پاورپوینت کامل ابو محمد هشام بن حکم ۱۰۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ابو محمد هشام بن حکم ۱۰۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ابو محمد هشام بن حکم ۱۰۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل ابو محمد هشام بن حکم ۱۰۰ اسلاید در PowerPoint :

هشام بن حکم

برای دیگر کاربردها، هشام بن حکم (ابهام‌زدایی) را ببینید.

هشام‌بن حَکَم، ابومحمد، از اصحاب امام صادق و امام موسی کاظم علیهما السلام است. وی دارای آراء و و اندیشه های کلامی منحصر به فرد و از متکلمین برجست شیعه در قرن دوم می باشد. (برای آشنایی با آرا و نظریات کلامی هشام بن حکم رجوع کنید به مقاله آرای کلامی هشام بن حکم.)

فهرست مندرجات

۱ – هشام بن حکم کیست؟
۲ – چگونگی درگذشت هشام
۳ – گرایشهای فکری و مذهبی هشام
۴ – شخصیت هشام در احادیث
۵ – موقعیت و جایگاه علمی هشام
۶ – آگاهی هشام از علوم عصر خویش
۷ – استادان و شاگردان هشام
۸ – مناظره‌های هشام
۹ – ویژگیهای اخلاقی هشام
۱۰ – آثار و کتاب های هشام
۱۱ – منابع جهت مطالعه
۱۲ – پانویس
۱۳ – منبع

۱ – هشام بن حکم کیست؟

از تاریخ ولادت وی اطلاع دقیقی در دست نیست، همین قدر معلوم است که در اوایل قرن دوم هجری به دنیا آمده است.

[۱] عبدالله نعمه، هشام‌بن الحکم ص۴۲-۴۳.

[۲] احمد صفایی، هشام‌بن حکم متکلم معروف قرن دوم هجری و شاگرد مبرز مکتب جعفری ص۱۰-۱۱.

بیشتر شرح‌حال‌نویسان از او با عنوان «مولی» یاد کرده‌اند، که بدان معناست که وی را از نژاد عرب نمی‌دانند. در عین حال، برخی او را عرب اصیل و از قبیل خزاعه دانسته‌

[۳] حسن‌بن هادی صدر، تأسیس الشیعه لعلوم‌الاسلام ص۳۶۰.

[۴] عبدالله نعمه، هشام‌بن الحکم ص۴۰-۴۱.

و در تأیید این قول، عربی بودنِ نام خود او (هشام)، نام پدرش (حکم) و برادرش (محمد) را شاهد آورده‌اند. از معتقدان به «ولاء» نیز برخی او را به بنی‌کنده و برخی به بنی‌شیبان ‌نسبت داده‌اند؛ اما این دو نسبت ناسازگار نیستند، زیرا انتساب هشام به کنده به سبب ولاء، و انتسابش به شیبان به سبب منزل گزیدن وی در آن قبیله بوده است.

[۵] عبدالله مامقانی، تنقیح المقال فی علم‌الرجال ج۳، ص۳۰۱.

شاهد این سازگاری، سخن ابن‌ندیم

[۶] ابن‌ندیم، کتاب الفهرست ص۲۲۴، تکمل۱.

است: «هشام‌بن الحکم البغدادی الکندی، مولی‌بنی شَیْبان». ابن ندیم بین کندی و شیبانی بودن جمع کرده است.
کشّی

[۷] محمدبن عمر کشّی، اختیار معرفهالرجال، (تلخیص) محمدبن حسن طوسی ص۲۵۵.

، به نقل از فضل بن شاذان، نوشته که هشام اصالتاً کوفی است و محل تولد و رشد و نمو وی، اواسِط است. به گفت کشّی، فضل‌بن شاذان خان هشام را در واسط دیده است. محل تجارت وی در کرخِ بغداد و خانه‌اش نزدیک قصر وضّاح بوده است.

[۸] ابن‌ندیم، کتاب الفهرست ص۲۲۴، تکمل۱.

