور از قبه و بارگاه، قب جعفر بن منصور است؛ زیرا او نخستین مدفون در این مقبره بود. وی پیش از مرگ پدرش منصور از دنیا رفت. پیش از امام کاظم (ع) کسی مشهورتر از جعفر، در آن مقبره دفن نشده است.
در سال ۱۸۳هجری، پنج روز مانده از ماه رجب، امام موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب (ع) با زهری که «سندی بن شاهک» به ایشان خورانید، به شهادت رسید. ۷جناز حضرت را به مقبره های قریش حمل کردند و در محلی که امروز قبر شریف آن حضرت است، به خاک سپردند.
به عقید برخی از مورخان، امام (ع) در جایی که پیش تر، آن را برای خود خریده بود، دفن گردید. ۸و این نشان می دهد که چگونه در کمتر از سه سال، این زمین به وجود مقدس آن حضرت شرافت و اهمیت یافت و مورد عنایت قرار گرفت.
پس از دفن امام کاظم (ع) در این مقبره، نام آن به «زیارتگاه باب التبن» مشهور گردید که منسوب به «باب التبن» که در شرق مقبره نزدیک دجله واقع شده است، بود؛ ۹چنان که به مسجد کنار قبر امام (ع) نیز «مسجد باب التبن» می گویند. ۱۰
در سال ۲۲۰ هجری در آخر ذی القعده، یا پنج شش روز گذشته از ذی الحجه، امام ابوجعفر محمد جواد بن علی بن موسی بن جعفر (علیهما السلام) ۱۱در بغداد رحلت کرد و در مقبره جدش ابوابراهیم موسی بن جعفر (علیهم السلام) به خاک سپرده شد. ۱۲از آن پس، سکونت پیرامون «مقبره های قریش» و مدفن آن دو امام بزرگوار، روز به روز افزایش یافت؛ اگرچه از جهت تاریخی، زمان مشخصی برای آغاز این سکونت در منابع مورد اعتماد و بر اساس تحقیق و پژوهش وجود ندارد.
۱). شیخ مفید، الارشاد، ص۳۲۳.
۲). تاریخ طبری، ج، ص۲۸۸؛ تاریخ بغداد، ج۱۰، ص۱۲۰.
۳). بنابر روایت ابن اشیر، خیزران مادر هارون الرشید در سال ۱۷۳ و نیز هیثم بن معاویه در سال ۱۰ و قاضی ابویوسف انصاری در سال ۱۸۲ هجری در آن به خاک سپرده شدند.
). وفیات الاعیان، ج، ص۳۹.
). تاریخ طبری، ج، ص۷۲؛ تاریخ بغداد، ج۱۳، ص۳۲؛ الکامل فی التاریخ، ج، ص۱۰۸؛ وفیات الاعیان، ج، ص۳۹؛ البدایه و النهایه، ج۱۰، ص۱۸۳.
). الارشاد، ص۳۲۳.
۷). مسعودی، اثبات الوصیه، ص۱.
۸). معجم البلدان، ج۲۱.
۹). شیخ محمد سماوی نجفی، صدی الفؤاد، ص۱۱.
۱۰). الاشاره، ص۳۳۹؛ تاریخ بغداد، ج۳، ص؛ علامه شرف الدین، الفصول المهمه، ص۲۷؛ سبط بن جوزی، تذکره الخواص، ص۳۷۳؛ وفیات الاعیان، ج۳، ص۳۱.
۱۱). اثبات الوصیه، ص۱۸.
۱۲). معجم البلدان، ج۸، ص۱۰۷.
