پاورپوینت کامل توب (مفرداتقرآن) ۹۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل توب (مفرداتقرآن) ۹۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل توب (مفرداتقرآن) ۹۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل توب (مفرداتقرآن) ۹۸ اسلاید در PowerPoint :
توبه (مفرداتقرآن)
منبع: قاموس قرآن (جلد ۱)
مقالات مرتبط: تَوّاب (لغاتقرآن)، توبه (مفرداتنهجالبلاغه)، توبه.
تَوْب و تَوْبه (به فتح تاء و سکون واو) و مَتاب (به فتح میم) از واژگان قرآن کریم به معنای رجوع و برگشتن است.
فهرست مندرجات
۱ – معنای تَوْب و تَوْبه و مَتاب
۲ – کاربردها
۲.۱ – تبدیل سیئات به حسنات
۲.۲ – توبه بنده و توبه خداوند
۲.۳ – بعضی از شرایط توبه
۲.۳.۱ – مراد از جهالت
۲.۳.۲ – توبه بعد از یقین به مرگ
۲.۳.۳ – احتمال شفاعت و رحمت
۲.۳.۴ – توبه خدا
۳ – پانویس
۴ – منبع
۱ – معنای تَوْب و تَوْبه و مَتاب
تَوْب و تَوْبه و مَتاب
[۱] قرشی بنابی، علی اکبر، قاموس قرآن، ج۱، ص۲۸۵.
[۲] راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۱۶۹.
[۳] طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۲، ص۱۵.
همه به معنی رجوع و برگشتن است.
در قاموس و صحاح و اقرب الموارد، قید معصیت را اضافه کرده و گفتهاند: رجوع از معصیت؛
[۴] فیروزآبادی، قاموس المحیط، ج۱، ص۴۰.
[۵] جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح، ج۱، ص۹۱.
[۶] شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ج۱، ص۳۰۸.
ولی رجوع مطلق صحیح است زیرا این کلمه درباره خدای تعالی نیز به کار رفته و در او رجوع از معصیت معنی ندارد، مثل: (لَقَدْ تابَ اللَّهُ عَلَی النَّبِیِّ وَ الْمُهاجِرِینَ وَ الْاَنْصارِ)
[۷] توبه/سوره۹، آیه۱۱۷.
(به یقین خداوند رحمت خود را شامل حال پیامبر و مهاجران و انصار نمود).
[۸] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۰۵.
[۹] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۹، ص۳۹۹.
[۱۰] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۹، ص۵۴۳.
[۱۱] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۱۲۰.
[۱۲] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۱، ص۲۲۹.
در مجمع ذیل آیه ۳۷ بقره (فَتَلَقَّى آدَمُ مِن رَّبِّهِ کَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَیْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ)
[۱۳] بقره/سوره۲، آیه۳۷.
(سپس آدم از پروردگارش کلماتى دریافت داشت؛ و با آنها توبه کرد و خداوند توبه او را پذیرفت؛ زیرا او توبهپذیر و مهربان است)
[۱۴] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۶.
فرموده: اصل توبه رجوع از عمل گذشته است. گویا مجمع نیز توبه عبد را در نظر داشته است.
[۱۵] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۲۰۰.
[۱۶] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱، ص۱۴۰.
در المیزان در جاهای متعدد آن را مطلق رجوع فرموده و این کاملا صحیح و به استعمال قرآن اوفق است.
[۱۷] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱، ص۱۳۳.
[۱۸] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱، ص۲۰۴.
معنای توبه همانطور که گفته شد رجوع است، النهایه، توبه خدا با توبه عبد فرقش آنست که توبه عبد برگشتن به سوی خداست با ترک معصیت و تصمیم عدم ارتکاب به آن، و توبه خدا بازگشت به بنده است با رحمت و مغفرت و با موفّق کردن به توبه.
۲ – کاربردها
باید دانست: باز گشت خدای مهربان به سوی بنده از بازگشت بنده بیشتر است، لذا صیغه مبالغه توّاب همه جای قرآن صفت خداوند آمده است: (هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ)
[۱۹] بقره/سوره۲، آیه۳۷.
[۲۰] بقره/سوره۲، آیه۵۴.
[۲۱] بقره/سوره۲، آیه۱۲۸.
[۲۲] بقره/سوره۲، آیه۱۶۰.
(او توبهپذیر و مهربان است)
[۲۳] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۶.
[۲۴] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱، ص۲۸۴.
[۲۵] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱، ص۴۳۰.
[۲۶] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۳۹۴.