[۹] احمدبن علی نجاشی، رجال‌النجاشی ص۴۳۳.

دربار نوع تجارت وی نیز گفته شده که کرباس‌فروش بوده است.

[۱۰] ابن‌بابویه، من لایحضره‌الفقیه ج۴، ص۴۳۷.

کنی هشام، ابومحمد و ابوالحکم بوده است.

[۱۱] عبدالله مامقانی، تنقیح المقال فی علم‌الرجال ج۳، ص۲۹۴.

از روایتی که هشام از پدرش و او از سعیدبن جبیر و او از عبدالله بن عباس و او از پیامبر، دربار خلفا و جانشینان دوازده‌گان ایشان، نقل کرده است، معلوم می‌شود که وی از امامیه بوده است

[۱۲] فضل‌بن حسن طبرسی، اعلام‌الوری باعلام الهدی ص۳۷۱.

برای هشام برادری به نام محمد در کتابهای رجال ذکر شده که از راویان حدیث بوده و محمد بن ابی‌عمیر از وی روایت کرده است.

[۱۳] عبدالله مامقانی، تنقیح المقال فی علم‌الرجال ص۱۰۹.

همچنین از دو فرزند وی، به نامهای حَکَم و فاطمه، در منابع یاد شده است. حکم‌بن هشام ساکن بصره و متکلم بوده است. وی دربار امامت کتابی داشته و مجالس مناظره‌ای از وی حکایت شده است.

[۱۴] احمدبن علی نجاشی، رجال‌النجاشی ص۱۳۶.

عمر بن یزید سابری عموی هشام دانسته شده، زیرا دربار مورد تشرف هشام به مکتب تشیع، از او روایت نقل شده که در آن، وی از هشام با عنوان «ابن‌اخی» یاد کرده است.

[۱۵] محمدبن عمر کشّی، اختیار معرفهالرجال، (تلخیص) محمدبن حسن طوسی ص۲۵۶.

۲ – چگونگی درگذشت هشام

دربار چگونگی درگذشت هشام سه گزارش در دست است. نخستین گزارش از ابن بابویه است. وی

[۱۶] ابن‌بابویه، کمال‌الدین و تمام النعمه ج۲، ص۳۶۲-۳۶۸.

جریان مناظر هشام را با ضرار بن ضبی و عبدالله بن یزید اباضی، در موضوع امامت، بیان کرده است. به نوشت وی،‌ در این مناظره، هشام بر ضرورت امامت استدلال کرد و ویژگیهای ظاهری و باطنی امام را تشریح نمود. آنگاه ضرار در خصوص شخص امام در آن زمان پرسید و هشام گفت: «صاحب‌القصر امیرالمؤمنین». هارون که مخفیانه مناظره را می‌شنید،‌ دریافت که مراد هشام، امام کاظم علیه‌السلام است. از این رو، بر وی خشم گرفت و هشام نیز که از خشم هارون آگاه شد، به بهانه‌ای از مجلس بیرون رفت و به سمت کوفه گریخت. و نزد بشیر نبّال، از حاملان حدیث و از یاران امام صادق علیه‌السلام، رفت. وی در آنجا به‌شدت بیمار شد و بر اثر آن درگذشت.
دو گزارش دیگر از کشّی است. یکی از آنها راجع به مناظر هشام با سلیمان بن جریر، در موضوع امامت، است. در این مناظره، هشام امام علی بن ابی طالب علیه‌السلام را مفروض‌الطاعه معرفی کرده و در پاسخ به افراد حاضر در مجلس تصریح نموده که جانشین علی علیه‌السلام در این زمان نیز واجب‌الطاعه است و اگر به قیام امر کند، از او اطاعت می‌کنم. هشام، که از خشم هارون آگاه بود، به مدائن رفت. همین امر موجب حبس امام موسی کاظم علیه‌السلام نیز شد. هشام سپس به کوفه رفت و در خان ابن‌شرف درگذشت

[۱۷] محمدبن عمر کشّی، اختیار معرفهالرجال، (تلخیص) محمدبن حسن طوسی ص۲۶۱-۲۶۲.

