پاورپوینت کامل شهوتِ مقام و احترام ۷۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل شهوتِ مقام و احترام ۷۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شهوتِ مقام و احترام ۷۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل شهوتِ مقام و احترام ۷۰ اسلاید در PowerPoint :
>
باز خوانی سرنوشت یک مدعی مرجعیت
سید کاظم میرفیضی معروف به شریعتمداری، زمانی با برادرش در شهر تبریز، دکان قندفروشی داشت.[۱] اما ظاهراً فروختن قند به مردم، چندان کام او را شیرین نمی کرد و آرزوی دست یافتن به مقام بالاتری را در سر می پروراند. شاید به همین دلیل بود که فعالیت هایی در زمینه ی ورود به مجلس شورای ملی شاهنشاهی انجام داد که با موفقیت توأم نبود.[۲]
اما سید کاظم، راه دیگری را برای طی کردن پله های ترقی و ریاست یافته بود و در مدرسه ی طالبه ی تبریز، منتظر یافتن فرصتی بود تا خودی نشان دهد. این فرصت زمانی پیش آمد که حکومت پوشالی پیشه وری در هم شکسته بود و شاه به عنوان ناجی آذربایجان، پس از آرام شدن اوضاع به این دیار سفر کرد. یکی از برنامه های محمدرضای جوان، دیدار با علمای تبریز بود. اما جوّ آذربایجان به گونه ای بود که علمای متعهد تبریز، ملاقات با شاه را اساساً حرام و فسق می دانستند. اما شریعتمداری، موقعیت را مغتنم شمرده و علاوه بر ملاقات با محمدرضا پهلوی، نطق غرایی در روز چهارشنبه ۶ خرداد ۱۳۲۶ در مراسم خوش آمدگویی به شاه ایراد می کند و می گوید: «اعلیحضرتا، طلاب علوم دینی فقط انتظار و تقاضا دارند که به تناسب مقام خدمتشان مورد توجه ملوکانه واقع شوند» و در مقام پوزش نسبت به بی محلی سایر علما به شاه، می گوید: «بی نهایت متأسف و شرمنده هستیم و قهراً به آقایان هم دیر خبر رسیده که نتوانسته اند افتخار شرفیابی حاصل کنند!»[۳] در این مراسم، شریعتمداری، ده هزار تومان از شاه دریافت نمود![۴]
این رفتار و سخنان شریعتمداری با واکنش جدی علمای تبریز مواجه شد. شریعتمداری توسط علمای آذربایجان تفسیق شد و از آن خطه بیرون رانده شد. ناچار به قم رفت و در آن جا رحل اقامت افکند. علمای قم، به گذشته ی این روحانی جوان و تازه وارد، به دیده ی اغماض نگریستند و چندان به او سخت نگرفتند.
شریعتمداری در قم رشد کرد و پس از فوت آیت الله بروجردی سران جبهه ی ملی، طی نشستی به اتفاق آرا شریعتمداری را شایسته ی طراز مقام مرجعیت شیعه دانستند و به تبلیغ او پرداختند. از همان زمان، رابطه ی میان ملی گرایان و شریعتمداری آغاز شد و ادامه یافت.[۵]
به جز تبلیغ ملی گرایان، حمایت رژیم پهلوی از سید کاظم شریعتمداری نیز در تثبیت مرجعیت وی تأثیر داشت. دولت پهلوی که اجباراً می بایست مرجعی را میان مردم تبلیغ کند، تصمیم داشت برای تضعیف موقعیت امام رحمت الله علیه از بقیه ی کاندیداها حمایت کند. در این زمینه، اولویت با شریعتمداری بود که خواهان انقلاب علیه سلطنت نبود و از حرکت های انقلابی هم دفاع صریح نمی کرد. البته این امر، خود به خود ذهن انقلابیون را نسبت به وی بدبین می کرد.[۶]
شریعتمداری قبل از انقلاب اسلامی
گزارش های زیادی توسط ساواک تهیه شده که نشان از تقابل آیت الله شریعتمداری با امام خمینی رضوان الله تعالی علیه دارد. ساواک بارها احساس شریعتمداری نسبت به امام رضوان الله تعالی علیه را گزارش نموده و در مقاطع حساس، از این مساله، برای تضعیف موقعیت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه استفاده کرد. البته اظهارات و اقدامات شریعتمداری بر علیه امام خمینی رضوان الله تعالی علیه اوایل شدید بود، اما رفته رفته با نزدیک شدن به سال های پایانی عمر حکومت پهلوی، این اظهارات به صورت مخفیانه تر بیان می گردید. در آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، یک بولتن ۳۱ صفحه ای وجود دارد که تاریخ آن به ۱/۷/۵۷ یعنی ۴ ماه قبل از انقلاب اسلامی، باز می گردد. ظاهراً مقامات ارشد رژیم پهلوی، در آخرین تلاش های خود برای حفظ سلطنت، دست به دامان آیت الله شریعتمداری شده اند و از او کمک و راهنمایی خواسته اند. گزارش این دیدار به صورت بولتن در اختیار مقامات بالا و به احتمال زیاد شخص محمدرضا پهلوی قرار گرفت.
