پاورپوینت کامل نامه های پیامبر اعظم(ص) ۶۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نامه های پیامبر اعظم(ص) ۶۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نامه های پیامبر اعظم(ص) ۶۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نامه های پیامبر اعظم(ص) ۶۵ اسلاید در PowerPoint :

>

وقتی در نامه ها و مکتوب های مربوط به پیامبر خدا، حضرت محمد(ص) دقت و تأمل می کنیم، به نکات ظریف و دقیقی در لابه لای آنها بر می خوریم که در نوع خود، کم نظیر یا بی نظیر است. مرحوم آیت الله احمدی میانجی به چند نکته اساسی و ویژگی مهم در نامه های پیامبر(ص) اشاره کرده است که ما در اینجا آنها را مرور می کنیم.

۱. آغاز با نام خدا

همه نامه های پیامبر با «بسم الله الرحمن الرحیم» شروع شده است؛ زیرا خدای متعال پیامبر خود را این گونه تعلیم داد و در قرآن آورد: (اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ).[۱] خود پیامبر هم تاکید داشت و می فرمود: «هر کاری بدون نام خدا آغاز شود، به آخر نمی رسد و ناقص خواهد بود».[۲]

در زمان جاهلیت و قبل از اسلام، مشرکان نامه ها و کارهای خود را با لفظ «باسمک اللهم» شروع می کردند. بعد از بعثت، پیامبر اعظم آن را تبدیل به «بسم الله الرحمن الرحیم» کرد و تنها در ماجرای انعقاد «صلح حدیبیه»، آن هم به اصرار و سماجت نماینده مشرکان، «سهیل بن عمرو»، حضرت برای مصلحت اسلام و مسلمین اجازه داد که لفظ «باسمک اللهم» بیاید. بنابراین یکی از ویژگی های مهم نامه ها و سایر مکتوبات پیامبر این است که با «بسم الله الرحمن الرحیم» آغاز شده است.[۳]

۲. مقدم کردن نام خود

پیامبر در نامه به سلاطین، اسقف ها، استانداران، فرمانداران و سایر اشخاص، بعد از ذکر بسم الله، نام خود را می آورد؛ مانند اینکه می فرمود: «من محمد رسول الله إلی فلان» یا «من محمد رسول الله لفلان» یا «هذا کتاب من محمد النبی لفلان» یا «هذا ماکتبه النبی محمد لفلان» و این نه به منظور بزرگداشت خویش، بلکه تعظیم مقام نبوت و رسالت بود و می خواست شخصیت حقوقی خویش را اعلام فرماید و مانع از تحقیر آن بشود؛ چنان که در تشهد نماز، خود پیامبر با گفتن «اشهد انَّ محمداً عبده و رسوله، اللهم صل علی محمد و آل محمد» شهادت به رسالت خود می دهد؛ همان طور که بر دیگران واجب است او را این گونه تعظیم و تکریم کنند و به رسالتش شهادت بدهند. این کار در حقیقت به معنای قرار دادن شیء در موضع واقعی خود به شمار می آید.

البته گاهی هم در نامه های پیامبر به جای جمله های مذکور، جمله ها و ترکیب هایی از قبیل: «سلم أنت» یا «سلام علیک» یا «سلام علی من آمن بالله» یا «هذا ما أعطی محمد رسول الله لفلان» یا «أحمدالله إلیک» یا «أحمد إلیک الله» ذکر شده است.[۴]

در تاریخ آمده است وقتی نامه پیامبر(ص) به دست پادشاهان ایران و روم رسید و آنها دیدند که پیامبر نام خود را مقدم بر نام آنها کرده است، غافلگیر و شگفت زده شدند؛ چون در آن زمان طبق رسم، پادشاهان و بزرگان قوم چنین می کردند. مورخان نوشته اند: کسرا، (پادشاه ایران)، خشمگین شد و نامه حضرت را پاره کرد. برادر یا پسر عموی قیصر (پادشاه روم) هم که نامه را برای قیصر می خواند، وقتی متوجه موضوع شد، از شدت عصبانیت به خود می پیچید و می خواست آن را پاره کند، اما قیصر مانع شد و گفت: تو احمق و دیوانه ای! می خواهی قبل از آنکه من نامه را ببینم، آن را پاره کنی؟! به جان خودم قسم! پیامبر حق دارد خود را بر من مقدم بدارد.[۵]

این سیره و روش در زمان بعد از رسول خدا(ص) نیز ادامه داشت. خلفا به این سیره عمل می کردند. عمّال و کارگزاران وقتی به خلفای سه گانه و حضرت امیر(ع) نامه می نوشتند، نام آنان را بر خود مقدم می داشتند؛ مثلاً در نامه محمد بن ابی بکر به امام علی(ع) آمده است: «إلی عبدالله أمیرالمؤمنین من محمد بن أبی بکر».