در گزارش دوم

[۱۸] محمدبن عمر کشّی، اختیار معرفهالرجال، (تلخیص) محمدبن حسن طوسی ص۲۶۶-۲۶۷.

، داستانی از یونس نقل شده که در آن هشام به شبه یحیی بن خالد در مورد اعتقاد امامیه به امام زنده پاسخ گفته است. وقتی این پاسخ به یحیی‌بن خالد رسید، وی آن را به هارون گزارش کرد و هارون به دنبال هشام فرستاد، ولی او گریخته بود. هشام پس از این جریان، دو ماه یا اندکی بیشتر زنده نماند، تا اینکه در منزل محمد و حسین حنّاطین درگذشت.
با توجه به این روایتها، سال وفات هشام را – که دبار آن آرای گوناگونی وجود دارد – می‌توان تعیین کرد. بنابر رأی کشّی

[۱۹] محمدبن عمر کشّی، اختیار معرفهالرجال، (تلخیص) محمدبن حسن طوسی ص۲۵۶.

، وی در سال ۱۷۹، در زمان خلافت هارون الرشید، در کوفه درگذشته است. به نظر می‌رسد که این قول با قراین و شواهد یاد شده سازگار، و از این رو صحیح است. اینکه وی اندک زمانی پس از سقوط برامکه و در زمان خلافت مأمون (سال ۱۹۸-۲۱۸) درگذشته

[۲۰] ابن‌ندیم، کتاب الفهرست ص۲۲۴.

یا در سال ۱۹۹، پس از رفتن از کوفه به بغداد از دنیا رفته است

[۲۱] احمدبن علی نجاشی، رجال‌النجاشی ص۴۳۳.

، از وثاقت برخوردار نیست.

۳ – گرایشهای فکری و مذهبی هشام

هشام از نظر گرایشهای فکری و مذهبی به فرقه‌های گوناگونی منسوب است که بر اساس آنها، می‌توان حیات فکری ـ عقیدتی وی را به سه مرحله تقسیم کرد.

[۲۲] عبدالله نعمه، هشام‌بن الحکم ص۵۵.

برخی هشام را از اصحاب ابو شاکر دیصانی، و ملحد و دهری دانسته‌اند.

[۲۳] عبدالرحیم‌بن محمد خیاط، الانتصار و الرد علی ابن‌راوندی الملحد ص۴۰-۴۱.

[۲۴] محمدبن احمد ملطی شافعی، التنبیه و الردعلی اهل الاهواء و البدع ص۳۱.

در این باره حتی به روایتی از امام رضا علیه‌السلام تمسک شده که دربار هشام‌بن ابراهیم عباسی فرموده او از اصحاب خاص ابوالحارث، یعنی یونس بن عبدالرحمان و ابوالحارث از اصحاب خاص هشام‌بن حکم و هشام از اصحاب خاص ابوشاکر و ابوشاکر زندیق است.

[۲۵] محمدبن عمر کشّی، اختیار معرفهالرجال، (تلخیص) محمدبن حسن طوسی ص۲۷۸.

بر طبق این عقیده، تأثیر ابوشاکر دیصانی بر هشام و اندیش وی، روشن نیست؛ اما، به هر حال، هشام دارای رویکرد مادّی قوی بوده و شاهد آن، نسبت دادنِ اعتقاد به جسمیتِ برخی اعراض (همچون رنگها و طعمها و بوها)، انکار جزء لایت جزا و تجسیم به اوست. چون این اقوال به فیلسوفان رواقی یونانی منسوب بود، این احتمال مطرح شده است که فیلسوفان رواقی از طریق دیصانیه – که در عراق پراکنده بودند و ابوشاکر از بزرگان آنان بود – بر اندیش هشام تأثیر گذاشته‌اند.

