پاورپوینت کامل ابوسفیان بن حرب ۹۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل ابوسفیان بن حرب ۹۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ابوسفیان بن حرب ۹۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل ابوسفیان بن حرب ۹۹ اسلاید در PowerPoint :
ابوسفیان
برای دیگر کاربردها، ابوسفیان (ابهامزدایی) را ببینید.
ابوسفیان صخر بن حرب بن امیه بن عبد شمس،
[۱] ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب، ج۲، ص۷۱۴.
از سران مشرک مکّه بود، از تاریخ تولد وی اطلاع دقیقی در دست نیست، وی با توجه به تعصبات قومی قبیلهای از دشمنان سرسخت پیامبر بود و در زمان فتح مکه با وساطت عباس بن عبدالمطلب نزد پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) به اسلام گروید.
فهرست مندرجات
۱ – زندگینامه
۲ – ابوسفیان پیش از اسلام
۳ – علت دشمنی با پیامبر
۴ – حضور در جنگ بدر
۵ – حضور در جنگ احد
۶ – نقشه ترور پیامبر
۷ – رهبری جنگ احزاب
۸ – حضور در صلح حدیبیه
۹ – اسلام آوردن
۱۰ – حضور در غزوه حنین
۱۱ – عامل جمعآوری صدقات
۱۲ – والی نجران
۱۳ – ابوسفیان در خلافت ابوبکر
۱۴ – نقشهی ابوسفیان درباره خلافت
۱۵ – جایگاه سیاسی و اجتماعی
۱۶ – فرزندان
۱۷ – وفات
۱۸ – فهرست عناوین
۱۹ – پانویس
۲۰ – منبع
۱ – زندگینامه
او را گاهی به کنیه ابوحنظله نیز خواندهاند.
[۲] واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۲، ص۸۱۷، به کوشش مارسدن جونز، لندن، ۱۹۶۶م.
[۳] ابن اثیر، علی بن محمد، اسد الغابه، ج۳، ص۱۲، قاهره، ۱۲۸۰ق.
تاریخ دقیق تولد او روشن نیست، به روایتی ۱۰ سال پیش از عام الفیل (۵۶۰م) متولد شد.
[۴] ابنحجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۳، ص۳۳۳.
مادرش صفیه دختر حَزن بن بُجَیر بن هُزَم بود
[۵] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۵، ص۴، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۴۰۰ق/۱۹۷۹م.
[۶] ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب، ج۲، ص۷۱۴.
و پدرش، حرب، در روزگار خود پیشوای بنی امیه و فرمانده آنان در جنگهای فجار بود.
[۷] ابوالفرج اصفهانی، حسین بن علی، الاغانی، ج۶، ص۵۲۱، قاهره، دارالکتب المصریه.
[۸] ابن قدامه مقدسی، عبدالله بن احمد، التبیین فی انساب القرشیین، ج۱، ص۲۰۲، به کوشش محمد نایف دلیمی، بیروت، ۱۴۰۸ق/ ۱۹۸۸م.
پدرش حرب، ندیمِ عبدالمطّلب و از بزرگان مکّه بود؛ از این رو، پس از مرگ او، زنان قریش گویا مدّتها در سوگواریها با نوحه «واحربا» از او یاد میکردند.
[۹] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۵، ص۳.
ابوسفیان خود از اشراف،
[۱۰] ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب، ج۴، ص۱۶۷۷.
حاکمان و از جرّاران مکّه (کسانی که بر بیش از هزار تن فرماندهی دارند)
[۱۱] ابن حبیب، محمد، المحبر، ص۱۳۲.
و ندیم عبّاس بن عبدالمطّلب بود
[۱۲] ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب، ج۴، ص۲۴۰.
[۱۳] ابن حبیب، محمد، المحبّر، ص۱۷۵.
و پس از پدر، رهبری قریش را در جنگها و کاروانهای تجاری برعهده گرفت.
[۱۴] ازرقی، محمد بن عبدالله، اخبار مکّه، ص۱۰۹.
وی یکی از معدود باسوادان قریش
[۱۵] بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، ص۴۵۷.