[۲۷] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲، ص۵۹.
و آیات دیگر، ولی درباره بندگان اسم فاعل آمده است، نظیر: (التَّائِبُونَ الْعابِدُونَ…)
[۲۸] توبه/سوره۹، آیه۱۱۲.
(توبهکنندگان، عبادت کنندگان، …)
[۲۹] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۰۵.
[۳۰] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۹، ص۳۹۶.
[۳۱] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۹، ص۵۳۹.
[۳۲] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۱۱۴.
[۳۳] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۱، ص۲۱۸.
فقط در یک محل آمده: (اِنَّ اللَّهَ یُحِبُ التَّوَّابِینَ وَ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ)
[۳۴] بقره/سوره۲، آیه۲۲۲.
(خداوند، هم توبهکنندگان را دوست دارد، و هم پاکان را).
[۳۵] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۵.
[۳۶] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۲۱۱.
[۳۷] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۲، ص۳۱۷.
[۳۸] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۵۶۳.
[۳۹] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲، ص۳۰۸.
اینجا لازم است در باره چند آیه سخن گوئیم:
۲.۱ – تبدیل سیئات به حسنات
(اِلَّا مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلًا صالِحاً فَاُوْلئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ…)
[۴۰] فرقان/سوره۲۵، آیه۷۰.
«مگر آنکه توبه کند و ایمان آورد و عمل صالح انجام دهد، پس خدا سیّئات آنها را به حسنات مبدّل میکند».
[۴۱] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۲۴۲.
[۴۲] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۳۳۴.
[۴۳] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۲۸۱.
[۴۴] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۷، ص۲۲۵.
ظاهر آیه آنست که ایمان و عمل و توبه سبب تبدیل سیّئات به حسناتاند. مثلا آنکه شرک ورزیده و قتل نفس کرده و زنا نموده، در صورت توبه و ایمان و عمل صالح روز قیامت خواهد دید که شرک مبدّل به توحید و قتل نفس مبدّل به احیاء نفس و زنا مبدّل به یک عمل خوب و مفید شده است، او خار کشته بود ولی گل میچیند.
مَثَل روشنِ آن همان کثافات و زبالههاست که پس از تحوّلات بسیار در مزرعهها به صورت کود ریخته میشوند و به میوههای شیرین و حبوبات لذیذ مبدّل میگردند، عجبا وقت تنقیه مستراح همه ناراحت و مشمئز هستیم ولی تصوّر نمیکنیم که این همه قازورات تنفّر آور، روزی مبدّل به میوههای شیرین گشته و تحویل ما خواهد شد!!!.
مَثَل دیگر آنست: در بعضی جاها ریشه خار را شکافته و تخم هندوانه را داخل آن میکنند و روی آن را با خاک میپوشند، تخم در آنجا روئیده و از ریشه خار آب گرفته میوه بس عالی و شیرین میدهد، تصور کنید سیّئه چطور به حسنه مبدّل شده است، ریشه خار ولی میوه هندوانه است، این است معنای (یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ).
از ظاهر آیه نمیتوان دست برداشت. خوشا به حال آنان که از بدیها توبه کرده و در ایمان و عمل استقامت میورزند که زهرها از برای آنها مبدّل به شهدها خواهد شد. ساعتی چند که با لهو و لعب گذراندهاند، خواهند دید که خدا آن را به نماز و تلاوت قرآن مبدّل کرده است. راجع به تمام مطلب رجوع کنید به «سیّئه».
(ببینید: سیئه (مفرداتقرآن))
در تفسیر برهان ذیل آیه شریفه، ۱۲ حدیث در این زمینه نقل شده است.
[۴۵] حسینی بحرانی، سیدهاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۱۵۰.
۲.۲ – توبه بنده و توبه خداوند
(ثُمَ تابَ عَلَیْهِمْ اِنَّهُ بِهِمْ رَؤُفٌ رَحِیمٌ • وَ عَلَی الثَّلاثَهِ الَّذِینَ خُلِّفُوا حَتَّی اِذا ضاقَتْ عَلَیْهِمُ الْاَرْضُ بِما رَحُبَتْ وَ ضاقَتْ عَلَیْهِمْ اَنْفُسُهُمْ وَ ظَنُّوا اَنْ لا مَلْجَاَ مِنَ اللَّهِ اِلَّا اِلَیْهِ ثُمَ تابَ عَلَیْهِمْ لِیَتُوبُوا اِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ)
[۴۶] توبه/سوره۹، آیه۱۱۷-۱۱۸.