[۲۶] عبدالله نعمه، هشام‌بن الحکم ص۵۶-۵۸.

به نظر می‌رسد که شواهد یاد شده چندان در خور اعتماد نیستند، زیرا اولاً روایتی که به آن استناد شده، مرسل و غیرقابل تمسک است. ثانیاً از اینکه وی شاگرد شخصی دهری مسلک بوده است، نمی‌توان دهری بودن خود او را نتیجه گرفت و میان آن تلازمی دو وجود ندارد. ثالثاً صِرف وجود مشابهت هایی میان دیدگاههای آن دو، مستلزم پیروی یکی از دیگری نیست.

[۲۷] علیرضا اسعدی، هشام‌بن حکم ص۲۸.

دومین دیدگاه از آنِ ابن‌ندیم است. ابن‌ندیم

[۲۸] ابن‌ندیم، کتاب الفهرست ص۲۲۴.

هشام را از اصحاب جهم بن صفوان شمرده که بعدها به امامیه پیوسته است. تشابه برخی دیدگاهها و عقاید منسوب به هشام با آرای جهم‌بن صفوان، شاهدی برای جهمی بودن وی در مرحله‌ای از حیات او دانسته شده است.

[۲۹] عبدالله نعمه، هشام‌بن الحکم ص۵۸.

سومین دیدگاه این است که وی از دانشمندان بزرگ امامیه و از اصحاب فرهیخت امام صادق و امام کاظم علیهما‌السلام بوده است. کشّی

[۳۰] محمدبن عمر کشّی، اختیار معرفهالرجال، (تلخیص) محمدبن حسن طوسی ص۲۵۶-۲۵۷.

داستان پیوستن وی را به امام صادق از زبان عمر بن یزید نقل کرده است.

۴ – شخصیت هشام در احادیث

مجموع روایات راجع به هشام به دو دسته تقسیم می‌شوند: روایات مدح و ستایش، و روایات ذم و نکوهش. روایات ستایش از امام صادق، امام کاظم، امام رضا و امام جواد علیهم‌السلام است. بر اساس این روایات، وی پرچمدار حق ائمه، مؤید صدق، مدافع ولایتِ اهل بیت و اثبات‌کنند بطلانِ دشمنانِ آنان است. پیروی از او پیروی از ائمه و مخالفت با او مخالفت با آنان شمرده شده است.

[۳۱] محمدبن عمر کشّی، اختیار معرفهالرجال، (تلخیص) محمدبن حسن طوسی ص۲۷۸.

[۳۲] ابن‌شهر آشوب، معالم‌العلما، ص۱۲۸.

او بند خیرخواه خداوند و کسی است که به دلیل حسادت اصحاب، آزار دیده است

[۳۳] ابن‌شهر آشوب، معالم‌العلما، ص۲۷۰.

هشام با قلب و زبان و دست یاور ائمه است.

[۳۴] محمد‌بن یعقوب کلینی، الکافی ج۱، ص۱۷۲.

[۳۵] عبدالله مامقانی، تنقیح المقال فی علم‌الرجال ج۳، ص۲۹۴.

امام صادق به او فرمود تا زمانی که ما را با زبانت یاری کنی، مؤید به روح القدس خواهی بود.

[۳۶] ابن‌ندیم، کتاب الفهرست ص۲۲۴، تکمله، ص۲۱۸.

[۳۷] علی‌بن حسین شریف مرتضی، الشافی فی ‌الامه ج۱، ص۸۵.

از جمله روایات نکوهش، روایاتی است در سرزنش هشام، به سبب نقش وی در حبس و شهادت امام کاظم علیه‌السلام. بر اساس این روایات، امام اصحاب خود را از مناظره منع کرده بود، ولی هشام امتثال نکرد و ادام مناظرات وی، به زندانی شدن امام و شهادت ایشان انجامید.

[۳۸] محمدبن عمر کشّی، اختیار معرفهالرجال، (تلخیص) محمدبن حسن طوسی ص۲۷۰-۲۷۱.