و از بازرگانان بود که روغن و پشم میفروخت.
[۱۶] ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم، المعارف، ص۵۷۵.
گاه با داراییهای خویش و دیگران، بازرگانان را تجهیز کرده، به سرزمینهای عجم میفرستاد و گاهی خود نیز با آنان همراه میشد.
[۱۷] ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، الاغانی، ج۶، ص۵۲۲.
[۱۸] ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب، ج۴، ص۱۶۷۷.
رأی او نافذ، و پرچم مخصوص سران، معروف به «عُقاب» در اختیارش بود.
[۱۹] ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب، ج۴، ص۱۶۷۷.
فردی خویشاوند دوست بود
[۲۰] ابن هشام، عبدالملک، السیره النبویه، ج۱، ص۴۱۳.
و شاید آنچه از او در حمایت از فاطمه (علیهاالسلام) در مقابل ابوجهل نقل کردهاند، به دلیل همین ویژگی باشد.
[۲۱] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۵، ص۸.
او را از زنادقه قریش نام بردهاند.
[۲۲] ابن حبیب، محمد، المحبّر، ص۱۶۱.
تاریخ از بیبند و باری او سخنها دارد. ماجرای همخوابگی او با سمیّه (زن بدکاره معروف) و تولّد زیاد بن ابیه، بحثهای بسیاری را در تاریخ برانگیخته است.
[۲۳] ابنعبدربه، احمد بن محمد، العقد الفرید، ج۵، ص۷.
به هر حال، جزئیات زندگی او پیش از اسلام، روشن نیست و پس از آن نیز به جهات سیاسی و اقتدار امویان، آنچه در مسلمانی و تنزیه او نقل شده، محلّ نقد است.
۲ – ابوسفیان پیش از اسلام
به رغم شهرت ابوسفیان در تاریخ صدر اسلام، از زندگی او، خاصه پیش از اسلام آگاهی دقیق و کاملی در دست نیست. از برخی اشارات مورخان، چنین برمیآید که وی پیش از اسلام از بزرگان قریش بوده و پیشه بازرگانی داشته است.
[۲۴] بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، ج۱، ص۱۲۹، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۶۶م.
ابن حبیب
[۲۵] ابن حبیب، محمد، المنمق فی اخبار قریش، ج۱، ص۳۶۸، به کوشش خورشید احمد فارق، بیروت، ۱۴۰۵ق/ ۱۹۸۵م.
او را از حکام قریش خوانده است.
با آغاز دعوت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)، ابوسفیان جزء سرسختترین دشمنان او شد، با این همه شدت مخالفتِ او را از دیگر سران قریش، مانند ابوجهل و ابولهب کمتر دانستهاند.
[۲۶] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۱۲۴، به کوشش محمد حمیدالله، قاهره، ۱۹۵۹م.
۳ – علت دشمنی با پیامبر
پس از برانگیخته شدن پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)، ابوسفیان با دیگر سران مکّه، از سَر حسادت و رقابت دیرینه قومی قبیلهای، به دشمنی با حضرت برخاست؛
[۲۷] ابن اسحاق، محمد، السیر و المغازی، ص۱۴۴.
چون با حضور پیامبر، دیگر جایگاهی برای او نمیماند و در قدرت اجتماعی او ضعف و سقوط راه مییافت.
[۲۸] ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب، ج۲، ص۷۱۵.
ابوسفیان خود نیز به این مسأله اذعان کرده، در پاسخ پرسش پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) که چرا با اینکه میدانی من رسول خدایم، با من میجنگی، گفت:میدانم تو راست میگویی؛ امّا تو جایگاه مرا در قریش میدانی و چیزی آوردهای که با آن، دیگر بزرگی و شرفی برای من نمیماند؛ پس با تو از سر حمیّت و کراهت میجنگیم.
[۲۹] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۵، ص۱۶.
او از جمله کسانی است که میکوشیدند پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) را از حرکت باز دارند
[۳۰] ابن اسحاق، محمد، السیر و المغازی، ص۱۹۷_۱۹۸.
