پاورپوینت کامل حجیت عقل (خارج اصول-جعفر سبحانی-۱۴۰۰) ۹۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل حجیت عقل (خارج اصول-جعفر سبحانی-۱۴۰۰) ۹۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حجیت عقل (خارج اصول-جعفر سبحانی-۱۴۰۰) ۹۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل حجیت عقل (خارج اصول-جعفر سبحانی-۱۴۰۰) ۹۲ اسلاید در PowerPoint :
پاورپوینت کامل حجیت عقل (خارج اصول-جعفر سبحانی-۱۴۰۰) ۹۲ اسلاید در PowerPoint
حجیت عقل، یکی از ادله چهارگانه احکام شرعی است. با این وجود درباره حدود دلالت آن بحث کامل و جامعی صورت نگرفته و بیشتر کتابهای اصولی نسبت به این موضوع نپرداختهاند. شیخ انصاری، در این مساله، روی حکم قطع حاصل از مقدمات عقلی، تمرکز نموده است؛ درحالیکه شایسته بود پیرامون حجیت حکم عقل در استنباط احکام شرعی طرح بحث کند و برای عقل بهعنوان یکی از ادله اربعه، باب خاصی را اختصاص دهد. بر این اساس تحقیق حاضر جهت تبیین حجیت عقل در استنباط احکام شرعی نگاشته شده و در آن، پیرامون مقدمات دهگانه حجیت عقل و حجیت آن در مستقلات عقلی و مستقلات غیر عقلی بیان شده است.
فهرست مندرجات
۱ – مقدمات دهگانه
۱.۱ – ادله چهارگانه استنباط احکام
۱.۲ – روایات پیرامون حجیت عقل
۱.۳ – مستقلات و غیر مستقلات عقلی
۱.۴ – دیگاه اصولیها، اشاعره و اخباریها
۱.۴.۱ – دیدگاه اشاعره
۱.۴.۲ – دیدگاه اخباریها
۱.۵ – ملاک حسن و قبح
۱.۵.۱ – معانی حسن و قبح طبق دیدگاه قوشچی
۱.۵.۲ – اشکالات دیدگاه قوشچی
۱.۶ – عقل نظری و علمی
۱.۷ – احکام بدیهی و غیر بدیهی عقل عملی
۱.۸ – ملاک صدق و کذب قضایا
۱.۹ – ملاکهایی برای تحسین و تقبیح
۱.۱۰ – یقینی بودن تحسین و تقبیح عقلی
۱.۱۰.۱ – دیدگاه ابن سینا
۱.۱۰.۲ – دیدگاه محقق اصفهانی و مظفر
۱.۱۰.۲.۱ – نقد این دیدگاه
۲ – احکام استنباط شده از مستقلات عقلی
۲.۱ – مستقلات عقلی
۲.۱.۱ – ملازمه بین حسن و قبح عقلی و شرعی
۲.۱.۲ – غیر مستقلات عقلی
۳ – فهرست منابع
۴ – پانویس
۵ – منبع
۱ – مقدمات دهگانه
قبل از طرح بحث اصلی، لازم است ده مقدمه ذکرشود که عبارتند از:
۱.۱ – ادله چهارگانه استنباط احکام
فقهای شیعه، ادله استنباط احکام را در چهار دلیل کتاب، سنت، اجماع و عقل منحصر دانسته و به قیاس، استحسان، سد ذرایع، فتح ذرایع، مصالح مرسله و غیره، هیچ اهمیتی قائل نشدهاند. ابن ادریس حلّی در این خصوص مینویسد:
«انّ الحق لا یعدو اربع طرق: امّا کتاب الله سبحانه، او سنّه رسوله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) المتواتره المتّفق علیها، او الاجماع، او دلیل العقل، فاذا فقدت الثلاثه فالمعتمد فی المسائل الشرعیه عند المحقّقین الباحثین عن مآخذ الشریعه، التمسّکُ بدلیل العقل فیها، فانّها مبقاه علیه وموکوله الیه، فمن هذا الطریق یوصل الی العلم بجمیع الاحکام الشرعیه فی جمیع مسائل اهل الفقه، فیجب الاعتماد علیها والتمسّک بها، فمن تنکّب عنها عسف، وخبط خبط عشواء وفارق قولُه من المذهب.»