[۳۹] عبدالله مامقانی، تنقیح المقال فی علم‌الرجال ج۳، ص۲۹۸.

به این روایات پاسخهای متعددی داده شده است، از جمله اینکه نهی از مناظره در دوران مهدی عباسی صورت گرفته و پس از آن دوران تقیه تمام شده و هشام در دوران مهدی عباسی از امام کاظم علیه‌السلام کرده بود.

[۴۰] محمدبن عمر کشّی، اختیار معرفهالرجال، (تلخیص) محمدبن حسن طوسی ص۲۶۵-۲۶۶.

[۴۱] محمدبن عمر کشّی، اختیار معرفهالرجال، (تلخیص) محمدبن حسن طوسی ص۲۶۹-۲۷۰.

پاسخ دیگر اینکه از ابتدا نهی شامل هشام و امثال او نمی‌شده است. از این رو، هشام خود گفته است: «مثلی لاینهی عن الکلام»

[۴۲] محمدبن عمر کشّی، اختیار معرفهالرجال، (تلخیص) محمدبن حسن طوسی ص۲۷۰-۲۷۱.

و امام صادق به وی فرموده است: «مِثلُکَ فلیُکلم الناس»، یعنی مانند تویی باید با مردم سخن گوید

[۴۳] محمد‌بن یعقوب کلینی، الکافی ج۱، ص۱۷۳.

افزون بر اینها، اگر این امر صحت ‌داشت، امام رضا و امام جواد برای او طلب رحمت نمی‌کردند.

[۴۴] محمدبن عمر کشّی، اختیار معرفهالرجال، (تلخیص) محمدبن حسن طوسی ص۲۷۰.

[۴۵] محمدبن عمر کشّی، اختیار معرفهالرجال، (تلخیص) محمدبن حسن طوسی ص۲۷۸.

[۴۶] عبدالله مامقانی، تنقیح المقال فی علم‌الرجال ج۳، ص۲۹۷-۲۹۸.

در نکوهش هشام به روایات دیگری نیز استناد شده است. پاسخ کلی به هم این روایات آن است که آنها امکان معارضه با روایات مدح را – که به عقید برخی متواترند – ندارند.

[۴۷] عبدالله مامقانی، تنقیح المقال فی علم‌الرجال ج۳، ص۲۹۸.

به علاوه، بر فرض صدور روایات ذم، وجه جمع آن است که بر تقیه حمل شود و ائمه برای مصون ماندن هشام از گزند دشمنان، چنان موضعی گرفته باشند؛ نظیر آنچه در مورد زراره نیز نقل شده است.

[۴۸] عبدالله مامقانی، تنقیح المقال فی علم‌الرجال ج۳، ص۲۹۸.

[۴۹] علیرضا اسعدی، هشام‌بن حکم ص۳۵-۴۳.

۵ – موقعیت و جایگاه علمی هشام

هشام‌بن حکم از برجسته‌ترین شخصیتهای علمی عصر خویش و مشهورترین دانشمند شیعی قرن دوم است. علی‌بن اسماعیل میثمی (از متکلمان بزرگ امامیه و معاصر هشام، که خود به دستور هارون در زندان بود) وقتی شنید که هارون در تعقیب هشام است گفت: «انّا لله و انّا الیه راجعون»، بر سر علم چه خواهد آمد، اگر هشام کشته شود. او بازوی ما، استاد ما و مورد توجه در میان ما بود.

[۵۰] محمدبن عمر کشّی، اختیار معرفهالرجال، (تلخیص) محمدبن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی ص۲۶۳.

[۵۱] مجلسی، بحار الانوار ج۴۸، ص۱۹۳.

[۵۲] عبدالله مامقانی، تنقیح المقال فی علم‌الرجال ج۳، ص۲۹۶.