و چون با اصرار پیامبر و پایداری او بر اهدافش مواجه شدند، از او خواستند تا پیامبری خویش را اثبات کند، و بخشی از مشکلات زیستی مردم مکّه را به اعجاز برطرف سازد؛
[۳۱] ابن اسحاق، محمد، السیر و المغازی، ص۱۹۷.
[۳۲] ابن اسحاق، محمد، السیر و المغازی، ص ۱۹۸.
[۳۳] ابن هشام، عبدالملک، السیره النبویه، ج۱، ص۲۹۵.
[۳۴] ابن هشام، عبدالملک، السیره النبویـه، ج۱، ص۲۹۶.
آنگاه در جمع شاکیان بر ضدّ پیامبر، نزد ابوطالب رفته، گفتند:برادرزادهات به خدایان ما بد میگوید. دین ما را زشت، بزرگان ما را نادان و پدران ما را گمراه میشمارد. یا او را از این کار بازدار، یا از ما دورش کن.
[۳۵] ابن هشام، عبدالملک، السیره النبویه، ج۱، ص۲۶۴.
[۳۶] ابن هشام، عبدالملک، السیره النبویه، ج۱، ص۲۶۵.
به رغم همه این دشمنیها، او از جمله کسانی است که پنهان و شبانگاه، پشت خانه رسول خدا مینشستند و بیخبر از هم، آیات الهی را میشنیدند و هنگامی که «اخنس» نظر او را درباره آیات قرآن پرسید، گفت:ای ابوثعلبه ! به خدا چیزهایی شنیدم که میفهمم و منظور از آن را نیز میدانم. چیزهای دیگری نیز شنیدم که نه میفهمم و نه مقصود آن را میدانم.
[۳۷] ابن هشام، عبدالملک، السیره النبویه، ج۱، ص۳۱۵ -۴۸۱.
ابوسفیان چون از تصمیم پیامبر برای هجرت به مدینه آگاه شد، با شرکت در دارالندوه، وبرای پیشگیری از گسترش اسلام، پیشنهادِ مطرح شده (ترور) را پذیرفت.
[۳۸] ابن هشام، عبدالملک، السیره النبویه، ج۱، ص۴۸۰.
[۳۹] ابن هشام، عبدالملک، السیره النبویه، ج۱، ص۴۸۱.
پس از هجرت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) با «ابی بن خلف جمحی» به مردم مدینه نامه نوشته، از پناه دادن حضرت، ابراز ناخرسندی کرد
[۴۰] ابن حبیب، محمد، المحبّر، ص۲۷۱
و برای فرو نشاندن خشم خویش، داراییهای مهاجران مسلمان را مصادره نمود و خانه جحش بن ریاب اسدی (از پسر عمّههای پیامبر) را به فروش گذاشت. این عمل، نکوهش و هجو ابواحمد بن جحش را با اینکه دخترش «رفاعه» در کابین ابواحمد بود در پی داشت.
[۴۱] ازرقی، محمد بن عبدالله، اخبار مکّه، ج۲، ص۲۴۴.
[۴۲] ازرقی، محمد بن عبدالله، اخبار مکّه، ج۲، ص۲۴۵.
۴ – حضور در جنگ بدر
نخستین مواجهه نظامی مشرکان با مسلمانان، هشت ماه پس از هجرت در بطنرابُغ (ده میلی جحفه) به رهبری ابوسفیان بود که بدون درگیری پراکنده شدند.
[۴۳] ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۴.
در سال دوم هجرت، در بازگشت از شام که ریاست کاروان تجاری قریش را بر عهده داشت، در نزدیکی مدینه از بیم رویارویی با مسلمانان، از بیراهه و جاده ساحلی، کاروان را به سلامت به مقصد رساند. او از این مخمصه جان سالم به در برد؛ امّا به واقع، علّت پیدایش جنگ بدر، تقاضایش از اهل مکّه برای حمایت از کاروان بود.
[۴۴] ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۹.
در جنگ بدر، قریشیان شکست خوردند و حنظله، پسر ابوسفیان کشته و پسر دیگرش عمرو اسیر شد که بعداً آزاد گردید.