اگر به موقعیت جغرافی آن روز «مقبره های قریش» را از جهت نزدیکی به دجله و خاک حاصلخیز و همسایگی اش با روستاها و زمین های زراعتی و باغ های سایه گستر، دقت کنیم، باور خواهیم کرد که سکونت در این منطقه، قدمتی به انداز وجود آب و گیاه در آن دارد. البته این منزل گاه ها، بنابر سبک زندگی و خانه سازی در مناطق زراعتی، پراکنده بوده است. آن گاه چون منصور عباسی در نزدیکی این مقبره ها شهر خود را برپا کرد و آن را پایتخت حکومت خود قرار داد، زندگی و اقامت در آن منطقه رو به گسترش نهاد و پس از دفن امام کاظم و امام جواد (علیهم السلام) سکونت گاه های پراکنده به هم نزدیک شدند و باورهای دینی باعث گردید که عده ای پیرامون زیارتگاه دو امام بزرگوار (ع) اقامت کنند تا هم از آن مشهد شریف، حمایت و نگهبانی کنند و هم زائرانش را پناه دهند و پذیرایی نمایند و افزون بر این، درآمد مادی حاصل از پذیرایی این زائران نیز مورد توجه ایشان بوده است. بی شک این گردهم آیی پیرامون مشهد کاظمین را می توان نخستین هست پیدایش شهر کاظمین دانست.
از مجموع نوشته های تاریخی مربوط به دوران نخستین خلفای عباسی، استفاده می شود که این منطق گمنام، تأثیر شگرفی در وسعت و شهرت بغداد داشته و بعدها بخشی از شهر بغداد و یکی از محلات مهم آن شده است که در آن
روزگار، محدود آن را در میان «حربیه» و «مقبر ابن حنبل» و «حریم طاهری» ۱می دانسته اند و این در حالی بود که بغداد (در روایت ابن حنبل) از «صراه» تا «باب التبن» امتداد داشته و آن گاه که بر وسعت آن افزوده شد، محدود آن به «کلواذا» و «مخرم» و قطربل» ۲منتهی گردید. این بدان معناست که مقبره های قریش به این محلاّت متصل بوده است:
۱. باب التبن: محله ای بزرگ در بغداد، بر کنار خندق، روبه روی «قطیعه اُم جعفر». این محله به «مقبره های قریش» متصل بوده و در زمان یاقوت حموی خرابه و صحرایی بوده که در آن کشت و زرع می کرده اند. ۳
۲. قطیعه اُم جعفر زبیده دخت جعفر بن منصور (علیهما السلام) محلّه ای در بغداد، نزدیک باب التبن و حریم طاهری.
۳. حریم طاهری (علیهما السلام) در فرادست شهر بغداد، در سمت غربی، منسوب به طاهر بن حسین. به گفت یاقوت، ساختمان ها و عمارت ها به هم متصل بوده و حریم طاهری در میان آنها قرار داشته است. بعدها هم بناهای پیرامون آن ویران گردید و حریم طاهری همچون محله ای آباد در میان خرابه ها باقی ماند.
. دار عماره: منسوب به عماره بن حمزه، یکی از بستگان منصور. ربض ابوحنیفه و ربض عثمان بن نهیک به آن متصل بوده؛ در فاصل میان دار عماره و مقابر قریش.
. ربض ابوحنیفه، یکی از فرماندهان منصور: محله ای در بغداد، نزدیک حریم طاهری، متصل به باب التبن. ۷
. حربیه: محله ای مشهور و بزرگ کنار «باب حرب»، منسوب به حرب بلخی، یکی از فرماندهان منصور. این محله در عصر یاقوت در میان انبوهی از خرابه های پیرامون خود همچنان باقی بوده است. ۸
بنابراین «مقابر قریش» پس از آن که جزئی از شهر بغداد و یکی از محله های آن شد، به منطقه ای پرجمعیت و آباد تبدیل گردید؛ همچون دیگر محلات شرقی و غربی بغداد.
در اوایل قرن چهارم، منزلگاه های پیرامون «مقابر قریش» فراوان و متعدد بوده و تعدادی از آنها چند اتاقک داشته و از هر اتاقک یک یا بیش از یک در به بیرون باز می شده است. روایت مسکویه از حوادث سال ۳۱۲ هجری مؤید این امر است. ۹
۱). همان، ج۲، ص۱۰۷.
۲). همان، ص۱.
۳). همان، ج۷، ص۱۲۹.
). همان، ج۳، ص۲.
). همان، ج، ص۱۰.
). همان، ص۲۲۳.
۷). همان، ج۳، ص۲.
۸). مسکویه رازی، تجارب الامم، ج، ص۱۳۱.
۹). صدی الفؤاد، ص۱۱ – ۱۲.