در این بولتن ویژه، در خصوص ملاقات یکی از مقامات ساواک با سیدکاظم شریعتمداری و مهم ترین اظهارات وی این گونه گزارش شده است:
۱. اظهار علاقه وی به محمدرضا پهلوی و موافقت با رژیم سلطنتی.
۲. مخالفت ظاهری مشارالیه با رژیم به منظور حفظ ارتباط خود با گروه های سیاسی دیگر و مردم.
۳. معرفی نجف به عنوان پایگاهی برای مخالفان و عامل بروز تظاهرات ها و قتل عام در کشور و ارسال اعلامیه ها از شهر مذکور.
۴. انتقاد به عملکرد (امام) خمینی (رضوان الله تعالی علیه) مبنی بر سکوت در مقابل ظلم و ستم دولت عراق نسبت به مسلمانان.
۵. موافقت وی (شریعتمداری) با دولت نظامی و برقراری حکومت نظامی در شهرها.
۶. آزادی زندانیان سیاسی در صورت اطمینان به عدم انجام اقدامات ضد امنیتی از طرف آنان بعد از آزادی.
۷. توجه بیشتر به اوضاع شهر قم، بیان خطر اقدامات و مخالفت ها علیه دولت از طریق رسانه های گروهی به منظور متحد نمودن مردم علیه (امام) خمینی (رضوان الله تعالی علیه) و عملکرد وی… .
در بخشی از این سند آمده است: «آقای شریعتمداری اظهار نمود: سلام مرا به پیشگاه اعلیحضرت برسانید که اعلیحضرت اطمینان داشته باشند همان مشکلاتی که امروز ایشان دارند ما هم داریم… من برای حفظ مملکت و صیانت سلطنت فکر می کنم… خمینی و کسانی که مانند او فکر می کنند که حکومت اسلامی برای مملکت مناسب است، در خراب کردن قدرت دارد و برای سازندگی، نه سازمانی دارند نه توانایی. من صریحاً می گویم که با خمینی و اعمال او مخالفم. تعدادی از علما به من مراجعه می کنند و یا بحث راجع به روش من و خمینی، سؤال می کنند که ایا اختلافی داریم؟ من می گویم بلی. او مخالف شاه است در حالی که من این طور نیستم… برقراری حکومت نظامی، کار با ارزش و مفیدی بود و باید باقی بماند و من صریحاً می گویم به عرض اعلیحضرت برسانید و به نخست وزیر هم بگویید که هر چه می توانند مدت فرمانداری نظامی را طولانی تر کنند».[۷]
بنابراین سیدکاظم شریعتمداری از قبل از انقلاب هم با امام خمینی رضوان الله تعالی علیه سر ناسازگاری داشت و به روش های انقلابی اعتقادی نداشت. حوادث بعد از انقلاب نشان داد که او این طرز تفکر را حفظ نموده است.
شریعتمداری پس از انقلاب اسلامی
پس از انقلاب، شریعتمداری، خود را در ظاهر همراه با انقلاب نشان داد و تا جایی پیش رفت که به صورت ضمنی (و نه صراحتاً) خود را صاحب انقلاب می دانست و امام خمینی رضوان الله تعالی علیه را احتمالاً فردی تصور می کرد که از جریان به وجود آمده، بهره می برد! شریعتمداری دشمنی خود را با امام خمینی رضوان الله تعالی علیه و یارانش، حفظ کرده بود. فرهاد بهبهانی، از اعضای جمعیت دفاع از آزادی و از افراد نزدیک به نهضت آزادی می گوید: «در اوایل تشکیل جمع هیأت امنا (جمعیت دفاع از آزادی) ما یک سری تماس ها با آیت الله شریعتمداری برقرار کرده بودیم. به خاطر می آورم که خود آیت الله شریعتمداری، اعتراضش علیه اوضاع از ما بیشتر بود و صریحاً به ما گفت: آقایان باید بنشینند و فکری کنند که کار مملکت از دست آخوند خارج شود… .»[۸]
شریعتمداری در جریان تصویب قانون اساسی، مخالفت خود را با نحوه ی تصویب آن اعلام داشت و مانعی در برابر شکل گیری قانون اساسی محسوب می شد، اما با قاطعیت امام رضوان الله تعالی علیه، از موضع خود عقب نشینی کرد و مخالفت خود را با تشکیل مجلس خبرگان قانون اساسی پس گرفت.