نه تنها بزرگان شیعه او را ستوده‌اند، بلکه بسیاری از مخالفان نیز در برابر عظمت اندیشه و شخصیت علمی او سر تعظیم فرود آورده‌اند. حضور هشام در جلسات علمی یحیی بن خالد برمکی به عنوان رئیس انجمن یا ناظر و داور مناظر دیگران و نیز دریافت جوایز متعدد از هارون، گواه این مدعاست.

[۵۳] محمدبن محمد مفید، الفصول المختاره من ‌العیون و المحاسن ۱۴۰۵، ص۹-۱۰.

[۵۴] ابن‌شهر آشوب، معالم‌العلما ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۳۲۹.

حتی آنگاه که پادشاه صَفَد از هارون خواست شخصی را به آن سرزمین بفرستد تا دین را به آنان بیاموزد، یحیی‌بن خالد برمکی تنها دو نفر را شایست این کار دانست: هشام‌بن حکم و ضرار.

[۵۵] حسین‌بن محمد راغب اصفهانی، محاضرات الادباء و محاورات الشعراء و البلغاء ج۱، ص۳۷-۳۸.

۶ – آگاهی هشام از علوم عصر خویش

وی از بسیاری از علوم عصر خویش آگاه بوده و صاحب آثاری در آنهاست. ابن‌ندیم

[۵۶] ابن‌ندیم، کتاب الفهرست ص۲۲۳.

او را از متکلمان شیعه شمرده که در صناعت کلام و حاضر جوابی مهارت داشته است. شهرستانی

[۵۷] محمدبن عبدالکریم شهرستانی، نهایهالاقدام فی علم‌الکلام ج۱، ص۳۱۱.

نیز در صحت انتساب برخی اتهامها به وی، تردید کرده و نوشته است که هشام در اصول و مبانی صاحب اندیشه‌ای عمیق و کسی بود که هرگز نمی‌توان از مباحثاتش با معتزله و الزامات او بر آنان چشم پوشید. او اندیشه‌های ابتکاری و خاص داشت. حتی در مجلسی که سخن از عشق به میان آمد، او هم به تبیین دیدگاه خویش در این باب پرداخت.

[۵۸] مسعودی، تاریخ مسعودی ج۴،‌ ص۲۳۸-۲۳۹.

بنابر برخی اقوال، هشام رویکردی انتقادی به فیلسوفان داشته و نقد و طعن دیدگاه آنان، طبیعتاً مستلزم آشنایی وی با اندیشه‌های آنان بوده است.

[۵۹] محمدبن عمر کشّی، اختیار معرفهالرجال، (تلخیص) محمدبن حسن طوسی ص۲۵۸-۲۶۳.

[۶۰] ورالله‌بن شریف‌الدین شوشتری، مجالس المؤمنین ج۱، ص۳۶۹-۳۷۰.

هشام در علوم نقلی نیز ید طولایی داشته است. کتاب الالفاظ، که نخستین کتاب در علم اصول هم شمرده شده، اثر اوست.

[۶۱] محمدبن حسن طوسی، الفهرست ص۳۵۵-۳۵۶.

[۶۲] حسن‌بن هادی صدر، تأسیس الشیعه لعلوم‌الاسلام ص۳۶۰-۳۶۱.

حجیت خبر متواتر، استصحاب و نیز اجماع از آرای اصولی اوست.

[۶۳] عبدالله مامقانی، تنقیح المقال فی علم‌الرجال ج۳، ص۲۹۶.

[۶۴] علیرضا اسعدی، هشام‌بن حکم ص۴۶، پانویس۱.

۷ – استادان و شاگردان هشام

دربار استادان هشام اطلاع چندانی در دست نیست. برخی او را از اصحاب جهم‌بن صفوان دانسته‌اند.

[۶۵] محمدبن عمر کشّی، اختیار معرفهالرجال، (تلخیص) محمدبن حسن طوسی ص۲۵۶.

[۶۶] ابن‌ندیم، کتاب الفهرست ص۲۲۳.

اما آنچه مسلّم است این است که هشام مدتی طولانی در محضر امام صادق و

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.