علاوه، در میان مسلمانان هم این امر رواج پیدا کرد. وقتی مسلمانی به فرد یهودی یا نصرانی و یا مجوس نامه ای می نوشت، نام خود را بر آنان مقدم می داشت، مگر اینکه ضرورت، مصلحت و یا تقیّه ای در میان بود.[۶]

۳. تصریح به اسم مخاطب

آن حضرت در اکثر نامه های خود، بعد از ذکر بسم الله و نام خویش، به طور صریح از مخاطب نامه اسم می برد؛ مانند «هذا کتاب من محمد رسول الله إلی النجاشی» یا «من محمد رسول الله إلی أکثم بن صیفی» یا «من محمد بن عبدالله إلی هرقل».

گاهی هم دیده می شود که به شهرت تنها بسنده شده است؛ مانند قیصر که لقب پادشاهان روم، و یا کسرا که لقب پادشاهان ساسانیان بود. در بعضی نامه های مربوط به پادشاهان و سلاطین، بعد از ذکر اسم آنها، لقب هایی مانند «بزرگ حبشه» یا «بزرگ قوم فلان» یا «پادشاه قوم فلان» یا «صاحب کشور فلان» نیز به چشم می خورد.

پیامبر در لابه لای نامه ها، از خود با ضمیر مفرد مانند: إنّی، لی، جاءنی و عَلَیَّ تعبیر می کرد. گاهی نیز ضمیر جمع به کار می برد؛ نظیر: بَلَغَنا، جاءنا. همان گونه که مخاطب نامه را هم اگر یک فرد بود، با کاف، ضمیر یا تاء خطاب می آورد؛ مثل: لک، علیک و أنت و جعلت و اگر دو نفر بودند، با ضمیر تثنیه، و اگر جمع بودند، با ضمیر جمع مورد خطاب قرار می داد.[۷]

۴. بلاغت نامه ها

نامه های پیامبر(ص) از نظر بلاغت در حد اعلی قرار دارد. اکتفا کردن به قدر ضرورت و بیان اصل مطلب، نپرداختن به امور جزئی، استفاده از الفاظی که بدون تکلف معنا را به ذهن مخاطب منتقل بکند، رعایت ایجاز، پرهیز از طول دادن بی مورد سخن ضمن حفظ ملاحت، شادابی و استواری لفظ، مانند: «اَسلِم تَسلِم، ای إن لم تسلم فلا سلامه لک»،[۸] از نمونه های بارز بلاغت در نامه های پیامبر(ص) به شمار می آیند. به علاوه، اگر مخاطب نامه عرب فصیح است، می بینیم نامه با الفاظ محکم و استوار و با اسلوب بلیغ نوشته شده است و اگر مخاطب عجم است، الفاظ موجز و سهل در آن به کار رفته است تا برای هر کسی که اندک اطلاعی از زبان عربی دارد، قابل فهم و آسان باشد.

در آغاز و انجام نامه های رسول خدا(ص)، پراکنده گویی اصلاً معنا و مفهومی ندارد. با بسم الله شروع می شود. بعد فوری سر موضوع اصلی می رود. در آخر هم با «السلام» یا با «السلام علی من اتبع الهدی» یا با عبارت «شهد بذلک فلان» به پایان می رسد. از این جهت، نامه های پیامبر با نامه های سایرین مثل سلاطین عباسی، فرق بسیاری دارد و از نظر فصاحت و بلاغت هرگز قابل مقایسه با کسان دیگر نیست.[۹]

اقسام نامه ها

نامه ها و نوشته های رسول خدا(ص) از نظر مخاطب و موضوع، به چند دسته کلی تقسیم می شوند. بعضی نامه های حضرت به سلاطین، شاهزادگان، اسقف ها، سران قبایل و افراد دیگر نگارش یافته و در آنها، مخاطبان دعوت به توحید و دین اسلام شده اند. بعضی دیگر، توصیه های رسول الله به افراد مختلف است. تعداد دیگری از نامه ها، به منظور تأمین امنیت جانی و مالی افراد نوشته شده اند و یا مربوط به استفاده زمین هایی اند که پیامبر آنها را به بعضی از انصار و مهاجران داده است. در این بخش، تعدادی از آنها را شرح می دهیم.