[۱] ابن ادریس حلی، سرائر، ج۱، ص۴۶.
۱.۲ – روایات پیرامون حجیت عقل
روایات متعددی از ائمه (علیهمالسّلام): درباره حجیت عقل وارد شده که به حد متضافر میرسد. برای نمونه میتوان به این امور اشاره نمود:
۱ـ امام صادق (علیهالسلام) میفرماید: «حُجَّهُ اللَّهِ عَلَی الْعِبَادِ النَّبِیُ وَ الْحُجَّهُ فِیمَا بَیْنَ الْعِبَادِ وَ بَیْنَ اللَّهِ الْعَقْلُ؛
[۲] کلینی، کافی، ج۱، ص۲۵، ح۲۲.
حجت خدا بر بندگانش، پیغمبر و حجت میان هر یک از بندگان و خدا، عقل و خرد است.»
۲ـ امام موسی بن جعفر (علیهالسلام) خطاب به هشام بن حکم میفرماید: «یَا هِشَامُ! اِنَّ لِلَّهِ عَلَی النَّاسِ حُجَّتَیْنِ حُجَّهً ظَاهِرَهً وَ حُجَّهً بَاطِنَهً فَاَمَّا الظَّاهِرَهُ فَالرُّسُلُ وَ الْاَنْبِیَاءُ وَ الْاَئِمَّهُ وَ اَمَّا الْبَاطِنَهُ فَالْعُقُولُ؛
[۳] کلینی، کافی، ج۱، ص۱۶، ح۱۲.
ای هشام به راستی خدا بر مردم دو حجت دارد: حجت عیان و حجت نهان، حجت عیان پیامبران و امامان هستند و حجت درونی و نهان، عقل است.»
۱.۳ – مستقلات و غیر مستقلات عقلی
احکام عقلی نزد اصولیها، به دو دسته تقسیم میشوند: (مستقلّه و غیر مستقلّه) مراد از احکام عقلی مستقل، احکامی است که در آنها، عقل برای رسیدن به نتیجه، به حکم شرعی تمسک نمیکند، بلکه در ادراک صغری و کبری، مستقل میباشد، مثل حسن ادای امانت و قبح خیانت در امانت با حسن جزای احسان با احسان و قبح جزای احسان با بدی.
مراد از احکام غیر مستقل عقلی نیز، احکامی است که در آنها، عقل برای رسیدن به نتیجه، به حکم شرعی تمسک میجوید، مثل باب ملازمات. برای نمونه، مقدمه بودن وضو برای نماز، یک امر شرعی است و آنچه به عقل برمیگردد وجود ملازمه بین وجوب مقدمه و وجوب ذیالمقدمه است. بقیه ابواب ملازمات نیز اینگونه هستند.
۱.۴ – دیگاه اصولیها، اشاعره و اخباریها
اصولیون در مستقلات عقلی، قائل به وجود ملازمه بین حکم عقل و حکم شرع هستند، مثلاً وقتی عقل به قبح ظلم، حکم میکند، این حکم ملازم با حکم شرع به قبح ظلم است. همچنین زمانیکه عقل به قبح «عقاب بلا بیان» حکم میکند این حکم، ملازم با حکم شرع به قبح آن است. در غیر مستقلات عقلی نیز، بیشتر اصولیون قائل به وجود ملازمه بین حکم عقل و حکم شرع (یعنی: ملازمه بین دو وجوب یا دو حرمت) هستند. پس طبق دیدگاه اصولیون امامیه، حکم عقل در هر دو مورد، کاشف از حکم شرع است. در مقابل، دو گروه، مخالف این دیدگاه هستند:
۱.۴.۱ – دیدگاه اشاعره
اشاعره در مستقلات عقلیه، صغری را قبول نداشته و توانایی عقل در درک حسن و قبح افعال را نمیپذیرند. آنها معتقدند که حسن و قبح افعال، فقط توسط شرع فهمیده میشود. با منع صغری نیز نوبت به وجود ملازمه بین حکم عقل و حکم شرع نخواهد رسید؛ چون احتجاج به کبری، فرع وجود صغری است. البته در باب ملازمات، آنچه از کتابهای اصولی اشاعره برمیآید پذیرش ملازمه بین حکم عقل و حکم شرع است؛ چرا که در وجوب مقدمه، به دلیل عقلی استناد میکنند.