در سال ۳۳ هجری معزّالدوله بویهی فاتحانه وارد بغداد شد و از جمله کارهایی که سامان داد، ساختن مرقدی باشکوه و عالی برای امام کاظم و امام جواد (علیهم السلام) بود. همچنین دستور داد تا تعدادی از لشکریان دیالمه و جماعتی از مروزی ها در آن جا اقامت کنند و مسئول امنیت و خدمت شهر باشند. ۱این امر اسباب توسعه کاظمین و ایجاد خانه های مسکونی پیرامون مزار شریف را پدید آورد.
یکی از آثار رونق و شکوفایی کاظمین در عهد بویهی ها و پیوستن مقابر قریش به بغداد این بود که مردم در دسته های پرجمعیت و باشکوه، به مناسبت های مختلف به سوی این شهر روانه می شدند. پس به ناچار باید در مشهد کاظمین و پیرامون آن، مکان های استراحت و غذاخوری ها و پناهگاه هایی برای در امان ماندن از سرمای زمستان و گرمای تابستان که آن همه زائر را کفایت نماید، وجود می داشت تا بی شمار افرادی را که در مناسبت های دینی همچون عید غدیر ۲و روز عاشورا ۳و مانند آن، به کاظمین هجوم می آوردند، تأمین کند.
در سال ۳۷ هجری در این سرزمین سیل جاری شد که جزئیات این سیل در منابع تاریخی نیامده است.
در نیم دوم قرن چهارم، سکونت در این شهر، به گونه ای که بتوان ساکنان آن را مقیم آن جا نامید، پایه گذاری شد؛ چنان که وقتی عضدالدوله فرمان داد تا به ساکنان کاظمین از بزرگان و محتاجان کمک هایی داده شود، عده ای به عنوان مقیم در آن شهر، از این کمک ها برخوردار گردیدند.
۱). تجارب الامم، ج، ص۲۰۰ (حاشیه).
۲). الکامل فی التاریخ، ج۸، ص۳؛ ابوالفرج جوزی، المنتظم، ج۸، ص۲ و ۱۰.
۳). تجارب الامم، ج، ص۰۷؛ ابن تغری بردی، النجوم الزاهره، ج، ص۹.
). الکامل، ج۷، ص۹۳.
). تجارب الامم، ج، ص۰۷.
). سید بن طاووس، فرحه الغری، ص۱۳.
از جمله عوامل آبادانی روزافزون این شهر کوچک و تازه تأسیس این بود که ابوطاهر سباشی، ملقب به «سعید» گماشت شرف الدوله فرزند عضدالدوله، از رودخان «دجیل» نهری تا شهر کاظمین احداث کرد و آب را به مشهد موسی بن جعفر (ع) رساند. ۱این کار، بین سال های ۳۷ تا ۳۷۲ هجری یعنی سال های سکونت شرف الدوله در بغداد صورت گرفت.
از روایت های تاریخی مربوط به این دور تاریخی چنین برمی آید که در اواسط قرن پنجم، سکونت پیرامون زیارتگاه کاظمی رو به ازدیاد نهاده و بیشتر ساکنان از علویان بوده اند. همچنین در محدود داخل و خارج دیوار شهر نیز خانه های مسکونی وجود داشته است. ۲در روایت ابن جوزی در شرح حوادث سال ۰ هجری آمده است:
خلیفه را به مشهد کاظمی و مقابر قریش بردند و به او گفتند: شب را در این جا سپری می کنید؟ گفت: نه، ساکنان این جا علوی هایی هستند که به بهان صاحبان این مزار با من دشمنند. ۳
در جریان سیل سال هجری دیوار مشهد کاظمی ویران گردید. طبیعتاً این سیل بر خانه های پیرامون آن دیوار نیز آثار مخرب بر جای نهاده، هرچند که تفصیلی در این باره در اختیار نداریم.
در سال ۹۰ هجری محمد مجدالملک ابوالفضل اسعد براوستانی قمی، چند کار عمرانی در کاظمین انجام داد؛ از جمله این که در گوشه ای از زیارتگاه خانه ای برای استراحت زائران بنا کرد.
در فتن سال ۱۷ هجری علوی های ساکن مشهد کاظمی (ع) برای شکایت از آنچه بر خودشان و بر زیارتگاه دو امام همام (علیهم السلام) رفته، به دیوان خلیفه رفتند و، اعتراض نمودند. این نشان می دهد که در آن عصر، تعداد زیادی از علوی ها در آن جا ساکن بوده اند.