۱. دعوت به توحید و اسلام

در ذیقعده سال ششم هجری که قرارداد صلح حدیبیه میان مشرکان مکه و آن حضرت منعقد شد، درگیری های چند ساله پایان یافت و آرامش نسبی در میان مسلمانان حاکم شد. این معاهده تاریخی به نفع اسلام رقم خورد و یک فتح بزرگ به شمار آمد؛ چنان که وقتی پیامبر به مدینه بازگشت، آیه مبارک )إِنّا فَتَحْنا لَکَ فَتْحًا مُبینًا([۱۰] برای آن حضرت نازل شد. بنابراین پیامبر از جانب مشرکان آسوده خاطر گشت و از این فرصت بهره گرفت تا به تبلیغ دین و ترویج رسالت و نشر توحید در سطح جهانی اقدام ورزد و حجت را بر همه تمام کند.[۱۱]

آن حضرت در محرم سال هفتم هجری در یک روز، شش نامه به پادشاهان روم، ایران، حبشه، مصر، اردن و یمامه نوشت و آنها را به دین اسلام دعوت کرد. متن نامه ها، همه به زبان عربی بود، ولی سفیران و حاملان نامه ها از کسانی برگزیده شدند که آشنایی کامل به زبان و رسم و رسوم مخاطبان داشته باشند و بتوانند به زبان آن قوم صحبت کنند و اهداف مقدس پیامبر را به آنان برسانند.[۱۲]

بدین منظور، رسول خدا(ص) انگشتری از جنس نقره تهیه کرد که در آن نقش «محمد رسول الله» یا «لا اله الاّ الله، محمد رسول الله» نوشته شده بود. آن حضرت نامه ها را به وسیله آن، مهر و موم می کرد تا کسی به غیر از مخاطب اصلی از محتوای آن با خبر نشود و یا چیزی به آن افزوده و کم نگردد. محتوای نامه ها معنا و هدف واحدی داشتند، اگر چه در لفظ و ظاهر با هم متفاوت بودند. معنا و مفهوم این نامه ها را دعوت به توحید و ترویج اسلام تشکیل می داد. در اینجا چند نمونه از این نامه ها را مرور می کنیم.

الف) نامه به پادشاه ایران

«به نام خداوند بخشنده مهربان. از محمد، فرستاده خداوند، به کسرا، بزرگ ایران فارس.

سلام بر کسی که پیرو حق باشد، به خدا و پیامبر خدا ایمان آورد و شهادت دهد که جز خدای یگانه، خدایی نیست و شریک ندارد و یقین کند که محمد، بنده و پیامبر اوست.

من به دستور خدای متعال، تو را به او دعوت می کنم؛ زیرا من فرستاده خدا به سوی همه مردم هستم تا آنها را انذار کنم، مادامی که زنده هستند و حجت را بر کافران تمام کنم. اسلام بیاور تا در امان باشی و اگر امتناع کنی، گناه مجوس بر ذمه توست».[۱۳]

ب) نامه به قیصر روم

«به نام خداوند بخشنده مهربان. از محمد، پسر عبدالله، به هرقل، بزرگ روم.

سلام بر کسی که از حق پیروی کند. پس من، تو را به دین اسلام فرا می خوانم. مسلمان شو تا در امان باشی و در این صورت، خداوند به تو دو ثواب می دهد (ثواب ایمان خود و ایمان ملت) و اگر از این کار امتناع ورزی، گناه زیردستانت نیز بر گردن توست.[۱۴] (قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ تَعالَوْا إِلی کَلِمَهٍ سَواءٍ بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمْ أَلاّ نَعْبُدَ إِلاّ اللّهَ وَ لا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئًا وَ لا یَتّخِذَ بَعْضُنا بَعْضًا أَرْبابًا مِنْ دُونِ اللّهِ فَإِنْ تَوَلّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنّا مُسْلِمُونَ)».[۱۵]

نامه های پیامبر(ص) به پادشاهان مصر و جاهای دیگر نیز تقریباً به همین مضمون است، اِلاّ این که در آنها استناد به آیه ۶۴ سوره آل عمران ذکر نشده است.

چند نکته ظریف

اول: همان طور که روشن است، پیامبر در کنار تبلیغ و ارشاد مردم، به هدایت و ارشاد سران حکومت ها و امپراتورهای بزرگ اق

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.