۱.۴.۲ – دیدگاه اخباریها
از امامیه هم، اخباریها، کبری (یعنی: وجود ملازمه بین حکم عقل و حکم شرع) را در هیچ یک از دو قسم، نمیپذیرند. آنچه از نوشتههای آنها برمیآید، قبول صغری در مقام اول است؛ یعنی معتقدند که عقل، حسن و قبح افعال را درک میکند، ولی بهخاطر وجود برخی از روایات، (مانند: قَالَ اَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ (علیهالسلام): مَنْ اَخَذَ دِینَهُ مِنْ اَفْوَاهِ الرِّجَالِ اَزَالَتْهُ الرِّجَالُ وَ مَنْ اَخَذَ دِینَهُ مِنَ الْکِتَابِ وَ السُّنَّهِ زَالَتِ الْجِبَالُ وَ لَمْ یَزُلْ.
[۴] شیخ حر عاملی، وسایل الشیعه، ج۱۸، ص۹۵، ح۲۲.
) وجود ملازمه را انکار میکنند. فاضل تونی در کتاب الوافیه، به این مطلب (قبول صغری، بدون پذیرش کبری) تصریح کردهاست.
[۵] ر. ک:فاضل تونی، الوافیه، ص۱۷۱-۱۷۲.
[۶] مدرسه فقاهت، بخش تقریرات، درس خارج اصول جعفر سبحانی، ۱۴۰۰/۰۷/۲۴.
۱.۵ – ملاک حسن و قبح
این بحث، مهمترین بحث در این مقام است؛ چراکه علما، ملاک تحسین و تقبیح عقلی را مطرح نکردهاند و منکر تحسین و پذیرنده آن، ملاکهای مختلفی را برای آن گفتهاند که ارتباطی به بحث ما ندارد. در این مقام، بعضی از عبارتهای آنها مطرح میشود:
فاضل قوشچی برای تحسین و تقبیح عقلی، سه ملاک مطرح کرده و فقط دو ملاک اول را میپذیرد و مینویسد که ملاک سوم، محل نزاع بین اشاعره و غیره اشاعره است. عبارت وی چنین است:
۱.۵.۱ – معانی حسن و قبح طبق دیدگاه قوشچی
برای حسن و قبح، سه معنا وجود دارد:
۱ـ صفت کمال و نقص: حُسن بهمعنای این است که صفت، صفت کمال است و قُبح بهمعنای این است که صفت، صفت نقصان است. گفته میشود: «العلم حسن»، چون صفت کمال است و «الجهل قبیح»، چون صفت نقصان است. اشاعره، تحسین و تقبیح به این معنا را میپذیرند.
۲ـ تناسب با غرض و عدم تناسب با آن: پس آنچه با غرض، موافق است حسن و آنچه با غرض، مخالف است قبیح خواهد بود. آنچه که اینگونه نباشد، نه حسن است و نه قبیح. بههمین جهت او میگوید که عقل، این معنا را هم مثل معنای اول، درک میکند.
۳ـ آنچه مدح و ثواب یا ذم و عقاب به آن تعلق بگیرد. این در افعال بندگان است، ولی در افعال خداوند سبحان، ملاک حُسن، تعلق مدح یا ذم است. سپس او میگوید که این محل نزاع است و نزد ما، (حسن و قبح) شرعی است. این بهخاطر این است که همه افعال، مساوی هستند و هیچ کدام از آنها فینفسه اقتضای مدح فاعل و ثواب یا ذم فاعل و عقاب را ندارد؛ فقط بهسبب امر یا نهی شارع، مقتضی ثواب و عقاب شدهاست.