[۴۵] ابن هشام، عبدالملک، السیره النبویه، ج۱، ص۶۵۰.
[۴۶] ابن هشام، عبدالملک، السیره النبویه، ج۲، ص۲۱۳، به کوشش ابراهیم ابیاری و دیگران، قاهره، ۱۳۷۵ ق/۱۹۵۵م.
[۴۷] ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم، المعارف، ج۱، ص۳۴۴ ۳۴۵، به کوشش ثروت عکاشه، قاهره، ۱۹۶۰م.
این شکست چنان بر قریشیان گران آمد که تصمیم گرفتند، دوباره به پیکار با پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و مسلمانان مدینه روند.
ابوسفیان پس از شکست مشرکان در بدر، به روشهای گوناگون به تحریک قریش پرداخت.
[۴۸] ابن هشام، عبدالملک، السیره النبویـه، ج۳، ص۶۷.
گریستن بر مردگان را برای همه و استعمال بوی خوش و همخوابگی با زنان را برای خویش، تا انتقام حرام کرد.
[۴۹] ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۲۲.
[۵۰] ابن اسحاق، محمد، السیر و المغازی، ص۳۱۰.
[۵۱] ابن اسحاق، محمد، السیر و المغازی، ص۳۱۱.
او که از آن پس، تمام جنگهای قریش را بر ضدّ اسلام رهبری میکرد،
[۵۲] بلاذری، احمد، انسابالاشراف، ج۵، ص۱۲.
اندکی بعد شبانگاه با سپاهی بر بنینضیر وارد شد و با کسب خبر از آنان، سحرگاه به «عریض» در سه میلی مدینه رفته، مردی از انصار را کشت و خانهها و کاهها را آتش زد که با تعقیب پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) پا به فرار گذاشت و برای سبکبالی، فرمان داد تا کیسههای آرد خود را بریزند؛ ازاینرو این تعقیب و گریز، غزوه سویق (آرد) نام گرفت.
[۵۳] ابن اسحاق، محمد، السیر و المغازی، ص۳۱۰.
[۵۴] ابن اسحاق، محمد، السیر و المغازی، ص۳۱۱.
[۵۵] ابنسعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۲۳.
[۵۶] ابن اسحاق، محمد، السیروالمغازی، ج۱، ص۳۱۰ـ۳۱۲، به کوشش سهیل زکار، دمشق، ۱۳۹۸ق/۱۹۷۸م.
[۵۷] واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۱، ص۱۸۱، به کوشش مارسدن جونز، لندن، ۱۹۶۶م.
[۵۸] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۳۱۰، به کوشش محمد حمیدالله، ج۱، قاهره، ۱۹۵۹م.
۵ – حضور در جنگ احد
در سال ۳ ق، ابوسفیان در رأس سپاهی بزرگ به قصد انتقام از مسلمانان، به سوی مدینه حرکت کرد.
[۵۹] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۳۱۲، به کوشش محمد حمیدالله، ج۱، قاهره، ۱۹۵۹م.
[۶۰] ابن اسحاق، محمد، السیر و المغازی، ص۳۲۲.
[۶۱] ابن اسحاق، محمد، السیر و المغازی، ص۳۲۳.
[۶۲] یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۴۷.
مشرکان در مسیر راه اُحد، در منطقه ابواء بر آن شدند تا قبر آمنه مادر پیامبر را نبش و خاکه استخوانهای او را با خود ببرند تا ضمانتی برای مصونیّت زنانشان در جنگ باشد؛ امّا در رایزنی ابوسفیان با اهل نظر، از بیم آنکه بنیبکر و بنیخزاعه به عمل مشابهی بر ضدّ آنان دست زنند، از انجام آن منصرف شدند.
[۶۳] واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۱، ص۲۰۶.
در اُحد، نزدیکی مدینه، جنگ سختی روی داد که مسلمانان شکست خوردند و نخبگانی از آنان چون حمزه، عموی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) به شهادت رسیدند. پس از نبرد، ابوسفیان بر فراز کوه آمد و ضمن ستایش بتان، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) را به نبردی دوباره، در بدر وعده داد.