موضوع دیگری که شریعتمداری را در برابر امام خمینی رضوان الله تعالی علیه و جمهوری اسلامی قرارداد، غائله ی آذربایجان و حزب جمهوری خلق مسلمان آذربایجان بود. به دنبال اعلام موجودیت حزب جمهوری اسلامی (۱۹/ ۱۱/ ۱۳۵۷) که مؤسسین آن (شهید مظلوم دکتر بهشتی، امام خامنه ای، موسوی اردبیلی، باهنر، هاشمی رفسنجانی) از حمایت مؤثر امام خمینی رضوان الله تعالی علیه برخوردار بودند، در روز ۲۴/ ۱۲/ ۵۷، حزب جمهوری خلق مسلمان که حمایت شریعتمداری را پشت خود داشت اعلام موجودیت کرد و ظاهراً پرچمی مقابل حزب جمهوری اسلامی و رهبری امام خمینی رضوان الله تعالی علیه از سوی جبهه ی مخالف به زمین کوبیده شد.[۹]
شریعتمداری خود را در حال رقابت با امام خمینی رضوان الله تعالی علیه می دید و سعی می کرد از همه ی ابزارها برای گسترش نفوذ و افزایش دامنه ی اعتبارش استفاده نماید. حزب خلق مسلمان تحت حمایت صریح سیدکاظم شریعتمداری به فعالیت های ضدانقلابی و جدایی طلبانه در آذربایجان ادامه می داد. در مهم ترین اقدام، صدا و سیمای آذربایجان به تصرف این حزب درآمد و سایر نهادهای دولتی را نیز تهدید و یا تصرف نمودند.
در این زمان امام خمینی رضوان الله تعالی علیه در قم تشریف داشتند و از قم نهضت را رهبری می نمودند. ادامه کار این گروه ضدانقلابی و حمایت سیدکاظم شریعتمداری از این گروه امام خمینی رضوان الله تعالی علیه را نگران ساخته بود. حجت السلام فلسفی در خاطرات خود می گوید: «امام خمینی رضوان الله تعالی علیه روزی مرا خواست. خدمت ایشان رسیدم. تنها بودند. در مورد حزب جمهوری خلق مسلمان گفتگو نمودند. از من خواستند نزد سیدکاظم شریعتمداری بروم و به صورت خصوصی از قول امام خمینی رضوان الله تعالی علیه به او بگویم که دست از حمایت این حزب ضدانقلاب بردارید. همان موقع حرکت کردم و پیام امام رضوان الله تعالی علیه را به او رساندم. شریعتمداری در جواب می گوید من همه جا علناً از این حزب حمایت کردم و اگر بگویم به این حزب بستگی ندارم، اعتبار و حیثیت من از بین می رود. حجت السلام فلسفی از جانب امام قول می دهد که حیثیت شریعتمداری حفظ و جبران شود. حتی قرار شد مجلسی در مسجد اعظم قم برگزار شود و رادیو و تلویزیون هم پوشش خبری بدهند. در این مجلس آیت الله العظمی مرعشی نجفی، گلپایگانی و امام حضور به هم برسانند و آقای فلسفی منبر برود و از خدمات و فداکاری های سیدکاظم شریعتمداری در راه انقلاب تجلیل گردد و به این ترتیب اعتبار شریعتمداری در جریان کناره گیری از حزب خلق مسلمان صدمه نبیند. با این حال، شریعتمداری حاضر نمی شود دست از حمایت خود از حزب ضدانقلابی جمهوری خلق مسلمان بردارد.»[۱۰]
کودتای مذهبی سیدکاظم شریعتمداری در جریان کودتای نوژه
ایران و جهان، در تاریخ خود کودتاهایی را تجربه کرده اند. در کودتا، تعدادی از نظامیان، مراکز سیاسی و اداری کشور را اشغال می کنند و با اعلام حکومت نظامی، کنترل اوضاع را در دست می گیرند. معمولاً کودتا با خونریزی زیادی همراه نیست و به علت برتری مطلق قدرت نظامیان بر اهل سیاست به سرعت به پیروزی می رسد. در کودتاها حداکثر از تانک استفاده می شود که این تانک ها و ادوات زرهی، بیشتر به منظور ایجاد ترس و وحشت است.
در سال ۱۳۵۹، کودتایی در ایران طراحی شد که در هیچ نقطه ای از جهان سابقه نداشت. این کودتا بیشتر شبیه جنگ بود. در این کودتا، قرار بود محوریت با نیروی هوایی باشد و از هواپیماهای جنگنده و بمب
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 