آیه شریفه کاملا صریح و روشن است که توبه بنده میان دو توبه خداوند است، یعنی اوّل خدا به بنده میگردد و به او توفیق توبه میدهد، سپس بنده توبه میکند آنگاه خدا توبه کرده و آن را میپذیرد و بنده را مورد بخشودگی و مرحمت قرار میدهد (ثُمَّ تابَ عَلَیْهِمْ لِیَتُوبُوا)، پس توبه بنده محفوف به دو توبه خداست. معنی آیه چنین است: «پس به آنها بازگشت که خدا به آنها مهربان و رحیم است و نیز بر آن سه تن بازگشت که مانده بودند تا وقتی که زمین با همه وسعت بر آنها تنگ شد و از خویش به تنگ آمدند و بدانستند که از خدا جز به سوی او پناهی نیست پس به آنها بازگشت تا آنها باز گردند (و توبه کنند) که اوست توّاب و مهربان».
[۴۷] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۹، ص۳۹۹-۴۰۰.
[۴۸] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۹، ص۵۴۴-۵۴۵.
[۴۹] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۱۲۱.
[۵۰] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۱، ص۲۲۹.
۲.۳ – بعضی از شرایط توبه
(اِنَّمَا التَّوْبَهُ عَلَی اللَّهِ لِلَّذِینَ یَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهالَهٍ ثُمَ یَتُوبُونَ مِنْ قَرِیبٍ فَاُولئِکَ یَتُوبُ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَ کانَ اللَّهُ عَلِیماً حَکِیماً • وَ لَیْسَتِ التَّوْبَهُ لِلَّذِینَ یَعْمَلُونَ السَّیِّئاتِ حَتَّی اِذا حَضَرَ اَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ اِنِّی تُبْتُ الْآنَ وَ لَا الَّذِینَ یَمُوتُونَ وَ هُمْ کُفَّارٌ اُولئِکَ اَعْتَدْنا لَهُمْ عَذاباً اَلِیماً)
[۵۱] نساء/سوره۴، آیه۱۷-۱۸.
(پذیرش توبه از سوى خدا، تنها براى کسانى است که کار بد را از روى جهالت انجام مىدهند، سپس به زودى توبه مىکنند. خداوند، توبه چنین کسانى را مىپذیرد؛ و خدا دانا و حکیم است؛ ولى توبه کسانى که کارهاى بد انجام مىدهند، تا هنگامى که مرگ یکى از آنها فرا مىرسد مىگوید: «الان توبه کردم.» پذیرفته نیست؛ و نه کسانى که در حال کفر از دنیا مىروند؛ اینها کسانى هستند که عذاب دردناکى برایشان فراهم کردهایم).
[۵۲] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۸۰.
[۵۳] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۴، ص۲۳۷.
[۵۴] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۴، ص۳۷۶.
[۵۵] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۳۶.
[۵۶] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۵، ص۷۰.
این دو آیه از چند جهت جای دقتاند:
۲.۳.۱ – مراد از جهالت
اوّل اینکه مراد از جهالت آنست که کسی ندانسته گناهی بکند سپس بداند که آن کار گناه و حرام است و یا کسی که گناه بودن کاری را میدانسته، ولی روی هوی و هوس و غلبه مشتهیات نفسانی که خود یک نوع جهالت است آن کار را بکند؛ چنین کسی بعد از به خود آمدن و دانستن معصیت باید فورا توبه کند، (ثُمَ یَتُوبُونَ مِنْ قَرِیبٍ).
عیّاشی در تفسیر خود از امام صادق (علیهالسّلام) نقل میکند: هر گناهی که بنده میکند هر چند عالم باشد آنگاه که قصد معصیت کند جاهل است، خدا در حکایت قول یوسف به برادرانش فرموده: (هَلْ عَلِمْتُمْ ما فَعَلْتُمْ بِیُوسُفَ وَ اَخِیهِ اِذْ اَنْتُمْ جاهِلُونَ)
[۵۷] یوسف/سوره۱۲، آیه۸۹.
(آیا دانستید، آنگاه که جاهل بودید، با یوسف و برادرش چه کردید؟!)
[۵۸] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۴۶.
به آنها نسبت جهل داده چون قصد عصیان کرده بودند.
[۵۹] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۱، ص۲۳۶.
[۶۰] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۱، ص۳۲۲.
[۶۱] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۴۰۰.
[۶۲] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۲، ص۲۸۸.