[۶۴] ابن هشام، عبدالملک، السیره النبویـه، ج۳، ص۹۳.
[۶۵] ابن هشام، عبدالملک، السیره النبویـه، ج۳، ص۹۴.
[۶۶] ابن اسحاق، محمد، السیروالمغازی، ج۱، ص۳۳۳ـ ۳۳۴، به کوشش سهیل زکار، دمشق، ۱۳۹۸ق/۱۹۷۸م.
[۶۷] ابن هشام، عبدالملک، السیره النبویـه، ج۳، ص۹۹ـ ۱۰۰، به کوشش ابراهیم ابیاری و دیگران، ج۱، قاهره، ۱۳۷۵ ق/۱۹۵۵م.
[۶۸] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۳۲۷، به کوشش محمد حمیدالله، ج۱، قاهره، ۱۹۵۹م.
سال بعد پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) به بدر آمد، اما ابوسفیان پیش از رسیدن به وعدهگاه، قریشیان را متقاعد کرد که به مکه بازگردند.
[۶۹] ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۴۵.
[۷۰] ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۴۶.
[۷۱] ابن هشام، عبدالملک، السیره النبویـه، ج۳، ص۲۲۰ـ ۲۲۱، به کوشش ابراهیم ابیاری و دیگران، قاهره، ۱۳۷۵ ق/۱۹۵۵م.
این جریان به غزوه بدرالصغری مشهور شده است.
۶ – نقشه ترور پیامبر
در سال چهارم، پس از واقعه بنینضیر، ابوسفیان فردی را برای ترور پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) به مدینه فرستاد که بعد از دستگیری او و افشای توطئه، حضرت، عمرو بن امیّه ضمری و سلمه بن اسلم را برای کشتن ابوسفیان به مکّه روانه کرد که به انجام آن توفیق نیافتند.
[۷۲] ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۷۲.
[۷۳] ابن حبیب، محمد، المحبّر، ص۱۱۹.
رسول خدا، در پاسخ به هجو ابوسفیان نیز به حسان بن ثابت فرمان داد تا او را هجو کند.
[۷۴] ابنعبدربه، احمد بن محمد، العقد الفرید، ج۵، ص۲۸۱.
۷ – رهبری جنگ احزاب
سال دیگر، ابوسفیان با یاری یهودیان مدینه، پیکار خندق را بر ضد پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) ترتیب داد،
[۷۵] واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۲، ص۴۴۳.
[۷۶] واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۲، ص۴۴۵.
[۷۷] شیخ مفید محمد بن محمد، الارشاد، ج۱، ص۹۴.
[۷۸] شیخ مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج۱، ص۹۵.
[۷۹] ابن هشام، عبدالملک، السیره النبویـه، ج۳، ص۲۲۵ـ ۲۲۶، به کوشش ابراهیم ابیاری و دیگران، قاهره، ۱۳۷۵ ق/۱۹۵۵م.
اما با تدبیر و هوشمندی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)، سپاه ابوسفیان و متحدان او، ناکام بازگشتند و مدینه رهایی یافت.
[۸۰] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۳۴۳ ۳۴۵، به کوشش محمد حمیدالله، ج۱، قاهره، ۱۹۵۹م.
۸ – حضور در صلح حدیبیه
ابوسفیان در صلح حدیبیّه، در حبس عثمان که به نمایندگی از طرف رسول خدا به شهر مکّه رفته بود، نقشی آشکار داشت.
[۸۱] ابن هشام، عبدالملک، السیره النبویـه، ج۳، ص۳۱۵.
پس از آنکه اشراف قریش، با یاری پنهان بنیبکر (همپیمان خویش) بر ضدّ بنیخزاعه (همپیمان مسلمانان) پیمان شکستند، ابوسفیان به نمایندگی از طرف مکّه برای تجدید پیمان، به گفتوگو با پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) مأمور شد
[۸۲] ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۰۲.
[۸۳] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۲، ص۱۵۵.
و برای متقاعد کردن حضرت، افرادی را واسطه قرار
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 