۱.۵.۲ – اشکالات دیدگاه قوشچی
دو ملاک اول، از محل بحث خارج است و حسن و قبح، فقط یک معنا دارد و آن چیزی است که در معنای سوم گفتهاست، ولی وارد کردن ثواب و عقاب در معنای سوم، نوعی مغالطه است که گوینده آن را میگوید و بحث بر حسن فعلی که موجب مدح فاعل و قبح فعلی که موجب ذمّ اوست، متمرکز است.
۱.۶ – عقل نظری و علمی
حکما، عقل را به دو قسم عقل نظری و عقل عملی تقسیم کردهاند، البته نه به این معنا که دو عقل نظری و عقل عملی داریم، بلکه مراد، تقسیم مُدرَکات به دو قسم است. اگر مُدرک از سنخ آنچه که شایسته دانستن است، باشد، مثل: «الکل اعظم من الجزء»، عقل نظری نامیده میشود؛ زیرا ارتباطی به عمل ندارد. اگر هم مُدرَک از اموری که سزاوار عمل کردن است، باشد، مثل حُسن عدل و قبح ظلم، به عقل عملی متصف میشود. پس توصیف عقل به یکی از این دو اعتبار، به اعتبار مُدرَک آن است و از آن جهت که مدرَک (معلوم)، یا نظری است یا عملی، مدرِک (عقل) هم از باب توسع در عبارت، به این دو عنوان توصیف میشود.
۱.۷ – احکام بدیهی و غیر بدیهی عقل عملی
مدرَک نظری که از سنخ دانستنیهاست، به دو قسم نظری و بدیهی تقسیم میشود. قسم اول، زمانی صدق میکند که به امر بدیهی منتهی شود، مثل براهینی که در علوم مختلف بر مسایل نظری اقامه میشود. احکام عقل عملی هم یا بدیهی هستند که عقل عملی، مجرد از هر شائبهای آن را درک میکند یا غیر بدیهی. در قسم اول، زمانیکه عقل، افعال را بما هی هی و بهصورت محض ملاحظه کند به حسن یا قبح آنها حکم میکند، مثل حسن عمل به وعده و قبح نقض وعده یا حسن جزای احسان به احسان و جزای احسان به بدی و امثال اینها. همه اینها، احکام بدیهی عقل عملیاند. در این بین، احکام عملی غیر بدیهی نیز برای عقل عملی وجود دارد و حال اینها با انطباق یکی از عناوین بدیهی بر آن معلوم میشود، مثل تکریم والدین و تحقیر آن دو. اولی، بهخاطر اینکه از مصادیق جزای احسان به احسان است، حَسن و دومی، بهخاطر اینکه از مصادیق جزای احسان به بدی است قبیح میباشد. همچنین تحقیر انسانها قبیح است، چون از مصادیق ظلم است و دروغگویی نیز قبیح است؛ چون شنونده را در جهل میاندازد، به خلاف صدق و راستگویی. هرچند حکما به تقسیم احکام عقل عملی به بدیهی و غیر بدیهی تصریح نکردهاند، اما این امر از تقسیم عقل نظری به بدیهی و غیر بدیهی فهمیده میشود. چهبسا علت تصریح نکردن به این تقسیم، این است که احکام عقل عملی به علم اخلاق برمیگردد و این امر برای حکمایی که غرق در احکام عقل نظری هستند، اهمیت نداشته است.
۱.۸ – ملاک صدق و کذب قضایا
صدق قضایا به وجه اطلاق و کذب آنها، فرع مطابقت آنها با واقع یا مخالفتشان با واقع است. واقعی هم که مطابَق قضایای نظری است، خارجِ قضیه است، مثل: «الکل اعظم من الجزء» که خارج، مطابَق آن است. بهخلاف «الجزء اعظم من الکلّ»، که خارج، مطابق آن نیست. در قضایای عملی، مطابَق، فطرت پاک خالی از شائبههای گوناگون است. پس زمانیکه احکام عقل عملی به فطرت عرضه میشود یا آنها را ملایم مییابد یا منافر و ناسازگار. دسته اول به حسن و دسته دوم به قبح توصیف میشوند.