در سال و ۹ هجری ۷دو سیل بزرگ در شهر کاظمین خرابی هایی به بار آورد. در سیل دوم میزان ویرانی ها بسیار جدّی و سنگین بود؛ چندان که خانه ها و بیشتر دیوار شهر تخریب شد. ۸
۱). الکامل، ج۸، ص۹.
۲). المنتظم، ج۸، ص۱۹ و همان جزء، ص۲۱۲.
۳). الکامل، ۸، ص۱۱۹؛ والمنتظم، ۸، ص۲۸.
). صدی الفؤاد، ص۱.
). الکامل، ج۸، ص۳۱۱؛ المنتظم، ج۹، ص۲۳.
). عبدالله بن اسعد یافعی، مرآه الزمان، ج۸، ص۳۹.
۷). المنتظم، ج۱۰، ص۲.
۸). مرآه الزمان، ج۸، ص۳۹.
در یک سوم پایانی قرن ششم، بنابر سخنان مورخین، مشهد کاظمی اهالی ای داشته است و تعبیر «اهل مشهد موسی بن جعفر (ع)» در کلمات ایشان فراوان یافت می شود؛ چنان که می گویند: «اهالی مختاره» یا «اهالی کرخ». اهالی کاظمین در قرن ششم پرشمار بوده اند و نقل است که معاون وزیر، ابن العطار در حق ایشان ظلم بسیار کرد و به ناحق سهم آنان از بیت المال را قطع نمود و سرکوبشان کرد. ۱
طغیان رود دجله در سال ۱ به شدت شهر کاظمین را به ویرانی کشاند. ۲طغیان سال های ۶۴۶ ۳و هجری نیز خرابی هایی در آن شهر پدید آورد.
حال که در بیان تاریخ کاظمین، به نیمه های قرن هفتم رسیده ایم، بجاست که اندکی به عصر طولانی حکومت عباسیان بر این سرزمین و تحولاتی که در این دوران رخ داده، بپردازیم. آنچه به روشنی دیده می شود، شکوفایی و پیشرفت شگفت آور این سرزمین در زمانی اندک است که از مقبره ای ویژ بنی هاشم یا قرشی ها و اشراف زادگان، به زیارتگاهی باشکوه مخصوص امام کاظم و امام جواد (ع) و سپس به یکی از محلات آباد و مشهور بغداد و سرانجام به شهری بزرگ که از همه ویژگی های شهرنشینی برخوردار است، تبدیل شد.
دوران حکومت عباسیان در حالی به پایان می رسد که شهر کاظمین همچنان «محله ای آباد، دارای ساکنان پرشمار و دیواری مخصوص خود است.
۱). الکامل فی التاریخ، ج۹، ص۳۱.
۲). ابن فوطی، الحوادث الجامعه، ص۲۳۰.
۳). همان، ۳۱۷.
). معجم البلدان، ج۲، ص۱ و ج۸، ص۱۰۷.
). ابن جوزی، مختصر مناقب بغداد، ص۳۳. درباره ویرانی بغداد در این تاریخ ر. ک: تاریخ بغداد، ج۱، ص۱۰؛ بغداد قدیماً و حدیثاً، ص۱۰.
در منابع موجود، هیچ مدرکی درباره تاریخ جدا شدن کاظمین از بغداد و مستقل شدن آن وجود ندارد؛ اما درست تر آن است که بگوییم این امر در میانه قرن پنجم و در اثر فتنه ها و انقلاب هایی که در عراق و به ویژه در بغداد روی داد، واقع شد؛ چندان که شهرهای بسیاری ویران گردید و خرابی های عظیمی در سرتاسر عراق به بار آمد. هلال بن محسن معروف به «ابن صابی» (درگذشته ۸ ه) می گوید:
پس از حوادث اخیر، از دارالسلام بغداد به سمت شرقی شهر حرکت کردم و دیدم آبادی های میان «سوق السلام» و «رصافه» و «سوق العطش» و «مربعه الخرسی» و «زاهر» و هرچه در محدود این مناطق بوده، هم
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 