۲.۳.۲ – توبه بعد از یقین به مرگ
دوّم آنکه: بعد از یقین به مرگ توبه قبول نیست و نیز برای آنان که کافرند و در آن حال که میمیرند اگر توبه کنند، توبه نیست. ظاهر این است که اگر مسلمان پیوسته مرتکب گناه بشود و هنگام یقین به مرگ توبه کند و یا کافری مادام العمر کافر باشد و چون وقت مرگش رسید و به آن یقین کرد، ایمان آورد و به سوی خدا برگردد از هیچ یک توبه و ایمان قبول نیست. این مطلب از دو آیه ذیل نیز روشن میشود:
(حَتَّی اِذا اَدْرَکَهُ الْغَرَقُ قالَ آمَنْتُ اَنَّهُ لا اِلهَ اِلَّا الَّذِی آمَنَتْ بِهِ بَنُوا اِسْرائِیلَ وَ اَنَا مِنَ الْمُسْلِمِینَ • آلْآنَ وَ قَدْ عَصَیْتَ قَبْلُ وَ کُنْتَ مِنَ الْمُفْسِدِینَ)
[۶۳] یونس/سوره۱۰، آیه۹۰-۹۱.
(تا زمانى که غرقاب دامن او را گرفت، گفت: «ایمان آوردم که هیچ معبودى، جز کسى که بنیاسرائیل به او ایمان آوردهاند، وجود ندارد؛ و من از مسلمین هستم.» امّا به او خطاب شد: الآن؟! در حالى که قبلًا نافرمانى کردى، و از مفسدان بودى!)
[۶۴] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۱۹.
میبینیم که فرعون مادام العمر در کفر و عناد بود، «تا اینکه وقت غرق شدن گفت: به معبودی که بنیاسرائیل ایمان آوردهاند، ایمان آوردم، (ولی از وی قبول نشد و خدا در جواب فرمود:) آیا اکنون ایمان میآوری؟ حال آنکه تو از پیش عصیان ورزیده و از تبهکاران بودهای».
[۶۵] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۰، ص۱۱۷.
[۶۶] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۰، ص۱۷۳.
[۶۷] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۱۹۸.
[۶۸] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۱، ص۳۵۱.
(هَلْ یَنْظُرُونَ اِلَّا اَنْ تَاْتِیَهُمُ الْمَلائِکَهُ اَوْ یَاْتِیَ رَبُّکَ اَوْ یَاْتِیَ بَعْضُ آیاتِ رَبِّکَ یَوْمَ یَاْتِی بَعْضُ آیاتِ رَبِّکَ لا یَنْفَعُ نَفْساً اِیمانُها لَمْ تَکُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ اَوْ کَسَبَتْ فِی اِیمانِها خَیْراً قُلِ انْتَظِرُوا اِنَّا مُنْتَظِرُونَ)
[۶۹] انعام/سوره۶، آیه۱۵۸.
(آیا جز این انتظار دارند که فرشتگان به سراغشان آیند، یا پروردگارت خودش به سوى آنها بیاید، یا بعضى از آیات پروردگارت و نشانههاى رستاخیز؟! امّا آن روز که بعضى از آیات پروردگارت نشانههاى مرگ و عذاب ظاهر شود، ایمان آوردن کسى که قبلًا ایمان نیاورده، یا در ایمانش عمل نیکى انجام نداده، سودى به حالش نخواهد داشت. بگو: « (اکنون که شما چنین انتظارات نادرستى دارید،) انتظار بکشید! ما هم انتظار کیفر شما را مىکشیم!»).
[۷۰] مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۵۰.
[۷۱] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۷، ص۳۸۶-۳۸۸.
[۷۲] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۷، ص۵۳۳-۵۳۴.
[۷۳] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۵۹۸.
[۷۴] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۹، ص۲۶.
مراد از اتیان بعض آیات، تمام شدن مهلت و رسیدن عذاب و اخذ خدائی و نظیر آن است، ظهور آیه در آنست که ایمان آوردن در آنوقت مفید نیست و همچنین آنکه از پیش ایمان آورده و قدرت داشته که عمل بکند ولی نکرده است، ایمان او فائده ندارد امّا آنکه پیش از رسیدن مرگ ایمان آورده ولی مجال عمل نداشته است، آیه به حال او شامل نیست.
در هر حال از این آیات به خوبی روشن است که توبه و ایمان در حین مشاهده مرگ بیاثر و بیبهره است ولی پیش از یقین به مرگ اگر کسی توبه کند، توبه او قبول است و لو مجال عمل هم نداشته باشد؛ چنانکه در روایت کافی از
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 