پاورپوینت کامل پیوند دو نور;به مناسبت روز ازدواج، سالروز ازدواج حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س) ۳۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل پیوند دو نور;به مناسبت روز ازدواج، سالروز ازدواج حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س) ۳۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پیوند دو نور;به مناسبت روز ازدواج، سالروز ازدواج حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س) ۳۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل پیوند دو نور;به مناسبت روز ازدواج، سالروز ازدواج حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س) ۳۷ اسلاید در PowerPoint :

>

۹۶

آن شب در ملکوت خدا، شوری دیگر برپا بود. فرشتگان و کروبیان همه در جشنی با شکوه به شادی مشغول بودند. همه جا سخن از صدور فرمان الهی مبنی بر پیوند دو نور یعنی علی(ع) و فاطمه(س) بود. در شهر مدینه نیز این روزها این موضوع نُقل مجالس بود. ملکات و فضائل اخلاقی، زیبائی ظاهری و باطنی، اصالت و شرافت خانوادگی و موقعیت خاص پیامبر چشم‏ها و دل‏ها را بسوی خانه پیامبر می‏کشاند و توجه بسیاری از مردان جوان مدینه را به این دُرّ گرانبها جلب می‏کرد.

ابوبکر و عمر هر کدام جداگانه به خواستگاری آمدند و درخواست خود را چندین بار تکرار کردند. اما پیامبر(ص) در پاسخ می‏فرمودند: «فاطمه هنوز کوچک است و تعیین همسر او با خداوند است.» اساساً پیامبر نسبت به خواستگاران چندان روی خوش نشان نمی‏داد و طوری رفتار می‏کرد که می‏پنداشتند مورد غضب پیامبر قرار گرفته‏اند.

عبدالرحمن بن‏عوف و عثمان بن‏عفان از ثروتمندان معروف عرب به خدمت رسول خدا رسیدند. عبدالرحمن گفت: «یا رسول‏اللّه‏: اگر فاطمه را به من تزویج کنی حاضرم یک صد شتر سیاه آبی چشم که بارهایشان پارچه‏های کتانی اعلای مصری باشد به علاوه ده هزار دینار

مهریه‏اش کنم. عثمان بن‏عفان نیز اظهار داشت من هم به همین مهریه حاضرم و بر عبدالرحمان برتری دارم زیرا زودتر مسلمان شده‏ام. اما پیامبر(ص) از سخنان آنان سخت خشمناک شدند. مُشتی سنگ ریزه برگفتند و به جانب عبدالرحمان پاشیدند و فرمودند: «تو خیال می‏کنی، من بنده پول و ثروتم و تو به وسیله ثروت خود بر من فخر و مباهات می‏کنی و می‏خواهی این ازدواج را بر من تحمیل کنی؟»(۱)

آری، ملاک ارزشیابی در دیده زرداران عالم همیشه همان پول و ثروت است که همه چیز و همه کس را با این معیار می‏سنجند با خودخواهی‏ها و برتری طلبی‏هایشان بهترین‏ها را برای خود می‏خواهند اما پیامبر اکرم(ص) با این تفکر به شدت مبارزه می‏کند. اکنون این معمار الهی، در هر مقام و موقعیت و خصوصاً در مورد ازدواج پاره‏تن خود، ارزش‏های نو می‏آفریند و راهی متفاوت برمی‏گزیند تا نسل‏های آینده مسلمانان در هر عصر از این اسوه حسنه پیروی کنند و دختران و پسران جوان آئین جدید یعنی اسلام و مسلمانی را بشناسند و به آن

عمل کنند. باری حوادث آن دوران این باور را ایجاد کرد که پیامبر(ص)، فاطمه(س) را برای علی(ع) نگاه داشته، اما علاقمند است که این موضوع از جانب حضرتش عنوان شود. سرانجام روزی که اصحاب پیامبر(ص) در مسجد گردهم آمده بودند از این موضوع سخن به میان آمد و آنها تصمیم گرفتند که موضوع را با علی(ع) در میان بگذارند. سلمان فارسی نقل می‏کند او را در نخلستانی مشغول آبیاری پیدا کردند و با او در مورد رفتار پیامبر با خواستگاران و مقام و منزلتش در نزد پیامبر سخن گفتند و او را به خواستگاری از فاطمه تشویق کردند.(۲)