روشن است که اصطلاح فطری در این مقام، غیر از اصطلاح فطری در عقل نظری است؛ چراکه فطری در احکام عقل نظری، عبارت است از مثل «الاربعه زوج». حکم در این مثال، به واسطه چیزی است که از ذهن غائب نشده و با ملاحظه اطراف حکم بدست میآید که عبارت است از انقسام به دو قسم. فطری در این مقام، چیزی است که در حدیث نبوی به فطری بودن توحید مطرحشده و آمدهاست که: «کُلُّ مَوْلُودٍ یُولَدُ عَلَی الْفِطْرَهِ وَ اِنَّمَا اَبَوَاهُ یُهَوِّدَانِهِ وَ یُنَصِّرَانِهِ وَ یُمَجِّسَانِه».
[۷] ابن فهد حلی، عده الداعی و نجاح الساعی، ص۳۱۱.
[۸] علم الهدی، امالی المرتضی، ج۲، ص۸۲.
اگر هم بخواهیم تحت یکی از عناوین ششگانه داخل کنیم باید تحت عنوان اولیات قرار بگیرد.
با این بحث روشن شد که هر یک از دو حکم، مطابَقی دارد و حکم یا به موافقت است یا به مخالفت. همه اینها نیز به بدیهی یا غیر بدیهی تقسیم میشوند.
[۹] مدرسه فقاهت، بخش تقریرات، درس خارج اصول جعفر سبحانی، ۱۴۰۰/۰۷/۲۶.
۱.۹ – ملاکهایی برای تحسین و تقبیح
شیخالرئیس ابنسینا و شارح اشارات، محقق طوسی و افرادی مثل محقق اصفهانی صاحب حاشیه بر کفایه و شاگرد او شیخ مظفر معتقدند که قضایای مشهوره (یعنی احکام عقل عملی)، غیر از تطابق آرا، واقیعتی ندارند و واقع آنها همین تطابق آراء است.
اشکال این دیدگاه این است که معنای آن، انکار حسن و قبح ذاتی است؛ زیرا باید گفت که دراینصورت، مرجع حسن و قبح، اتفاق عقلا بر آن است بهخاطر مصالح و مفاسدی که بر بعضی از افعال مرتب مترتب میشود و اگر چنین نبود هیچوقت به آن اتفاق نمیکردند. پیشتر بیان شد که موضوع حسن و قبح، لحاظ ذات فعل با قطع نظر از لوازم آن مثل مصالح و مفاسد است. این امر بهخاطر آن است که یکی از غایتهای این قاعده، شناخت افعال خداوند سبحان با نظر به ذات آن فعل است، درحالیکه معنایی برای تصور مصالح و مفاسد در فعل خدای سبحان وجود ندارد؛ چون فعل خدا، فوق مصالح و مفاسد است. پس عذاب کردن کودک صغیر، مطلقاً قبیح است حتی بر خداوند سبحان و این امر، نه بهخاطر مفسدهدار بودن آن، بلکه بهخاطر قبح ذاتی آن است و عقل و فطرت انسانی به این قبح حکم میکند. ازاین رو تفسیر حسن و قبح به مصلحت و مفسده، تفسیر نادرستی خواهد بود.
۱.۱۰ – یقینی بودن تحسین و تقبیح عقلی
تحسین و تقبیح عقلی، جزء یقینیات و از احکام قطعی صادرشده از عقل عملی با قطع نظر از سایر عناوین است، ولی این اندیشمندان، این قضایا را از قضایای مشهوره مورد پذیرش نزد مردم بهحساب آوردهاند و دیدگاههای خویش را بیان نمودهاند:
۱.۱۰.۱ – دیدگاه ابن سینا
شیخالرئیس در کتاب نجات مینویسد: «و اذا اردت ان تعرف الفرق بین الذائع و الفطری فاعرض قولک: «العدل جمیل» و «الکذب قبیح» علی الفطره ـ التی عرفنا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 