علی(ع) جوانی بود که از دوران کودکی در خانه پیامبر بود و از نزدیک فاطمه(س) را می‏شناخت و به ملکات و فضائل او آشنایی کامل داشت. اما اکنون شرایط مالی مناسبی برای ازدواج در خود نمی‏دید. اما این سخنان شعله‏های آتش عشقی را که سال‏ها در سینه پنهان کرده بود به شدت برافروخت. او دیگر سر از پا نمی‏شناخت، دست از کار کشید و به خانه رفت. بدن خود را شتسشو داده و لباس مرتبی بر تن کرد. پیامبر در خانه ام‏سلمه بود که به خدمت او رسید.

شیرمردی که غرش‏های او در میدان‏های جنگ لرزه بر اندام دشمن می‏افکند، اکنون سر به زیر انداخته و آرام در حضور پیامبر لب از لب نمی‏گشاید. لحظاتی سنگین با سکوت گذشت. و پیامبر به یاری او آمده و فرمودند: «یا علی گویی برای حاجتی آمده‏ای که از اظهار آن خجالت می‏کشی. حاجت خود را بخواه و اطمینان داشته باش که در نزد من همه خواسته‏هایت مورد پذیرش است.»

کلام پیامبر، آرامشی به او بخشید و لب به سخن گشود. سخن از کودکی خود آغاز کرد و از الطاف خاص پیامبر و توفیق زندگی در سایه او گفتنی‏ها داشت و اینکه هم اکنون به انیس و مونس نیاز دارد و ادامه داد: «یا رسول‏اللّه‏ اگر فاطمه(س) را به عقد من در آوری سعادت بزرگی نصیب من شده است.» چهره پیامبر از سرور و شادمانی برافروخته شده و فرمودند: «باید از فاطمه اجازه بگیرم.» و سپس از اتاق خارج شد. لحظات انتظار به کندی می‏گذشتند! آیا پاسخ این نوعروس چه بود؟

فاطمه(س) در مقابل صحبت‏های پدر سکوت کرد. حیا مانع می‏شد تا سخنی به میان آورد و از شور و عشقی پنهان در دل سخن بگوید، و پیامبر این سکوت را علامت رضایت دانست.(۳)

اینجا سخن از سخت‏ترین و حساس‏ترین مرحله ازدواج یعنی «انتخاب» بود. که «انتخاب» سرنوشت‏سازترین مرحله هر ازدواج است. آنجا که پیامر(ص) با خشم و غضب عبدالرحمن و شتران آبی چشم و بارهای کتان اعلای مصری را از خود می‏راندند و جوانی ظاهراً تهیدست اما با ایمان و شجاع و ستوده را با شادی و شعف می‏پذیرند. این راه سخت را بر ما هموار می‏سازد و می‏نمایاند.

پیامبر(ص) دوباره به نزد علی(ع) باز می‏گردند و می‏فرمایند: «یا علی آیا برای عروسی چیزی داری؟» و این نوداماد می‏فرماید: «تمام ثروت من یک شمشیر و یک زره و یک شتر است.» و پیامبر(ص) بخاطر نیاز این جنگجوی اسلام به شمشیر و شتر، زره را انتخاب می‏کند و این زره به اضافه یک دست لباس کتان و یک پوست گوسفند دباغی نشده، مهریه فاطمه(س) است که جمعاً از پانصد درهم تجاوز نمی‏کند و پیامبر(ص) می‏فرمایند: «بهترین امت من کسانی هستند که زیبا و کم مهر باشند.»(۴)

این خبر بلافاصله در شهر پیچید، بلال اذان گفت، مهاجرین و انصار همه د

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.